به گزارش مشرق، امیر عباس شریفی - مساله فعلی، تقابل با شخص یا گروهش نیست بلکه بررسی جریانیست که به افراد جهت داده و سازنده ی رفتار آنهاست. برجام نماد و پرچم نوعی تفکر است که در مقطع فعلی، دولت فعلی بدان عینیت بخشیده.
برای این ادعا کافیست به آخرین اقدام روحانی، یعنی دو نامه ای که در راستای نقض برجام صادر کرد نگاهی بیاندازید.
نامه ی اول به وزیر امور خارجه:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر ظریف
وزیر محترم امور خارجه
نظر به اینکه دولت آمریکا نسبت به اجرای تعهدات خود در برجام تاکنون تعلّل و اهمال نموده و با توجه به تمدید اخیر قانون تحریمهای ایران (آیسا) که جمهوری اسلامی ایران از پیش چنین اقدامی را بعنوان نقض برجام اعلام کرده بود، در اجرای مصوبات شورای عالی امنیت ملی و هیأت نظارت بر اجرای برجام، به وزارت امور خارجه دستور داده میشود نسبت به اجرای مراحل پیشبینی شده در «برجام» برای رسیدگی به موارد نقض، اقدام نموده و دیگر پیگیریهای حقوقی و بینالمللی لازم را نیز بهطور جدّی معمول دارد. مقتضی است گزارش اقدامات را ظرف یک ماه به اینجانب ارائه نمائید.
روحانی به خوبی می داند که چه توافقی را امضا کرده و دستوراتش به لحاظ حقوقی چه تبعاتی را در فضای بین الملل به همراه دارد. به الفاظ و جمله بندیهایش نگاه کنید:
او از اینکه آمریکا را ناقض مسلم برجام بداند ناتوان است چرا که دلیل مسلمی برای نقض برجام وجود ندارد. این گزاره از واقعیت متن برجام استخراج می شود. متنی که طرف مقابل سالها برای تدوینش عرق ریخته و با هنرمندی در بند بند برجام، روحیه ی استکباریش را تزریق کرده است. به همین دلیل ادعای تفسیرپذیر و گنگ« تعلل و اهمال» را سر دست می گیرد.
همچنین روحانی در مورد تمدید قانون تحریمهای ایران (آیسا)، روی نقض برجام مانور نمی دهد و ظریفانه می نویسد"جمهوری اسلامی ایران از پیش چنین اقدامی را بعنوان نقض برجام اعلام کرده بود".
این بدان معناست که این ادعا منحصر به تفسیر ایران از متن برجام است، وگرنه اگر با متن برجام چنین مساله ای قابل اثبات بود که جمهوری اسلامی از پیش ادعایی نمی کرد.( این، یکی از همان شروط 9 گانه ایست که رهبری با توجه به متن ضعیف برجام، برای اجرای آن گذاشتند و پذیرش نکردند برجام را مگر به آن شرط).
در قسمت آخر نیز روحانی به وزیر امور خارجه دستور می دهد وظیفه ی بدیهی خود را انجام دهد. این عبارت ها بیشتر از اینکه دستوری افتخار آمیز تلقی شود، از منظر حقوقی و فنی برجام فاقد پشتوانه و چیزی شبیه طنز است.
تصور کنید اگر دستور روحانی به ظریف، به طور کامل و با موفقیت انجام شود و نقض برجام نیز مورد تایید قرار گیرد، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ آمریکا مانند حالا به وضع تحریم ها ادامه می دهد و ایران نیز باید فکری برای دستاوردها و زیرساخت های هسته ای منهدم شده و اطلاعات خارج شده توسط بازرسی های صورت گرفته از تاسیسات نظامی و غیر نظامی خود کند.
بماند که در دوران پسابرجام، کارویژه ی دکتر ظریف، پیگیری اجرای موثر برجام با فشارهای ایمیلی و نامه نگاری ها بوده که تاکنون راه به جایی نبرده و دستور برای تکرار این وظیفه نیاز به نامه ی سرگشاده رییس جمهور نداشت.
نامه ی دیگر رییس جمهور به آقای صالحی نیز همانند نامه ی قبلی حاوی لفاظی های مورد توجهی جهت مدیریت افکار عمومی در داخل کشور است. کافیست به عبارات مشخص شده دقت کنید.
نامه ی دوم به رییس سازمان انرژی اتمی:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر صالحی
معاون محترم رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران
نظر به اینکه دولت آمریکا نسبت به اجرای تعهدات خود در برجام تاکنون تعلّل و اهمال نموده و با توجه به تمدید اخیر قانون تحریمهای ایران (آیسا) که جمهوری اسلامی ایران از پیش چنین اقدامی را بعنوان نقض برجام اعلام کرده بود، در اجرای مصوبات شورایعالی امنیت ملی و هیأت نظارت بر اجرای برجام، به سازمان انرژی اتمی ایران دستور داده میشود در توسعه برنامه صلحآمیز هستهای کشور در چارچوب تعهدات بینالمللی جمهوری اسلامی ایران، مأموریتهای زیر را اجرا نماید:
1. برنامهریزی برای طراحی و ساخت پیشران هستهای جهت بهرهگیری در حوزه حملونقل دریایی، با همکاری مراکز علمی و تحقیقاتی.
2. مطالعه و طراحی «تولید سوخت» مصرفی پیشران هستهای، با همکاری مراکز علمی و تحقیقاتی.
مقتضی است طرح و برنامه زمانبندی شده جهت تحقق بندهای فوق را حداکثر ظرف سه ماه به اینجانب ارائه نمائید.
روحانی به صالحی دستور می دهد در چارچوب تعهدات بینالمللی جمهوری اسلامی ایران، مأموریتهایی را اجرا نماید.
یکی از تعهدات بین المللی جمهوری اسلامی برجام است.
درواقع روحانی از صالحی تقاضای اجرای برجام را می کند و صالحی نمی تواند در برابر نقض برجام، اقدامی خارج از برجام انجام دهد.
در دو بند دستور داده شده نیز ماموریت صالحی تنها، برنامه ریزی، مطالعه و طراحی است و نمی تواند قدمی خارج از برجام بردارد. چراکه محدودیت های سنگینی را در حوزه ی اجرا و عمل تا سالها پذیرفته است و فعلا فقط باید به مطالعه ی آرزوها بپردازد.
بررسی این دونامه نشان می دهد که دغدغه ی روحانی رفع تحریم و یا بازگشت تحریم ها نیست. او آمریکا و غرب را تنها راه پیش روی ایران می داند و بدون ارتباط با چنین زورگویانی، آینده ای برای کشور متصور نیست. البته بارها با زبان بی زبانی منظورش را رسانده و ترسی از بیان آن ندارد.
با این توصیفات، برجام لگد بخورد یا نخورد، روحانی حامی برجام مانده و خواهد بود و در این راه از خدا و امام حسین (ع) و رهبری و هرکه بتواند استفاده خواهد کرد.