اگرچه 15 سال از حرفه‌اي شدن فوتبال كشورمان مي‌گذرد؛ اما كماكان به هزار و يك دليل مي‌توان ادعا كرد اين رشته از دام آماتوريسم بيرون نيامده و هنوز به‌طور كامل تغيير جلد نداده است.

به گزارش مشرق، يكي از سرراست‌ترين نشاني‌هاي فوتبال ايران، فضاي احساسي و كدر حاكم بر آن است. اگرچه 15سال از حرفه‌اي شدن فوتبال كشورمان مي‌گذرد، اما كماكان به هزار و يك دليل مي‌توان ادعا كرد اين رشته ورزشي از دام آماتوريسم بيرون نيامده و هنوز به‌طور كامل تغيير جلد نداده است. يكي از اين دلايل، قطعا همين فضاي غيرشفافي است كه ما در فوتبال ايران داريم. كافي است به موضع‌گيري‌هاي چند روز اخير سرمربيان بزرگ‌ترين باشگاه‌هاي كشور يعني پرسپوليس و استقلال نگاه كنيم تا به خوبي درك كنيم اينجا خبر چنداني از صراحت، صداقت و شجاعت نيست و همه چيز با تلفيقي از رودربايستي، توصيه‌پذيري و كدخدامنشي پيش مي‌رود.

ماجراي رحمتي به كجا كشيد؟

در استقلال معماي مهدي رحمتي هنوز حل نشده و به‌طور كلي لاينحل به نظر مي‌رسد. عجيب است كه يك باشگاه بزرگ قادر نيست تكليف خودش را به‌طور قطعي با يك بازيكنش روشن كند. خوب دقت كنيد؛ كاپيتان استقلال از چشم سرمربي افتاده و نيمكت‌نشين شده، مديرعامل باشگاه مصاحبه كرده و ضمن تاييد كدورت بين او و سرمربي، از آقاي دروازه‌بان خواسته برخي از روحيات و رفتارهايش را اصلاح كند، در عين حال هم مديرعامل و هم سرمربي تصديق كرده‌اند كه رحمتي در مقطعي خواهان دريافت رضايت‌نامه‌اش شده است. با وجود اين همچنان مشخص نيست چه عاقبتي انتظار رحمتي را مي‌كشد؟ بعد از اولين جلسه مشتركي كه بين افتخاري و منصوريان برگزار شد، رسانه‌ها در تيراژ وسيع نوشتند رحمتي در ليست مازاد قرار گرفته. اين ماجرا نه تاييد شد و نه تكذيب؛ از همه جالب‌تر اينكه همين حالا هم سرمربي استقلال در هيچ‌يك از مصاحبه‌هاي پرتعدادش به صراحت اعلام نمي‌كند وضعيت نهايي رحمتي چيست و او چه شرايطي در جمع آبي‌ها خواهد داشت؟

او مي‌گويد رحمتي با قدرت به كارش ادامه خواهد داد، اما در عين حال جواب نمي‌دهد كه اسم اين دروازه‌بان در ليست مازاد قرار گرفته يا نه! منصوريان مدعي است تا زماني كه بازيكنان ورودي مشخص نشوند ليست مازاد را اعلام نخواهد كرد و اين مساله ممكن است به معناي آن باشد كه با جذب يك گلر جديد، رحمتي هم رفتني خواهد شد! واضح است كه مشابه چنين مسائلي را هيچ‌كجاي فوتبال حرفه‌اي جهان نمي‌توان ديد. در اروپا وقتي قرار به جدايي يك بازيكن مي‌شود، گاهي حتي از چند هفته قبل از پايان فصل يا نيم‌فصل موضوع صراحتا روي خروجي سايت باشگاه قرار مي‌گيرد تا همه تكليف خودشان را بدانند. در ايران اما بزرگ‌ترين بازيكن يك باشگاه معتبر، مدت‌ها است كه هر روز سر تمرين مي‌رود و در پايان تمرين يك دنيا خبر و شايعه ضدونقيض در مورد آينده خود مي‌شنود! اگر منصوريان قصد حفظ رحمتي را دارد، به صراحت بايد اين موضوع را اعلام كند. اگر هم او كاپيتانش را نمي‌خواهد، بايد آنقدر شجاع و جسور باشد كه سينه‌اش را سپر كند و حرفش را بزند. يكي از مهم‌ترين رازهاي تبديل شدن به يك مربي بزرگ، همين است.

داستان اوكرايني‌ها به كجا كشيد؟

خريد دو بازيكن بي‌كيفيت اوكرايني آنقدر به باشگاه پرسپوليس فشار آورده كه حتي صدرنشيني تاريخي و توام با ركوردشكني اين تيم را هم تحت‌الشعاع قرار داده است. برانكو از پلي يانسكي مدافع اصلا استفاده نمي‌كند و پريموف مهاجم هم هر وقت به ميدان رفته، ضعيف و نااميدكننده نشان داده است. در چنين شرايطي مربي كروات سرخپوشان همچنان ترجيح مي‌دهد سكوت كند و از شفافيت بگريزد. البته كه او ايراني نيست، اما سابقه چيزي نزديك به يك دهه حضور در ايران (مربي و سرمربي تيم ملي و سرمربي پرسپوليس) شايد برانكو را در اين فضا هضم كرده باشد! برانكو به اينكه چرا اين دو بازيكن ناكارآمد و گران‌قيمت دو جاي خالي در ليست بزرگسالان تيم او را اشغال كرده‌اند، هيچ پاسخ روشني نمي‌دهد. مربي كروات سرخپوشان سعي مي‌كند با تكيه بر يكي از قوانين خاص خودش از اين مهلكه قسر در برود؛ آنجا كه مي‌گويد: «من هرگز در مورد يك بازيكن خاص در رسانه‌ها حرف نمي‌زنم.»

پس حق مردم و هواداران براي آگاهي از مهم‌ترين مسائل تيم‌هاي محبوب‌شان چه مي‌شود؟ چطور ممكن است يك مربي بازيكني را يك ميليارد تومان بخرد، به او بازي ندهد و بعد بگويد من در موردش حرف نمي‌زنم؟ در همين بازي آخر با سياه‌جامگان محمد انصاري پيش از مسابقه به دليل ضعف جسمي از حضور در تركيب اصلي عذرخواهي كرد، اما وقتي ربيع‌خواه مصدوم شد و بيرون رفت، برانكو ناچار شد ضمن استفاده از ماهيني در پست غيرتخصصي، انصاري بيمار را به ميدان بفرستد! اگر قرار نيست يانسكي يك ميلياردي در چنين شرايط خاصي هم به كار پرسپوليس بيايد، پس اصلا چرا جذب شده؟ واقعا تا كجا مي‌توان با فرمول «حرف نمي‌زنم» جلو رفت؟