کد خبر 696542
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۸:۲۷

روزنامه نیویورک تایمز در تحلیلی به بررسی ریشه های فکری «استیو بَنِن» استراتژیست ارشد کاخ سفید پرداخته که از وی به عنوان معلم عقیدتی ترامپ یاد می شود.

به گزارش مشرق، «جِیسون هاروویتز» در مطلبی که در نیویورک تایمز نوشته به بررسی آراء و اندیشه های « استیو بَنِن» پرداخته که از او به عنوان معلم عقیدتی دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا یاد می شود.

کسانی که سعی در ریشه‌یابی جهان‌بینی تاریک و گاه آخرالزمانی استیون ک. بَنِن -معلّم عقیدتی ترامپ- دارند، بارها سخنرانی او را که در سال 2014 در همایشی در واتیکان ایراد شد بررسی کرده‌اند که در آن به تفسیر اسلام و پوپولیسم و کاپیتالیسم پرداخته بود.

اما با وجود همه‌ی بررسی‌هایی که درباره‌ی آن بیانات صورت گرفته است، کسی متوجه اشاره‌ی گذرای آقای بَنِن به ژولیوس اِوولا، فیلسوف مرموز ایتالیایی، نشد و شاید فقط پیروان این متفکرِ شدیداً تحریم‌شده و وابسته به نازیسم و نیز پژوهشگران بودند که توجشان به این نکته جلب شد.

مارک سِجویک، پژوهشگر ارشد سنّت‌گرایان دانشگاه آرهوس دانمارک، می‌گوید: "همین که بنن اصلاً اِوولا را می‌شناسد خود نکته‌ی بسیار مهمی است."

اوولا که در سال 1974 درگذشت درباره‌ی موضوعات مختلفی مطلب می‌نوشت، از مذهب گرفته تا حکمتِ مابعدالطبیعیِ امور جنسی و حتی کیمیاگری. اما شهرت عمده‌ی او به دلیل هواداری جانانه از سنت‌گرایی است، یعنی جهان‌بینیِ مرسوم میان جرگه‌های مذهبیِ راست افراطی و دگرواره که توسعه و برابری را تصوراتی غلط و زیان‌بار می‌دانند.

اوولا به نور چشم فاشیست‌های ایتالیایی تبدیل شد و تروریست‌های پسافاشیست ایتالیایی دهه‌های 60 و 70 به او چون پدرخوانده‌ای معنوی و فکری می‌نگریستند.

آن‌ها به مناسبت دیدگاه اوولا در خصوص نظم نوینِ مبتنی بر فروپاشی بورژوازی که آن را تمدن آفتاب می‌نامید، خود را فرزندان خورشید خواندند. امروزه حزب نئونازیِ گولدن دون [یا فجر طلایی] در یونان آثار او را در فهرست منابع مطالعاتی پیشنهادی خود می‌گنجاند، و رهبرِ جوبیک، حزب ناسیونالیست مجارستان، اوولا را تحسین کرده و مقدمه‌ای بر آثار او نوشته است.

ولی آنچه اکنون برای مسئولان امریکایی اهمیت دارد این است که اوولا در میان رهبران جنبش راستِ آلترناتیو امریکا طرفدارانی پیدا کرده است، جنبشی که آقای بنن در مقام مدیر وب‌سایت خبری برای‌بارت نیوز آن را پرورانده و سپس به نفع ترامپ به کار گرفته است.

بنا به گفته‌ی ریچارد اسپنسر رهبر ناسیونالیست سفیدپوست، که یکی از مهره‌های اصلی جنبش راست آلترناتیو است، "ژولیوس اوولا یکی از جذاب‌ترین چهره‌های قرن بیستم است". این گفته‌ی او نظر گروه‌های برتری‌طلبِ سفیدپوست و نژادپرست و ضد مهاجرت را به خود جلب کرده است.

آقای اسپنسر چند روز بعد از انتخابات، یک همایش راست آلترناتیو با شعار "زنده باد ترامپ" در واشنگتن برگزار کرد. او در این همایش ایده‌ی اوولا را در خصوص معنویت ماقبل تاریخ و پیشامسیحی – با اشاره به خیزشِ سفیدپوستانی که آن‌ها را فرزندان آفتاب می‌نامید – پیش کشید.

آقای اسپنسر گفت "خیلی عالی است" که آقای بنن از وجود اوولا و دیگر متفکران سنت‌گرا آگاهی دارد.

او گفت "حتی اگر آن‌ها را کاملاً قبول نداشته باشد و تحت تأثیرشان قرار نگرفته باشد، دست‌کم پذیرای آن‌هاست و وجودشان را به رسمیت می‌شناسد. و این خیلی فرق می‌کند با جنبش محافظه‌کار آمریکایی که این متفکران را یا نادیده می‌گرفت و یا سعی در سرکوب آن‌ها داشت."

آقای بنن که از ابراز نظر درباره‌ی این مقاله سر باز زد، بسیار اهل کتاب است و مطالعات وسیعی دارد. او با اشتیاق از همه چیز صحبت می‌کند، از هنر جنگ سان تزو [نویسنده‌ی قدیمی چینی] گرفته تا گردش چهارم ویلیام استراوس و نیل هاو که تاریخ را چرخه‌هایی از تحولِ فاجعه‌بار و نابودکننده‌ی نظم موجود می‌داند. توجه و اشاره‌ی او به اوولا فقط می‌تواند نشان‌دهنده‌ی مطالعات او در این زمینه‌ها باشد؛ اما برخی افراد در جنبش راست آلترناتیو اعتقاد دارند که آقای بنن به مثابه گذرگاهی است که از طریق آن عقاید اوولا در خصوص جامعه‌ی سلسله‌مراتبی که طبقه‌ی حاکمه‌ی آن از حیث معنویت برتری دارد، می‌تواند در دوران بحران وارد عمل شود.

پروفسور ریچارد درِیک که در کتابش "صوفی انقلابی و تروریسم در ایتالیای معاصر" از اوولا سخن گفته است، طی بیاناتی در دانشگاه مونتانا گفت که "هواداران اوولا به مقصد رسیدن کشتی او را نظاره می‌کنند."

و برای برخی این کشتی از مدت‌ها پیش در حال پیشروی بوده است.

جیان‌فرانکو دو توریس، زندگی‌نامه‌نویس و مدافع عقاید اوولا، که مقیم رم است و بنیاد اوولا را از خانه‌اش مدیریت می‌کند، می‌گوید: "اولین بار است که یک مشاور رییس جمهور آمریکا اوولا را می‌شناسد و یا احتمالاً بنیان فکریِ سنت‌گرا دارد."

او می‌گوید "اگر بنن چنین عقایدی داشته باشد باید ببینیم چه تأثیری بر سیاست‌های ترامپ می‌گذارد."

در مقاله‌ای با عنوان "راهنمای راست آلترناتیو برای زعمای جناح محافظه‌کار" که در ماه مارس در وبسایت برای‌بارت -که آن زمان آقای بنن مدیرش بود- منتشر شد، اوولا در زمره‌ی متفکرانی قرار داده شد که "سر نخ جنبش راست آلترناتیو" را می‌شد در نوشته‌هایش یافت.

مقاله‌ی مزبور با همکاری مایلو یِناپولِس، مروج عقیدتی جناح راست نوشته شده بود که در میان محافظه‌کاران دانشگاهی طرفداران زیادی دارد. آقای ترامپ اخیراً، پس از اعتراض شدید تظاهرکنندگان به برنامه‌ی سخنرانی یِناپولِس در دانشگاه بِرکلی کالیفرنیا، از او به عنوان نماد آزادی بیان دفاع کرد.

این مقاله به اوباش اینترنتی که نیروی جنبش راست آلترناتیو را تأمین می‌کند میدان می‌دهد. این اوباش اینترنتی، که شوخی‌هایشان مبتذل و مشکوک است، از منش‌های ضد سامی و نژادپرستانه "به شکل جوان‌پسندانه اما قطعاً جنون‌آمیز" استفاده می‌کنند.

مقاله در ادامه می‌گوید "بعید است آن‌ها درباره‌ی اوولا چیزی بخوانند. ممکن است تمایل داشته باشند که با آن اهداف همراه شوند، اما عمدتاً این کار را برای اذیت کردن افراد خاصی انجام می‌دهند."

ظاهراً اوولا که درحدود یک قرن کارش از آزار مردم هم گذشته بود، حالا بازارش داغ شده است.

آقای سجویک که سابقه‌ی جنبش‌های سنت‌گرا و افکار آن‌ها را در سایت خود به نام سنت‌گرایان دنبال می‌کند، می‌گوید "وقتی کار درباره‌ی اوولا را شروع کردم، مجبور بودم در میان منابعی که به زبان ایتالیایی نوشته شده بود تحقیق کنم. اما حالا آثار او به زبان‌های انگلیسی، آلمانی، روسی، صربی، یونانی و مجار هم وجود دارد. ابتدا شاهد شهرت یافتن اوولا بودم و بعد دریافتم شمار افرادی که به این‌گونه عقاید علاقه‌مندند به‌سرعت رو به افزایش است."

اوولا در سال 1898 به دنیا آمد. او علاقه داشت خود را بارون بنامد و بعدها عینکی یک‌چشمی بر روی چشم چپش می‌گذاشت.

او که شاگردی بااستعداد و هنرمندی خوش‌ذوق بود پس از شرکت در جنگ جهانی اول به وطن بازگشت و در ایتالیا به یکی از مبلغان برجسته‌ی جنبش دادا تبدیل شد که مانند خود او نهادهای کلیسایی و بورژوایی را رد می‌کرد.

تلاش‌های هنری اولیه‌ی اوولا عشقِ فیلسوف آلمانی، فردریک نیچه، را به دلش راه داد و او با خصومتی شدید نسبت به انحطاط ناشی از مدرنیته جهان‌بینی خود را شکل داد. اوولا تحت تأثیر آثار صوفیانه و علوم خفیه به این تفکر دست یافت که انسان قادر است از واقعیتش فراتر رود و "بی قید و شرط، به همان چیزی تبدیل شود که دلش می‌خواهد."

اوولا تحت تأثیر رنه گِنون، محقق فرانسویِ علوم ماورالطبیعه که به اسلام گرویده بود، در سال 1934 تأثیرگذارترین اثر خود به نام طغیان علیه جهان مدرن را منتشر کرد. او در این کتاب ماتریالیسم را عامل فرسایش ارزش‌های کهن دانسته است.

در این کتاب جنبش انسان‌گرایی، نوزایی، اصلاحات پروتستانی و انقلاب فرانسه تماماً فاجعه‌های تاریخی شمرده شده که بشر را از حقیقت جاودانه‌ی استعلایی بسیار دور کرده است.

اوولا خاطر نشان می‌کند که تغییر نظام "امری محدود به رقابت و جدل نیست، بلکه باید همه چیز را از اساس ویران کرد."

پروفسور درِیک می‌نویسد که "نظام آرمانی اوولا مبتنی بر سلسله‌مراتب، کاست، سلطنت، نژاد، اسطوره، دین و آیین" بود.

همین باعث هواداری بنیتو موسولینی از او شد.

این دیکتاتور از آثار نخستین اوولا درباره‌ی نژاد خوشش آمده بود و قوانین نژادپرستانه‌ی 1938 که حقوق یهودیان را در ایتالیا محدود می‌ساخت، تحت تأثیر این آثار نوشته شد.

علاقه‌ی موسولینی به کتاب اوولا با نام "ساخت مکتب نژادی" که آن را در سال 1941 نوشته بود و در آن از نوعی نژادپرستی معنوی -و نه فقط زیست‌شناختی- هواداری می‌کرد، به قدری زیاد بود که در سپتامبر همان سال او را به نزد خود دعوت کرد.

اوولا در نهایت با موسولینی و فاشیست‌های ایتالیایی قطع رابطه کرد، زیرا آن‌ها را بیش از حد مطیع و سازش‌کار یافت و در عوض به افسران اس اس نازی روی آورد، چراکه آن‌ها را به آرمان‌های اساطیری نزدیک‌تر می‌دید و در ضدیت با نژاد سامی با او همراه بودند.

آقای بنن در همایش واتیکان اظهار داشت که جنبش فاشیست از عقاید اوولا سر برآورده است.

آقای بنن هنگام توضیح درباره‌ی انگیزه‌های روشنفکرانه‌ی ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور روسیه، به "ژولیوس اوولا و دیگر نویسندگان اوایل سده‌ی بیستم" اشاره کرد که "حقیقتاً مدافع چیزی بودند که جنبش سنت‌گرایی نامیده می‌شد و در نهایت در جریان فراگستریِ خود به فاشیسم ایتالیایی انجامید."

طبق گفته‌ی مورخین، واقعیت این است که اوولا درصدد بود تا فاشیست‌ها را که به گفته‌ی آقای سجویک عامل قدرتمند انتشار عقاید او به شمار می‌آمدند، "از صافی رد کند و تحت تأثیر خود قرار دهد."

آقای بنن در سخنانی که در واتیکان ایراد کرد خاطر نشان ساخت که گرچه آقای پوتین نماینده‌ی "دزدسالاری" است، اما به خطر حیاتیِ "یک خلافت بالقوه‌ی جدید" و همچنین به اهمیت کاربرد ناسیونالیسم برای ابقای نهادهای سنتی، پی برده است.

آقای بنن در ادامه می‌گوید "ما، یعنی غربِ یهودی-مسیحی، واقعاً باید به سخنان او درباره‌ی مسیری که سنت‌گرایی در پیش دارد، به‌ویژه در جایی که شالوده‌های ناسیونالیسم را پشتیبانی می‌کند، توجه کنیم."

چنان که آقای بنن در سخنانش یادآوری می‌کند، تأثیرگذارترین مشاور آقای پوتین، الکساندر دوگین، سنت‌گرایِ فَراناسیونالیست روسی و نویسنده‌ی ضد لیبرال است که گاه او را "راسپوتینِ پوتین" می‌نامند.

آقای دوگین، روشنفکر خلف اوولا است که خواستارِ "فاشیسمِ اصیل، واقعی، انقلابی‌الاصل و افراطی" است و از یک نظریه‌ی جغرافیامحور به نام "اوراسیانیسم" هواداری می‌کند که چارچوبی فلسفی برای توسعه‌گرایی و دخالت پوتین در سیاست‌های اروپای غربی، به دست می‌دهد.

به نظر آقای دوگین سنت‌گرایان اروپایی به روسیه و آقای پوتین نیازمندند تا از آن‌ها در برابر ترک‌تازی دموکراسی لیبرال غربی، آزادی فردی و ماتریالیسم –این مایه‌های نفرت اوولایی– دفاع کند.

آنچه ظاهراً برای این معلم عقیدتی ترامپ قابل درک نیست جذابیت ارزش‌های سنتی در میان رأی‌دهندگان عوام‌گرای مخالف با نخبگان ناآشنا، و آن‌طور که بنن می‌گوید "اتحاد پان‌اروپایی" و "حکومت متمرکز در ایالات متحده" است.

طبق اظهارات او در واتیکان "بسیاری از هواداران سنت‌گرایی نیز به این سمت کشیده شده‌اند."