به گزارش مشرق، «بهمن آرمان» اقتصاددان، در یادداشتی نوشت: مساله کاهش نرخ بیکاری یا ایجاد اشتغال یک دغدغه اصلی برای همه دولتها محسوب میشود. اگر مساله امنیت ملی را از نظر اهمیت برای کشورها فاکتور بگیریم حتماً موضوع اشتغال از مهمترین مسائل اقتصادی خواهد بود. اعلام نرخ بیکاری در کشورهای بزرگ از عواملی است که بر اقتصاد آنها تأثیر میگذارد و اخیراً مشاهده شد که نرخ بیکاری در آمریکا بشدت کاهش پیدا کرد و همین مساله موجب شد تا نرخ بهره روند صعودی طی کند و شاخص بورس به رقم بی سابقه برسد.
هر کشور برای ایجاد اشتغال به دو ابزار نیاز دارد که سرمایه و فناوری است، اما ایران در آنها دچار مشکل است. مصداق این جمله هم تفاهمنامههایی است که ایران با کشورهای دارای فناوری منعقد کرد، اما نتوانست به مرحله قرارداد برساند. اما ابزارهای دیگری وجود دارد که میتوان از آنها برای ایجاد اشتغال بهره برد.
در این میان مسائل دیگری نیز وجود دارد که ایران دخل و تصرفی در آن ندارد. یکی از آنها تعیین قیمت نفت است که قیمت بالای آن میتواند تأثیر زیادی بر اشتغال کشور داشته باشد.
برخی مقامات دولتی عنوان میکنند که با سرمایه گذاری خارجی مشکل اقتصادی داخل کشور حل خواهد شد، اما غافل از اینکه این کار کاملاً سیاسی است و کشورهای دیگر نمیگذارند فناوری که در اختیار دارند، انتقال پیدا کند. طبیعی است با توجه به این شرایط نمیتوانیم روی این بخش حساب باز کنیم، اما در مقابل میتوان از تسهیلات بلندمدت خارجی بهره برد.
در دورههای رکود اقتصادی، دولتها زمینههایی را فراهم میکنند که بخش خصوصی بتواند سرمایه گذاریهای لازم را در بخشهای زیربنایی مانند آزادراهها، بنادر و شبکههای آبیاری افزایش دهد.
اگر این اتفاق در کشور رخ بدهد قطعاً شاهد روند نزولی اشتغال و رونق اقتصادی خواهیم بود که کاری به برجام ، ارز و موضوعات سیاسی دیگر هم ندارد. شرکتهای ایرانی توانایی این کار را دارند و پیمانکاران اکنون با ظرفیت کمی مشغول به کارند، اما متاسفانه از این امکانات استفاده چندانی نمیشود.
آمار و ارقامی که توسط مقامات دولتی درباره اشتغالزایی عنوان میشود، باید مصداق داشته باشد و نمیتوانیم با کلیگویی مشکلات را حل کنیم. اگر اعلام میشود 700 هزار شغل جدید ایجاد شده است، باید گفت که این میزان اشتغال کجاست؟ از آنجا که اشتغال به دو بخش مستقیم و پنهان تقسیم بندی میشود، ظاهراً دولت همه افراد را در این دو بخش شاغل محسوب کرده است.
هر روز شاهد افزایش بیکاری هستیم و میدانهای بزرگ کلانشهرها مملو از کارگرانی است که از شهرهای کوچک و روستاها برای پیدا کردن کار میآیند. در اینجا این پرسش مطرح میشود که اگر این افراد در شهر خودشان دارای شغل بودند، آیا برای امرار معاش جای دیگری میرفتند؟ آقای نیلی به عنوان مشاور ارشد اقتصادی رئیس جمهور بهتر است به جای رسم نمودار، مقاله و سخنرانی، بگوید که از چه ابزاری برای ایجاد اشتغال استفاده کرده است. این اشتغال کجا بوده که مردم مشاهده نمیکنند. متاسفانه در کشور ما کلی گویی رواج دارد و به مسائل اساسی و جزئیات اشاره نمیشود.