به گزارش مشرق، ژنتیک اشرافی و مشی و مرام فرا مردمی دولت یازدهم چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد...
مردم ایران به خوبی به یاد دارند که هنوز امضایشان پای برگه رأی به حسن روحانی خشک نشده بود که مشاور او پیرامون همین گفت: «لبوفروشها و رانندهتاکسیها دانشی درباره مسائل کشور ندارند.»
و همان آقای مشاور طی یادداشتهایی اینطور نوشت که رئیسجمهور روحانی از آنهایی است که غذای خوب خورده، لباسهایش را سِت میکند و رئیسجمهوری در سطح جامعهجهانی محسوب میشود!
سریعالقلم میخواست خوشخدمتی کند یا به زعم خودش از واقعیتها سخن بگوید اما این حرفها سرآغاز فصل جدایی دولت یازدهم از مردم شد...
و مثل سوراخی در یک سدّ بزرگ که پطروس فداکاری هم در کنار آن نباشد، کمکم منجر به ترک خوردن ژستهای دولت در نزد مردم شد.
و بعد از آن، هر روز و هر روز، منصههای مختلف جدیدی از نگاه بالادستی و خودبرتربین دولتیها به مردم مکشوف شد.
*لایک دولت به توهین به مردم!/لگدمال کردن افکار عمومی برای حمایت از روحانی...
از آن روزها گذشت و مردم به وضوح نظاره کردند که رئیسجمهور روحانی از تریبونهای رسمی منتقدانش را به «جهنم» فرا خواند و به آنها گفت چند درصدی!
مردم از یک فرماندار دولتی شنیدند که میگوید من برای مدیریت کردن به «شیشلیک» نیازمندم.
و بصورتی متواتر از هواداران اصلاحطلب رئیس جمهور روحانی هم این حرفها را شنیدند... «مردم با وجود درک سیاسی نمیتوانند متشکّل عمل کنند»، «فقرا چون میخواهند به آمال و آرزوهای طبقه متوسط دست یابند در انتخابات شرکت میکنند»، «ریشه پرخاشگری و کینه توزی مردم ایران به فرهنگ و دین و اخلاق و نظام اجتماعیشان برنمیگردد»، «شخصیت ایرانی بسیار ضعیف است» و « برخی از ما مردمان ایران به خصوص در لایههای روشنفکری خود به بحران اخلاقی عمیقی مبتلا هستیم که ریاکاری یکی از نمادهای آن است».[1]
جالب آنکه همین چند روز قبل نیز روزنامه اصلاحطلب شرق در مقالهای بلند بالا که برای حمایت از آقای روحانی نوشته شده بود، بیش از 20 توهین را به مردم ایران حواله کرد.
نویسنده شرق از این گفته بود که مردم ایران دروغگو، چاپلوس و دورو هستند و رفتارهایی مثل زیر پا گذاشتن حقوق دیگران و کارهای غیر اخلاقی جزئی از فرهنگ اجتماعی آنهاست![2]
دولتیها و اصلاحطلبان البته در مقابل چشم مردم به رقبای خود و منتقدان هم تاختند و اصطلاحاً کشتند و بردند و سوختند...
آنها زمانی که به رقبا و منتقدان خود نسبت «گربهصفتی» و «شغالصفتی» هم حتی دادند، به این فکر نکردند که این رقبا و منتقدان شاید زبان گویای اکثریت جامعه باشند!
مردم نظاره کردند که سعید لیلاز، فعال اقتصادی اصلاحطلب در اشاره به 3 رقیب انتخاباتی روحانی گفته بود: آن هر سه دروغگو، بیسواد و بیاخلاقاند![3]
هرگز از یاد مردم نخواهد رفت که در جریان انتخابات مجلس دهم، حسین مرعشی از عقب ماندگی سیاسی شهرستانهای ایران سخن گفته بود، خانم فائزه هاشمی از بیعقلی مجلس نهم و عباس عبدی از افراطی بودن اصولگرایان...
و همین رفتارها سفره دولت و روحانی را به قاعده فرسنگها از مردم جدا کرد.
*روحانی، مردی تنها در آستانه فصلی سرد بیمهری به مردم.../تاجیک: نتوانستیم با مرد عادی ارتباط خوبی برقرار کنیم/صدای باخت روحانی میآید
اما روزهای سردتر و زمستان نیازمندی دولت روحانی به مردم خیلی زودتر از آنچه تصور میشد فرا رسید.
با این وصف که دولت مانده بود و نیاز به مردمی که 4 سال آزگار آنها را لبوفروشهای بیسواد، توده و آدمهایی که میشود رأیشان را با پول خرید، خوانده بود...
و در مقابلشان با تفاخر راه رفته بود، از لفظ «بیشعور» استفاده کرده بود، جلوی یک مقام عربی زانو زده بود و به آمریکا هم ابراز خوشبینی کرده بود.
اما واقعیت با ایستادن شکمگندهها در مقابلش پوشانده نمیشود...
ابراهیم اصغرزاده، از فعالان سیاسی اصلاحطلب بهمن ماهسال گذشته طی اظهاراتی در یک مصاحبه اعتراف کرد که مردم در 3 سال گذشته از دولت آقای روحانی دیده نشدهاند.
او گفته بود: پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان انتقال پیدا کرده است به طبقه ممتاز جامعه، طبقه متوسط رو به بالا. یعنی بخشهایی که دارای سرمایه حداقلی هستند، کسبه مثلا عالیتر یا فرض بفرمایید پزشکان. تکنوکراتها و صاحبان حرف، صاحبان صنعت، سهامداران و اینها همه بخش اندکی از جامعه هستند. بخش بزرگی از جامعه دیده نمیشوند و متاسفانه در این سه سال هم دیده نشدند.[4]
قضیه اما در آستانه برگزاری انتخابات ریاستجمهوری دولت دوازدهم ابعاد بیشتری هم پیدا کرده است.
محمدرضا تاجیک، مشاور رئیس دولت اصلاحات نیز اخیراً طی اظهاراتی در یکی از ستادهای روحانی گفته است: «جایی که ما نقطه ضعف داریم بیشتر در شهرهای بزرگ و فضاهایی است که بیشتر سیاسی هستند کار کردیم و این انتقاد به ما وارد است که کمتر تمهید کردیم که در پیرامون هم موثر باشیم و با مردم عادی ارتباط برقرار کنیم. ما در مراکزی که میتوانند افکار عمومی شهرهایی پیرامونی را تحت تاثیر قرار دهند خلا داریم.»
او میافزاید: این مشکل بسیاری از ما اعتدال گرایان و اصلاح طلبان است که زبان ایجاد رابطه با تودههای مردم را کمتر میدانیم.
«محمد نعیمیپور» از اعضای حزب اتحاد ملت نفر بعدی است که روز سهشنبه گذشته در مصاحبه با روزنامه شرق، ضمن اذعان به وجود آرای منفی برای رئیسجمهور روحانی گفته است: همه(مشاوران و ستاد روحانی) متوجه این موضوع شدهاند که دکتر روحانی با عملکرد چهارساله، رأی منفی هم دارند پس باید تلاش جدی کنند تا مردم حقایق را درک کنند. ضمن اینکه نباید خوشبینی بیجهت داشت و مردم باید نفربهنفر توجیه شوند![5]
البته این تمام ماجرا نیست...
اصلاحطلبان و دولتیها در حال تقلا هستند تا بدون توبه از رفتارهایشان نسبت به مردم، به یکباره تمام اعتقادات خود درباره اکثریت مردم را کتمان کرده و مثنویهایی پیرامون هوشمندی و عقلانیت مردم بسرایند.
سعید شریعتی، غلامحسین کرباسچی و محمد کیانوشراد کسانی از فعالان اصلاحطلب بودهاند که طی هفتههای اخیر در حمایت از دولت اینطور گفتهاند که مردم عقلانیت دارند و با هوشمندی! رأی خواهند داد.
اما به نظر میرسد این حرفها و آنچه روحانی در تریبونهای تبلیغاتیاش میگوید؛ نوشداروی پسامرگ سهراب باشند و سودی برای کمرنگتر کردن احتمال باخت رئیسجمهور روحانی در انتخابات ریاستجمهوری نداشته باشند.
***
1_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930923001353
2_ http://www.mashreghnews.ir/news/724178
3_ http://www.mashreghnews.ir/news/724178
4_http://kayhan.ir/fa/mobile/news/97156/930
5_http://www.mashreghnews.ir/news/725678