به گزارش مشرق، سعدالله زارعي در سرمقاله روز شنبه کيهان نوشت: سفر دکتر محمود احمدي نژاد به نيويورک که از آغاز رياست جمهوري هر سال تکرار شده است بعنوان يک «نقطه عطف» در ديپلماسي کشور تلقي شده و منشأ ارزيابي ها و تعبير و تفسيرهاي مختلف گرديده است. اين قلم مجموعه آنچه در اين سفر دنبال و انجام مي شود و اهدافي که پشت اين سفر وجود دارد را «آئينه تمام نماي ديپلماسي دولت احمدي نژاد» مي داند.
اينک اين ششمين بار است که دکتر احمدي نژاد در آستانه برگزاري مجمع عمومي سازمان ملل راهي نيويورک شده و اگر سفر او براي شرکت در اجلاس بازنگري NPT که امسال انجام شد را اضافه کنيم، اين هفتمين سفر است. اين سفرها البته صرفا براي شرکت در مجمع عمومي سازمان ملل- که يک تريبون براي ابراز نظر کشورهاست و متاسفانه نوعا از جنبه تصميم گيري و اثرگذاري خالي است- صورت نمي گيرد و اکثر کشورها هم در حد رئيس دولت در اجلاس شرکت نمي کنند. در واقع رئيس جمهور ايران شرکت سالانه در مجمع عمومي سازمان ملل را يک بهانه مي داند براي آنکه يک عمليات تمام عيار ديپلماتيک را در خاک و آب و هواي دشمن به اجرا درآورد.
سفر دکتر احمدي نژاد به نيويورک سه بخش عمده را شامل مي شود. يک بخش آن رسمي است که شامل نطق مجمع عمومي (و نطق در اجلاس هزاره سوم که امسال برگزار شد) و ديدار با سران کشورهاي مختلف مي شود، يک بخش آن ديدار با رسانه هاي مختلف غربي و بويژه آمريکايي و شخصيت هاي فرهيخته آمريکايي است و بخش ديگر ديدار با ايرانيان مقيم آمريکا است که در فضايي صميمانه برگزار مي شود.
در خصوص اين سفرها و آثار و حواشي آن نکات زير به چشم مي خورد:
1- مواضع انقلابي رئيس جمهور در عرصه سياست خارجي که روح اصلي همه مطالب و اقدامات رئيس جمهور در نيويورک را به خود اختصاص داده است به شدت مورد استقبال افکار عمومي در غرب قرار مي گيرد. يک گزارش که توسط رسانه هاي آمريکايي منتشر گرديد بيانگر آن است که در سال گذشته نزديک به 020 ميليون نفر- يعني نيمي- از شهروندان آمريکايي حداقل يکي از سخنراني ها و يا مصاحبه هايي که دکتر احمدي نژاد در خلال سفر 5 روزه به نيويورک ارائه کرده است را با دقت شنيده اند و اين در حالي است که همين رسانه ها گفته اند نطق سال 9200 باراک اوباما رئيس جمهور آمريکا در مجمع عمومي سازمان ملل را فقط 7 درصد آمريکايي ها شنيده و يا در رسانه هاي مکتوب خوانده اند. همين گزارش مي گويد 050 ميليون نفر از شهروندان اروپايي و آمريکاي شمالي- شامل ايالات متحده و کانادا- نطق دکتر احمدي نژاد در مجمع عمومي پارسال را شنيده و يا در مطبوعات خوانده اند. اين يک اتفاق بسيار بزرگ است به گونه اي که رسانه «روسيا اليوم» اعلام کرد هيچ سخنراني به اندازه احمدي نژاد نتوانسته است، توجه مخاطب را در غرب برانگيزد. چرا؟ به نظر مي آيد براي پاسخ به اين پرسش بايد به متن نطق هاي رئيس جمهور نظر انداخت. دکتر احمدي نژاد در نطق ها و مصاحبه هاي خود همواره از يک سو به نقد مباني فکري و دستاوردهاي تمدن غرب و انديشه ليبراليزم و کاپيتاليسم پرداخته و از سوي ديگر راه حل هاي برون رفت از بن بست هاي موجود در انديشه و کارکرد غرب را با بياني صريح و در هياتي منطقي ارائه کرده است پس مي توانيم بگوئيم احمدي نژاد حرفهايي مي زند که ملت ها آماده شنيدن آن هستند و خود را نيازمند آن مي بينند.
2- مواجهه رسانه هاي غرب با سفر احمدي نژاد و سخنان او همواره مبتني بر روش هاي تکبرآلود و در عين حال انفعال بوده است. رسانه هاي عمده آمريکايي نظير CNN، Fax News، ABC و NBC از دو روز قبل ورود هيات ايراني به نيويورک شروع به تبليغات شديدا منفي عليه رئيس جمهور ايران مي کنند. Fax News امسال دو روز اين عبارت را زيرنويس مي کرد: «به ما کمک کنيد تا از ورود تصوير احمدي نژاد به درون خانه هاي آمريکايي ها جلوگيري کنيم.» اين تبليغات بيش از آنکه سفر رئيس جمهور ايران را به حاشيه ببرد در متن توجه افکار عمومي قرار داد و سخنان وي را عليه تمدن غرب مدلل گرداند. نشانه واضح آن اين است که رسانه هاي آمريکايي عليرغم راه انداختن موج منفي عليه هيات ايراني، براي گرفتن وقت مصاحبه با دکتر احمدي نژاد به صف ايستادند و زبده ترين عنصر خود را براي پرسيدن سؤالات مهمتر به مصاحبه فرستادند. اين به خوبي نشان مي دهد که به عنوان مثال مصاحبه CNN با دکتر احمدي نژاد برخاسته از يک تصميم در کادر اداره کننده اين شبکه تلويزيوني نيست بلکه ناشي از فشار شديد مخاطبان اين رسانه به گردانندگان آن است و لذا CNN از بيم از دست دادن مخاطب به مصاحبه با رئيس جمهور مي نشيند.
3- مواجهه دولت آمريکا و دولتهاي مرتبط با آن نيز در جريان اين سفر قابل توجه است. آمريکا و تعداد ديگري از کشورها در هنگام ايراد نطق توسط رئيس جمهور در مجمع عمومي سالن اجلاس را ترک کردند و رسانه هاي غرب با نشان دادن تصاوير صندلي هاي خالي، تلاش کردند تا نوعي اعتراض عمومي را به مفاد نطق دکتر احمدي نژاد القا نمايند اما واقعيت اين است که اولا همه آن هيات هايي که سالن اجلاس را ترک مي کنند در عمل با آمريکايي ها چندان همراهي ندارند و اين عدم حضور با فشار آمريکا و به عنوان يک حرکت سمبوليک انجام مي شود. اينکه 33 هيات در اجلاس امسال هنگام نطق دکتر احمدي نژاد سالن را ترک گفته اند ولي عليرغم گذشت يک ماه از مهلت شوراي امنيت به کشورهاي مختلف براي ارائه گزارش اجراي تحريم ها عليه ايران، فقط 71 کشور اجابت کرده اند، نشانه اي از اين مسئله است. ثانيا هميشه تعداد هيات هايي که در محل اجلاس مجمع عمومي باقي مانده و با دقت کامل به سخنان رئيس جمهور ايران گوش داده اند بيش از چهاربرابر هيات هاي ترک کننده بوده اند و اين به خوبي نشان مي دهد که تبليغات و فشارهاي ديپلماتيک آمريکا نتوانسته از توجه هيات هاي ديپلماتيک به اين نطق بکاهد. امسال 951 هيات ديپلماتيک در حين سخنراني دکتر احمدي نژاد در اجلاس مجمع عمومي حضور داشتند.
4- تجربه به خوبي نشان داده است که هيات هاي ترک کننده محل اجلاس به اتاق هاي مجاور مي روند و با استفاده از زبده ترين مترجم ها، واژه به واژه نطق رئيس جمهور ايران را دنبال کرده و آنها را «بسيار مهم» و «فوق العاده» مي دانند نشانه واضح آن اين است که آنان يکي يکي در همان دقايق اوليه پس از پايان سخنان احمدي نژاد به موضع گيري رسمي درباره مفاد اصلي «نطقي که قرار است شنيده نشود» مي پردازند. نمونه آن موضع گيري رسمي سخنگوي هيات آمريکايي، رئيس هيات آلماني، رئيس هيات انگليسي و يکي از اعضاي هيات فرانسوي دقايقي پس از پايان نطق پريشب احمدي نژاد در مجمع عمومي است.
5- توجه جدي به آنچه ايران مي گويد بيانگر آن است که يک اتفاق مهم در عرصه افکار عمومي و به تبع آن در ذهنيت دولت ها و هيات هاي ديپلماتيک افتاده است و اين حتما از تحولات بسيار مهمي در آينده نزديک خبر مي دهد و جهان خود را براي پذيرش واقعه اي که در چند قدمي او قرار دارد آماده کرده است و براي وقوع آن لحظه شماري مي کند.
اتفاقا رئيس جمهوري اسلامي ايران از چند سال پيش روي اين واقعه انگشت گذاشته و امروز کشورهاي زيادي هستند که مي گويند «حق با ايران است» يعني وقوع تحولات بزرگ را حتمي مي دانند. متاسفانه در صحنه داخلي، بعضي از دسته ها و افراد کوته فکر با انگشت گذاشتن روي بعضي از مشکلات داخلي، حرف زدن از اين تحولات را «زياده گويي» معرفي مي نمايند. کسي نمي گويد بار اين تحولات فقط بر دوش ايران است، نه حرف اين است که سرآغاز و سلسله جنبان اين تحولات ايران است و بايد به معمار اين تحولات عظيم که بنيانگذار راحل انقلاب اسلامي- حضرت امام خميني قدس سره الشريف- است آفرين گفت که وقتي ايران غرق در انواع مشکلات و چالش ها بود با تيزبيني اين تحولات حتمي را نويد مي دادند و با صراحت مي فرمودند: «اسلام ابرقدرت ها را به خاک مذلت مي نشاند».
6- امروز بي فايده بودن مقاومت در برابر ايران بسيار آشکار شده به گونه اي که بارها مقامات لجوج غربي هم به آن اذعان کرده اند. جان بولتون نماينده سابق آمريکا در سازمان ملل به فاصله يکي- دو ساعت پس از نطق دکتر احمدي نژاد در سازمان ملل با صراحت اعلام کرد که آمريکابازنده اصلي تحولاتي است که ايران از آن خبر مي دهد. وي به شبکه وابسته به وزارت دفاع آمريکا گفت: «با آنکه 33 هيات شرکت کننده در نشست عمومي سازمان ملل متحد جلسه را ترک کردند باز هم هيات هاي 951 کشور جهان در محل ماندند. اين وضع نشان مي دهد که آمريکا در طرف بازنده قرار دارد». شبکه فاکس نيوز که با بولتون مصاحبه مي کرد اشاره اي هم به تحريم ها و تهديدها عليه ايران کرد و در جمع بندي نهايي گفت: «اميدواريم تحريم ها بر ضد ايران به نتيجه اي برسد اما شواهدي که تاکنون مشاهده کرده ايم دال بر اين است که اين وضعيت نمي تواند عينيت پيدا کند.»
7- در طول سالهاي گذشته، احمدي نژاد از لزوم اصلاح ساختار سازمان ملل، تقويت نقش مجمع عمومي دربرابر شوراي امنيت، حذف حق وتو، نقش آفريني برابر کشورها در تصميم گيري ها در مهمترين سازمان بين المللي و... سخن گفته و روند کنوني اين سازمان را ظالمانه خوانده است. اين سخنان او هيچ اعتراضي را در صحن سازمان ملل و يا در حاشيه آن برنيانگيخته است. اين نشان مي دهد که واقعا سازمان ملل در معرض تغيير جدي قرار دارد. وقتي بيش از 071 کشور جهان اين سخنان را قبول دارند، چنين سازماني که براساس حضور کشورها بنا گذاشته شده نمي تواند مسير کنوني را ادامه دهد. پس تغيير در ساختار و کارکرد سازمان ملل قطعي است و وقتي اين تغيير قطعي باشد تغيير در ساخت نظام بين الملل هم قطعي خواهد بود.
8- نطق دکتر محمود احمدي نژاد در سازمان ملل ترکيبي از آموزه هاي اسلامي و تحليلي دقيق از وضع کنوني عالم است. ترکيب آموزه هاي ديني با نياز امروز بشر و متناسب ديدن اين آموزه ها با اين نيازها از سوي هيات هاي مختلف که ترکيبي از مسيحيان، مسلمانان، بودائيان و... مي باشند، نشان مي دهد که به عصر طلوع حاکميت انديشه ديني با محوريت دين آخرالزمان - اسلام- نزديک شده ايم و اين مهمترين هراس ميراث داران نظام بين المللي منبعث از جنگ جهاني دوم است که غرب در قالب قرآن سوزي و اهانت به پيامبر رحمت(ص) آن را بازتاب مي دهد.
سعدالله زارعي
تجربه به خوبي نشان داده است که هيات هاي ترک کننده محل اجلاس به اتاق هاي مجاور مي روند و با استفاده از زبده ترين مترجم ها، واژه به واژه نطق رئيس جمهور ايران را دنبال کرده و آنها را «بسيار مهم» و «فوق العاده» مي دانند