به گزارش مشرق به نقل از فارس، خلیج فارس یکی از مهمترین مناطق استراتژیک جهان با وسعت نزدیک به 233 هزار کیلومتر مربع در جنوب سرزمین ایران قرار گرفته است و کشورهای ایران، عربستان، کویت، قطر، بحرین، عراق، عمان و امارات متحده عربی دارای نوار ساحلی با خلیج فارس می باشند.
در بیان عظمت نام تاریخی خلیج فارس همین بس که استفاده از این نام قدمتی بیش از 2500 سال دارد و از آن موقع به بعد نیز در اکثر کتابها، اطلسهای جغرافیایی، نقشهها، سنگ نبشتهها، نامههای تاریخی و کلیه اسناد معتبری که در سراسر جهان مشاهده میشود از نام تاریخی خلیج فارس و یا در زبانهای مختلف دنیا از نام های مترادف آن نظیر سینوس پرسیکوس، بحر الفارسی، الخلیج الفارسی، دریای پارس و ... استفاده شده است.
عظمت بکارگیری این نام تاریخی شرق تا غرب پهنه زمین را در بر می گیرد و به دلیل موقعیت استراتژیک این آبراه در طول تاریخ توجه ویژه ای به این قسمت از جهان شده است.
در این مقاله از سری مقالات نام خلیج فارس به وسعت تاریخ، پیشینه نام کشورهای حوزه خلیج فارس بیان گردیده و به معرفی صاحبان منافع تغییر نام خلیج فارس و انگیزه آنها از این تغییر خواهیم پرداخت.
1-ایران
قدیمیترین نام کشورهای حوزه خلیج فارس به دلیل قدمت و کاربرد و نفوذ سابقه فرهنگی، جغرافیایی و سیاسی و استمرار و ثبات و وضوح معنی در بین کشورهای حوزه خلیج فارس نام ایران میباشد و حتی در بین نام کشورهای جهان نیز به دلیل بهرهمندی از سابقه و تمدن چند هزار ساله میتوان از ایران به عنوان یکی از قدیمیترین نام کشورهای جهان نام برد.
ویل دورانت در فصل هفتم کتاب تاریخ تمدن (عصر ایمان) در معرفی ایرانیان و نام ایران چنین میگوید: ایران قرن سوم وسیعتر از ایران امروز بود چنانکه از نام آن بر می آید سرزمین آریاییها بوده است و افغانستان، بلوچستان، سغد، بلخ و عراق را نیز در برداشت.
همانطور که اشاره شد نام ایران از نام قوم آریا گرفته شده است. آریاییها (آریانها/آرینها/آریاها) در هزاره دوم قبل از میلاد به فلات ایران وارد شدند. گروهی از آنان به منطقه هند امروزی رفتند و گروهی در این سرزمین که به نام آنان ایران نام گرفت باقی ماندند. بدین معنی که ایر از آریا و ان به عنوان ادات جمع یا مکان میباشد.
در مورد کلمه آریا گفتهاند که به معنی نجیب، اصیل، شریف و شجاع است.
واژه ایران در فارسی باستان ائیریه (airya) و در فارسی میانه شکل اران (eran) بوده و برگرفته از شکل قدیمی (airya nama) واژه آریا در زبانهای اوستایی، فارسی باستان و سنسکریت به ترتیب به شکلهای ائیریه (airya) اریه (ariya) آریه (arya) به کار رفته است.
همچنین در زبان سنسکریت اریه (ariya) به معنی سرور و مهتر و آریکه (aryaka) به معنی مرد شایسته، بزرگداشت و حرمت است و آریایی به زبان اوستایی ائیرین (airyana) و به زبان پهلوی و فارسی دری ایر خوانده میشود.
ایر در واژه به معنی آزاده و جمع آن ایران به معنی آزادگان است. برای نام ایران در بعضی اسناد تاریخی از600 سال پیش از میلاد نام پرشیا نیز علاوه بر نام ایران نیز به کار رفته است که در سال 1935 میلادی در شرف تاسیس لیگ ملل با درخواست رسمی حکومت ایران فقط نام بومی و تاریخی ایران در عرصه جهانی مورد کاربرد قرار گرفت.
کاربرد نام پرشیا یا پرسیس که معادل آن در بعضی از زبان ها به کار رفته است به این علت است که اغلب ساکنان ایران فارس زبان بودهاند و به معنی سرزمین و مسکن اقوام پارس میباشد.
2-کویت
کویت به معنای قلعه (دژ) کوچک است و از کلمه کوت گرفته شده است که تصغیر شده و به صورت کویت درآمده است، منابع در مورد اینکه کلمه کوت عربی است یا هندی متفق نیستند. در نواحی اطرف خلیج فارس اسامی برخی مکانها دارای کلمه کوت است مثل کوت العماره، کوت عبدا... در هند نیز چنین موارد به چشم میخورد مثل کالی کوت، سیال کوت و ....
کویت به معنای قلعه کوچک از زمانی به این سرزمین اطلاق شد که کمپانی هند شرقی انگلیس به منظور حفاظت و گسترش تجارت خود در خلیج فارس اقدام به ساخت قلعهای در محل شهر کویت امروزی کرد.
این امر در سال 1716 صورت گرفت بدین جهت بیشتر احتمال داده میشود اصل این کلمه هندی باشد.
3-امارات متحده عربی
امارات متحده عربی متشکل از چندین سرزمین خود مختار است و همانگونه که کشوری جدید به شمار می آید نام آن نیز جدید است، سرزمینی که امارات متحده عربی در آن واقع شده است رأس مسندم یا سرزمین مسندم نام دارد و تاریخ آن جزئی از تاریخ شبه جزیره عربستان میباشد.
پس از خروج انگلستان از خلیج فارس در سال 1971 هفت شیخ نشین ابوظبی، دوبی، فجیره، شارجه، ام القوین، رأس الخیمه و عجمان با یکدیگر امارات متحده عربی را بوجود آوردند. امارات صورت جمع امارت (امیر نشین) و متحده صورت نظام سیاسی و عربی مشخص کننده وحدت قومی و نژادی آنهاست.
شایان ذکر است یادآور شویم نام امیرنشین شارجه در اصل شارگه بوده که آن نیز از کلمه شهرگه که در زبان فارسی به معنای محل شهر است گرفته شده است و در برگشت به زبان عربی به خاطر حرف گ که در زبان عربی موجود نیست شارجه تلفظ میشود.
همچنین در زمان نادرشاه افشار (شاه دوره حکومت افشاریان سرزمین ایران) ارتش حکومت ایران در امیر نشین فعلی رأس الخیمه چادرهای عظیمی برپا کرد و به همین جهت ازآن روز به بعد آن محل رأس الخیمه نام گرفت. نام امیر نشین فعلی عجمان نیز به خاطر سکونت ایرانیان از دیرباز در آن منطقه عجمان (پارسان) نام گرفته است.
4- بحرین
در زمانهای قدیم سراسر سواحل شرقی شبه جزیره عربستان را بحرین بیابانی مینامیدند که ایرانیان به آن میش ماهیگ میگفتند.
میش ماهیگ شامل کشورهای کویت، قطر تا امارات متحده عربی کنونی میشده است در مقابل بحرین بیابانی، بحرین دریایی قرار داشت که مقصود همان مجمع الجزایر بحرین بوده است.
کشوری در مجاورت خلیج فارس متشکل از جزایر متعدد است که دارای یک جزیره اصلی بزرگ و تعدادی جزایر کوچک است.
در روزگاران کهن جزیره بحرین به نامهای تیروس، آرادوس، تیلون، منتوکی و نی دوکساکی نامیده شده است.
در زمان حکومت مادها این جزیره دیلمون یا دیلون نامیده میشد. در زمان امپراطوری هخامنشیان سرزمین بحرین، اسپیدگان و جزیره بحرین تی لوس نام گرفت که تماماً تحت سرپرستی امپراطوری هخامنشی ایرانیان بوده است.
اما در زمان حکومت اشکانیان قسمت ساحلی بحرین هجر و قسمت جزیره ای نی لول نام گرفت. قسمت ساحلی در دوره ساسانی هجر باقی ماند اما قسمت جزیره ای اوال (oval) نامیده شد، در دوره بعد از اسلام سرزمین بحرین ایالت بحرین نام گرفت و قسمت جزیره ای همچنال به اوال موسوم بود.
بحرین بیشتر عمر خود را جز قلمرو ایران بود و مدتی به دست انگلستان افتاد و سپس در سال 1971 به صورت کشور مستقل درآمد که تنها شامل مجمع الجزایر بحرین است.
5- عربستان
ویل دورانت درتاریخ تمدن (عصر ایمان) در فصل هشتم در ادامه معرفی جزیرة العرب ، عرب را به معنی خشک و بیحاصل تعریف کرده است.
با توجه به معانی منتخب عرب در ادامه و با توجه به اینکه در روزگاران کهن نام هر سرزمین را با تطبیق شرایط اقلیمی و اجتماعی آن انتخاب میکردند انتخاب نام عربستان برای آن صحرای عظیم بیآب وعلف و گرمای بی مانند آن نامی مناسب به نظر میرسد.
اربک تصغیر شده ارب از زبان پهلوی گرفته شده است و به معنای شتر سیاه تیره رنگ میباشد که در زبان عربی نیز اربک به همین معنا میباشد.
اربستان مانند سایر نامهای ایرانی که املای آن از حرف فارسی به حرف عربی تبدیل شد، الف اول به ع تبدیل گردیده مانند ایلام که عیلام نوشته میشود. به این ترتیب عربستان (معرب شده) اربستان است. که واژه ای ارب احتمالاً به معانی مشروحه زیر و ستان پسوند مکان ساخته شده است.
در تشریح ارب یادآور میشویم: شعرای قدیمی عموما ارب را به معنی در ظلمات دوزخ یاد میکنند. در نظر شعرای یونانی ارب ناحیه ای است در زیر زمین که در آن گروهی از اموات مسکن دارند. در برخی اساطیر یونان ارب به معانی خواب، مرگ و اوهام آمده است . در فرهنگ دهخدا برای عرب معانی مختلفی از جمله محتاج بودن به چیزی ،خشک ،ماهر وزبردست شدن در کاری، حریص و شیفته شدن، سخت شدن زمانه،فاسد شدن معده و بریده شدن دست از منتهی الارب و تباه گردیدن از اقرب الموارد آمده است.
آرامیهای ساکن سوریه به عرب تایایو (tayayo) گفته اند که بر گرفته از نام قبیله طی از قبایل عرب مجاور آنان می باشد. کلمه تازی نیز که در زبان فارسی به عربها اطلاق می شود از نام همین قبیله (طی) گرفته می باشد. در سال 1932 نام کشور عربستان با تصرف سراسر کشور عربستان توسط آل سعود به نام پادشاهی عربستان سعودی تغییر کرد که نام رسمی کنونی آن نیز میباشد و در عرف بینالمللی به این کشور سعودی عرابیا (Saudi arabia) میگویند که به صورت عربی المملکة العربیة السعودیة میباشد.
6- عمان
عمان از سالها قبل از طلوع اسلام به این نام معروف بوده است. البته در هزاره دوم قبل از میلاد به این سرزمین نام مگن (magan) داده شده که از معنا و محدوده کاربرد آن اطلاعی در دست نیست. در سال 1970 این کشور استقلال خود را از انگلیس به دست آورد و نام رسمی پادشاهی عمان (سلطنة عمان) را یافت.
7- یمن
نام سرزمینی در جنوب شبه جزیره عربستان است، برعکس سراسر عربستان که گرم و خشک و سوزان است. یمن دارای هوای مرطوبتر و گونههای گیاهی قابل توجهی است به همین جهت این قسمت از شبه جزیره عربستان را یمن و گاه یمنستان نامیدهاند که معنای لغوی آن خوشبخت است. در متون قدیم فارسی، یمن را نام شخصی دانستهاند که در اصل حمیر نام داشت.
فرزندان وی را حمیریان نامیده اند که سکنه قدیم یمن از اعراب بوده اند. نام حمیر به زبان فارسی هاماوران است به همین جهت یمن را در زبان فارسی هاماوران نامیده اند.
یمن در قدیم از دوبخش یمن جنوبی و یمن شمالی تشکیل می شد اما در اوایل سال 1990میلادی دو یمن با یکدیگر متحد شدند و به جمهوری یمن متحد معروف گشتند.
8- قطر
واژه قطر در عربی و فارسی معنی ویژهای ندارد، ولی با توجه به نفوذ فرهنگ ایرانی در همه کرانههای پارس و نظر به استقرار سیاست و حکومت ایرانیان از روزگار عیلامیان بر این نواحی، چنان که در بحرین، عمان، یمن و الاحساء ، نامهای جغرافیایی زیادی در گروه زبانهای ایرانی آشکار گردیده است، میتوان واژه قطر را نیز در این گروه زبانها ، ریشهیابی کرد.
از آنجا که در حال حاضر نام بینالمللی این شبه جزیره «کاتار» یا «کتر» (Qatar) است ، میتوان پنداشت که واژه قطر از دو پاره «قط»و«ار»یا«کت»و «ار» به وجود آمده است.
کت در زبان پارسی باستان همانند «کث»،«کند»و«کده» به معنی شهر ، ده ، قصبه ،سرزمین ، جایگاه و محل است و «ار» نیز به معنی بزرگواری، پرهیز، شرافت، ارزش و احترامهای معنوی و دانشهای آسمانی است.
بهم پیوستن این دو واژه به صورت «کتر» که امروزه به گونه قطر در آمده است، شاید نشانه ای از مسکن و زیستگاه مردمان بسیار کهن میباشد که در این شبه جزیره می زیسته اند ، و در روزگار زندگانی خود، چنان ارزش و منزلتی یافته بوده اند که بر دانش ، پرهیزگاری و بزرگواری آنان تاکید شده و سرزمینشان را چنین نامی داده اند.
یاد آور می شویم که واژه کت به زبان ترکی نیز راه پیدا کرده است و امروزه نیز به معنای روستا و ده کاربرد دارد.
9- عراق
قدیمی ترین نامی که برای عراق امروزی به کار رفته «سومر» که در هزاره پنجم تا سوم قبل از میلاد نام دولت و ملتی در جنوب عراق کنونی بوده است. پس از آن به ترتیب دولت های آکد در مرکز ، آشور در شمال و بابل در جنوب آن تاسیس گردید که به همین جهت به قسمت هایی از آن مملکت آشور ، مملکت آکد، و مملکت بابل نیز گفتهاند.
به دلیل جریان داشتن دو رود دجله و فرات عراق را از قدیم بین النهرین نامیده اند و به همین اساس یونانی ها آن را مزوپوتامی (Mesopotamia) گفته اند.در ایران باستان عراق را سورستان می نامیدند که علت این نامگذاری اتصال کشور عراق از یک سمت به طرف سوریه بوده است.قسمت جنوبی عراق در منابع قدیم در بسیاری از موارد به سواد موسوم بوده است زیرا پس از بیابانهای وسیع عربستان چشم انداز درختان عراق آن را به صورت سیاهی دور دستی نشان می داد به همین جهت اعراب آن را سواد می نامیدند. به دلیل وجود درخت بسیار که کلمه سواد را برای نام عراق موجب شده بود عده ای عقیده داند که نام عراق از عرق (erq) به معنی ریشه گرفته شده است.
گروه دیگری از لغت شناسان عراق را به معنای زمین ساحلی دانسته اند . یا دآور می شویم که عراق را در ابتدا به جنوب بین النهرین می گفتند که در مجاور خلیج فارس است. بر همین اساس بعضی عراق را معرب کلمه فارسی ایراه به معنای کرانه ذکر کرده اند و سرانجام آنکه بر خی از محققان عراق را صورت تغییر یافته ای از ایران دانسته اند چنان که بعضی از لغت شناسان مانند اصمعی عراق را معرب شده ایرانشهر دانسته اند ، دکتر معین در حاشیه برهان قاطع نقل کرده که Iraq صفتی از Ir است که Iran جمع آن است.
در دوره ی سلجوقیان عراقین به دو صورت عراق عرب (منظور منطقه کوفه و بصره) و عراق عجم (منظور قسمت کوهستانی همسایه ایران) به کار رفته است. عراقین را به صورت عراقان نیز نوشته اند.
عراق در طول تاریخ خود همواره جزیی از قلمرو دولتهای ایرانی ، عربی و عثمانی بوده است.
سر چالز بلگریو که از سال 1926 تا 1957 میلادی کارگزار انگلستان در خلیج فارس بود برای اولین بار از واژه جعلی برای خلیج فارس در کتاب خود که در سال 1966 میلادی به چاپ رسید استفاده کرد و بعد از او بیشترین استفاده و حمایت از به کارگیری واژه جعلی برای خلیج فارس به صدام حسین دیکتاتور سابق عراق تعلق دارد شخصی که بافرمان خود کشور کویت را در 24 ساعت با جنایات فراوان در سال 1991میلادی به اشغال خود درآورد. دیکتاتوری که با کمک مدافعین معلوم الحال امروزی حقوق بشر!!! با هدف واهی فتح ایران بزرگ در سال 1980 میلادی به ایران اسلامی نیز تجاوز کرد وبا رهبری امام خمینی و دفاع جانانه مردان و زنان غیور ایران اسلامی آرزوی فتح حتی یک وجب از خاک ایران را با خود به پای چوبه دار مجازات برد.
آن دسته از گمراه شدگانی که گرفتار مکر و حیله سیاستمداران انگلیسی (پایه گذاران بدعت بی اساس استفاده از واژه جعلی برای خلیج فارس ) شده اند و این گمراهی جز هزینه کردن مبالغ هنگفت از جیب مردم کشورشان منفعت دیگری برایشان نداشته است، بسیار خوب می دانند که زودتر از حضور انگلیس در هر سرزمینی تفرقه و نفاق برای مهیا شدن بساط حکومت انگلیس در آن سرزمین حضور پیدا کرده است.
انگلستان با این سیاست ایجاد منافع حکومت خود را بر دوش تفرقه بین اهالی اینگونه سرزمین ها و یا کشورهای همسایه در یک منطقه پایه گذاری می نماید.
این امکان وجود دارد که بنا به مصالح امروزی در آینده نزدیک با نا امید شدن حامیان و به هدر رفتن میلیاردها دلار پول مردمان کشورهای حوزه خلیج فارس در این مسیر، بنیانگذاران استفاده از واژه جعلی برای خلیج فارس برای ایجاد تفرقه بیشتر برای تقویت حضور خود در در این منطقه دست به تغییرنام بعضی از کشورهای حوزه خلیج فارس بزنند به این دلیل که نام این کشورها نه قدمت نام تاریخی خلیج فارس را دارند و نه از ریشه و اساس مناسبی در فرهنگ عرب برخوردارند و با استدلال اینکه بعضی از کشورهای عربی در راه استفاده از واژه جعلی برای خلیج فارس همراه آنان بودند (نامی که بکار گیری آن عمری بالغ بر دهها برابر عمرنام بیشتر این کشورها را داراست) و به سرانجامی نرسیدند قطعاً در مسیر تغییر نام خود هیچ مقاومتی نخواهند کرد.
مناسب است در این ایام بیداری اسلامی، حکمرانان آن دسته از کشورهایی که حتی تامین امنیت خود را به دست نظامیان بیگانه و استعمارگران گذشته و مدافعین امروزی حقوق بشر!!! سپردهاند به جای انکار واقعیت های تاریخی غیر قابل انکار و پرداخت میلیونها دلار از درآمدهای نفتی مردم به تجار ، صاحبان رسانه، سایتها ، نشریات داخلی و بین المللی برای استفاده از از واژه جعلی برای خلیج فارس و تحریف واقعیت، به اصلاح امور جامعه خود پرداخته و با اصلاحات در تمامی زمینهها به مساعد ساختن وضعیت مردم کشور خود بپردازند تا به سرنوشت امثال صدام حسین و حسنی مبارک و بن علی و معمر قذافی دچار نشوند. سرنوشت شخصیتهایی که همگی در مقطعی از تاریخ ادعای رهبری اعراب را داشتند و میلیاردها دلار در مسیر استفاده از واژه جعلی برای خلیج فارس هزینه کردند و به سرانجامی نرسیدند که هیچ ، بلکه در اواخر عمر خود به جای زندگی در کاخهای کذایی ساخته شده با اموال مردم خود را گرفتار دخمه های نخلستان و چوبه های دار و زندانهای قاهره و تبعید و فرار در بیابان های لیبی دیدند.
در آخر تغییر نام هر قسمت از کره زمین را محکوم کرده و اعلام میداریم که این بدعت زشت جعل و گمراه کردن عموم مردم جهان تلقی شده و حرکتی غیر فرهنگی و مبارزه بیهوده با فرهنگ و تاریخ و تمدن است و بنیانگذاران و مدافعین اینگونه تحرکات جز به سخره گرفتن درک و شعور مردمان جهان و در نتیجه رسوایی خود چیز دیگری عایدشان نخواهند شد.
در مقاله بعدی به حامیان تغییر نام خلیج فارس و منافع غرب در این راه و معرفی و مقایسه کامل کشورهای حوزه خلیج فارس خواهیم پرداخت.
با احترام فراوان برای تمامی کسانی که وجدان خود را با پول معاوضه نکردند.