کد خبر 730253
تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۲

آیت‌الله امامی کاشانی روایت می‌کند نزدیک غروب که امام در حال احتضار بودند به اتفاق جمعی از دوستان از جمله مقام معظم رهبری به بیت رفتیم.در حضور حاج احمد آقا این بحث انجام شد که بعد از امام چه باید کرد.

به گزارش مشرق، حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، پس از سال‏‌ها مبارزه در راه حق و متجلی ساختن اسلام حقیقی در میان جوامع اسلامی  در شامگاه روز سیزدهم خرداد سال 1368ش به ملکوت اعلی پیوست.

*روزهای آخر امام

وقتی مقام معظم رهبری از سفر چین بازگشت حال امام وخیم شد. رئیس مجلس وقت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی چنین روایت می‌کند. دوم خرداد «به سوی بیت امام حرکت کردم. ساعت 8/35 دقیقه به بیمارستان مجاور بیت رسیدم. آقای خامنه‌ای قبل از من رسیده بودند. امام را بیهوش کرده بودند. روی تخت عمل بودند. از تلویزیون مدار بسته، جریان عمل را مشاهده می‌کردیم. بیش از دو ساعت طول کشید. ضمن عمل جراحی خبر از رضایت پزشکان می‌رسید. با سران قوه، احمد آقا، دکتر عارفی، دکتر فاضل، دکتر معتمد کلانتری و طباطبایی جلسه‌ای داشتیم. نظر این شد که عمل جراحی را اعلام کنیم. دکترها هم توضیح بدهند. به منزل آمدم. آن ها از اجتماع دکترها و ماها در بیت امام چیز های فهمیده بودند. به مجلس رفتم. کارهای دفترم را انجام دادم. عصر شواری بازنگری (قانون اساسی) جلسه داشت. اسم مجلس شواری اسلامی به جای مجلس شواری ملی تصویب شد. و بحث تعدادی از نمایندگان ناتمام ماند.آقای خامنه‌ای خبر دادند. که جلسه ظهر با اعضای شورا موفقیت آمیز بوده و اتفاق نظر بر کیفیت تمرکز بر قوه اجراییه بوده است.

10 خرداد:« سری به بیت امام زدم. دکترها و اطرافیان راضی بودند. و احمدآقا نگران بود و برای تعجیل در اتمام کار بازنگری قانون اساسی تاکید داشت. کنار تخت امام ایستادم. و دستم را روی دست ایشان گذاشتم. انگشت شصت من را گرفتند و با کلمات مقطع فرمودند: «در بازنگری قانون اساسی تسریع شود» و سپس چشمشان را باز کرده بود و شمرده و با صدای ضعیف اضافه کردند:« اگر متحد باشید، انقلاب پیشرفت می کند.» مکثی کردند و ادامه دادند: «به خصوص شما و آقای خامنه‌ای، نگذارید خناسان بین شما و ایشان فتنه کنند»

آخرین ساعت امام

همیشه فکر کردن به روزی که امام از میانشان برود سخت و تلخ بود اما گویا این بار اما ساعتی بیشتر مهمانشان نبود. نگرانی و ناراحتی، اندیشیدن به موضوع را سخت می‌کرد اما می دانستند برای امام نیز سرنوشت انقلاب و جمهوری اسلامی بر هر چیزی اولویت دارد؛ پی باید فکرهای می‌کردند تا ثمره انقلاب در خطر قرار نگیرد.

امامی کاشانی:«نزدیک غروب آفتاب بود که امام در حال احتضار بودند. مابه اتفاق جمعی از دوستان از جمله مقام معظم رهبری، آیت‌الله موسوی اردبیلی، آیت الله امینی، آیت‌الله مشکینی،دوستان و.... به بیت رفتیم. در حضور حاج احمد آقا این بحث انجام شد که با توجه به شرایط خاصی که وجود دارد، بعد از امام چه باید کرد. اولین مسله‌ای که مطرح شد، تشکیل شواری رهبری بود. در شورای رهبری صحبت از آقای مشکینی و شخص مقام معظم رهبری بود. گرم این صحبت‌ها بودیم. که حاج احمد آقا آمدند و گفتند امام وفات کردند. این خبر باعث شد جلسه بهم بخورد.

منابع:

1. اکبر هاشمی رفسنجانی، بازسازی و سازندگی، ص 32

2. همان، ص 143

3. روایت آیت‌الله امامی کاشانی در برنامه تلویزیونی شناسنامه، 1392/6/29

4.حمید کرمی‌پور، خاطرات آیت‌الله ابوالقاسم خزعلی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ اول، ص 157 و 158

منبع: فارس