هفتمین سری از مجموعه تلویزیونی راز از شنبه شب با اجرای نادر طالب‌زاده و تهیه‌کنندگی محمدرضا محمدی نجات به روی آنتن شبکه چهارم سیما رفت.

به گزارش مشرق، هفتمین سری از مجموعه تلویزیونی راز از شنبه شب به روی آنتن شبکه چهارم سیما رفت. راز پس از یک توقف سه ساله از نخستین شب ماه مبارک رمضان به همت بسیج سازمان صدا و سیما؛ با اجرای نادر طالب‌زاده و تهیه‌کنندگی محمدرضا محمدی نجات به جدیدترین مسائل و بحران‌های ایران و جهان از منظر انقلاب اسلامی می‌پردازد.

آنچه می‌خوانید متن کامل و مشروح سخنان نادر طالب‌زاده و دو مهمان نخستین شب برنامه راز، آقایان دکتر ابراهیم رزاقی (اقتصاددان) و تورج کلانتری (مستندساز) با موضوع «قدرت رسانه مستندساز در آسیب‌شناسی و مقابله با فساد» است.

مستندی با یک اسم غریب!

نادر طالب‌زاده: امشب در خدمت آقای دکتر ابراهیم رزاقی و آقای تورج­ کلانتری هستیم. امشب بحثی داریم در مورد حقوق مردم و کارگران معمولی و آقای تورج کلانتری مستندساز، کاری ساخته است به نام «خفه‌خون»! عجب اسم عجیب و غریبی! در عنوان دی­وی­دی شما هم است که پرده­برداری از یک تخلفِ کوچک چندصد میلیاردی. آقا تورج در مورد مستند بگویید که این را چگونه شنیدید و چگونه به سمت این مستند رفتید؟ فکر بکری است و هنوز جایی نمایش ندادید؟

تورج کلانتری: یک مقدمه بگویم ما که یک مقدار در عرصۀ مستندسازی دغدغۀ انقلاب و نظام داریم بعضی جاها برمی­خوریم به یکسری فسادها و تخلفات، خیلی افراد به راحتی از کنار آن می­گذرند ولی من به شخصه به یک اعتقادی رسیدم که نظام اسلامی و انقلاب اسلامی را داعش تهدید نمی­کند، آمریکا و اسرائیل تهدید نمی­کنند چون آن طرف ما نیرو داریم، سردار سلیمانی داریم، سپاه و ارتش داریم که روبروی آن ایستادند. آن چیزی که امروز دارد ما را تهدید می­کند بحث فساد در داخل کشور است که دارد نارضایتی ایجاد می­کند و خیلی از چیزهایی که ما به آن اعتقاد داشتیم و برای آن انقلاب کردیم و دلبستگی ما هم بوده، دارد از بین می­رود و به فراموشی سپرده می­شود که مهمترین قسمت آن عدالت است.

کلانتری: نبود شفافیت در کشور فسادآور است

آن چیزی که باعث شد من سراغ این مستند بروم مظلومیت کارگران و بی پناهی آن‌ها بود. ابتدا مستند من این نبود در رابطه با بخش خصوصی و خصوصی­سازی ما یکسری تحقیقاتی انجام داده بودیم و اگر وقت شود در ادامه بحث می­گویم. این نگاهی که در بین اقتصاددانان و خیلی از مردم هم جاافتاده که سیستم دولتی به ذات فاسد است، واقعاً این شکلی نیست. آن چیزی که فساد می­آورد نبود شفافیت است، وجود رانت است. وجود دولتی رانتی وابسته به نفت است. اینها است که فساد می­آورد نه آن چیزی که ما نامش را دولت گذاشتیم و نمونه­های مختلفی هم دارد که ما کشورهای مختلف می­بینیم در زمینۀ دولتی خیلی هم موفق هستند، ما خطوط هواپیمایی سنگاپور را داریم که جزء سه خطوط هوایی برتر دنیاست و در زمانی که دولتی بوده به این نقطه رسیده است، خیلی جاهای دیگر مانند فولاد کره را داشتیم، مثال­هایش خیلی زیاد است. رنو بوده، آلکاتل بوده، در انگلستان بعد از جنگ جهانی دوم شرکت­های بزرگ و متوسطه آنها توسط دولت اداره شده و بعدها به بخش خصوصی واگذار شده است؛ این نمونه­ها را می­بینیم و می­بینیم دولتی بودن به ذات فسادزا نیست و آن چیزی که در کشور ما دارد فساد ایجاد می­کند رانت است و نبود شفافیت.

حالا به همین بهانه آمده یک خصوصی­سازی  انجام شده است و آن چیزی که من را آزار داد نبودِ عدالت در این خصوصی­سازی است یعنی ما می­خواهیم یک کشوری را خصوصی­ کنیم حالا یک تصمیمی هم گرفته شده است با ضوابط و با همان ابلاغیه­ای که در اصل 44 آقا به آن تاکید دارند در همان چارچوب باید خصوصی شود متاسفانه این شکلی نشده است و ششصد و خرده­ای هزار کارگر دارند له می­شوند به نام خصوصی­سازی و یک عده مولتی­میلیاردر دوباره دارد به ثروت اولیه­شان افزوده می­شود! این انگیزۀ اولیه من برای شروع کار بود. وقتی رفتیم در بندرعباس و با این کارگران روبرو شدیم من احساس کردم دیگر باید این را کار بکنم.

نادر طالب‌زاده‌: آقای دکتر نظرتان را در ادامه این مطلب بفرمایید.

ابراهیم رزاقی: من فکر می­کنم بعد از فوت امام به جای توجه به قانون اساسی منشاء ما در وصیت­نامه­شان، ما اقتصاد سرمایه­داریِ لیبرال صندوق بین­المللی پول را مورد توجه قرار دادیم و اجرا کردیم. در نخستین بند این سیاست­ها می­گوید خصوصی­سازی، چرا خصوصی­سازی؟ به این دلیل نامش را گذاشتند تغییر ساختاری، می‌خواهند اقتصاد را تغییر بدهند. در شرایطی که شوروی به وجود آمده بود و یک مقدار ارتباط تنگاتنگ و در مقابله با سرمایه­داری، بسیاری از کشورها بخش­های دولتی به وجود آورده بودند، بخش­های دولتی را هم به این دلیل به وجود آورده بودند که بخش خصوصی توانمند نداشتند یا اصلاً بخش خصوصی که بتواند این کار را انجام بدهد نداشتند، یا سودش کم بوده یا در یک شرایطی قرار گرفتند در برابر رقابت­های خارجی امکان نداشت آن بخش­ها به وجود بیاید، در کشورهای مختلفی صنایعی به وجود آمده بود حتی دوره شاه هم به وجود آمده بود اما صنایع پوشالی مثلاً مونتاژ، آمریکایی­ها می­خواستند بحران شدیدی که از 40 سال پیش دوباره شروع شد و نمی­توانستند از آن بگذرند، این سیاست­ها را اِعمال کردند که بخش اولش سیاست­هایی که خصوصی­سازی را می­گوید یعنی هر شما دست دولتی بدهید دست بخش خصوصی است، حالا کدام بخش خصوصی و با چه قمیتی و به چه ترتیبی؟ همه اینها به یک شرایطی برمی­گردد که چه کسی دارد این کار را می­کند؟ که معمولاً با فساد همراه است که حتی در انگلستان و در آمریکا هم اگر اجرا شد این فساد در آن بوده مثلاً آمدند یک چیزی را واگذار کردند بعد از 4 ماه توانسته است 70 درصد سود به یکی دیگر بفروشد یا اصلاً زمین­های آنها را مورد توجه قرار داده است.

این بعد از فوت امام مورد توجه قرار داده شده در این 28 سال ادامه پیدا کرده است؛ در ابتدا خیلی کار محسوس نبوده، فلسفۀ این کار هم این است که وقتی خصوصی می­کنید آن فلسفه را مطرح می­کنند، فلسفه آمریکایی است می­گوید آدم عاقل کسی است که دنبال حداکثر سود، لذت و ثروت خودش برود، آزاد از هر محدودیتی به غیر از قانون، آن محدودیت­ها چیست؟ دین است، آئین است، اخلاق است، منافع ملی و منافع فردی و خانوادگی است، شبیه فلسفه­ای که 2030 از لحاظ آموزشی مسئولین انتخاب کردند در اجرا که رهبری توصیه کردند که احتمال دارد کنار بگذارند حتی به نظر من مجلس این را تصویب نکرده است، بعد تحلیل اقتصادی، یعنی به صورتی که موضوعی در شرایطی قرار بگیرد که تثبیت شود، تثبیت شدن یعنی فقر که الان بخش عمده‌ای از مردم ایران فقیر هستند، کارگر بیکار که مشخص است، بعد آزاد بگذاریم واردات و صادرات را، آزاد بگذاریم عرضه و تقاضای داخلی را، چیزی که اصلاً در کشور صنعتی اتفاق نمی­افتد نتیجه چه؟ وقتی بالاترین سود در دلالی است در تولید نیست، شما می­بینید همه می­روند در فعالیت­های دلالی و غیرتولیدی و واردات.

مدیر جهادی هیچگاه  ضررده نیست

حالا خصوصی­سازی کردند که واگذار کردند بهانه این بوده که دولتی هر چه است ضرر می­دهد چرا ضرر می­دهد؟ شما وقتی آدم­های فاسدی را می­گذارید سر کار مشخص است ضرر می­دهد، آدم­های انقلابی را روی کار بگذارید همان کسانی که صنایع دفاع را به وجود آوردند افتخارآمیز است، او حاضر است جانش را هم بدهد، ضرر چیست؟! کاری انجام می­دهد که در دنیا بی­نظیر است، از این مدیران بگذارید ببینید چه می­کنند آن وقت نتیجه، شما یک کسی را گذاشتید خصوصی کردید، حساب و کتاب ندارد اگر رفت به خطی که نباید شما آن را مجازات نمی­کنید و از او بازخواست هم نمی­کنید این طبقه از مدیران رشد کردند، شرایطی به وجود آوردند که می­بینیم بانک­ها و مجلس در اختیار آنهاست، قوه قضاییه و همه را تحت تاثیر قرار می­دهند، کاری را انجام می­دهند که اصلاً ربطی به جمهوری اسلامی ایران که در قانون اساسی نوشته است ندارد، آثاری به وجود آورده که آن کسی که آگاه نیست فکر می­کند نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران نمی­تواند اقتصادی را ایجاد کند که یک نفر بیکار نباشد در صورتی که در اصل 43 قانون اساسی می­گوید دولت موظف است برای همه مسکن، خوراک، پوشاک، کار، بیمه، درمان، بهداشت و آموزش فراهم کند حتی با یک بار کار کردن طرف بتواند زندگی کند، حالا شما ببینید به چه شرایطی رسیدیم!

1500 میلیارد دلار بابت واردات کالا و خدمات از محل درآمد نفت، ما واردات داشتیم این است فضای اقتصادی که می­بینید، 12 میلیون بیکار، لااقل 30 میلیون فقیر، ایشان آمار داده بود 20 میلیون مسکن بد زندگی می­کنند، این از وزارت مسکن! آن کسی که مسکنش آنگونه است چطوری دارد زندگی می­کند؟! 70 هزار روستا حداقل خالی شده است، صد هزار روستا بوده، 37 هزار روستا مانده است، این ثمرۀ اجرای سیاست­های تعویض سرمایه­داریِ اقتصادی آمریکایی است که حتی آمریکایی­ها این کار را نمی­کنند چون وقتی می­بینند سود در تولید نیست، مالیات می­گیرند از آن فعالیت­هایی که سودش بالاست و در تولید نرفته است و آن به خاطر سود برود در تولید، ما این کار را نمی­کنیم بالاخره جلوی فساد را می­گیرند درست است آنجا یکسری اقتصاد قمارخانه­ای به وجود آمده است اما اگر قرار بود شغل ایجاد نمی­شد، ما شرایطی به وجود آوردیم از آن سیاستی که آمریکایی­ها می­خواهند بدتر جلو رفتیم. این شده که می­بینیم درست برخلاف اندیشه­هایی که امام در وصیت­نامه­اش می­گوید.

* ما چه کردیم با کسانی که انقلاب برای آنهاست!

 به عنوان نمونه می­گویند وقتی که ثروت اگر مشروع هم باشد باید برود در کارخانه و مزرعه الان ببینیم ثروت کجا می­رود؟ نه کارخانه و نه مزرعه می­رود چون سودش کم است، دولت هم اقدامی نمی­کند چون به نظر می­آید که بی­خیالی یا بی­­توجهی نسبت به مبانی اندیشه­ای که جمهوری اسلامی بر این اساس قانون اساسی را تبیین کرده است و آنچه که امام در وصیت­نامه­اش، همان اقتصاد مقاومتی که بعداً رهبری گفتند این مجموعه را نمی­بینند چرا؟ سوال این است، از دید جمهوری اسلامی ایران دارند این کار را می­کنند یا از دید یک طبقه خاصی که ثروتمند شدند و از به قول یکی از نامزدهای ریاست جمهوری گفت 4 درصد ایران که هر چقدر بخواهید ثروت دستش است و هر کاری هم اراده می­کند و بعد تفکری که به وجود آمده تفکر خاصی است، تفکر ایرانی تفکری است که این اسلام انقلابی طبقانی در سر درِ خانقاهش نوشته است هر کس از این سرا درآمد نانش دهید دینش نپرسید آنکه به او جان داد همچنان خسی به او نان دهد، شما این تصور و فکر را نگاه کنید! هیچ کس نباید فقیر باشد حتی اگر دین ندارد، حتی اگر دیگری است از یک کشور دیگری است شما باید به او امکان بدهید بعد ما چه کردیم با کسانی که انقلاب برای آنهاست! پابرجایی انقلاب ما تاکنون به خاطر اینهاست، ما با اینها چه کردیم؟! برای یک درصدی که از لحاظ تعداد ناچیز هستند اما قدرت تصمیم­گذاری دارند و فساد هم برای آنها یک وسیله است، مدیران فاسد هم همکاران آنها هستند، دو تایی با هم کمک می­کنند.

نادر طالب‌زاده: آقای کلانتری شما مستندتان را با یک آهنگساز شروع می­کنید و با یک آهنگساز هم تمام می­کنید.

کلانتری: دغدغه ما کنسرت است، دوستانی که دغدغه­شان کنسرت است بدانند که اتفاقاً دغدغه ما هم کنسرت است! بحث این است که فسادی که اتفاق افتاده است یک موزیسینی که الان باید کنسرت برگزار کند در یک کارخانه­ای دارد کار می­کند با 700 هزار تومان. اما فساد اجازۀ این کار را هم به او نمی­دهد الان دارد اخراج می­شود و دغدغه­اش این نیست که برود کنسرتش را برگزار کند، دغدغه­اش این است که حالا زن و بچه­ام چه می­شوند، اینها را باید بفرستم مدرسه. بعضی از دوستان می­گویند شما گیرهای بیخود می­دهید یعنی اینکه مثلاً عدالت نیست نه همه دنیا دارد این مسیر را می­رود و ما هم باید این مسیر را برویم و یکسری هم باید له شوند زیر این چرخ­هایی که چرخ­های توسعه است. ولی من می­گویم شما اتفاقاً دارید مسیر را اشتباه می­روید، دغدغه مردم امروز کنسرت نیست، امروز بی­عدالتی است، امروز نداشتن حقوق و معوقات است شما اگر این مشکلات را حل کنید من از طرف همۀ عدالت­خواهان و همۀ حزب­اللهی به شما قول می­دهم همۀ این دوستان را می­آورم جلوی وزارت اقتصاد عربی می­رقصند، اگر این مشکلات عدالت­خواهی و فساد را حل کنید، یعنی شما اتفاقاً دارید نگاه­ها را به جایی می­برید که فسادها دیده نشود و این بی­عدالتی­ها متاسفانه فراموش شود.

*  چگونه یک مسئول تبدیل به انسانی خونخوار می‌شود

رزاقی: سوالی که مطرح است این است که چطور شخص می­تواند در برابر بینوایی دیگران سکوت کند در حالی که خودش هم عاملِ بینوایی آنهاست؟ ابتدای انقلاب رژیم شاه مشخص است در چه شرایطی است، 90 درصد آدم­ها به نوعی بیمه بودند حالا از ترس یا چیز دیگری بیمه می­کرد. یعنی سرمایه­داران جرات نمی­کردند از انقلاب کارگران ناراحت می­شدند، از انقلاب فقرا ناراحت می­شدند، چه شکلی شده در جمهوری اسلامی ایران که به قول امام برای کوخ­­نشنیان، انقلاب برای اینها شده است؟ این دارد الگوی جهانی می­شود؛ ببینید چطور شده یک عده اینها را به فقر دچار می­کنند ناراحت هم نمی­شوند؟ نه بیمه­ای نه چیزی! وجداناً چرا؟ به نظر من بحث سرمایه­داری است، بحث سرمایه­داری القا می­کند به انسان که یکسری از مسئولین هم می­گویند، سرمایه است که کشور را اداره می­کند، آدم پولدار است که سرمایه­گذاری می­کند ولی سرمایه­گذاری در کجا؟ بعد آن کسی که دارد کارگری می­کند او هیچ­ حقی ندارد؟ بستگی به دید شخص دارد این دید، وقتی انگلیس­ها رفتند داخل آمریکا کشور آمریکا را تسخیر کردند، زمین­ها برای خودشان تسخیر کردند برده­داری را برپا کردند، 60، 70 میلیون سرخ­پوست را در 300 سال کشتند که صاحب زمین­ها شوند! لااقل 20میلیون سیاه­پوست را برده کردند، برده­داری جدید که سه هزار سال پیش بوده دوباره به وجود آمده.

ما سرمایه داریم حق انسانی واقعی داریم، کسی که سرمایه ندارد و کارگر است مانند برده می­ماند می­تواند بمیرد حتی یکی از استادان دانشگاه گفت این عزیزانی که می­رفتند جبهه برمی­گشتند رفتند به او گفتند آقا حقوق شما چند برابر ماست، ما الان در فقر داریم زندگی می­کنیم، بعد او گفته است بچه­های شما مریض شود می­توانید تحمل کنید ولی استادها نمی­توانند! نگاه کنید چه زمانی؟ هنوز جنگ تحمیلی تمام نشده بود یعنی یک نگاهی به وجود آمده از بیرون که این نگاه ضدطبقات فقیر است، ضد بیکاران است، ضد فقرا است، اصلاً فکر می­کند اگر او بیکار و فقیر باشد با حقوق کم رضایت می­دهد حالا بیمه­اش نمی­کنیم چیزی نمی­گوید یک کارت دست من می­دهد می­گوید هر کاری خواستی بکن و هر وقت خواستی بیرون کن، بعد هم اتفاقی برای او بیفتد تحمل می­کند، این نگاه شرایطی به وجود می­آورد که خودش را عمومیت می­دهد.

مسئولینی در جمهوری اسلامی ایران به وجود آمدند که ابتدای کار کم بوده ولی رشد کرده است، طرف انقلابی بوده، جهادی بوده به خاطر سابقه­اش رفته مسئول شده است آرام آرام خودش می­گوید من تحت تاثیر شرایط قرار گرفتم یعنی چه؟ من اگر ثروت جمع کنم سرمایه­گذاری می­کنم کار ایجاد می­کنم، هنر را می­بینید؟ ولی چطوری؟ وقتی حداکثر سود در تولید نیست می­برد در فعالیت­های دیگر و بعد آرام آرام این شخص به کسی تبدیل می­شود که یک آدم خونخوار است نسبت به آدم­های دیگر، بله سابقه جهادی و انقلابی هم دارد! حتی ممکن است جانباز باشد اما به گونه­ای عمل می­کند که تا جایی که دلش بخواهد و بتواند و خیلی هم می­تواند، هزار آدم را تحت تاثیر خودش قرار می­دهد با این مسائل اینگونه آدم می­گوید خدایا اینها چه کسانی هستند؟!           مغول­ها این رفتار را نمی­کردند در چارچوب جمهوری اسلامی ایران، چون مجازات نشدند، حالا این اجازه را به خودش می­دهد که من رشد کردم، بعضی­ها می­گویند اینها اجازه دارند چون سرمایه جامعه هستند! اینها قاتلانی هستند که باید مجازات شوند این ثروت را از کجا آوردند و چگونه جمع کردند؟ حالا دارند فضاسازی می­کنند و فرهنگی را به وجود آوردند که می­گویند این فرهنگ درست است همه جا اینطوری است، همه جا باشد ایران جمهوری اسلامی است، اسلامی انقلابی است آن سرمایه­داری آدم­خوار است، چگونه مقایسه می­کنید؟ شما می­آیید از این اعتبار و حیثیت استفاده می­کنید به ظاهر و در پوشش این نظام شما منافع خودتان را تامین می­کنید علیه اکثریت افراد جامعه، 30 میلیون فقیر! 12 میلیون بیکار، 60، 70 درصد حقوق­بگیران زیر خط فقر هستند، بیمه هم نیست، این یعنی چه؟! کجای دنیا اینطوری است؟ و وقتی فضا این است اشتغال کجا رشد کرده است؟ خانه­سازی کجا رشد کرده است؟

* سبقت سرعت رشد بیکاری از سرعت کارآفرینی

 نمونه­هایش فضایی به وجود آوردند که طرف پول بخواهد خانه می­خرد اجاره می­دهد، سال به سال هم گران می­شود، مالیات هم نمی­دهند مجلس تصویب می­کند درآمد مسکن را مازاد بگیرید، دولت نمی­گیرد و مالیات نمی­گیرند یعنی چه؟ یعنی به نظر می­آید اینها کلمات مختلفی دارد، امام می­گوید کوخ­نشین­ها، مستضعفان، اینها حق دارند زندگی کنند یا نه؟ حق دارند از حداقل­ها استفاده کنند یا نه؟ اصل 43، وظیفه دولت چیست؟ اصلا 49، اصل 44 می­گوید خصوصی­سازی­ها باید حساب­شده باشد دلیلی ندارد ما دولت را منحل کنیم و بدهیم بخش خصوصی که دنبال حداکثر سود است نه دنبال صنعتی شدن ایران با الگوی صنایع دفاع، وقتی فضا اینطوری شد حق و باطل جابجا می­شوند و باطل امکاناتی به وجود می­­آورد که خودش را توجیه می­کند. همه فکر بکنند این درست است و مردم عادی هم قربانی شوند، خدا نکند آن روز پیش بیاید مردم عادی فکر کنند ظرفیت جمهوری اسلامی ایران از لحاظ اقتصادی این است، این همه فقر و بینوایی بعد همه بگویند ما سرمایه نداریم، چه کسی می­گوید ما  سرمایه نداریم؟ ما 1500 میلیارد واردات کالا و خدمات داریم همین 4 سالی که گذشت 200میلیارد واردات کالا و خدمات داشتیم، چه کردیم؟ 500 هزار شغل هم از دست دادیم، درست است مشاغلی ایجاد شده است اما سرعت بیکاری زیاد بود، طبق ضوابط بین­المللی باید 20 میلیون شغل ایجاد می­شده.

اینها واقعیت­های تلخ است، چرا مدیران پاکیزه نمی­گذاریم؟ انقلابی نیستند! اصل قضیه به نظرم برمی­گردد به این، مدیران درست و انقلابی بگذارید نظارت هم بکنید ایرانی صنعتی می­شود، کشاورزی ما به صورتی می­شود که یک دقیقه هم خالی نشود، 70 هزار ده خالی شده است.

نادر طالب‌زاده: ما دو برنامه ویژه داشتیم یکی انحلال جهاد سازندگی بود بعد از رحلت امام بلافاصله منحلش کردند، وقتی اینها را کنار هم می­گذاریم می­فهمیم که یک برنامه­ای بوده است که امکان داشت اصلاً روستاها خالی شود اگر جهاد سازندگی بود، چون خیلی از افراد جهاد برای روستاها بودند و یک لابی بسیار قوی در مجلس بودند، برای مجلس هر کسی را انتخاب می­کردند همان نماینده می­شد، یک علتی هم که منحلش کردند کل جهاد را، چون من چند سالی در آن دوران خدمت کردم با روحیۀ بچه­های جهاد آشنا هستم آنها مانند بچه­های سپاه بودند از خودگذشته و از جان­گذشته بودند در بحث سازندگی کشور، این انحلالش خیلی عجیب بود! یک برنامه دیگری داشتیم با دکتر رزاقی بحث مالیات پیش آمد که پولدارها در ایران مالیات نمی­دهند که بعدها گفتمان شد ولی اثری گذاشته نشد، بعد از 6 سال، اگر برنامه 6 سال پیش راز اگر بیاوریم برای اولین بار دارد مطرح می­شود که شما جمله­های جالبی گفتید که در ذهن ما ماند که ایران یکی از مالیا­ت­گریزترین کشورهای دنیاست یعنی پولدار فرار می­کنند، از فقرا و کارمندان خوب مالیات می­گیرند، از حقوق 800 و 900 تومان، یک بحثی که ما داریم این است که رسانه واقعا یک قوه است.

رزاقی: شمشیر دو دم می­تواند باشد.

نادر طالب‌زاده: یک قدرتی است واقعاً اگر رسانه می­توانست در این سالها کارش را خوب و مدام انجام بدهد، خیلی از نظارت­ها که نبود چون رسانه فعال نبود، هیچ وقت نباید جلوی رسانه که صالحین دارند تلاش می­کنند گرفته شود و اگر کارشان را بکنند خیلی بحث­ها باز می­شود یعنی مسئولین می­بینند و می­شنوند. یعنی وجدان دارند با خدا عهد و پیمان دارند. منتها الان این توجه به اینکه رسانه یک قوه است، چراغ­قوه نیست باید استفاده کرد.

ابراهیم رزاقی: نیرویی به وجود بیاورد که اصلاً فکر جان خودش هم نیست، پول پول، فقط پول که همه چیز را درست نمی­کند، این انسان است الان جمهوری اسلامی ایران دارد الگو می­شود، حالا ناتوی عربی هم علیه ایران درست کردند، چرا؟

نادر طالب‌زاده: ایران یک بیس ایدئولوژیک دارد. یعنی یک پایۀ عقیدتی دارد که برای آنها ترسناک است از مطالب و مقالاتشان می­فهمیم و خیلی جاها هم کارشان تمام است یعنی در شمارش معکوس هستند ولی اینجا چون به لحاظ ایمانی و حس و حالی یک عقبۀ بسیار پرقدرتی دارد مشکلات هم باید حل شود که من می­گویم وظیفۀ ما در رسانه است.

کلانتری: ما خیلی انقلابی صحبت کردیم بعضی از دوستان ما را ببینند ممکن است بگویند اینها خارج از چارچوب قانون صحبت می­کنند دارند یک آرما­ن­هایی را دنبال می­کنند که برای دهه 60بوده، ما می­آییم در لیبرالیست­ همین قانون­هایی که خودشان گذاشتند و چیزهایی که خودشان به آن اعتقاد دارند، من یک متن قانون را می­خوانم بعد اشاره می­کنم: «گفتند اطلاع­رسانی شفاف، ایجاد فرصت­های برابر برای همه، بهره­­گیری از عرضۀ تدریجی سهام شرکت­های بزرگ در بورس به منظور دستیابی به قیمت پایه» این کارخانه ابتدائاً قیمت­گذاری شده، چند ماه بعد کارشناس رفته است 300 میلیارد تخلف دیده است، 300 میلیارد قیمت آمده است روی آن، چند ماه بعد یک کارشناس دیگری رفته است 600 میلیارد آمده روی قیمت، کارشناسان امروز می­گویند 1500 میلیارد، این مفت­فروشی است اینها بیت­المال را تبدیل کردند به بیت­الحال، بعد دوباره یک جای دیگری قانون می­گوید: «ذی­نفع بودن دست­اندکاران واگذاری و تصمیم­گیران دولتی در واگذاری­ها» من یک مثالی می­زنم و دیگر چیزی نمی­گویم رئیس سابق بازرسی یکی از استان‌های جنوبی امروز مدیرعامل یک شرکت است. سال 93 رئیس سازمان بازرسی استان بوده، مامور امنیتی است، مامور بازرسی است اصلاً مامور تخلفات آن استان بوده، مامور بوده به آن کارخانه سر بزند و تخلفات را پیگیری بکند، اطلاعات محرمانه شرکت را داشته است سال بعد می­شود مدیرعامل آن شرکت! حراست آنجا نیروی امنیتی است، قبلاً جزء نیروهای امنیتی استان بوده است، این فساد سیستماتیک است ما داریم خودمان را گول می­زنیم یعنی اولگاروس چگونه تشکیل شدند؟ تا دو دهه روسیه درگیر این قضیه بود، یعنی مافیایی که قدرت، مافیایی که نیروی امنیتی به آنها توجه نمی­شود، 70 درصد شرکت­های دولتی را آمدند خصوصی کنند به چه اسمی؟ غرب اگر پیشرفت کرده است خصوصی­سازی بوده، امروز دارند تبعاتش را می­بینند، یعنی دو دهه با آن درگیر بودند، می­گوید: «تعداد کارکنان هر شرکت قابل وگذاری را در سند واگذاری ثبت و این ثبت را در شرایط واگذاری بگنجانند» این قانونی است که خودشان نوشتند «که مدیران شرکت­های واگذار شده تا 5 سال حق کاهش تعداد کارکنان را ندارند» آمده 600 کارگر را اخراج کرده است، چون اگر همه حقوق این کارگران را حساب کنید در این 20 سالی که هستند هر کدام 10، 15 سال سابقه دارند، کل حقوق این 20 سالشان با تورم 20 درصد حساب کردیم 300 میلیارد می­شود بله حق دارد 600 میلیارد ارزان­تر گرفته است اینها را می­کند وجه­المصالحه، آنها را می­کند اهرم از آد­مها به عنوان اهرم استفاده می­کند که دولتی­ها فراموش کنند فسادی که انجام شده است حالا بیاییم در بحث کارگری، مساله امنیت ملی می­شود می­­روند دم استانداری، دم نماز جمعه، خب رها کنیم آن 600 میلیارد را ما به شما بخشیدیم این کارگرها را نگه دارید، این به نام انقلاب اسلامی به نام جمهوری اسلامی آدم خجالت می­کشد!

 کارگر 3 ماه حقوق نگرفته است ما خودمان را بگذاریم جای کارگر، تحت فشار همه جا هم رفته است، استانداری رفته، فرمانداری رفته، به همه مسئولان سر زده است امیدش نماز جمعه است، می­رود نماز جمعه، من نمی­گویم شاید امام جمعه قدرت نداشته باشد، امام جمعه بگوید من پیگیری می­کنم، حل می­شود، امام جمعه چه می­گوید؟ این خیلی در جمهوری اسلامی برای من جالب است حق با هر کسی است به من چه ربطی دارد؟! ما جمله را در فیلم گذاشتیم این یعنی حق با هر کسی است به من ربطی ندارد، یعنی حق با یزید است یا حسین است به من ربطی ندارد؟!

بررسی چند نمونه درخشان از خصوصی‌سازی

ما می­گوییم واگذار می­کنیم به بخش خصوصی که کارآمد بوده است همین آدمی که امروز آمده کارخانۀ آلومینیوم هرمزگان را خریده است 10 سال پیش معدن فاریاب را گرفته است، ما پیگیری کردیم یعنی تمام حرفهایی که گفتیم با سند بوده است یعنی جایی که فکر می­کردیم تخلف است گفتیم تخلف و نیامدیم از واژه­ها استفاده کنیم که همه جا بگوییم فساد، واژه­ها را با دقت استفاده کردیم و همه مدارک دقیق است، این آدم 10 سال پیش معدن فاریاب را دستش گرفته است ما رفتیم ببینیم در معدن فاریاب چه کرده؟ امروز معدن آلومینیوم را اینطور اداره می­کند، 600 کارگر را بیرون می­کند و حق دولت و بیت­المال را نمی­دهد، رفتیم معدن فاریاب در جنوب کرمان، آدم بوده آنجا که پدرش خودکشی کرده است به خاطر اینکه ده ماه حقوق ندادند، پدر مرده است فرزندش را بردند سر کار، فرزند او را هم اخراج کردند، از آن طرف یک پیرمردی مانده است زیر کوه به او دستور دادند برود بماند، معدن­کار بوده، رفته و زیر کوه مانده، آمده بیرون حق درمانش را که دادند از حق درمانش یک چیزی برداشتند به عنوان ضرر و زیان، من واقعاً تعجب می­کنم از این آدم­ها! این آدم­هایی هستند که اگر دو قطره خون روی آستین­شان ببینند غش می­کنند از خون می­ترسند ولی خون هزاران نفر را داخل شیشه کردند و  نمی­ترسند و خیلی هم راحت اگر جلسات هیات مدیره­شان را هم ببینید با قرآن شروع می­کنند و با صلوات تمام می­کنند در فیلم وجود دارد.

یک نکته­ای بگویم کارخانه آلومینیوم المهدی را به بهانۀ زیان­ده بودن فروختند، کارشناس سازمان صنایع این گزارش را آماده کرده است در سال 92: «خریدِ گرانتر مواد اولیه (در زمان مدیریت زمان دوره آقای احمدی­نژاد فساد شده است دوره آقای روحانی فساد شده است اینطوری واگذار کردند) به ویژه دو برابر گرانتر از نرم جهانی (در دوره دولتی مواد خریدند و این وسط دلال خورده است) 35 درصد بالاتر از قیمت خرید ایرانکو، خرید نابجای مواد اولیه به ویژه خارجی» چقدر ضرر وارد کرده است، حداقل 140میلیارد تومان هزینه اضافی وارد کرده است. جای دیگری گفتند اینها به خاطر توجه نکردن به بحث تولید 270 میلیارد تومان ضررده بوده، بعد در ادامه گفته است این خیلی جالب است: «شرکت فلان در سال گذشته 50 میلیارد تومان سود خالص داشته است» یعنی در همین دوره­ای که اینها می­گویند ضررده بودند با 500 میلیارد زیان 50 میلیارد سود کرده است.

خدا نکند مردم در این انقلاب تجدیدنظر کنند

نادر طالب‌زاده: آقای دکتر چقدر مهم است که یک مستند و یک مستندساز جوان کار 10 تا وزیر را امروز می­تواند انجام بدهد؟ شاید خوششان نیاید ولی مملکت و خون شهدا الکی نیست، یک اتفاقی افتاده است اتفاقی که ما در عملیم یعنی انقلاب اسلامی در عمل است و ما عکس­العملیم یعنی کسی که می­پیوندد به خط باز می­افتد در عمل و باقی در عکس­العمل­اند، چقدر نقش مهمی مستندساز و بعد رسانه دارد؟ ایشان یک فیلمی ساخته است اگر یک جایی نیاید البته خوشبختانه ما شبکه مستند داریم، شبکه افق داریم، شبکه­های دیگر واقعاً مستندسازان جوان را تحویل می­گیرند در جشنواره­ها به آنها جایزه می­دهند، در 45 دقیقه با 50 60  نفر مصاحبه می­کنید کنار هم می­گذارید و بعد من که به موضوع وارد نیستم و نمی­دانم اصل 44 چه مشکلاتی ایجاد کرده است، کجای آن اشتباه بوده بعد می­آیم می­خوانم ولی مستندساز، رسانه که پخش می­کند، چون مخاطبین هم مردم ایران هستند اگر این فرهنگ نشان دادن واقعیات و مسائل و بعد اصلاحش این باشد کسی جای دیگری هم نمی­رود این وظیفۀ رسانه است که تیز و تندی­اش را هم حفظ بکند اینقدر اگر بخواهد مسامحه دیگر رسانه نیست و بعد مردم فرار می­کنند و می­خواهند حرفهای راست را از دشمن بشنوند و این درست نیست این عقل نیست.

رزاقی: اگر بگوییم آن 4 درصد یا 10 درصد فرقی نمی­کند. ثروتمندان، چگونه خودشان را توجیه می­کنند؟ رسانه دستشان است حتی نام نیاوردند، چند کارخانه با چه قیمتی واگذار کردند؟ هزار کارخانه بوده 900 تا را وارد کردند، هیچی منعکس نکردند الان در چه شرایطی کارخانه­ها را واگذار کردند؟ چرا فاش نمی­کنند؟ حتی گاهی هم مجازات می­کنند زمانی مجازات می­شود که زمانی که از آن گذشته است و دیگر بحث شماره 1 نیست، آدم­های فاسد را دیگر دیدیم یعنی آن زمان باید نام می­بردند و این در واقع ناپاکی را از دامن نظام کنار می­گذاشتند، قدرت برای نظام به وجود بیاید ناپاکی را نشان می­دهد و خودش را پاکیزه می­کند چون آنها دارند از ذخیره نظام استفاده می­کنند، من فکر می­کنم رسانه، رهبری چند بار گفته است مطالبه کنید، این مطالبه کردن به چه معناست؟ یکسری کارگرهای کارخانه مانند همین­ها مطالبه کردند، البته اینجا نشان نمی­دهد که اینها را مجازات می­کنند و رئیس کارخانه می­گوید شما را بیرون می­کنیم و فلان، بعضی جاها بوده که رفتند اعتراض کردند اینها را گرفتند مجازات کردند، تازیانه زدند کارگرانی که 8 ماه حقوق نگرفته بودند، شما ببینید! آنها را زندانی کردند، چه را نشان می­دهد؟ الان دستگاه اداری ما، دستگاه قضایی ما، نمایندگان مجلس به نظر من نمایندگان مجلس باید بیشتر از سایرین نسبت به وضع موجود حساسیت داشته باشند چون آنها هستند که می­توانند دولت را تحت تاثیر قرار بدهند، استیضاح کنند که نمی­کنند، آدم­های انقلابی هم همه جا هستند ولی عملاً می­گویم مردم باید قربانیان اقتصاد موجود را، سرمایه­داری را متشکل کنند، آن کسی که خانه ندارد نمی­تواند اجاره بدهد، کسی که بازنشسته می­شود هر سالی که می­گذرد قدرت خریدش کم می­شود، پیر هم می­شود و انواع بیماری­ها را دارد، نمی­تواند خودش را معالجه کند، حرفش را کجا باید بگوید؟ اگر رسانه نگوید باید یک نیرویی به وجود بیاید آن نیروی رسانه را مجبور کند که حرف ما را بگو، هزینه­هایش را هم بدهد اگر این شد به نظر من این اتفاق می­افتد.

تمام کسانی که میلیون­ها نفر محروم هستند، نمی­توانند زندگی کنند احیاناً ممکن است در ذهن آنها تردید به وجود بیاید نسبت به این نظام آرام آرام فکر به وجود می­آید، مشارکت کنیم در تغییر وضع اقتصادی، آن وقت شما یک نیرویی به وجود می­آورید که این نیرو در عرصه اقتصادی به سادگی به کمترین هزینه بدون ارزی که مسئولین می­گویند درمان می­کند تمام فضای ایران را و آن وقت این نیرو دفاع می­کند نه آن درصد اندکی که هر چه هم دارد می­گوید کم است و آن وقت عملاً چون به نوعی ثروتمند شده است که مشروع نبوده است ناپاک بودند، در ایران هم سرمایه­گذاری تولید نمی­کند که ریشه در ایران داشته باشد، خصوصی­سازی هم شده آنها را هم می­تواند واگذار کند برود، اینها از منافع ملی نمی­خواهند دفاع کنند، اصلاً نمی­دانند منافع ملی چیست، اینها منافع­شان با بیرونی در ارتباط قرار می­گیرد، بعد بخش دوم پیش می­­آید، بیرونی نگاه می­کند، دشمنان ایران نگاه می­کنند در ایران نیروی دارند که این نیرو به درد آنها می­خورد و بعد باید از آن حفاظت و حمایت کنند، درست خلاف آن چیزی که به نظر می­آید، ملت ایران رای دادند اینها رفتند بالا، اینها رفتند مجلس منافع ملت را تامین نمی­کنند منافع عده خاصی را تامین می­کنند، یک عده طبقه اشراف مشخص است چه اتفاقی می­افتد.

حالا بیرون هم به قول ما هیچ غلطی نمی­تواند بکند ولی اینکه درون است نه، این شرایطی دارد به وجود می­آورد که مردم تجدیدنظر کنند نسبت به این انقلاب که خدا نکند چنین چیزی پیش بیاید. پس این نیرو می­تواند کاملاً رهایی­بخش باشد و کاملاً ضدفساد باشد، ضدبیکاری و ضدفقر باشد با حداقل هزینه، چون به پول فکر نمی­کند پول حداقل است، معیشتش تامین شود کافیست، برای دیگران نه برای خود به قول سعدی درویش در گلیمی بخسبند دو سلطان در اقلیمی نگنجند، شما نگاه کنید یک واقعیت که روحش به سمت منیت به قول امام رفت، او دیگر به این چیزها قانع نمی­شود اما مردم عادی این فرهنگ را دارند و اینها باید حمایت شوند و تشکلی به وجود بیاید و از اینها دفاع کند، رسانه در اختیار اینها قرار بگیرد آن رسانه­ای که می­گوید ما رسانه ایران هستیم در خدمت اینها قرار بگیرد در خدمت پولدارها که قرار می­گیرد همه تبلیغات است، تصور کنند ذهن را برای چه؟ نیاز برای آن به وجود می­آورند، این نیاز ذهنش را تصرف می­­کند، سعی می­کند از هر جا شده درآمد به دست بیاورد و همه را بخرد. به نظر می­آید ما مجبور هستیم برویم به این سمت.

رزاقی: کل نظام مسائل مربوط به بنیان است، تداومش با اینهاست در شرایطی که آن عزیزان دارند خودشان را فدا می­کنند

کلانتری: انشاءالله قاسم سلیمانی­های مبارزه با فساد را پیدا کنیم، نیستند.