به گزارش مشرق، پس از اینکه تنش در مناسبات کشورهای خلیج فارس با قطر بالا گرفته یکی از سؤالاتی که در ذهن تداعی میکند این است که این تنشها چه تأثیری بر پروندههای منطقهای از جمله بحران سوریه دارد.
شاید در وهله اول نتوان برای این سؤال پاسخ روشن و دقیقی یافت ولی با توجه به شکلگیری ائتلافهای جدید در منطقه بهسختی میتوان سیاست مستقلی را برای قطر در این امر متصور شد ولی آنچه بتوان درباره قطعیت آن سخن گفت این است که این تنشها بر بحران سوریه در شکل مثبت برای حامیان دولت سوریه و منفی برای مخالفان سوریه تأثیرگذار خواهد بود.
شاید اولین تأثیر آن را در این امر میتوان عنوان کرد که بهطور طبیعی قطر درگیر بحران با کشورهای حاشیه خلیج فارس خواهد شد و بیشتر توان و پتانسیل خود را صرف مقابله با تهدیدات این کشورها از جمله عربستان خواهد کرد در نتیجه بیشتر توان این کشور تحلیل خواهد رفت و توجه این کشور از مسائل بین المللی به نحوه پاسخ و واکنش به تهدیدات طرف مقابل و مسائل داخلی معطوف خواهد شد و بهطور طبیعی حمایت این کشور از گروههای مسلح در سوریه نیز کاهش خواهد یافت، این موضوع را میتوان در نوع نگرانی این گروهها از اختلاف پیشآمده بین قطر و عربستان مشاهده کرد بهطوری که گروههای معارض مسلح ضمن ابراز نگرانی از این درگیری، خواستار پایان دادن به اختلافات قطر با عربستان شدند چرا که بیش از همه از این هراس دارند که قطر حمایتهای مالی و تسلیحاتی خود را به آنها کاهش دهد یا قطع کند که بر عملکرد آنها در عرصه میدانی و نبرد با ارتش سوریه تأثیر منفی خواهد گذاشت و این آشفتگی را میتوان آشکارا بین گروههای مسلح مورد حمایت قطر مشاهده کرد.
بنابراین اولین تأثیر این بحران را میتوان بر سرنوشت گروههای مسلح در سوریه شاهد بود که از این کشور تغذیه مالی و تسلیحاتی میشوند البته قطع موقتی مالی و تسلیحاتی قطر به معارضان مسلح سوری نیز بستگی دارد که این بحران تا کجا ادامه پیدا یابد چرا که پس از شکست میانجیگری کویت در حل این اختلافات، کشور مغرب برای حل این اختلافات پیشگام شده تا راهی برای آن بیابد که در صورت حل این مسئله تا قبل از عید فطر به نظر میرسد که سیاستهای گذشته دوحه استمرار یابد.
اکنون این سؤال پیش میآید: در صورت استمرار بحران آیا این تنش میتواند در رویکرد کلی قطر بر بحران سوریه تغییری ایجاد کند یا خیر؟ همانطور که در ابتدا بیان شد برای پاسخ به این سؤال باید به ائتلافهای موجود شکلگرفته در منطقه اشاره کرد و با توجه به نزدیکی و روابط خوب قطر با ترکیه بهسختی میتوان پاسخی مثبت برای این سؤال یافت.
نباید این نکته را فراموش کرد که ترکیه که از حامیان اصلی قطر در بحران جاری به شمار میرود و پارلمان این کشور نیز با حضور نظامی در قطر موافقت کرده است، تغییری در رویکرد کلی خود در قبال بحران سوریه ایجاد نکرده و بالطبع تلاش خواهد کرد که دوحه نیز همین سیاست فعلی را در قبال دمشق ادامه دهد قطر در شرایط کنونی خود را مدیون ترکیه میداند و دوراز انتظار است که سیاست مستقلی را از ترکیه در قبال بحران سوریه در پیش بگیرد.
با توجه به مطالب فوق میتوان گفت که تنش در مناسبات کشورهای خلیج فارس با دوحه شکافها و اختلافها را بین گروههای مسلح افزایش خواهد داد ولی از نظر راهبردی به نظر نمیرسد که قطر سیاست خود را در قبال سوریه تغییر دهد و این را میتوان در سخنان روز گذشته وزیر خارجه قطر مشاهده کرد که تنها بر کاهش سطح تنش در سوریه تأکید کرده و آن را هدف مشترک دوحه و مسکو دانسته بود. وی در عین حال بر اختلافات بنیادی این کشور با روسیه درباره سوریه بهخصوص درباره سرنوشت بشار اسد اذعان داشت.
بنابراین میتوان تغییرات در سیاست قطر در قبال بحران سوریه در صورت استمرار اختلاف این کشور با کشورهای همکاری خلیج فارس را تنها در حوزه تأثیرگذاری آن بر فعالیت گروههای مسلح دانست که بالطبع باعث شکاف و اختلاف بین این گروهها خواهد شد و آنها را در مبارزه با ارتش سوریه تضعیف خواهد کرد و در مقابل موازنه نظامی را نیز بهنفع ارتش سوریه تغییر خواهد داد و نمیتوان انتظار داشت که شاهد تغییرات راهبردی سیاست دوحه در قبال دمشق باشیم ولی با توجه به تشکیل ائتلافهای جدید در منطقه، احتمال ایجاد تعدیل در سیاست دوحه در قبال سوریه دور از ذهن نیست.