کد خبر 747026
تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۹۶ - ۰۱:۴۸

متهم انگاشتن دولت قبل، از جمله مواردی بود که در دولت یازدهم دنبال شد، اما برخی از این اتهام‌تراشی‌ها فارغ از نیت خیر و شر آن، دامن خود دولتی‌ها را گرفت.

 به گزارش مشرق، متهم انگاشتن دولت قبل، از جمله مواردی بود که در دولت یازدهم دنبال شد، اما برخی از این اتهام‌تراشی‌ها فارغ از نیت خیر و شر آن، دامن خود دولتی‌ها را گرفت. ماجرای ۳ هزار بورسیه یکی از همان جنجال‌سازی‌هایی بود که تنها نتیجه آن سلب آبرو از عده‌ای نخبه و بازی با خانواده‌های آنها بود.

از آنجا که وزارت علوم به عنوان پایه اصلی این اتهام‌زنی خود را عقب کشید و در صدد رفع مظلمه ایجاد کرده بر نیامد، آثار و نتایج این اتهام‌زنی ادامه یافت تا جایی که بی‌اخلاقی‌های موجود، خانواده‌های دانشجویان متضرر از این ماجرا را نیز درگیر ساخته و همچنان این دولت، مجلس و قوه‌قضائیه است که به عنوان اضلاع مهم پیگیری این ماجرا در سکوت و تعلل به سر می‌برند.

این پرونده با افت و خیزهای جنجالی با طی مسیری از وزارت علوم، دیوان محاسبات، مجلس، شورای عالی انقلاب فرهنگی، اکنون در قوه قضائیه همچنان باز است و به یکی از دغدغه‌های مهم جمعی از جمعیت دانشگاهی و خانواده‌های‌شان تبدیل شده است.

تعلل در این ماجرا به گونه‌ای است که هر چند وقت یکبار سخنان رهبر معظم انقلاب درباره ظلم صورت گرفته در حق این دانشجویان و سلب آبرو از آنها باعث می‌شود تا در یک بازی سیاسی از سوی سازمان‌های مسئول چندین کمیته صوری و نشست به اصطلاح تخصصی برگزار و تأکید بر بسته و حل شدن ماجرای بورسیه‌ها شود، اما در نهایت این مشکلات است که طبق گفته مسئولان سازمان امور دانشجویان سر راه دانشجویان قرار دارد و همچنان پرونده‌هایی که هنوز در محاکم قضایی بالا و پایین می‌شود.

رهبر معظم انقلاب اسلامی چند روز پیش نیز مجدداً در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه و رؤسای کل دادگستری‌های سراسر کشور تأکید کردند: «در موضوع بورسیه‌ها، موضوع به درستی پیگیری نشد و آن کاری که باید انجام می‌شد، محقق نگردید. »


این سخن نیز برخاسته از آن است که به رغم تأکید مسئولان مبنی بر حل مشکل همه دانشجویان بورسیه، اما همچنان دانشجویان بورسیه از پیگیری نشدن مشکلات دانشجویان بورسیه خبر می‌دهند و نسبت به ابهام درباره سرنوشت شغلی و استخدامی خود گلایه‌مند هستند و اعتقاد دارند بسیاری از مشکلات به قوت خود باقی مانده است.

نمونه بارز و گواه اثبات کذب بودن ادعاهای موجود در زمینه حل مشکلات دانشجویان بورسیه وقتی بود که دانشجوی مظلوم بورسیه دانشگاه کاشان و اهل یکی از مناطق دور افتاده و محروم استان ایلام، در تیر ماه ۱۳۹۵ اقدام به خودکشی کرد و بنا بر آنچه در رسانه‌ها منتشر شد از هفت علت به دست آمده برای خودکشی این دانشجو، پنج مورد ناشی از ماجرای بورسیه‌ها بود.

از جمله علت‌های به دست آمده از خودکشی این دانشجو فشار روانی ناشی از طرح موضوع بورسیه‌ها در فضای مجازی، فشار روانی ناشی از عدم جایابی به موقع، فشار روحی و روانی ناشی از قطع مقرری دانشجو، عدم پرداخت هزینه‌های رساله دکتری دانشجو به طور کامل و به موقع و فشار روانی ناشی از لغو بورس در ابتدای کار مطرح شد. تک‌تک مواردی که زنگ خطر جدی بر تکرار این تلخی‌ها از سوی سایر دانشجویان بورسیه بود.

بنا بر اظهارات بسیاری از این دانشجویان، برخی از آنها به رغم حکم جایابی همچنان با عدم جایابی مواجه هستند و روز به روز بر تعداد آنها افزوده می‌شود، تعداد بسیار زیادی از این دانشجویان بورسیه هم از اساس فاقد جایابی هستند که در چهار سال گذشته با همان شیوه قلدرانه و ظالمانه وزارت زیر نظر آقای فرهادی از انجام جایابی بازمانده‌اند و وزارت علوم از جایابی آنان طفره می‌رود. همچنین شهریه تعداد زیادی از دانشجویان بورسیه نیز همچنان به حساب دانشگاه‌ها واریز نشده است و تعداد دیگری نیز به صورت ظالمانه ممنوع‌التحصیل شدند که هیچ دادگاه صالحه‌ای پرونده این دانشجویان را بررسی و صحت ادعای وزارت علوم را نیز تأیید نکرده است!

همین تعلل‌ها، گلایه‌مندی‌ها و گوشزدهای چند باره رهبر معظم انقلاب است که باعث می‌شود فرضیه فقدان عزم وزارت علوم برای ختم اقدامات ظالمانه علیه دانشجویان بی‌پناه بورسیه جدی‌تر شود؛ وزارتخانه‌ای که هر روز دست به ارائه آمار جدیدی برای بازگشت نخبگان به کشور و سیر صعودی درجه علمی و پژوهشی دانشگاه‌های برتر کشور می‌زند، اما در عمل آنچه دیده می‌شود، بی‌اخلاقی و سلب مسئولیت از ماجرای ساده بورسیه‌ها است که حتی برای جبران مافات هم اقدامی جهت حفظ روحیه علمی کشور و نخبگان دانشگاهی انجام نمی‌هد.

نیره ساری

منبع: روزنامه جوان