سرویس سیاست مشرق - بهرهبرداری از دوقطبیهای سیاسی کاذب در دستور کار جناح اصلاحطلب قرار دارد از این رو دیده میشود که برخی از اخبار فرعی و جعلی با تکنیک برجستهسازی به جای اخبار مهم و اصلی مینشیند تا افکارعمومی را منحرف سازد.
در همین رابطه، محمدرضا تاجیک، یکی از تئوریسینهای جریان اصلاحات در گفتگو با روزنامه اعتماد درباره دوقطبیگرایی سیاسی برخی از جریانات سیاسی گفت: منطق دو انگاری، دوبینی یا قطبی در تحلیل نهایی یک منطق ایدئولوژیک است. از برای چنین منطقی میتوان فضای گفتمانی را کاملا دو قطبی کرد. قطبی که سفید است و قطبی که سیاه. قطبی که حق است و قطبی که باطل. قطبی که مردمی است و قطبی که ضد مردمی. قطبی که با خود صلح، آرامش، امنیت و رفاه و قطبی دیگر که با خود بحران و وحشت و هراس و ناامنی میآورد. کارکرد چنین دو انگاریهایی در عرصه سیاست و در عرصه ایدئولوژی این است که ایجاد یک «جمعیت» میکند.
وی افزود: کسانی که در یک قطب قرار بگیرند، میتوانند بر اساس جاذبه آن قطب بر مدارش حرکت و طواف کنند. در سیاستی که دو قطبی میشود یا از منطق دو انگاری در آن استفاده میشود، فضا به اصطلاح آنتاگونیستی میشود. فضای سیاست به سوی یک فضای خصمانه و ستیزشگرانه میرود. در فضای ستیزشگرانه وخصمانه است که امکان بیدار کردن زیبای خفته بیشتر خواهد شد. امکان و استعداد اینکه بیشترین مردم را تهییج و تحریک کند و وارد صحنه کند نیز بیشتر خواهد بود.
این فعال اصلاحطلب افزوده است: مشکل این دوقطبیها این است که ممکن است در یک مقطع و فضای خاص برای ایجاد یک بازی خاص و نیل به یک هدف خاص کارآمدی داشته باشد اما چنین منطقی وقتی رسوب میکند، جامعه را دوقطبی میکند. در این صورت روابط بین طبقات، گفتمانها، نظامهای اندیشه، انسانها و ارزشهایی که قطبی شدهاند، جامعه را در حالت قطبی نگه میدارد؛ روابط را آنتاگونیستی نگه میدارد و این موضوع ایجاد مشکل میکند. در جامعه ما اما این فضا به کار میرود.
اصلاحطلبان درحالی دوقطبیسازی کاذب را در کوتاه مدت به سود گروههای سیاسی میدانند و از آن بهرهبرداری میکنند که بهخوبی میدانند این دوقطبیسازیها با ایجاد خشونتی که در آن نهفته است، چه مضراتی برای جامعه در آینده و طولانی مدت دارد.
دولت روحانی نیز درحالی که شعار اعتدال میدهد عملا در حال تقویت این دوقطبیهای کاذب است که با توجه به سخنان تاجیک ناقض اعتدال و در خود حاوی رفتار خصمانه اجتماعی است. جنجالهای اخیر بر سر دولت بیتفنگ و دولت با تفنگ یکی از این موارد بود که واکنشهای بسیاری را به دنبال خود داشت. کارشناسان مطرح میکنند که انحراف افکارعمومی از مسائل اصلی به سمت موارد فرعی تکنیکی برای دوقطبیسازی کاذب جامعه است که کمترین بهره آن این است که ذهن جامعه از وعدهها و افعالی که دولت باید انجام دهد، به سمت مسائل دیگر معطوف میشود.