کد خبر 749846
تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۳۹۶ - ۱۶:۴۶

مریم میرزاخانی نابغه ریاضی ایران، امروز در سن ۴۰ سالگی درگذشت وی چند سال پیش مصاحبه ای با «گاردین» داشته که بازخوانی آن پرداخته‌ایم.

به گزارش مشرق،‌ مریم میرزاخانی امروز به دلیل بیماری سرطان درگذشت. این درحالی است که ۳سال قبل او با دریافت مدال فیلدر در دنیای علم خبرساز شد. او نخستین زن و نخستین ایرانی بود که چنین جایزه ای دریافت می‌کرد.

 درهمین راستا در سال ۲۰۱۴ میلادی روزنامه گاردین با او مصاحبه ای انجام داد که بخش هایی از آن را در زیر می خوانید:

*قدیمی ترین خاطرات شما درباره ریاضیات چیست؟

وقتی بچه بودم، رویای نویسنده شدن داشتم. هیجان انگیزترین وقت گذرانی من خواندن رمان بود. من هرچیزی که به دستم می رسید می خواندم. تا سال آخر دبیرستان تصور نمی کردم در رشته ریاضیات تحصیل کنم. من در خانواده ای با سه خواهر و برادر دیگر بزرگ شدم و والدینم همیشه پشتیبان و مشوقم بودند. جالب آنکه برای آنها مهم بود که حرفه ای جالب و رضایت بخش داشته باشم اما هیچ وقت به موفقیت ها اهمیت نمی دادند.

از بسیاری جهات، چنین زمینه ای، برایم محیط ایده آلی شد. برادر بزرگم توجه و علاقه مرا به طور کلی به علوم مختلف جلب کرد. او همیشه هرچه را در مدرسه یاد گرفته بود، برایم تعریف می کرد. اولین خاطره من از ریاضیات شاید همان باری باشد که او درباره مشکل جمع زدن اعداد یک تا 100 به من گفت. تصور می کنم در ژورنال پاپیولار ساینس راه حل این معادله را خواندم. این راه حل برایم جذاب بود. این نخستین باری بود که از پیدا کردن راه حلی لذت بردم.

*برای تحصیل در رشته ریاضی چه کسانی و چه تجربیاتی روی شما تاثیرگذاشتند؟

 من از بسیاری جهات خوش شانس بودم. وقتی دبستان را تمام کردم، جنگ ایران و عراق هم تمام شده بود. شاید اگر چندسال زودتر به دنیا آمده بود، نمی توانستم فرصت های زیادی داشته باشم. به هرحال من به یکی از دبیرستان های مهم تهران یعنی «فرزانگان» رفتم و معلمان خوبی داشتم. در هفته اول از دوره راهنمایی با دوستم رویا بهشتی  آشنا شدم.  دوستی که علایقش را با شما شریک شود و به شما انگیزه بدهد، ارزش غیرقابل وصفی دارد.

مدرسه ما نزدیک خیابانی مملو از کتابفروشی بود. به یاددارم که از میان خیابان های شلوغ رد می شدم و به کتاب فروشی ها می رفتم. این کار برایم هیجان انگیز بود. ما نمی توانستیم  کتاب ها را ورق بزنیم و در نهایت تعداد زیادی کتاب را به طور تصادفی می خریدیم.

بعدا درگیر المپیاد ریاضی شدم که سبب شد درباره معادلات سخت تر فکر کنم. به عنوان یک نوجوان از این چالش ها لذت می بردم. اما از آن بهتر با ریاضیدانان و دوستان زیادی در دانشگاه شریف آشنا شدم. هرچه مدت زمان بیشتری را صرف ریاضیات کردم، اشتیاقم بیشتر شد.

*چه چیزی سبب شد جذب معادلاتی شوید که روی آنها مطالعه کردید؟

 وقتی به هاروارد رفتم، بیشتر روی جبر کار می کردم. من همیشه از تحلیل های پیچیده لذت می بردم اما در آن چیز زیادی نمی دانستم. من باید درباره بسیاری از موضوعاتی مطالعه می کردیم که دانشجویان دوره کارشناسی آن را از قبل می دانستند.  

بنابراین در سمینارهای غیررسمی کورت مک مولن شرکت می کردم. بیشتر اوقات متوجه نمی شدم سخنران درباره چه چیزی صحبت می کند. اما چند اظهارنظر او را متوجه می شدم. به همین دلیل به طور مرتب از او سوالاتی می پرسیدم.

او مرا تشویق کرد. هرچند ای کاش بیشتر از او می آموختم، هنگامیکه فارغ التحصیل شدم، فهرست بلندبالایی از ایده های مختلف داشتم.

*می توانید موضوع تحقیقات خود را به بیان ساده بگویید؟

 بیشتر معادلاتی که روی آنها کار می کنم با ساختار هندسی سطح و تغییر شکل آنها سروکار دارد. به خصوص من به درک سطوح هذلولی علاقه دارم. گاهی اوقات خصوصیات یک سطح هذلولی ثابت را می توان با مطالعه فضای ماژولی بهتر درک کرد.

 این فضاهای ماژولی خصوصیات هندسی خاص خود را دارند. همچنین روابطی با نظریه های فیزیک و توپولوژی دارد. به نظر بسیار جالب است که می توان یک معادله را از جهات مختلف بررسی کرد.

 *به نظر شما رضایت بخش ترین قسمت کار در علم ریاضی کدام است؟

 البته رضایتبخش ترین قسمت کار لحظه «آهان» یا کشف راه حل است. با هیجان کشف و لذت درک یک مطلب تازه، احساس می کنم بالای یک تپه ایستاده ام و منظره  روشنی را تماشا می کنم. اما بیشتر اوقات حل معادلات ریاضی برای من شبیه کوهنوردی بدون پایان است.

  به نظر من بحث درباره ریاضیایت با همکارانی که پس زمینه های متفاوتی دارند، بهترین راه برای پیشرفت در این زمینه است.

* توصیه شما به افرادی که می خواهند از علم ریاضیات بیشتر بدانند چیست؟ ریاضیات چیست؟ نقش آن در جامعه چه بوده است؟

این سوال سختی است. من تصور نمی کنم همه باید ریاضیدان شوند اما معتقدم بسیاری از دانش آموزان واقعا به ریاضی توجه نمی کنند.  من در دوره دبیرستان چندسالی نمرات خوبی نداشتم؛ چون به نظرم  جالب نبود. الان می دانم نگاه کردن به ریاضیات بدون اشتیاق، بی هدف است. زیبایی علم ریاضی فقط خود را به افراد صبور نشان می دهد.

منبع: مهر