به گزراش مشرق، در تاریخ ۷۰ساله کشور پاکستان تاکنون جز یک نفر نتوانسته است مدت ۵ ساله حکومتش را کامل کند!
اتفاقات گوناگونی از کودتا گرفته تا استعفای دلخواه و تحت فشار و حتی سقوط هواپیما باعث سرنگونی دولتهای پیشین پاکستان شده است.
تنها کسی که موفق شد علیرغم زلزلههای شدیدی که پایههای حکومت را چون سیلابهای فصلی پنجاب! به تلاطم در آورده بود با چنگ و دندان قدرتش را حفظ کند، سیاستمداری زیرک و هوشمند به نام «آصف علی زرداری» بود، البته بقای حکومت برای زرداری چندان ساده نبود و او در این راه مجبور شد نخستوزیر خود «یوسف رضا گیلانی» را قربانی کند.
در هر حال چرخش ایام در سال ۲۰۱۳ بازهم قدرت را به دست نواز شریف سپرد که آن روزها ۶۳ سال از عمرش میگذشت.
محمد نواز شریف که مدتها در بطن جریانهای سیاسی و عهده دار مسئولیتهای خطیری چون نخستوزیری کشور پاکستان و سروزیری مهم ترین ایالت این کشور یعنی پنجاب بود خود نسبت به خطراتی که پیش روی داشته و ممکن بود چون دو بار گذشته! حکومتش را به زوال بکشد آگاه بود.
رئیس حزب مسلم لیگ شاخه نواز میلیاردر پاکستانی را یک بار کودتای ژنرال مشرف از تخت به زیر کشاند و بار دیگر در پی فشار مردمی مجبور به استعفا شد.
سیاست کاملا آزاد و رسانههای بدون محدودیت پاکستانی در سومین دور به قدرت رسیدن نواز شریف تنها یک سال به او فرصت دادند تا آزادانه به کار مشغول شود اما از اواسط سال ۲۰۱۴ نخستوزیر۶۵ ساله پاکستان رقیبی جدی را در میدان دید که در سالهای دور کاپیتان تیم ملی کریکت پاکستان بود.
«عمران خان» رهبر حزب تحریک انصاف فردی مصمم با اراده و بی باک مینمود، وی ابتدا از رسانههای در اختیارش استفاده کرده و تاجایی که ممکن بود به سیاستهای نواز شریف خرده گرفت، سپس از قدرت دوستان خود مانند «شیخ رشید» و حتی «شاه محمود قریشی» استفاده کرده و تجمعات اعتراض آمیزی در شهرهای مختلف به راه انداخت که خود آنها را «سونامی» مینامید.
دولت نواز شریف شاید در ابتدا این تجمعات را جدی نمیگرفت و یا حتی اگر به خطر آنها آگاه بود نمینوانست اقدامی علیه مردم معترض انجام دهد.
از سویی دیگر عمران خان نیز چون دیگر سیاستمدارانی که در پی کسب قدرت هستند (وشاید روزگاری خود نواز شریف که به حکومت زرداری معترض بود) حرف دل مردم را می زد! رفع فقر، بیکاری، گرانی، کمبود انرژی و...
رهبر حزب تحریک انصاف که موقعیت را برای حرکت جدی بعدی مناسب دید تصمیم گرفت اعتصاب گسترده به راه بیندازد، او از تمام طرفدارانش خواست که به سوی اسلام آباد پایتخت پاکستان حرکت کرده و اعتصابات خیابانی را آغاز کنند.
البته دولت نخستوزیر پاکستان در کمتر از ۲۴ ساعت تمام خیابانهای اسلام آباد را پر از کانیتنر و نیروهای امنیتی کرد تا سد راه مردم معترض شود.
این کانتینرها با تمام عظمتشان تنها چند ساعت در مقابل جرثقیل عظیمی که همراه مردم معترض بود دوام آوردند و سپس در کنار خیابان چون درختان و مردم و متعجب به نظاره بیش از ۸۰۰هزار جمعیتی نشستند که در اعتصاب شرکت کرده بودند.
عمران خان با خوش قسمتی توانسته بود حرکت اعتصابی خود را با انقلاب طاهر القادری که از اعتراض خود انگیزههای مذهبی داشت را همراه کند در اصل دو گروه به شکلی مسالمتآمیز در همسایگی هم اعتصاب کرده بودند و ظرفیتهای هم را به اشتراک گذاشته بودند.
حتی نقشههای مخربی که حزب حاکم کشید تا میان طرفداران این دو گروه بزرگ نزاع به راه انداخته و به اصطلاح آنها را بوسیله همدیگر خنثی کند ناکام ماند! طرفداران عمران خان جوانانی بودند آزادیخواه و شاید آنچنان پایبند مسائل مذهبی نبودند اما همراهان طاهر القادری مردمی زجر کشیده، محروم و کاملا مذهبی بودند. در هر حال نقشهای که عوامل دولتی کشیده بودند با شکست مواجه شد و در طول دوران ۶۰ روزه اعتصاب! دو گروه برادرانه در کنار هم ایستاده بودند.
این اعتصابها محکی بسیار جدی برای دولت بود زیرا تجربه نواز شریف از ساقط شدن حکومت گذشتهاش توسط رئیس ارتش پاکستان باعث شد تا آنها تمام حواس خود را به «ژنرال راحیل شریف» رئیس ارتش معطوف کرده و او را علیه خود به اقدام مجبور نکنند، از سویی دیگر مدارای دولتیها با معتصبین پس از گذشت حدود ۲ هفته به سر آمده و پلیس پنجاب با حمله به اعتصاب کنندگان دهها نفر را کشته و مجروح کرد، ولی بازهم نتوانست اعتصاب را سرکوب کند تا اینکه حزب مردم پاکستان به رهبری «آصف علی زرداری» به کمک حزب حاکم آمده! و با کنار گذاشتن اختلافات از نوازشریف دفاع کرد! شاید تنها دلیلی که باعث شد دولت نواز شریف در سال ۲۰۱۴ سقوط نکند حمایت زرداری بود.
بلافاصله نمایندگان حزب مردم در سنا و پارلمان پاکستان نطقهای آتشین کرده و با حمایت از نواز شریف باعث شدند تا عمران خان و دکتر قادری عملا کاری از پیش نبرند.
اعتصاب به پایان رسید و نواز شریف با تمامی فراز و نشیبهایی که پشت سر گذاشته بود نفس راحتی کشید! ولی کاپیتان پاکستانی کسی نبود که به این سادگی میدان را خالی کند، او بارها تأکید کرده بود که شکست را مقدمه پیروزی میداند همین باعث شد که عمران خان یک بار دیگر در سال ۲۰۱۶ قدم به میدان گذاشته و باز هم اعتصابی دیگر را تجربه کند، نواز شریف اما این بار محکمتر از قبل دستور برخورد را اعتصاب کنندگان را داده و بازهم عمران خان را شکست داد.
بسیاری گمان میکردند این پایان کار عمران خان است و او دیگر راهی در عرصه سیاست نخواهد داشت ولی او میدان را خالی نکرد بلکه راهی دیگر برای ساقط کردن نواز شریف پیمود!
این بار نوبت آن رسیده بود که عمران خان از طریق قانونی اقدام کند، او فساد اقتصادی نواز شریف را بهانه ساخت و با ارائه دلایلی که نشان میداد نام نواز شریف در پرونده کلان اقتصادی «پاناما لیکس» وجود دارد از او به دادگاه عالی پاکستان شکایت کرد.
ذکر این نکته ضروری است که درج شکایت علیه نخستوزیر یا اشخاص بلند مرتبه سیاسی، کاری بسیار مشکل است و شاید نواز شریف با گمان اینکه تبرئه شدن در این دادگاه کاری بسیار آسان است تن به درج این شکایت داد.
درج شکایت در دادگاه عالی نقطه آغاز دومینوی فروپاشی دولت نواز شریف شد، زیرا عمران خان با پیگیریهای فراوان بیش از ۸۰۰ صفحه مدرک علیه نواز شریف و خانوادهاش به دادگاه ارائه داد و در کمتر از دو ماه توانست از ۵ قاضی این پرونده دو نفر را با خود همراه سازد! و آنها رأی به عدم صلاحیت نواز شریف دادند.
سه قاضی باقیمانده اگر صلاحیت نوازشریف را تأیید میکردند، عمران خان بازهم شکست میخورد ولی آنها چنین نکردند بلکه رأی خود را منوط به بررسی و ارائه نظر کمیته تحقیقات دانسته و برای این کار دو ماه زمان منظور کردند.
با صدور این حکم تمام احزاب پاکستان دریافتند که این بازی به سود عمران خان پیش می رود، لذا سردمداران حزب مردم و در رأس آنها «زرداری» وقتشناس این بار موضع خود را تغییر داده و نواز شریف را مفسد اقتصادی و فاقد صلاحیت دانستند و تمام نمایندگانی که در سال ۲۰۱۴ در حمایت از نواز شریف به پاخواسته بودند این بار علیه او سخن گفته و خواستار استعفای نواز شریف شدند. در این رابطه میتوان به افراد برجستهای چون «خورشید شاه و اعتزاز احسن» اشاره کرد.
در تمام مدتی که کمیته تحقیقات تک تک اعضای خانواده نواز شریف، شخص او و حتی برخی وزرایش را احضار کرده و بررسیهایش را انجام میداد پیروزی عمران خان و شکست نوازشریف بیشتر نمایان میشد.
البته حزب مردم پاکستان نیز به علت اتخاذ سیاستهای دو گانه و عوام فریبانه محبوبیتش به شدت کاهش پیدا کرد و سران این حزب با علم به اینکه به احتمال قوی عمران خان پیروز معرکه و نخستوزیر آینده پاکستان خواهد بود از این حزب جدا شده و به زیر پرچم عمران خان پناه بردند.
«دکتر فردوس عاشق اعوان»، «فرحتالله بابر» و برخی دیگر از جمله این افراد مطرح بودند که با ترک حزب مردم به تحریک انصاف پیوستند تا در جشن احتمالی پیروزی این حزب شرکت کنند.
کمیته تحقیقات کار خود را هفته گذشته به اتمام رساند و قبل از اعلام نظر نهایی دادگاه که قرار است دو روز دیگر انجام شود بسیاری نتیجه را پیشبینی کردند.
«نواز شریف باید استعفا دهد!! » جملهای که دیگر بسیاری از سیاستمداران پاکستانی بر زبان جاری میکنند. از «سراجالحق امیر جماعت اسلامی» گرفته تا برخی اعضای حزب حاکم نیز به این نتیجه رسیدهاند که نواز رفتنی است پس چه بهتر که با استعفا برود نه اینکه اخراج شود!
«مبشر لقمان» مجری مشهور پاکستانی که به افشاگری مشهور است اعلام کرد اختلافات داخلی حزب حاکم شدت گرفته و کار به تنش میان نخستوزیر و وزیر کشور رسیده، زیرا همه از نخستوزیر میخواهند که استعفا دهد.
«زید حامد» دیگر تحلیلگر مشهور پاکستانی نیز پیشبینی کرد که به زودی فرزندان نخستوزیر به انگلیس فرار خواهند کرد، پیش بینی که در ظرف ۱۲ ساعت محقق شد.
اینک تنور «پاناما لیکس» به اوج گرمای خود رسیده و است و در کمتر از ۲ روز مشخص خواهد شد که نواز شریف ماندی است یا رفتنی...