کد خبر 754245
تاریخ انتشار: ۴ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۱:۵۸

این سومین بار است که سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان، راهی مراکش می‌شود تا با اعوان و انصار خود در منطقه توریستی کاب سبارطیل از شهر طنجه این کشور استراحت کند و مرخصی تابستانی خود را بگذراند.

 به گزارش مشرق، این سومین بار است که سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان، راهی مراکش می‌شود تا با اعوان و انصار خود در منطقه توریستی کاب سبارطیل از شهر طنجه این کشور استراحت کند و مرخصی تابستانی خود را بگذراند طی دو بار گذشته هم دیگران امور کشور را در غیبت او به دست می‌گرفتند، اما روشن است که این‌بار، وضع به‌طور کامل با دفعات قبل فرق می‌کند. فرق این‌بار تنها این نیست که گرفتاری‌های سعودی‌ها در داخل و خارج تمام نشده و حتی مشکل قطر هم به آنها اضافه شده، بلکه فرق این‌بار در حکمی است که شاه سعودی به پسر خود داده تا در زمان غیبتش زمام امور را به دست بگیرد.

همین دو، سه هفته قبل بود که شاه سعودی در یک اقدام ناگهانی برادرزاده خود، محمد بن نایف را به طبقه چهارم کاخ سلطنتی در شهر مکه فراخواند تا حکم عزل او از مقام ولیعهدی را به دستش بدهد و بی‌معطلی فرمان ولیعهدی پسرش، محمد بن سلمان را صادر کرد. حالا و با رفتن شاه سعودی به مرخصی تابستانی، محمد بن سلمان دست‌کم پادشاه نصفه و نیمه آل‌سعود خواهد بود و باید دید که پادشاهی او بعد از این یک ماه تثبیت می‌شود و این یک ماه فقط مرحله‌ گذاری بیش نیست یا او هم باید مثل همه ولیعهد‌های گذشته تا فوت پدرش صبر کند تا به طور کامل شاه آل‌سعود شود.

حرف انتقال قدرت از سلمان به پسرش در این چند هفته از ولیعهدی محمد بن سلمان سر زبان‌ها بوده تا آنجا که روزنامه مستقل رأی‌الیوم خبر از یک فرآیند پنج ماهه برای این کار داده بود و حتی رویترز در ۱۹ جولای و به نقل از یک مقام آگاه خبر داد که این کار تا پایان سپتامبر تمام خواهد شد، بنابراین مرخصی فعلی سلمان تنها یک مرحله گذار برای پسرش است تا خود را برای تمام شئون پادشاهی آل‌سعود آماده کند، به خصوص اینکه مقدمات لازم برای تمرکز تمام محورهای اصلی قدرت در دست شاه آینده سعودی‌ها انجام شده است. یکی از این مقدمات تشکیل نهاد جدید امنیتی و ادغام دو سازمان مبارزه با تروریسم و امنیت در این نهاد بود که قبل از این تحت کنترل وزارت کشور بود، اما حالا به‌طور کامل در اختیار شاه سعودی است.

تغییر و تحول در وزارت دادگستری و فرمانی برای ارتباط مستقیم دادستان کل با شخص شاه هم در این جهت بود تا دستگاه قضایی هم به‌طور کامل در اختیار شاه آینده باشد. مجموعه این تحولات به همراه انتقال مستقیم قدرت به محمد سلمان تا پایان سپتامبر به این معناست که از قبل پیش‌بینی برخی مخالفت‌ها در آل‌سعود برای این انتقال قدرت شده بود و از قبل آنقدر ابزار قدرت و سرکوب برای محمد بن سلمان فراهم شده بود تا با گرفتن تاج و تخت از پدر بتواند هر مخالفت احتمالی در میان اقوام و خویشان خود را سرکوب کند.

با وجود این، احتمال دارد که انتقال قدرت به این نحو آن هم با توجه به هزینه داخلی انتقال قدرت در عین معلوم نبودن شرایط خارجی انجام نگیرد و سلمان بعد از مرخصی یک ماه شاه بماند، هرچند امور مملکتی در عمل بر عهده پسرش باشد. عبدالله بن عبدالعزیز، شاه سابق سعودی، ۱۰ سال به همین صورت حکومت می‌کرد و در حالی که لقب ولیعهدی داشت، اما در عمل و به دلیل بیماری مفرط فهد بن عبدالعزیز، شاه اسبق سعودی، تمام اختیارات شاه سعودی را در اختیار داشت.

چه انتقال قدرت بعد این مرخصی انجام شود و چه الگوی فهد- عبدالله ادامه پیدا کند، یک نکته روشن است که عبارت از حکومت مطلقه محمد بن سلمان در این مدت یک ماهه است. اولین تأثیر این حکومت مطلقه در دعوای فعلی با قطر است. افرادی مثل رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه و دیگر میانجیگران در این دعوای منطقه‌ای نمی‌توانند امیدی به شاه سعودی برای حل و فصل مسالمت‌آمیز این دعوا داشته باشند. آنها باید پاسخ طرف سعودی را از محمد بن سلمان بشوند و همچنان که آلمان‌ها از دو سال قبل پیش‌بینی کرده بودند، او کسی نیست که پاسخ مساعدی به میانجیگران بدهد، چون مبنای او بر زیاده‌روی و مداخله‌جویی است.

سرویس اطلاعاتی فدرال آلمان  BND، از همان ابتدای رسیدن محمد بن سلمان به پست وزارت دفاع این «خطر» را هشدار داده بود که او حتی در زمان حیات پدرش نیز «زیاده‌روی» بکند و کارشناسان این سرویس او را فردی متمایل به «سیاست فعال مداخله‌جویانه» تشخیص داده بودند. تشخیص آنها در این دو سال تأیید شده و حالا که تمام امور مملکتی را در غیبت پدرش به دست گرفته، باید گفت که دیگر چیزی جلودار او نخواهد بود و بر اساس این تشخیص، سیاست مداخله‌جویانه فعال در منطقه را با جدیت تمام پیش می‌برد. پاشنه‌آشیل او و سیاست مداخله‌جویانه‌اش تنها در مقاومتی است که از طرف مقابل می‌بیند. یمنی‌ها در این دو سال و با تمام وجود در مقابل این سیاست ایستاد‌ه‌اند و حالا نوبت به مقامات قطری رسیده تا فصل دیگری از ناکامی محمد بن سلمان را بگشایند که در این صورت مشکل شاه آینده سعودی از خارج به داخل منتقل شده و او باید پاسخ رقبایی در آل‌سعود را بدهد که در مورد بلند‌پروازی‌های خارجی‌اش سؤالات جدی دارند.

سیدرحیم نعمتی

منبع: روزنامه جوان