به گزارش مشرق، برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم و روی کار آمدن مجدد حسن روحانی، فرصتی را فراهم کرد تا هم مجلس دهم تکلیف خود و آرایش سیاسی اش را با دولت معلوم کند و هم دولت، در آینده ای نزدیک، تکلیف خود را با عملکردش مشخص و عیان کند؛ مسئله ای که بعد از این، در انتخاب و معرفی وزرا و نیز نحوه رفتار نمایندگان مردم با دولت مشخص خواهد شد.
حمیدرضا حاجی بابایی نماینده مردم همدان در مجلس شورای اسلامی که در دوره های ششم، هفتم، هشتم و دهم در مجلس حضور داشته و از دوره هفتم تا نیمه دوره هشتم عضو هیات رئیسه خانه ملت بوده، معتقد است که در آینده و با انتخاب وزرا و آغاز فعالیت دولت جدید، این رفتارها برای مردم شفاف تر خواهد شد.
وی که در کارنامه خود سابقه وزارت آموزش و پرورش را هم دارد و اکنون ریاست فراکسیون جدید «نمایندگان ولایی» را برعهده گرفته، درگفتگویی به تشریح آرایش سیاسی مجلس دهم و علت چرخش های آن، علت تشکیل فراکسیون نمایندگان ولایی و آینده تعامل دولت و مجلس پرداخته است.
مشروح این گفتگو به شرح زیر است؛
آقای دکتر؛ به نظر شما آرایش سیاسی مجلس دهم، قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ چقدر تغییر کرده است؟
در آغاز به کار مجلس دهم، اصولگرایان به دنبال تشکیل فراکسیون اکثریت برای انتخاب آقای لاریجانی به ریاست مجلس بودند؛ بنابراین «فراکسیون ولایت» با عضویت ۱۷۰ نفر از نمایندگان تشکیل شد.
شورایی در فراکسیون ولایت برای تصمیم گیری وجود نداشت شخص آقای لاریجانی تصمیم می گرفت و هیچ گاه مشورتی با ما انجام نمی شدطبق روال گذشته فراکسیون های سیاسی مجلس باید مواضع خود را در مورد مسائل مختلف بیان کنند و در فضای سیاسی کشور بروز و ظهور داشته باشند. از همان ابتدا تعدادی از دوستان ما اعلام کردند که ما با شما سنخیتی نداریم و نقطه وصل ما با شما انتخاب آقای لاریجانی به عنوان ریاست مجلس است.
برای ما اصل این بود که فراکسیون اکثریت مجلس را تشکیل داده و آقای لاریجانی را به ریاست مجلس انتخاب کنیم. پس از انتخاب آقای لاریجانی، فراکسیون باید در مورد موضوعات متعدد مانند رای اعتماد به وزرا، استیضاح ها و یا طرح ها و لوایح اعلام نظر می کرد اما متاسفانه منفعل بود.
اولین انشعاب از فراکسیون ولایت چه زمانی ایجاد شد؟
پس از گذشت چند ماه آقای لاریجانی گفت که تعدادی از دوستان می خواهند در زیرمجموعه فراکسیون ولایت به عنوان «فراکسیون مستقلان» فعالیت کنند، ما خیلی تلاش کردیم از این موضوع جلوگیری کنیم، چون معتقد بودیم این اتفاق می تواند منجر به انشقاق در فراکسیون شود. جلسات متعددی گذاشته شد اما دوستان ما تاکید داشتند که ما هیچ سنخیتی با شما نداریم و اگر در یک جلسه می نشینیم فقط به خاطر انتخاب آقای لاریجانی برای ریاست مجلس است.
تعامل فراکسیون مستقلان و «نمایندگان ولایی» (زیرمجموعه فراکسیون ولایت) قبل از انتخابات ریاست جمهوری و در زمانی که تحت پوشش فراکسیون ولایت قرار داشتند، چگونه بود؟
در این مدت پیش از انتخابات سال ۹۶ در اکثر موضع گیری ها فراکسیون نمایندگان ولایی و فراکسیون مستقلان هماهنگی با یکدیگر نداشتند و فقط نقطه اشتراک ما انتخاب آقای لاریجانی به عنوان ریاست مجلس بود. در موضوع انتخابات شوراهای شهر و روستا اعضای فراکسیون ولایت نتوانستند به صورت هماهنگ عمل کنند، در مورد رای اعتماد به سه وزیر پیشنهادی در سال قبل نیز نظر فراکسیون نمایندگان ولایی در مورد برخی وزرا منفی بود اما نتوانستیم هماهنگ شویم.
در دو انتخاباتی که برای هیات رئیسه برگزار شد رکب خوردیماین اختلاف نظرات در درون فراکسیون ولایت موجب می شد تا ما بیرون از مجلس نتوانیم پاسخگوی مردم باشیم. مردم سوال می کردند چرا علیرغم اینکه شما اکثریت مجلس را در اختیار دارید به فلان وزیر رای اعتماد دادید و فلان لایحه را به تصویب رساندید. اعضای فراکسیون مستقلان در برخی آراء با فراکسیون امید و در برخی مصوبات با فراکسیون ولایت هماهنگ بودند.
فراکسیون مستقلان قدرت تصمیم گیری ما را سلب کرده بود و ما را در موضع انفعال قرار داده بود؛ به عنوان مثال اعضای فراکسیون نمایندگان ولایی تصمیم گرفتیم که برای بررسی رای اعتماد به سه وزیر پیشنهادی ساعت ۷ تا ۸ صبح پیش از برگزاری جلسه رای اعتماد تشکیل جلسه دهیم تا تصمیم گیری کنیم. دو ساعت بعد از تصمیم فراکسیون نمایندگان ولایی برای برگزاری جلسه، فراکسیون ولایت اطلاعیه ای صادر کرد که ساعت ۷ تا ۸ صبح روز رای اعتماد این فراکسیون برای بررسی رای اعتماد تشکیل جلسه خواهد داد. ما هم چون زیرمجموعه این فراکسیون قرار داشتیم جلسه خود را تعطیل کردیم تا همه در جلسه فراکسیون ولایت شرکت کنند.
فراکسیون مستقلان قدرت تصمیم گیری ما را سلب کرده بود و ما را در موضع انفعال قرار داده بودمتاسفانه در جلسه فراکسیون ولایت بحث شد اما رای گیری صورت نگرفت. نمایندگان به صحن مجلس آمدند اما نمی دانستند که نظر فراکسیون در مورد رای اعتماد به هریک از وزرا چیست. این سرگردانی باعث شد ۵۰ درصد اعضای فراکسیون به وزرا رای اعتماد دهند. این اقدامات حساب شده بود و در همین راستا تصمیم گیری شد. در واقع در این نوع تصمیم گیری ها ما بودیم که متضرر می شدیم و نمی توانستیم نظرات خود را اعمال کنیم.
تشکیل فراکسیون «نمایندگان ولایی» منجر به نقش آفرینی اصولگرایان در مجلس شد؟
پس از تشکیل فراکسیون ولایت تعدادی از دوستان ما تحت عنوان فراکسیون مستقلان از فراکسیون جدا شدند و اصولگرایان باقی ماندند. بعد از شش ماه فراکسیون نمایندگان ولایی را در زیر مجموعه فراکسیون ولایت تشکیل دادیم اما با گذشت حدود یک سال نیز فراکسیون نمایندگان ولایی قدرت تصمیم گیری نداشت، هر تصمیمی که می خواستیم بگیریم دعوتی از سوی فراکسیون ولایت صورت می گرفت و در آنجا تصمیمی اتخاذ می شد و تصمیم ما به کلی به حاشیه می رفت.
برای اتخاذ تصمیمات مهم فراکسیون ولایت با شما به عنوان رئیس فراکسیون نمایندگان ولایی مشورت می شد؟
بنده رئیس فراکسیون نمایندگان ولایی بودم اما یک سر سوزن در تصمیمات اتخاذ شده در فراکسیون ولایت دخالتی نداشتم؛ حتی مورد مشورت نیز قرار نمی گرفتم. فراکسیون نمایندگان ولایی هیچ تاثیری در تصمیم گیری های نهایی کلان در فراکسیون ولایت نداشتند و حتی با ما مشورتی صورت نمی گرفت. شورایی در فراکسیون ولایت برای تصمیم گیری وجود نداشت شخص آقای لاریجانی تصمیم می گرفت و هیچ گاه مشورتی با ما انجام نمی شد.
من هم که رئیس فراکسیون بودم مثل بقیه از طرف دفتر آقای لاریجانی برای شرکت در جلسات دعوت می شدم. اعضای فراکسیون نمایندگان ولایی به نحوه فعالیت فراکسیون ولایت اعتراض داشتند و من هم به شدت تحت فشار بودم. اگر کار ما همین طور ادامه پیدا می کرد اعضای فراکسیون نمایندگان ولایی در اعتراض به این رویه از فراکسیون جدا می شدند و این موضوع خطرناک بود.
در انتخابات هیات رئیسه سال دوم مجلس دهم، فراکسیون مستقلان با فراکسیون نمایندگان ولایی برای انتخاب نامزدهای «فراکسیون ولایت» همراهی کرد؟
در دو انتخاباتی که برای هیات رئیسه برگزار شد ما رکب خوردیم! دوستان ما دیدگاه متفاوتی داشتند و اشکال از ما بود که تلاش داشتیم با دوستانی که اعلام می کردند ما با شما سنخیتی نداریم، هماهنگ شویم. اعضای فراکسیون مستقلان دائم می گفتند که ما با مواضع فراکسیون نمایندگان ولایی هماهنگ نیستیم اما ما می گفتیم استدعا می کنیم ما هماهنگ هستیم!
بیش از ۱۲۰ نماینده برای عضویت در فراکسیون نمایندگان ولایی ثبت نام کرده اند. در مورد تعداد اعضای فراکسیون مستقلان و امید نیز اطلاع دقیقی ندارم، مثل سن خانم هاست نمی توانیم عدد دقیقی بگوییم ناراحت می شوندبالاخره وقتی می خواهیم عملیاتی در مجلس انجام دهیم باید بدانیم که چند نفر هستیم، تصمیم می گیریم که در دو محور کار کنیم اما وقت عملیات می بینیم یک محور هستیم! در انتخابات هیات رئیسه اجلاسیه دوم اقدامات فراکسیون مستقلان آنقدر عجیب بود که موجب شد اعتراضات شدیدی در فراکسیون نمایندگان ولایی شکل بگیرد که برای ما هم قابل کنترل نبود.
انتخاب نواب رئیس مجلس بسیار مهم است، بسیاری از دوستان ما از فراکسیون ولایت شفاف و صریح اعلام کردند که به نامزدهای فراکسیون امید رای خواهند داد اما باز هم دوستان ما می گفتند خواهش می کنم ما با هم یک فراکسیون و متحد هستیم!
گامی که فراکسیون نمایندگان ولایی برای استقلال از فراکسیون ولایت و مستقلان برداشت موجب شد دو فراکسیون دیگر نیز اقدام به ثبت نام از نمایندگان برای عضویت در فراکسیون هایشان کنند. فراکسیون نمایندگان ولایی به نمایندگان برگه داده و یکی یکی ثبت نام کردند. تا امروز بیش از ۱۲۰ نماینده برای عضویت در فراکسیون نمایندگان ولایی ثبت نام کرده اند. در مورد تعداد اعضای فراکسیون مستقلان و امید نیز اطلاع دقیقی ندارم، مثل سن خانم ها می ماند که نمی توانیم عدد دقیقی بگوییم ناراحت می شوند. (می خندد)
علت حمایت تمام قد لاریجانی از روحانی برای دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری چه بود؟
ببینید، آقای لاریجانی اصولگرایی است که برای خودش دیدگاه و نظر و مشی منحصر به فردی دارد. او می خواهد که در اصولگرایی صاحب نظر و تاثیرگذار باشد. می خواهد هر کجا که حضور دارد تاثیرگذار باشد. نمی خواهد تابع باشد. نمی خواهد در تعزیه نقش نعش را داشته باشد من هم نمی خواهم نقش نعش را داشته باشم که من را بچرخانند. خیلی از سیاسیون چنین نظری را دارند.
آقای لاریجانی اصول گرایی است که برای خود دیدگاه و نظر و مشی منحصر به فردی دارد. نمی خواهد در تعزیه نقش نعش را داشته باشدجریان اصولگرایی «جمنا» به سمتی حرکت کرد که فاصله اش با نگاه آقای لاریجانی افزایش یافت. معرفی آقای رئیسی به معنای ناامید کردن آقای لاریجانی بود. شاید اگر فرد دیگری معرفی می شد آقای لاریجانی رفتاری متفاوت می داشت. برخی ها نمی دانستند بین آقای روحانی و رئیسی چه کار کنند. برخی از اعضای فراکسیون ولایت نیز بین این دو گزینه آقای روحانی را انتخاب کردند.
بنابراین اولین موضوع این است که آقای لاریجانی می خواست تاثیرگذار باشد، موضوع دوم این بود که ممکن است دو نفر کاندیدا باشند که شما با هیچ یک صد درصد موافق نباشید اما بین دو گزینه، گزینه ای را که به افکار شما نزدیک تر است، انتخاب می کنید.
به این ترتیب، اقدامات ریاست مجلس و فراکسیون ولایت نیز در راستای حمایت از دولت مدیریت می شد؟
روند مجلس در طول یک سال گذشته به نفع آقای روحانی بود؛ از اصلاح بودجه ۹۶ که ۴۰ هزار میلیارد تومان از طریق صکوک و اوراق به دولت کمک شد که در واقع بزرگترین کمک مجلس به دولت در انتخابات بود تا عدم نظارت قدرتمند مجلس بر دولت. علاوه بر این در پَستی و بلندی های اوضاع اقتصادی کشور، دولت در جلسات غیرعلنی به مجلس گزارش می داد تا مشکلات رفع و رجوع شود و اعتراضات نمایندگان بالا نگیرد و منجر به استیضاح و سوال نشود.
همه اقدامات مجلس در مسیر تقویت دولت بوده؛ فراکسیون ولایت نیز با شیوه ای که در پیش گرفته بود نمی توانست تاثیرگذار باشد و نظرش را بگوید. در واقع اصولگرایان مجلس توسط فراکسیون ولایت در برابر دولت مدیریت می شدند.
در جریان تبلیغات انتخاباتی این حمایت ها چه رنگ و بویی به خود گرفت؟
نزدیک انتخابات این حمایت روشن تر و شدیدتر شد، به عنوان مثال یکی از کاندیداها افزایش یارانه را به عنوان شعار خود مطرح می کرد که شدیدا با او برخورد می شد، اما کاندیدای دیگر مسئله ای بالاتر از افزایش یارانه را مطرح می کرد، اما هیچکس به او اعتراض نمی کرد.
هیچکس به آقای روحانی اعتراض نکرد که در فروردین ماه برنامه ششم توسعه در خصوص کمک به اقشار محروم را بدون اینکه قانون ابلاغ شده باشد اجرا کردند. در این اقدام دولت تخلفات قانونی نیز وجود داشت، زیرا مستقیما به حساب افراد تحت پوشش امداد و بهزیستی مبلغی واریز شد، در حالی که باید به حساب خزانه واریز می شد و بعد از تخصیص، از سوی کمیته امداد به افراد تحت پوشش اختصاص می یافت.
شاید آقای لاریجانی اعلام کند که هیچ حمایتی از آقای روحانی در انتخابات نکرده است، اما برداشت ما این بود که سمت و سوی حرکت در مجلس به گونه ای است که مجلس و فراکسیون هایش مدیریت شوند.
نظر شما در مورد اقدام نمایندگانی که رسماً در ستادهای انتخاباتی آقای روحانی فعالیت می کردند، چیست؟
من با این موضوع که مجلس چوب لای چرخ دولت بگذارد و مانع فعالیت دولت شود، مخالف هستم. نمایندگانی که در ستادهای تبلیغات آقای روحانی یا سایر نامزدها کار کرده اند این اقدام را در راستای تقویت روابط دولت و مجلس می دانستند.
در مجلس تعدادی از نمایندگان دوست داشتند که آقای روحانی رای بیاورد و تعدادی دوست نداشتند که آقای رئیس رای بیاورد، هر دوی این طیف به آقای روحانی رای دادند، کما اینکه اگر آقای عارف هم همزمان با آقای روحانی کاندیدای ریاست جمهوری بود، تعدادی از نمایندگانی که به آقای روحانی رای دادند، به آقای عارف رای می دادند، یا اگر فرد دیگری از جریان اصولگرایی نامزد بود شاید افرادی که به آقای روحانی رای دادند، به ایشان رای می دادند.
جریان اصولگرایی باید معایب خود را شناسایی و برطرف کند. به نظر من نمایندگان مجلس واقع گرایانه رای دادند و مطابق با دل و خواستشان در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردند. نمایندگان مجلس نمی توانند در انتخابات ریاست جمهوری نقش آفرینی نکنند، زیرا در حوزه های انتخابیه شان زیر سوال می روند، بنابراین چون نماینده مردم هستند نقش آفرینی می کنند. اصل حمایت نمایندگان از نامزدهای ریاست جمهوری ایرادی ندارد، اما اگر از امکانات مجلس در این روند استفاده شده باشد محل اشکال است.
به نظر شما چه نقطه ضعفی در جریان اصولگرایی موجب شد روحانی در انتخابات ۹۶ پیروز شود؟
اصولگرایان برای پیروزی در انتخابات نیازمند جلب رای بیش از ۵۰ درصد از مردم بودند، باید همه گزینه هایمان را در معرض رای مردم قرار دهیم و کسی که رای مردم را در اختیار دارد در نهایت در صحنه انتخابات باقی بماند. اصولگرایان نتوانستند گزینه و خوراکی را به مردم معرفی کنند که بتواند بیش از ۵۰ درصد آرای مردم را جلب کند. ما نباید آقای لاریجانی را مقصر بدانیم، باید در انتخاب گزینه هایمان دقت بیشتری می کردیم.
اعتقاد دارم آقای روحانی در چینش کابینه باید حرف اصلاح طلبان را قبول کند، زیرا اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری برای آقای روحانی تلاش کردند و امروز حقشان است که در کابینه باشندمی توان با این نگاه موضوع را بررسی کنیم که افرادی که با ما در انتخابات ریاست جمهوری هماهنگ نبودند بد عمل کردند، اما نگاه دیگری نیز وجود دارد که ما بد عمل کردیم که بعضی از سیاسیون با ما هماهنگ نشدند.
برای اصولگرایان در بهترین وضعیت در کشور ممکن است ۱۵ درصد رای اعتقادی داشته باشیم، بدین معنا که افراد به دلیل اینکه اصولگرا هستند به گزینه اصولگرایی رای می دهند. در جریان مقابل نیز ۱۰ تا ۱۲ درصد جمعیت افرادی هستند که به گزینه اصلاح طلبی به صرف اصلاح طلب بودنش رای می دهند، اما برای جلب رای ۵۰ درصد بقیه باید توجه داشت که قشری در جامعه وجود دارند که در اختیار احزاب و گروه ها نیستند و بررسی می کنند که چه کسی برای کشور مفید است و می تواند دغدغه های آنان را حل کند. این افراد وظیفه ندارند که خود را با کاندیدای ما هماهنگ کنند، ما وظیفه داریم که کاندیدای خود را با آنها هماهنگ کنیم. در جریان اصولگرایی نتوانستیم این کار را انجام دهیم، این عدم توانایی ما آقای روحانی را رئیس جمهور کرد. رای نفر دوم بی سابقه نبود، اگر سه کاندیدا معرفی می شد یا مثل سال ۹۲، ۵ کاندیدا معرفی می شد چنین اتفاقی نمی افتاد.
در سال ۹۲ نامزدهای اصولگرایان روی هم حدود ۱۷ میلیون رای داشتند. بین «خوب بودن نامزد» و «خوب رای آوردن» تفاوت وجود دارد، اگر می خواهیم وارد جامعه شویم باید به مردم گزینه های متعددی را معرفی کنیم و گزینه رای آور در نهایت معرفی شود که این شیوه از پایین به بالا بود، اما در نهایت شیوه بالا به پایین اعمال شد و گزینه ای از سوی جمنا معرفی شد.
با همه این تحولات، الان دورنمای رابطه مجلس دهم و دولت دوازدهم چگونه است؟
فراموش نکنیم که سه فراکسیون در مجلس وجود دارد؛ بنابراین کسی که به آقای روحانی رای داده است، لزوماً در مجلس همه کاره نیست و یا کسی که مدیریت کرده، الان می تواند نقش آفرینی کند.
فکر می کنید آقای روحانی کابینه ای فراجناحی معرفی خواهد کرد؟
اعتقاد دارم آقای روحانی در چینش کابینه باید حرف اصلاح طلبان را قبول کند، زیرا اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری برای آقای روحانی تلاش کردند و امروز حقشان است که در کابینه باشند.
بین «خوب بودن نامزد» و «خوب رای آوردن» تفاوت وجود دارد، اگر می خواهیم وارد جامعه شویم باید به مردم گزینه های متعددی را معرفی کنیم و گزینه رای آور در نهایت معرفی شودباید کارنامه دولت آقای روحانی به نام اصلاح طلبان زده شود. ما علاقه مند هستیم که دولت آقای روحانی اصلاح طلب باشد، باید مشخص شود که بعد از چهار سال خوب یا بد کار کردن را منتسب به کدام گروه بدانیم.
اعتدال مشی و روش است، دو جبهه اصولگرا و اصلاح طلب در کشور وجود دارد.من نمی فهمم که دولت فراجناحی یعنی چه؟ به نظر من دولت فراجناحی یعنی اینکه ۵ وزیر اصولگرای کامل و ۵ وزیر اصلاح طلب کامل معرفی شوند. اینکه افراد دوزیست در دولت حضور داشته باشند به معنای بسته شدن کابینه فراجناحی نیست، این افراد در آینده به هیچکس پاسخگو نخواهند بود.اصولگرایان به آقای روحانی کمک نکردند، اصلاح طلبان از دولت آقای روحانی حمایت کردند.
به نظر شما کارنامه دولت یازدهم که روزهای آخرش را می گذراند، باید به نام چه فرد یا گروهی زده شود؟
هیچکس نمی داند، مشخص نیست.
آقای دکتر اخیراً یک خط خبری مشکوک و عجیب راه افتاده مبنی بر اینکه وزرایی که به مجلس معرفی خواهند شد، با مشورت رهبر معظم انقلاب انتخاب شدهاند؛ گویا عدهای از همین الان میخواهند مسئولیت و هزینه انتخاب کابینه را به دوش رهبری بیندازند. نظر شما راجع به این خط خبری القایی چیست؟
ما گروه ۱۵ نفرهای که با رئیسجمهور دیدار کردیم، به آقای روحانی گفتیم که حاضریم به شما کمک کنیم و هیچ سهمی هم از شما نمیخواهیم، دوست نداریم که شما به کسی هم سهمیه بدهید، انتظار داریم که شما با توجه به فکر خودتان، آدمها را برای همکاری انتخاب و به مجلس معرفی کنید.
تأکید کردیم که افرادی که انتخاب و به مجلس معرفی میکنید، کارآمد و در چارچوب نظام باشند؛ بعد از این دیگر دغدغه نداشته باشید و ما هم رأی میدهیم که همه وزرا رأی بیاورند؛ پس شما هیچ دغدغهای نداشته باش که بنشینی و با کسی سازش کنی! ما در فراکسیون نمایندگان ولایی حداقل ۱۲۰ رأی داریم که به وزرای شما بدهیم و ۲۰ تا ۳۰ رأی هم مربوط به نمایندگانی است که همینجوری رأی میدهند، بنابراین نگران رأی آوردن وزرا نباشید.
واقعاً صادقانه این حرفها را گفتیم و تأکید کردیم که سهمیهای که از شما میخواهیم، همان چیزی است که مردم میخواهند؛ یعنی کارآمدی وزرا و بدون حاشیه بودن آنها. درواقع ما خواستیم برای این موضوع به رئیسجمهور اعتماد بدهیم، حالا رهبری که نمیآید بگوید چه کسی باشد و چه کسی نباشد، اما اگر وزیرانی که معرفی میشوند، کارآمد و بیحاشیه باشند، قطعاً رهبری هم خوشحال میشوند. حالا خرسندی رهبر معظم انقلاب به معنای این نیست که این فرد وزیر باشد یا نباشد، وزرا را رئیسجمهور انتخاب و معرفی میکند و این مجلس است که بررسی میکند و رأی میدهد.
اگر مجلس بفهمد که وزیری مد نظر رهبر معظم انقلاب است، اساساً یکپارچه رأی میدهد و نوبت به این حرفها نمیرسد، اما اصلاً چنین چیزی وجود ندارد و واقعیت انتخاب وزرا، این حرفها نیست؛ من نمیدانم چرا عدهای این حاشیهپردازیها را انجام میدهند!
فکر میکنید علتش چیست؟
من تصور میکنم بزرگترین علت این شایعات، ترس از آینده است؛ چون ارزیابی کار در آینده سخت است و ۶ ماه آینده کار دولت دشوار خواهد بود. چون بالاخره یک ماه دیگر دولت مستقر میشود و حالا نوبت کار است؛ از جمله اینکه تکلیف یک میلیون شغل و وعدههای فراوانی که داده شده، چیست؟ بنابراین چنین حرفهایی که کابینه با نظر رهبری بسته میشود و این قبیل حرفها، حاشیه است و حاشیههایی هم هست که فرار از مسئولیت را به دنبال دارد. یعنی هم اعمال قدرت کنیم و هم پاسخگو نباشیم!
درواقع عدهای نمیخواهند مسئولیت دولت دوازدهم و کارنامه آینده آن را به دوش بکشند!
دقیقاً؛ جالب است که مردم هم این مسئله را خوب متوجه میشوند و قضایا را خوب میگیرند.
دیدار نمایندگان عضو فراکسیون ولایی با آقای روحانی از اتفاقات جالب توجه در این مدت بود؛ هدف این دیدار چه بود؟
ما در این مدت دو دیدار از این قبیل داشتیم؛ اول حضور آقای واعظی وزیر ارتباطات در فراکسیون نمایندگان ولایی بود؛ چون قدری از دست ما ناراحت بود چون در برنامه ششم مادهای بود که میخواست بخشی از مخابرات و جاهای دیگر را که به بخش خصوصی واگذار شده، به وزارت ارتباطات برگرداند و بعداً سه شرکت غولپیکر به مخابرات اضافه شود تا اینها نقشآفرینی کنند و آنهایی که واگذار شده، نیروهایشان بیکار شوند! این با مخالفت ما مواجه شد و در نهایت ۱۰ یا ۲۰ درصد اهداف دولت در این بخش در قانون برنامه ششم محقق شد؛ به همین دلیل ایشان از ما ناراحت بود و تصور میکرد که داریم او را اذیت میکنیم.
یک زمانی حرف بر سر آقای احمدینژاد و چند شخص است و زمان دیگری صحبت سر دولتهای نهم و دهم است که هزاران نیروی ارزشی در آن کار و خدمت کردهاند، اما همه دولت را میزنند و اتفاقاً هیچکسی هم دفاع نمیکندآقای واعظی در فراکسیون ما آمد و ناراحتیها برطرف شد؛ ایشان در آنجا با صراحت اعلام کرد که هیچ فراکسیونی در مجلس به رئیسجمهور نزدیکتر از دیگری نیست؛ اتفاقاً ایشان این نکته را هم گفت که بیشتر دوستان و همفکران ما در فراکسیون نمایندگان ولایی حضور دارند.
دومین دیدار ما هم با آقای روحانی بود که به فاصله دو، سه روز بعد از حضور آقای واعظی در فراکسیون نمایندگان ولایی اتفاق افتاد؛ آقای نهاوندیان با من تماس گرفت و زمان جلسه را اعلام کرد و جلسه هم بسیار خوب و پر از مفاهمه بود.
واقعیت این است که انتخابات تمام شده و حالا هر یک از سه فراکسیون مجلس (نمایندگان ولایی، مستقلین و امید) یک نوع مواجهه مخصوص با رئیسجمهور خواهند داشت و در این میان بهترین نوع مواجهه برای فراکسیون نمایندگان ولایی است؛ چون اولاً هیچ خواستهای ندارند و ثانیاً دشمنی هم ندارند و ملاک کارشان برای چینش کابینه، کارآمدی و بیحاشیه بودن است. ما دوست داریم که این دولت موفق باشد و مشکلات مردم را حل کند؛ ولو اینکه پس از آن هم دولتی شبیه این دولت انتخاب شود. نمیخواهیم کسی حاکم باشد که نظام متضرر شود. این نگاه فراکسیون نمایندگان ولایی در رأیگیری صحن مجلس نیز تأثیرگذار خواهد بود؛ یعنی ما با نگاه سهمخواهی وارد صحن مجلس نمیشویم تا به وزرا رأی دهیم به همین دلیل یک فراکسیون با ۱۲۰ نفر جمعیت قطعاً تأثیر زیادی در آرای وزرا خواهد داشت.
پیشبینی شما این است که همه وزرا رأی خواهند آورد؟
هنوز که گزینهای معرفی نشده است؛ اما حال و هوای مجلس، حال و هوای متفاوتی است. برخی از فراکسیونهای ما اعلام کردهاند که هفت نفر از وزرای فعلی را نمیخواهیم، برخی دیگر ممکن است تعداد دیگری را اعلام کنند اما فراکسیون نمایندگان ولایی تابحال نگفته که به چه کسی رأی میدهیم و به چه کسی رأی نمیدهیم.
من تصور میکنم کار معرفی و بررسی وزرای این دوره خیلی پیچیده است؛ آنقدر پیچیده است که بعید میدانم آقای روحانی بتوانند روز ۱۴ مرداد (روز تحلیف)، فهرست وزرایش را معرفی کند. حتی تا جایی که میدانم هنوز راجع به وزارتخانههایی مانند علوم و آموزش و پرورش به نتیجه نرسیدهاند!
آقای دکتر در چهار سال اخیر شاهد یک پدیده در میان دولتمردان بودیم که مدام میگفتند تقصیر دولت قبل است! فکر میکنید علت این که مدام توپ را به زمین دولت قبل میانداختند، چه بوده و آیا در دولت دوازدهم هم شاهد تکرار این حرف خواهیم بود؟
شاید اینجا هم ۵۰ درصد تقصیر کار بر دوش اصولگرایان باشد! نباید فراموش کنیم که یک زمانی حرف بر سر آقای احمدینژاد و چند شخص است و زمان دیگری صحبت سر دولتهای نهم و دهم است که هزاران نیروی ارزشی در آن کار و خدمت کردهاند، اما همه دولت را میزنند و اتفاقاً هیچکسی هم دفاع نمیکند!
برجام دستاوردهایی داشته، اما مسئله این است که هر چقدر جلوتر میرویم، سهم ما در این معامله کمتر میشود و داریم به سمتی میرویم که اگر این مصوبه مجلس نمایندگان آمریکا تبدیل به قانون و اجرا شود، نه تنها ۵۰ درصدی نخواهیم داشت، بلکه یک ۵۰ درصد هم بدهکار میشویماین خلوتترین و خالیترین حیاطی است که دولت یازدهم میتوانست از آن استفاده کند و همه تقصیرها را به گردن قبل از خودش بیندازد. معمولاً هیچ خبرگزاری حتی اصولگرا هم از عملکرد دولت گذشته حمایت و دفاع نکرد، البته این اواخر قدری دفاع کردند اما دیگر به درد نمیخورد!
متأسفانه ما همه این فرصت را دادیم که ناجوانمردانه به دولتهای نهم و دهم حمله شود، در حالی که این دو دولت هم دولتهای درون نظام بودند؛ همانطور که دولت اصلاحات، دولت نظام بود و نباید آن را سیاه کرد.
از اینجا به بعد هم اگر دولتیها این دأب و منش را داشته باشند که همه چیز را به گردن دولت قبل بیندازند، این دیگر نمیگیرد و جا نمیافتد و دیگر کسی نمیپذیرد، چون اگر چنین حرفی معنا داشته باشد میتوان مشکلات را به گردن همه دولتهای قبل از خودمان بیندازیم.
اخیراً طرح جامع تحریمهای ایران، روسیه و کره شمالی و قبل از آن طرح تحریمی معروف به S۷۲۲ در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا علیه ایران تصویب شده است؛ شما چقدر تحریمها را رفع شده ملاحظه کردهاید و در جریان تدوین برنامه ششم و بودجه چقدر اثر رفع تحریمها را دیدهاید؟
معتقدم خیلی در این قضایا نباید اغراق کنیم؛ به هر حال برجام فرصتهایی را برای کشور ایجاد کرد، اینکه حالا چقدر برای این فرصتها هزینه دادیم، یک بحث جداگانه و سنگین است و اگر در بدبینانهترین حالت بپذیریم، دستاوردهای برجام با هزینههای آن برابر بوده است؛ یعنی یک عقلی برای آمریکاییها قائل باشیم و یک عقلی هم برای خودمان قائل باشیم. این همان وضعیت برد ـ برد یا ۵۰ ـ ۵۰ است.
حالت واقعبینانه ماجرا چگونه است؟
واقعبینانهاش این است که سهم ۵۰ درصد ما در این معامله کاملاً پرداخت شد، اما ۵۰ درصد آنها با اما و اگر روبرو شده است.
در صحبتهایی که با دولت در جریان تدوین برنامه ششم و بودجه ۹۶ داشتید، چیزی در این باره متوجه شدید؟
بله، بالاخره چند میلیارد دلار جابجا شد و برخی گشایشها صورت گرفت، فشارهای بینالمللی یک مقدار کاهش پیدا کرد و کارهایی از این قبیل.
پس گیر کار کجاست که فردی مانند آقای سیف (رئیس کل بانک مرکزی) در یک اجلاس جهانی میگوید دستاوردهای برجام «تقریباً هیچ» بوده است؟
ماجرا این است که قرار بوده مثلاً وقتی نفت میفروشیم، پول نفت را به ما بدهند، اما نمیدهند! یعنی هنوز در نقل و انتقال پول نفت مشکل داریم، با کره، هند و کشورهایی از این قبیل مشکل داریم و پول ما را نمیدهند.
من تعبیر محترمانهای راجع به طرح مقابله با اقدامات خصمانه آمریکا داشتم که گفتم فشار این طرح در حد شانه کردن سرِ ترامپ استپس برجام دستاوردهایی داشته، اما مسئله این است که هر چقدر جلوتر میرویم، سهم ما در این معامله کمتر میشود و داریم به سمتی میرویم که اگر این مصوبه مجلس نمایندگان آمریکا تبدیل به قانون و اجرا شود، نه تنها ۵۰ درصدی نخواهیم داشت، بلکه یک ۵۰ درصد هم بدهکار میشویم! یعنی حالت باخت ـ برد پیش میآید.
آنها الان ما را در موضعی قرار دادهاند که سهم خودشان را از این قرارداد انجام نمیدهند و ضمناً حرکتی را شکل دادهاند که ما جرأت اعتراض نداشته باشیم؛ اینکه سهم خودشان را ایفا نمیکنند، یعنی برجام نقض شده است، اما ظاهراً خودمان اصرار داریم که بگوییم برجام نقض نشده است و اگر بگوییم برجام نقض شده است و دیگر قبول نداریم، طرف مقابل فوراً میگوید که ایران از برجام خارج شد!
اعتراض به نقض برجام هم باعث برگشتن تمام قطعنامههای تحریمی میشود، حالا در چنین شرایطی باید تیزهوشانه تصمیم گرفته شود؛ در همین فضا داریم در مجلس یک طرح دوفوریتی را بررسی میکنیم، اما هر عاقلی میداند جایی باید دست بگذاریم که آمریکا جیغ بزند. ما یکجا بیشتر نداریم که جیغ آمریکاییها را دربیاوریم و آن هم موضوع هستهای است، پس هر چه فکر داریم، باید برای موضوع هستهای فکر کنیم.
ما که نمیتوانیم آمریکا را تحریم اقتصادی کنیم، اما میتوانیم برای برنامه هستهای خودمان فکری کنیم.
یعنی منظورتان این است که برخی از فعالیتهای داوطلبانه برای محدودیت فعالیتهای هستهای را متوقف کنیم!؟
قانون به اندازه کافی وجود دارد و اصلاً نیازی به مصوبه جدید مجلس نیست. اگر هم قرار باشد مصوبه جدیدی گذرانده شود، باید پشتوانهای برای اقدام انقلابی دولت باشد.
با این توضیح، آیا طرح فعلی مجلس میتواند چنین ویژگی داشته باشد؟
من تعبیر محترمانهای راجع به این طرح داشتم که گفتم فشار این طرح در حد شانه کردن سرِ ترامپ است؛ البته این را بعد از اصلاح طرح اولیه گفتم، چون طرح اولیه را که در مرکز پژوهشها آماده شده بود، هیچکدام از ما ندیده بودیم و تا روزی هم که قرار بود در صحن مجلس مطرح شود، هیچکدام از نمایندگان ندیده بودند. بارها درباره طرح مصاحبه شده بود، اما هیچکدام از ما نمایندگان این طرح را نداشتیم که آن را بخوانیم.
بعد از کلی تلاش و از طریق یکی از دوستان فراکسیون امید توانستیم این طرح را به دست بیاوریم و بخوانیم؛ بعد از اینکه خواندیم و دو سه جلسه با آقایان عارف و لاریجانی و برخی دوستان داشتیم، اصلاحاتی در این طرح انجام شد که به نظر من کافی نیست. کمیسیون امنیت ملی هم کلیات این طرح را تصویب کرده است که حرفی در آن نیست، اما در بررسی جزئیات طرح باید متناسب با حیثیت نظام حرکت شود.
یعنی شما به عنوان فراکسیون نمایندگان ولایی معتقدید که این طرح همچنان نیاز به اصلاح دارد؟
بله، شک نداریم! ما کلیات این طرح را قبول داریم، اما اگر جزئیات آن اصلاح نشود، فراکسیون نمایندگان ولایی آن را نمیپذیرد و این طرح را متناسب با حرکات سخیفی که مجلس نمایندگان آمریکا انجام میدهد، نمیداند. یعنی طرحی به این شکل ضعیف است و تأثیری نخواهد داشت.