کد خبر 76250
تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۳۹۰ - ۰۸:۵۱

رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در مراسم رونمایی از کتاب «مهمان صخره‌ها» گفت: اواخر جنگ، صنایع هوایی ما آسیب زیادی دیده بود و مانند اوایل جنگ نبود. در آن دوران یک هواپیمای جنگنده ایرانی، به مصاف یک اسکادران عراقی می‌رفت.

به گزارش مشرق به نقل از مهر، مراسم رونمایی از کتاب «مهمان صخره‌ها» شامل خاطرات سرهنگ خلبان محمد غلامحسینی، عصر یکشنبه 8 آبان با حضور حجت‌الاسلام سیدمهدی خاموشی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری، محمد حمزه‌زاده، مدیر انتشارات سوره مهر، مرتضی سرهنگی مسئول بخش ادبیات پایداری حوزه هنری، سرهنگ محمد غلامحسینی، راحله صبوری، تدوین‌کننده کتاب و جمعی از خلبانان زمان جنگ تحمیلی در حوزه هنری برگزار شد.

خاموشی در ابتدای این برنامه گفت: زمانی در کوچه‌ پس کوچه‌های تهران فکر می‌کردم آیا می‌شود صدای اذان ظهر را از ماذنه‌ها بشنوم. به همین دلیل یک بلندگو در خرپشته خانه پدری تعبیه کردم که از آن اذان پخش می‌شد، اما بعد از مدتی دیدم دیگر صدای اذان از آن نمی‌آید. وقتی علت را جستجو کردم متوجه شدم، ماموران شاه بلندگویم را با گلوله هدف قرار داده‌اند. انقلاب اسلامی با شعار احیاگری تفکر و با بلندای پیام قرآن و «واستقم کما امرت» پیروز شد.

وی افزود: مستکبرین بعد از پیروزی انقلاب قصد کردند به قول خودشان آن را جمع کنند. وقتی نیت جمع کردن انقلاب بود، چه عاملی بهتر از ارتش دست‌پرورده خودشان؟ روزی از روزهای پیش از انقلاب، یک پستچی بسته‌ای را در خیابان به من داد. آن بسته شامل اعلامیه‌های مرحوم طالقانی بود که در آن گفته بود رژیم می‌خواهد کشتار به راه بیندازد؛ پس از خانه‌ها خارج نشوید. من این بسته را در انتهای یک گاراژ مخفی کردم. مدتی بعد همان پستچی مرا دید و گفت بسته را به من پس بده. وقتی علت را پرسیدم، گفت: می‌خواهم به جایش این بسته را به مردم بدهم. و آن بسته، اعلامیه‌های امام خمینی (ره) بود که در آن گفته بود رژیم می‌خواهد کشتار کند، به خیابان‌ها بیایید. بالاخره آن حرف هم تشخیص مرحوم طالقانی بود.

رئیس سازمان تبلیغات ادامه داد: روزی که همافران در مدرسه علوی با امام (ره) بیعت کردند، با صحنه‌های عجیبی روبرو شدیم، اما عجیب‌تر این بود که هنگام ورود امام خمینی (ره) به میهن، حدس زدیم که شاید افسران نیروی هوایی بخواهند به ایشان گزندی وارد کنند، اما او را مانند پروانه در بر گرفتند و از رهبر انقلاب محافظت کردند. همین سبب شد که کمر تفکر استکبار که می‌تواند با ارتش به انقلاب ضربه بزند، بشکند.

خاموشی گفت: در ایام جنگ، همه آن‌هایی که جبهه بودند، دیدند که نتیجه کارها، حاصل تلاش همه بود. کسانی که بگویند پیروزی در یک مقطع جنگ کار ما بود، به این مفهوم خدشه وارد کرده‌اند. اواخر جنگ صنایع هوایی ما آسیب زیادی دیده بود و مانند اوایل جنگ نبود. در آن دوران یک هواپیمای جنگنده ایرانی، به مصاف یک اسکادران عراقی می‌ایستاد. روزی را به خاطر دارم که مشغول خوردن صبحانه بودم و 36 هواپیمای عراقی را در آسمان دیدم. وقتی یک هواپیمای خودی در آسمان پیدا شد، همه آن هواپیماها متفرق شدند.

وی با اشاره به کتاب «مهمان صخره‌ها» گفت: من موفق شدم این کتاب را تا نیمه بخوانم و به راوی آن تبریک می‌گویم. این کتاب، روایت شیرینی دارد. آقای سرهنگی و دوستانشان در حوزه هنری کار خوبی را برای انتشار خاطرات خلبانان آغاز کرده‌اند. به نظرم نقل صحنه‌هایی مانند سقوط یک هواپیما، در میان تصاویر و خاطرات جنگ تحمیلی، خالی بود.