سرویس سیاست مشرق - آیا اصلاحطلبان برای شکست میجنگند؟؛ این سئوالی است که این روزها از لابهلای تحرکات سخت و پرفشار جماعت اصلاحطلب علیه کابینه پیشنهادی روحانی به ذهن متبادر میشود. نیروها و رسانههای زنجیرهای این جریان به طور هماهنگ و با شدت تمام در حال تخریب کابینه پیشنهادی روحانی هستند تا جایی که آنرا «کابینه افولی» میخوانند.
نمایندگان اصلاحطلب نیز همپای پروپاگاندای رسانهای این جریان حرکت کرده و بیان میکنند در جلساتی که برای بررسی وزراء انجام شده یک الی دو وزیر پیشنهادی نمره قبولی نگرفتند و احتمالا فراکسیون امید به آنان رای نخواهد داد. این طور که رسانهها و فعالان این جریان در حال دمیدن در بادکنک تخریب کابینه روحانی هستند و آنرا بزرگ میکنند مشخص است که به فکر ترکیدن آن و آنچه قرار است گریبانگیر این جریان بعد از شکست سیاسی دیگری که نصیب آنان میشود، نیستند.
روزنامه آفتاب یزد در این باره نوشت:
«فشار و محدودیت باشد یا تدبیر و نظر شخصی حسن روحانی، واضح و آشکار است که کابینه پیشنهادی او به مجلس شورای اسلامیلااقل در تمام امور تطابق زیادی با وعدههای او به مردم و خواست مردم از او ندارد. روحانی رادیکال و پیشروی اوایل سال، در میانه سال محافظه کارتر به نظر میرسد و این روند اگر بخواهد طی شود شاید اواخر سال ناراحتیهای بیشتری برای مردم و رایشان در گیرد.»
واقعیت این است که در مجلس شورای اسلامی به مانند مجالس دیگر فراکسیون اکثریت و اقلیتی وجود ندارد و سه فراکسیون در مجلس وجود دارد که برتری در مجلس را ائتلاف فراکسیونی رقم میزند و اینگونه نظر اکثریت نسبی بر اقلیت میچربد. از سوی دیگر آرای فراکسیونی جابهجایی خاصی دارد و فراکسیونها قالب سخت و محکمی ندارد و آرا به طور ژلهای ممکن است تقسیم شود.
در همین رابطه، حشمتالله فلاحتپیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس میگوید:
«معتقدم حتی فراکسیونهای سیاسی در مجلس هم یک ماهیت ژلهای دارند چون فراکسیونها موضوعی شکل نمی گیرند بلکه براساس نوع تقسیم مناصب و جایگاه های سیاسی درون پارلمان تشکیل می شوند، به همین دلیل ماهیتا خیلی ژلهای هستند.»[۱]
از این روست که ماجرا برای رای دهی و تصمیمگیریهای خاص در مجلس کمی پیچیده تر میشود. رای دهی فردی و تصمیمگیری شخصی که حق مسلم هر نماینده است را نیز نباید دستکم گرفت. لابیگری هم جزو لاینفک تصمیمات مجلس است که میتواند در فراکسیونهای غیرسیاسی و حتی فراکسیونهای پنهان دیگر نظیر فراکسیونهای موقتی که برای یک تصمیم تشکیل میشوند، اهداف مشترک چند نماینده درباره یک موضوع خاص، فراکسیونهای قومی مانند آذریزبانان و ... تصمیمسازی صورت گیرد.
در مجلس دهم از زمان تشکیل آن یک رقابت آشکار شکل گرفته که به رقابت سنتی این مجلس تبدیل شده است. سنگ بنای این رقابت نیز در انتخابات هئیت رئیسه مجلس شکل گرفت که محمدرضا عارف، رئیسفراکسیون امید یک طرف آن و علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی طرف دیگر آن قرار دارد. در این عرصه آنچه از ظواهر و تقسیم جایگاههای مهم مجلس پیداست عارفیها در این زمینه بیشتر متحمل شکست شدهاند. در فراکسیونها نیز عارفیها در مقابل فراکسیون اصولگرایان کاری از پیش نبردند و اینک فردی مانند عارف به عنوان نماینده معمولی در خانه ملت در حال رفت و آمد است و حتی نتوانست ریاست مرکز پژوهشهای مجلس را از آن خود کند.
در همین راستا، صادق زیباکلام، فعال اصلاحطلب با انتقاد از اینکه رقابت لاریجانی و عارف در انتخابات ریاست مجلس درست نبوده است بیان میکند که رای عارف همان ۱۰۳ نفر بوده و بیشتر از این وی در مجلس جایگاهی ندارد و این رقابت محتوم به شکست بوده است.
قدرمسلم در این حیطه نیز با توجه به اینکه دو فراکسیون دیگر مجلس به علی لاریجانی نزدیکتر هستند آرای آنان بیشتر به این سمت گرایشخواهد یافت که بدون شک چندان همراه و هم نظرعارف نیستند. این درحالی است که اصلاحطلبان با بزرگنمایی سیاسی چنان دست به تخریب کابینه روحانی زدهاند که گویی آنان در رده سنگین وزنها کشتی میگیرند و تصمیمگیریهای این فراکسیون اتفاقات مهم بهارستان را رقم میزند.
فراکسیون امید نه تنها نسبت به جذب نمایندگان دیگر لااقل مستقلها با مشکل مواجه است بلکه یک مشکل اساسی دیگری نیز در دارد که در انتخابات ریاست مجلس دهم به خوبی خودش را نشان داد. این پدیده که به اپیدمی «الهه راستگوها» در جریان اصلاحات معروف است نشان میدهد که در رایگیریها اغلب برخی از افراد این جریان برخلاف منافع جناحی عمل میکنند که در مجلس دهم نیز این موضوع بسیار مشهود و متداول بوده است.
در همین رابطه، محمدرضا عارف در اینستاگرام خود درباره تصمیمات فراکسیون امید در خصوص کابینه میگوید: «اعضای فراکسیون امید در خصوص رای اعتماد به وزرا به صورت فراکسیونی عمل میکنند.»
وی ادامه میدهد: «در خصوص دو وزیری که براساس ارزیابی ها نمره قبولی نگرفته بودند، ارزیابی که ما داشتیم مربوط به عملکرد چهارسال گذشته این افراد بود و طبیعتاً در برنامه ها و منش و روش ها تغییراتی انجام میگیرد و صرفا بر اساس ارزیابی گذشته نمی توان نظر داد.»
نگرانی از آب رفتن فراکسیون امید در بزنگاههای سیاسی در مطلب روزنامه اعتماد که با نظر شورای سردبیری این روزنامه با عنوان « فراکسیونی یا فردی؟» نوشته شده، کاملا مشهود است.
این روزنامه اصلاحطلب با تاکید بر رای دهی فراکسیونی نمایندگان امید مینویسد:
« شاید گفته شود مسوولیت نمایندگی فردی است و هر نماینده خودش باید به نتیجه برسد تا رای دهد. ولی فراموش نشود که اگر نمایندگان در قالبهای فراکسیونی متحد نباشند، قادر نخواهند بود که اهداف خود را پیش ببرند. بنابراین تعلقات فراکسیونی نافی مسوولیت فردی نیست. ضمن اینکه نمایندگان به تنهایی قادر نخواهند بود که درباره تمام وزرای پیشنهادی تصمیمی کارشناسانه بگیرند، بلکه باید به جمعبندی سایر دوستان و همفکران خود که اطلاع بیشتری در مورد وزیری دیگر دارند، اعتماد کنند.»
اصلاحطلبان با این پروپاگاندا و جار و جنجالهای رسانهای که راه انداختهاند، بیشتر در حال بالا بردن هزینه شکست خود هستند. البته ممکن است برخی وزرا نتوانند در جلب نظر نمایندگان به خوبی عمل کنند اما آنچه مسلم است این جریان سیاسی در مجلس نه توان جریانسازی علیه نمایندهای را دارد و نه اینکه میتواند اتفاقات خاص مجلس را رقم بزند.
[۱] http://www.khabaronline.ir/detail/۶۱۶۹۸۹/Politics/parliament