در حالی که کشتار مسلمانان میانمار با حمایت‌های پیدا و پنهان برخی دست‌های پشت پرده ادامه دارد، برخی به دنبال آن هستند تا نقش غرب و رژیم صهیونیستی در حمایت از دولت میانمار را کتمان کنند.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

روزنامه اصلاح طلب: همان قدر که از نسل کشی هولوکاست غم زده می شویم،از نسل کشی مسلمانان میانمار هم ناراحتیم!

روزنامه بهار در یادداشتی با عنوان «روهینگا،شاخص سنجش روشنفکری» نوشت:«به گمان راقم این سطور، همان قدر که با شنیدن، خواندن و دیدن تصاویر و کتاب‌های نسل کشی هولوکاست چهره انسان افسرده و غم‌زده می‌شود و بانیان آن جنایت بشری را لعن و نفرین می‌کنیم و نسبت به هر کنش نژادپرستی واکنش‌ لازم را بروز می‌دهیم، لازم و بلکه بسیار مهم است در مقابل جنایت اتفاق افتاده در راخین و مسلمانان میانمار سکوت نکنیم، بی‌تردید از این به بعد می‌توان محکومیت نسل کشی در راخین را به عنوان یکی از شاخص‌های روشنفکری پذیرفت و سکوت در برابر چنین جنایتی را به حساب ناراستی در روشنفکری عنوان کرد!».

به جرأت میتوان اصلاح طلبان را غایبان بزرگ کلاس تاریخ نامید. ربط دادن نسل کشی مسلمانان در میانمار با موضوع هولوکاست مصداق روشن این موضوع است. این ربط دادن بی معنی در حالی است که هیچ سند تاریخی محکمی در خصوص پرونده هولوکاست وجود ندارد.در حال حاضر تنها یک شاهد برای هولوکاست وجود دارد که او هم عضو دستگاه اطلاعاتی انگلیس بود، در حالی که اگر 6 میلیون نفر در قضیه هولوکاست کشته شدند، باید هزاران نفر شاهد این قضیه باشند.در حال حاضر راه تحقیق و اظهارنظر در مورد اصل هولوکاست و کیفیت آن با قوانین سختگیرانه بسته شده است.

در حالی که کشتار مسلمانان میانمار همچنان با حمایت‌های پیدا و پنهان برخی دست‌های پشت پرده ادامه دارد، برخی از جریان‌های سیاسی به دنبال آن هستند تا نقش غرب و رژیم صهیونیستی در حمایت از دولت میانمار را کتمان کنند. این در حالی است که رسانه‌های صهیونیستی هم به نقش رژیم صهیونیستی در این جنایات اعتراف کرده و مقامات آمریکایی نیز علناً می‌گویند، مشکلی با این جنایات ندارند و حاضر به محکومیت زبانی آنهم نیستند.

علیرغم وعده های انتخاباتی،تاکنون هیچ زنی با حکم نجفی مسئولیت نگرفته!

روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «زنان،غایب بهشت؛ شهردار تهران برای 9 مرد دیگر حکم صادر کرد»نوشت:« 20 روز از شهردارشدن محمدعلی نجفی در تهران می‌گذرد و او در این مدت برای پنج معاون، یک مدیرکل، شش شهردار منطقه و همچنین مدیرعامل و سردبیر مؤسسه مطبوعاتی همشهری حکم صادر کرد. وجه اشتراک همه ١٣نفری که در این مدت از شهردار جدید تهران حکم مسئولیت گرفته‌اند، مردبودن آنهاست و هیچ زنی تا این لحظه به حکم شهردار مسئولیتی در شهر نگرفته است».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«صدور این احکام در حالی است که هم در وعده‌های انتخاباتی و هم در روزهای پس از انتخابات، منتخبان شورای شهر تهران همیشه از لزوم برگزیدن تعدادی از مدیران زن برای مدیریت شهری سخن گفته‌اند. بااین‌حال، آنچه تا این لحظه رخ داده است، برخلاف وعده‌های پیشین بود».

شرق افزود:«در تهران اگرچه لیست امید ٢١ کرسی شورای شهر را با عنوان اصلاح‌طلبی به دست گرفته‌اند؛ اما هنوز از انتصاب حتی یک زن به‌عنوان مدیر شهری خبری نشده استبه‌جز این، آن‌طور که اعضای شورای شهر تهران در روزهای گذشته مطرح کرده‌اند، حتی نسبت به سن‌وسال تعدادی از معاونان منصوب‌شده از سوی محمدعلی نجفی هم معترض هستند».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه تاکید کرد:«ماجرای انتخاب‌نکردن مدیر و شهردار زن برای شهری مانند تهران در شرایطی رخ می‌دهد که کمتر از یک سال پیش محمدباقر قالیباف با صدور حکمی نرگس معدنی‌پور را به‌عنوان شهردار منطقه ١٣ تهران برگزید. او اولین زنی بود که قالیباف حکم شهرداری منطقه را برایش صادر کرد».

پس از معرفی وزرای کابینه دوازدهم، اصلاح طلبان با جنجال رسانه ای در جایگاه شاکی قرار گرفته و دولت را به دلیل عدم بکارگیری زنان در پست های مدیریتی مورد مواخذه قرار دادند. حال با وجد اینکه اصلاح طلبان تمام کرسی های شورای شهر تهران را در دست داشتند و یک شهردار اصلاح طلب مدیریت تهران را در دست گرفت، باز هم خبری از حضور زنان در پست های مدیریتی نبود.

الهه کولایی که نامش در میان هفت گزینه نهایی شهرداری تهران- به عنوان تنها نامزد زن- دیده می‌شد، در اظهارات جداگانه تاکید کرد که نقشی ویترینی و نمایشی در روند انتخاب شهردار در شورای شهر ایفا کرده است.

متاسفانه بررسی کارنامه اصلاح طلبان نشان می‌دهد که عوام فریبی و استفاده ابزاری از مفاهیم به جزو لاینفک رفتار این جریان تبدیل شده است.

برای ما مهم‌تر از شخص روحانی، خط اعتدالی است/ او در 1400 دیگر رئیس‌جمهور نیست

«محمد عطریانفر» از فعالین اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه اعتماد در پاسخ به این سوال که «فکر نمی‌کنید با تمام اقداماتی که دولت در پی انجام آن است، رای ١٦ میلیونی ابراهیم رییسی برای روحانی، دولتمردان و حامیان دولت از جمله اصلاح‌طلبان دردسرساز خواهد شد؟» گفت:«در سال ١٤٠٠ که دیگر روحانی رییس‌جمهور ما نخواهد بود و آنچه برای ما مهم‌تر از شخص روحانی است، خط اعتدالی است که از دوره ریاست‌جمهوری آقای هاشمی‌رفسنجانی آغاز شده و در دولت اصلاحات و به خصوص در دوره دوم کشورداری سیدمحمد خاتمی ادامه یافت و امروز هم در دولت روحانی نشانه‌های خود را برجای گذاشته است».

اصلاح طلبان که مصداق اتّم قبیله گرایی در ایران هستند، برای ۱۴۰۰ مجبور هستند که از روحانی عبور کرده تا بتوانند کاندیدای مورد قبول خود که کاملاً اصلاح طلب باشد را معرفی نمایند؛ بنابراین چنین وانمود می‌کنند که در ناکامی‌های دولت روحانی بی تقصیرند و از طرفی دیگر با سهم خواهی و فشار همه جانبه سعی در درو کردن هر چه بیشتر پست‌های دولتی داشته تا بتوانند زمینه حضور سیاسی‌شان را بیشتر کنند.

نگاه منفعت طلبانه جریان اصلاح طلب به دولت دوازدهم، واقعیتی انکار ناپذیر است، همچنان که «ابراهیم اصغرزاده»-اسفند ۹۲ - صراحتاً اعلام کرد: «دولت روحانی، رحم اجاره‌ای ماست» و پس از او «عبدالله ناصری» از اعضای حزب منحله مشارکت گفت: «اگر رحم اجاره‌ای دولت، جنین را خوب محافظت کند، حتماً اصلاح‌طلبان آن را دوباره اجاره خواهند کرد».

این برخورد، ادامه راهی است که اصلاح طلبان در دولت یازدهم دنبال کردند و نتیجه آن، ناکارآمدی اقتصادی، بر زمین ماندن بسیاری از وعده‌ها، تحمیل تحریم‌های بیشتر به جای لغو تحریم‌ها و حاشیه‌سازی‌های مصنوعی بود که اتلاف نیروی دولت و هزینه شدن امکانات و ظرفیت‌ها در جاده‌های فرعی را به دنبال داشت.

مشاور ارشد اقتصادی رئیس‌جمهور جز مقاله‌نویسی و ترسیم نمودار کاری برای اقتصاد کشور انجام نداد!

روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «آقای جهانگیری!هشدار جاده ها با نامه نگاری حل نمی شود» نوشت:« متاسفانه بدعت بدی که در بین وزرا و دست‌اندرکاران مسائل اجرایی وجود دارد، کلی‌گویی است و به همین خاطر اصولا توده مردم مطالبی را که مسئولان عنوان می‌کنند، کمتر باور دارند. این مساله تا به آنجا کشیده شده که مقام معظم رهبری هم به آن ورود و عنوان فرموده‌اند که چرا این رشد اقتصادی و توسعه‌ای که مقامات دولتی عنوان می‌کنند، در زندگی روزمره مردم قابل مشاهده نیست؟ در رابطه با کشتار مردم در جاده‌های ایران که بر پایه استانداردهای جهانی از نظر تعداد جمعیت در کشور و مساحت آن در رتبه نخست جهان قرار دارد، همه انتظار داشتند که پس از نخبه‌کشی که عملا در فاجعه جان‌باختن تعدادی از نخبگان دختر کشور روی داد، دولت فکری برای این مساله بکند. آقای جهانگیری به‌عنوان معاون اول رئیس‌جمهور به‌جای پرداختن به اصل مساله در نامه‌ای خطاب به وزارت راه و شهرسازی و سایر وزرای مربوطه عنوان کردند که فکری برای این مساله بکنند. اما مردم انتظار این را نداشتند که از طرف معاون اول رئیس‌جمهور کشور که مدعی است فارغ‌التحصیل معتبرترین مرکز علمی کشور است، تا این اندازه کلی‌گویی صورت بگیرد. مساله مرگ‌ومیر و تعداد بالای آنها در جاده‌های ایران با نامه‌نگاری و این‌گونه مسائل حل نمی‌شود و خود آقای جهانگیری هم می‌دانند که ارسال چنین نامه‌ای فقط مصرف داخلی دارد و توسط نهادهای ذیربط به دلیل اینکه مبانی اجرایی‌شان مشخص نشده، بایگانی خواهد شد».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«وزارت راه و شهرسازی بدون داشتن منطق علمی کافی به‌دنبال اخذ فاینانس از کشورهای خارجی برای دریافت وام برای ساخت راه‌آهن و آزادراه است. درحالی که اگر همین میزان خسارت‌های ناشی از نبود شبکه‌های آزادراهی و ریلی که حدود 5درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را تشکیل می‌دهد، یعنی چیزی حدود 20میلیارد دلار صرف پرداخت یارانه به شرکت‌های ساختمانی داخلی شود که در حال حاضر به‌علت نبود بودجه‌های عمرانی کافی یا تعدیل شده یا با ظرفیت‌های زیر 30 درصد کار می‌کنند و ده‌ها و بلکه صدها هزار نفر را به خیل بیکاران کشور اضافه کرده‌اند، چنین کارهایی در ایران شدنی است و تلاش وزارت راه و شهرسازی برای مقروض‌کردن کشور برای ساخت شبکه‌های آزادراهی و ریلی از هیچ‌گونه منطق ریلی برخوردار نیست».

آرمان در ادامه نوشت:«شبکه‌های گسترده آزادراهی در کشورهای صنعتی از طریق انتشار اوراق قرضه و بهادار انجام گرفته و علاوه بر اینها راهکارهای عملی زیادی برای رفع مشکلات اقتصادی کشور وجود دارد که چنانچه حلقه تنگ فعلی باز شود، مشکلات اقتصادی هم حل می‌شوند. متاسفانه این مساله عمومیت پیدا کرده که حتی مشاور ارشد اقتصادی رئیس‌جمهور در دولت یازدهم جز مقاله‌نویسی و سخنرانی و ترسیم نمودار کاری برای اقتصاد کشور انجام نداد».

آمار حدود 20 هزار کشته در سال در حوادث جاده‌ای، نشان می‌دهد آخوندی وزیر راه و شهرسازی که در بین امورات وزارتخانه خود، طرح مسکن مهر را مزخرف می‌داند و طرح‌های مسکنی جایگزینش هم یکی پس از دیگری شکست می‌خورند، حداقل به جای پرداختن به موضوع خرید گرانقیمت هواپیما از غربی‌ها که هم احتمال کارشکنی دوباره وجود دارد و هم هزینه‌های هنگفتی را به کشور تحمیل می‌کند و در نهایت مورد استفاده گروهی خاص قرار خواهد گرفت، بهتر است بر توسعه زیرساخت‌های ریلی و جاده‌ای کشور تمرکز کند.

گفتنی است به اعتقاد کارشناسان، تقویت زیرساخت‌های صنعت هوایی کشور و نوسازی ناوگان این حوزه کار درستی است اما آنچه این اقدام وزارت راه را زیر سوال می‌برد، سرازیر کردن هزینه بسیار زیاد به جایی است که مخاطبان محدود و خاصی دارد. چرا که عموم مردم کشور از حمل و نقل جاده‌ای و ریلی برای جابجایی و حمل کالا استفاده می‌کنند و با توجه به حجم بالای ترددها و در عین حال کمبود اساسی زیرساخت و آمار بالای سوانح در این بخش‌ها، ضرورت ایجاب می‌کرد وزارت راه ابتدا به این بخش‌ها توجه می‌کرد.

آمانو در کنار ایران یا در خدمت آمریکا؟!

روزنامه قانون در مطلبی با عنوان «آمانو کنار ایران مقابل آمریکا!» نوشت:«در روزهایی که آمریکا و نیکی هیلی بسیار امیدوار بودند که روی گزارش یوکیو آمانو، دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تاثیر بگذارند، همه چیز به نفع ایران تمام شد. دیپلمات ژاپنی آژانس با ارائه گزارشی مثبت درباره عملکرد ایران در مسیر برجام، در واقع کنار ایران و روبه‌روی آمریکای تحت رهبری ترامپ ایستاد!».

برخلاف ادعای این روزنامه اصلاح طلب، بنابر مستندات متعدد، آمانو دربست در خدمت آمریکا است.

مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی در جدیدترین اظهارات خود تاکید کرد که «براساس پروتکل الحاقی تفاوتی میان سایت های نظامی و غیرنظامی نیست». این اظهارات آمانو که در هفته های گذشته نیز تکرار شده بود،زنگ خطر را این بار نه فقط برای حامیان برجام که برای کل کشور به صدا درآورده است.

هیچ سرزمینی-تاکید می‌شود-هیچ سرزمینی که بتوان نام «کشور» را روی آن گذاشت، حاضر نمی‌شود به دشمنش! اجازه بازدید از مراکز نظامی و حساسش را بدهد. اینکه در متن برجام چه بندهایی گنجانده شده که مدیرکل آژانس (نه آمریکا یا سایر اعضای 1+5) تصریح می‌کند، هرگاه احساس نیاز کنند، می‌توانند از هر سایت نظامی و غیر نظامی کشورمان بازدید کنند؟ سؤالی است که دولت محترم باید پاسخگوی آن باشد. جالب اینکه، منتقدان در بحبوحه مذاکرات هسته‌ای و پس از آن این خطر را بارها و بارها به دولت محترم گوشزد کرده بودند.

گفتنی است آژانس بین المللی انرژی اتمی ارتباطی تنگاتنگ با سازمان‌های اطلاعاتی غرب داشته و با توجه به مستندات متعدد و اذعان مقامات غربی،آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در نقش چشم کشورهای غربی عمل می کند.

علاوه بر این برخلاف معاهده NPT ایران با برجام در جهان برای اولین بار به یک "استثنا" تبدیل شده و علیرغم فعالیت های صلح آمیز هسته ای، حق غنی سازی بالاتر از 3.5% را ندارد و برای غنی سازی باید جزییات آن از جمله مکان، زمان و ... را به سمع و نظر امریکا برساند و با موافقت او این کار را انجام دهد.

حال با این وجود، آمانو در کنار ایران است یا در خدمت آمریکا؟!

هدف آمریکا، تعمیم اقدامات نقد در برابر وعده های نسیه به دیگر مؤلفه‌های قدرت ایران

سایت ضد انقلاب رادیو زمانه در گزارشی با عنوان «طرح تازه آمریکا برای مقابله با نفوذ ایران در خاورمیانه با حفظ برجام» نوشت:«خبرگزاری رویترز در یک گزارش اختصاصی به نقل از 6 مقام کنونی و پیشین کاخ سفید که نام آنها افشا نشده از طرح تازه ای برای مقابله آمریکا به گسترش نفوذ ایران در خاورمیانه با قید حفظ برجام خبر داده است.براساس این طرح که پیش نویس آن به رئیس جمهور آمریکا ارائه شده، آمریکا رویکرد خصمانه تری با تحرکات سپاه پاسداران در خلیج فارس، سپاه قدس و شاخه های متعدد آن در عراق و سوریه و همینطور با حزب الله لبنان و شبه نطامیان طرفدار ایران در عراق و سوریه در پیش می گیرد».

رادیو زمانه در ادامه نوشت:«مقامات آمریکایی 17 ژوئیه اعلام کرده بودند که به نظر آنها توسعه برنامه موشک های بالستیک ایران، حمایت ایران از تروریسم،دشمنی با اسرائیل و متحدان آمریکا در منطقه خلیج فارس از عوامل تضعیف برجام توسط ایران است.دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به تاکید گفته بود که به گمان او ایران به روح توافق هسته ای پایبند نیست».

متاسفانه متن برجام و ضمائم آن آن‌قدر خلل و فرج ریز و درشت دارد که آمریکایی‌ها هر روز طمع کنند از یکی از این سوراخ‌ها چنگ و دندانی نشان دهند. مقامات غربی به دنبال آن هستند تا به خیال خام خود، محدودیت‌ها و بازرسی‌های بی‌سابقه برجام دائمی شده و مسائلی مانند نابودی یا مهار توان موشکی ایران، محور مقاومت در منطقه و دیگر مولفه های قدرت ایران نیز به آن اضافه شود.

نتیجه ایده‌آل برای آمریکا، لغو برجام نیست. چون رویکرد «وعده نسیه در برابر اقدام نقد» هیچگاه برای وعده دهنده ضرری ندارد چون چیزی را از دست نداده است. در حال حاضر نتیجه ایده آل برای آمریکا یک توافق ثانوی با حمایت متحدان اروپایی‌ای است که برجام را امضا کرده‌اند. کارشناسان پیش از این تاکید کرده بودند که برجام از نظر آمریکایی‌ها با اجرای تعهدات ایران تمام شده و تعهدات آمریکا روی کاغذ باقی خواهد ماند و اگر دولت ایران انتظار وعده نسیه جدیدی! از سوی آمریکا دارد باید امتیاز نقد جدیدی! بدهد. مقامات آمریکا در پی آن هستند تا با فشار بر دولت ایران برای تن دادن به برجام‌های دو و سه در قضایای موشکی و حقوق بشری، خسارت محض برجام را به دیگر مؤلفه‌های قدرت ایران تعمیم بدهند.

قرار بود برجام تمامی تحریم ها را در روز اجرا-دی ماه 94- لغو کند اما همان‌طور که منتقدان نیز با دلایل متقن تاکید داشتند، برجام صرفا ابزاری در دست آمریکا برای افزایش فشار بر ایران است. در حال حاضر توانمندی‌های هسته‌ای ایران با برجام، به شدت تضعیف شد. علاوه بر این اگر ملاک را جیب مردم در نظر بگیریم، این مذاکرات آورده اقتصادی هم نداشت.