به گزارش مشرق، باتوجه به اینکه سال تحصیلی جدید در آستانه آغاز بوده و تمامی دانشآموزان شور و اشتیاق خاصی به آغاز ماه مهر و بازگشایی مدارس نشان میدهند اما در این میان هستند دانشآموزانی که به دلیل برخی مشکلات و محدودیتهای مطرح از تحصیل بازمانده و یا در بهترین حالت خود با متحمل شدن بسیاری از شرایط سخت و البته ویژه مجبور به طی کردن مسافتهای طولانی برای رفتن به مدرسه و نشستن در سر کلاس درس آموزگار خود هستند.
به بهانه آغاز سال تحصیلی 96-97 سعی کردیم به سراغ روستاهای دورافتاده استان اردبیل و به ویژه روستاهایی برویم که در آنها یا مدرسهای برای تحصیل دانشآموزان وجود ندارد و یا سیستم تک دانشآموزی در این روستاها رایج است.
روستاهای نولی بلاغی و اکبرکندی از نمونه روستاهای محروم و دورافتاده استان اردبیل و از توابع شهرستان مشگینشهر است که در این روستاها به دلیل نبود مدارس، یا دانشآموزان در اتاقکهای سیار مشغول به تحصیل بوده یا برای یادگیری و آموزش مجبور هستند روزانه کیلومترها مسافت را برای رفتن به روستاهای همسایه طی کنند.
افزایش 3000 نفری ثبتنام دانشآموزان در مقطع ابتدایی
مدیرکل آموزش و پرورش استان اردبیل گفت: تعداد دانشآموزان دوران ابتدایی در سطح استان اردبیل نسبت به سالتحصیلی 95-96 3 هزار نفر افزایش را نشان میدهد.
ناصری با اشاره به تحویل کتاب درسی در مقاطع مختلف در سطح استان اردبیل گفت: در دوره پیش دانشگاهی با تحویل 100 درصدی کتب درسی را داشتیم که بنا به دستورات متعاقب آموزش و پرورش در بین دانشآموزان توزیع میشود اما در مقطع ابتدایی نیز 95 درصد کتاب درسی در سطح استان توزیع شده است.
وی تصریح کرد: در بحث استخدام نیروهای جدید در حوزه تدریس و تکمیل کادر آموزشی سازمان ما سال گذشته در استان 84 نفر را به شکل پیمانی پذیرش کردیم که این تعداد از دبیران از امسال فعالیت خود را به صورت رسمی در مدارس سطح استان آغاز خواهند کرد.
مدیرکل آموزش و پرورش استان اردبیل مجموع ثبتنامیها در مدارس و در مقاطع مختلف در سطح استان را 203 هزار و 505 نفر اعلام کرد و افزود: این میزان ثبتنامی ظرفیت افزایش به 230 هزار نفر در سطح استان را نیز دارد چرا که تا آخر شهریور ماه مدارس پذیرای دانشآموزان جهت ثبتنام خواهند بود.
علی ورودی، معاون متوسطه اداره کل آموزش و پرورش استان اردبیل با بیان اینکه در پایه دهم مجموعا ما 12 هزار و 436 مورد ثبتنامی داشتیم تصریح کرد: تا به امروز که چند روزی از مهلت ثبت نام دانشآموزان در مدارس باقی مانده است 27 درصد در رشته علوم انسانی، 33 درصد علوم تجربی، 5 درصد ریاضی، 17 درصد فنی، 16 درصد کارو دانش و 0.4 درصد نیز در رشته علوم دینی و معارف ثبتنامی داشتیم.
وی در تشریح وضعیت ثبت نام دانشآموزان در استان اردبیل نیز گفت: تا به این لحظه 118 هزار و 243 نفر دانشآموز از طریق سایت سناد در مدارس سطح استان ثبت نامی داشتیم که از این تعداد 48 هزار و 792 نفر در مقطع دوره اول متوسطه و 30 هزار و 743 نفر در مقطع دوره دوم متوسطه از طریق سایت ثبت نام کردهاند.
فعالیت 14 مدرسه با سیستم تک دانشآموزی در اردبیل
احمد ناصری، مدیرکل آموزش و پرورش استان اردبیل درخصوص تعداد مدارس فعال با سیستم تک دانشآموزی در سطح استان گفت: در حالحاضر 14 مدرسه با سیستم تک دانشآموزی و یا دو دانشآموزی در مناطق مختلف استان به ویژه در روستاهای محروم فعال هستند.
وی با اشاره به اینکه بیشتر این روستاها به دلیل صعبالعبور بودن مسیر روستایی و یا راههای ارتباطی آن با روستاهای همسایه سیستم تک دانشآموزی دارند، افزود: از سالتحصیلی گذشته تا به امسال ما سعی کردیم تا با تدارک اتاقکهای سیار و تحویل تعدادی کانکس به دهیاران روستاهای دورافتاده استان از افزایش بیسوادی و بازماندن از تحصیل دانشآموزان و نوآموزان جلوگیری کنیم که این طرح تا حدودی موفق بود.
مدیرکل آموزش و پرورش استان اردبیل ادامه داد: از طرحهای شاخص اداره کل برای کاهش بیسوادی در سطح استان میتوان به اجرای طرحهای روستا مرکزی و همچنین فراهم کردن زیرساختها و امکانات برای اسکان دانشآموزان در مدارس شبانهروزی و همچنین افزایش تعداد این مدارس اشاره داشت.
ناصری با اشاره به استقبال خانوادهها از طرح روستامرکزی در استان اردبیل اظهار کرد: در این طرح به دلیل تجمیعی روستاها در کنار هم در مناطق مختلف استان اردبیل سعی بر این بوده تا یک روستا از میان روستاهای همجوار که به مدارس در مقاطع و پایههای مختلف مجهز است انتخاب شده و دانشآموزان روستاهای همسایه با در اختیار داشتن سرویس مدارس به صورت رایگان برای تحصیل به این روستا انتقال یابند.
خاطرات تکرارنشدنی که حسرت کودکان روستایی است
"بابا نان داد"، "آن مرد آمد، او در باران آمد"، "روباه و زاغ" و "کتاب خوب" یا همان "یار مهربان" شاید برای همه ما جملهها و عناوین ناآشنایی نباشند و اگر به خاطرات دوران تحصیل در مقطع ابتدایی رجوع کنیم خواهیم دید که تمامی این جملات، درسها و در نهایت کتابها بهترین خاطراتی را برایمان رقم زدند که دیگر تکرارنشدنی است، اما همین خاطرات امروزه حسرت بسیاری از دانشآموزانی است که به هر دلیل و منطقی از تحصیل بازمانده و همچنان محروم میمانند.
شاید به زبان آوردن این جمله در حالحاضر تعجب عدهای را برانگیزد که «دانشآموزان روستایی حسرت تحصیل در مدرسه را دارند»، اما در عین ناباوری باید گفت که درست است.
در این مقطع زمانی که با روی کار آمدن تکنولوژی و گسترش هرروز و هر روزه زندگیهای ماشینی انتظار میرود هیچ دانشآموزی حتی در نقطهای دور و کور از تحصیل محروم نباشد اما دردآور و دردناک است وقتی پای آمال و آرزوهای دانشآموزانی در میان باشد که به دلیل شرایط سخت و مشکلات فراوان از تحصیل بازماندند.
اما هرچه از سختی، مشکلات و شرایط موجود و حتی حسرت این خاطرات و آرزوها بگوییم باز هم نمیتوان حق مطلب را آنطور که باید ادا کرد، وقتی نیمنگاهی به نقاشی آقا بهزاد یا سایر دانشاموزان روستایی باندازیم خواهیم دید که چه حسرتی در پشت رویاهایی پنهان شده که هماکنون روی برگه نقش بستند.
بهزاد نریمانخواه، کودک 10 ساله روستای دارکندی با اشاره به اینکه آرزو دارد یک روز مدرسهای در روستای خود داشته باشد، گفت: با اینکه همه کودکان از ابتدای مهر به مدرسه میروند اما من و دوستانم مجبور هستیم یک سال دیگر به دلیل نبود مدرسه در محل زندگی از رفتن به مدرسه محروم بمانیم.
وی با اشاره به اینکه خیلی دوست دارم در آینده معلم شوم، ادامه داد: همیشه دوست داشتم معلمی باسواد و بامحبت شوم که دانشآموزانم از من نترسند و همه سوالاتشان را از من بپرسند که دوست دارم هرچه زودتر این آرزویم برآورده شود.
این کودک در توصیف آرزوی بزرگ خود به ما گفت: من همیشه آرزوی داشتن یک مدرسه بزرگ در روستای محل زندگی خود داشتم که امیدوارم من و دوستانم هرچه زودتر به مدرسهای در این نزدیکی برویم و بتوانیم در آینده هر یک برای خود، خانواده و جامعه فرد مفیدی باشیم.
نسا رستمی، مادر بهزاد با اشاره به آرزوهای او بیان کرد: بهزاد همیشه دوست داشت همانند دیگر کودکان باسواد بوده و بتواند حتی جملهای را بر روی کاغذ پیاده سازد اما هماکنون به دلیل مشکلاتی که نبود مدرسه در راس آن بوده فرزندم از تحصیل بازمانده است.
وی با بیان اینکه علاوه بر بهزاد ما نیز آرزوهای زیادی برای آینده وی داریم، گفت: از مسئولان میخواهیم تا برای برطرفسازی مشکلات تحصیل کودکان روستایی هرچه زودتر دست به کار شوند و اقداماتی انجام دهند تا بلکه کودکی مجبور نباشد برای تحصیل کیلومترها مسافت را طی کرده و یااصلا به دلیل نبود مدرسه از تحصیل محروم بماند.
بوی ماه مهر اما بدون مدرسه!
بوی ماه مهر فضای شهرها را پر میکند، خانوادهها برای فراهم کردن لوازم و اسباب تحصیل فرزندانشان به تکاپو میافتند. دختران و پسران در هر گوشه و کناری در شهر یا استانی شور و اشتیاق به تن کردن لباس تازه مدرسه و به دست گرفتن کیف و کتاب نو را دارند.
اصلا بهتر است آغاز سالتحصیلی جدید و ماه مهر را اینگونه توصیف کنیم: وقتی نفسهای تابستان به شماره میافتد و همه چیز برای رفتن به مدرسه مهیاست این دانشآموزان هستند که روزشمار را آغاز میکنند و شوق و بیتابیهای بیوقفه برای نخستین روز مدرسه ادامه دارد.
اما...
دانشآموزان زیادی در گوشه گوشه این مرزوبوم هستند که نه میتوانند معنای لباس تازه مدرسه را متوجه شده و نه حتی شعر آغاز ماه مهر را زیر لب زمزمه کنند و سهم آنان از آغاز تحصیل و یک سال پر از خاطره فقط حسرت نداشتنها و نبودنهاست.
اگر پای حساب منطق، توانایی و انسانیت بنشینیم این دانشآموزان هیچ توفیری با دانشآموزان مدارس غیردولتی و بهتر است بگوییم نمونه دولتی که والدین شهرنشینشان چند ده میلیونی صرف هزینههای ایاب و ذهاب یک سال تحصیل فرزندشان کردهاند، ندارند.
اما وقتی به این میاندیشیم که سهم این کودکان فقط رویاهای دور و دست نیافتنی، حسرت بزرگ و عمیق تجربه خاطرات دوران مدرسه و پاسوز بودن شرایط فعلی خانواده و حتی جامعه است تاسف میخوریم از نابرابری و عدالت کاذب حاکم در جامعه و دیگر هیچ.
در این امر و گفتهها استان اردبیل نیز مستثنی نبود و هنوز هم هستند کودکانی در روستاهای دورافتاده این استان که به دلیل معیشت سخت و مشکلات مطرح در بطن زندگی خانوادگی کمک به امور خانواده را به تحصیل ترجیح داده و به جای در دست گرفتن قلم و نشستن پشت نیمکت مدرسه، چوب به دست خود را سرگرم چوپانی میکنند.
اما با آمدن مهر و هیاهوی دانشآموزان در مسیر مدرسه، کودکانی هم هستند که در خیابانهای شهر بساط کار و کاسبی خود را پهن کرده و حتی آمدن مهر نیز آنان را از کار و تلاش برای فراهم کردن مخارج خانواده دلسرد نمیکند. باید توجه داشت که اول مهر برای این دانشاموزان نیز با کتاب، دفتر و کیف و لباس نو آغاز نمیشود بلکه اول مهر برای این کودکان علاوه بر تکرار روزهای سرد و سخت پشت سر نهاده، آغازی پر از حسرت و درد است.
از همه کس و همه چیز گفتیم اما در این میان غافل نباشیم از معلمان و دبیرانی که با عشق و فقط و فقط با عشق، رنج رفتن به مناطق دورافتاده و صعبالعبور را تحمل کرده و تمامی مخاطرات راه را به جان میخرند تا بلکه یک نفر، فقط یک نفر از جمع بیسوادان جامعه کاسته شده و به هر قیمتی که بوده با قلم، کتاب و تحصیل آشنا شود.
ما گوشهای از مشکلات دانشآموزان روستایی و بهتر است بگوییم کودکان محروم مانده از تحصیل را به زبانی ساده و قابل فهم مطرح ساختیم اما اکنون برطرفسازی کامل این موضوع توان و حرکت پرتلاش مسئولان را میطلبد تا بلکه در آن موقع با اتخاذ تصمیمات صحیح و کارساز شاهد این نباشیم که کودکی برای خرج تحصیل خود یا هزینههای سنگین خانواده و زندگی مجبور به چوپانی شده یا روز خود را در کنار خیابانهای شلوغ شهر به شب برساند.