سرویس سیاست مشرق - مهمان این هفته برنامه دست خط یک شخصیت سیاسی و فرهنگی بود که به رغم اینکه در سالیان اخیر در عرصه سیاسی بیشتر دیده شدند، اما همواره به عنوان چهره فرهنگی حساب میشوند و مردم از طریق عرصه فرهنگ خیلی به ایشان نزدیک هستند و ایشان را در عرصه های ادبیات و شعر دنبال میکنند.
امسال پنجاه و دومین سال تدریس خود را در دانشگاه طی میکنند. بیش از نیم قرن تلاش در عرصه دانشگاهی دارند. دانشجویان بسیاری را تربیت کردند و همچنان در عرصه دانشگاه و عرصه علمی کشور هستند. از اعضای برجسته شورای عالی انقلاب فرهنگی و از اعضای برجسته تشخیص مصلحت نظام هستند.
در ادامه متن کامل گفتگو محمد حسین رنجبران با غلامعلی حداد عادل، عضو تشخیص مصلحت نظام، مشاور عالی رهبر معظم انقلاب و رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی از نظرتان میگذرد.
س: در این یکی دو سال، قدری در فضای سیاسی کشور حضورتان کمرنگ شده است.
حدادعادل: قدری مربوط به مجلس بود. بالاخره مجلس معرکه آراء سیاسی است. نبودن من در مجلس یک اثرش همین است که کمتر با خبرنگاران و رسانهها مواجه میشوم. مجلس بود که قدری فضا را داغ میکرد. این یک جهت است.
س: قبول دارم، ولی آقای دکتر حداد یک شخصیتی است که هر زمان هر جایی برود خبرنگاران سمت ایشان میآیند. من خبر دارم دعوتهایی دارید که قبول نمیکنید. شاید دلیل دیگری داشته باشد.
حدادعادل: فکر میکنم که کمتر در قاب رسانهها بودن به معنای کمتر کار کردن نیست.
س: قطعا چنین است.
حدادعادل: هیچ چیزی فرق نکرده و بر سر آن عهد و پیمانی که با امام و انقلاب داشتیم هستیم.
س: آن که مسلم است، ولی احساس می کنم تغییر روشی دادید؛ درسته؟
حدادعادل: خیر. این به طور طبیعی پیش آمده است.
س: در رابطه با انتخابات مجلس دهم خیلی در مورد فهرست اصولگرایان صحبت کردند و خیلیها در این برنامه گفتند از زمانی که این فهرست بسته شد گفتیم که این فهرست برای شکست بسته شد. به عنوان یکی از کسانی که تاثیرگذار در تصمیمگیریها بودید، چنین اعتقادی داشتید؟
حدادعادل: این عالم سیاست از یک جهاتی شبیه فوتبال است. کسانی که بازیها را تحلیل میکنند قبل از مسابقه حرفهای کلی میزنند و بعد که تیمی میبازد ۱۰۰ دلیل میاورند که من میدانستم چنین میشود. حالا اگر آن تیم ببرد میگویند من میدانستم این میبرد. معلوم نیست کی راست میگوید... عالم سیاست هم اینطور است. ولیکن تلاش ما این بود تا جایی که امکان دارد اشتباه نکنیم. به هر حال این اتفاق رخ داده است.
س: خودتان فکر میکردید کلا فهرست اصولگرایان در مجلس رای نیاورد؟ چون بدبینانهترین افراد هم فکر میکردند دو الی سه نفری از آن فهرست به مجلس بروند.
حدادعادل: خیر. ما این احتمال را به این صورت نمیدادیم.
س: مجلس دهمی که شکل گرفته است را چطور مجلسی میدانید؟ برخی ها میگویند اصلاح طلب است یا اصولگرا و اعتدالی، در تعریفش مانده اند!
حدادعادل: من تصور میکنم یک مجلسی است که هیچ جریانی از جریانات سیاسی حاکمیت مطلق ندارد. مجلسی است که دو الی سه جریان به یک شکلی با هم در توازن و تعادل هستند. از دو الی سه طرف به هم فشار میآورند ولی برآیند این فشارها هیچ جریانی حاکم نیست.
س: این به لحاظ سیاسی میتواند نقطه مطلوب باشد یا حیر؟
حدادعادل: بد هم نیست.
س: هیچ کسی قدرت مطلق را ندارد که تصمیمی را عملی کند.
حدادعادل: بله. بد هم نیست.
س: جلسات مجلس را پیگیری میکنید؟ مثلا جلسات رای اعتماد.
حدادعادل: بله.
س: چطور بود؟
حدادعادل: به نظر من کمتر از نوبتهای قبل مسئلهساز بود و وزرای پیشنهادی کمتر حاشیه سازی کردند.
س: از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم بگوئید که چطور دیدید و چه ویژگیهایی داشت؟
حدادعادل: انتخابات خیلی جدی بود. اصولا از بعد از انتخابات آقای هاشمی یعنی از ۷۶ به بعد، انتخابات ریاست جمهوری در ایران رقابتی شد. یعنی رقابت جدی شده است چون تا آن زمان همه میتوانستند نتیجه را پیشبینی کنند. ولی از ۷۶ به بعد انتخابات ریاست جمهوری عرصه رقابت جدی شده است و هر چه زمان میگذرد جدیتر میشود.
س: و غیرقابل پیشبینی تر.
حدادعادل: بله. تا حدی. غیرقابل پیشبینی به این معنا است که هیچ کدام از دو طرف از پیروزی ناامید نیستند. در انتخابات امسال، دو جریان رقیب هم هر دو خیلی جدی وارد عرصه شدند و این به نظر من برای نظام ما در عرصه مردمسالاری دینی و برای انقلاب ما یک سرمایه است.
آقا فکر میکنم در دیدار عید فطر بود که خطاب به جوانان فرمودند شما قبل از انقلاب نبودید تا بدانید چه اتفاقی در کشور افتاده و انتخابات یعنی چه و این کشور از کجا به کجا رسیده است. این حرف بسیار مهم است. حالا ببینید این دستاورد بزرگی برای ما است. البته این جنبههای مثبت انتخابات ریاست جمهوری بود ولی ما معتقدیم که در انتخابات شاهد حرفهای خوبی نبودیم؛ یعنی ساختارشکنی صورت گرفت و حرفهایی که قابل توجیه و دفاع نبود گفته شد و هیچ خوب نبود. امیدواریم جبران کنند.
س: چطور میتوانند جبران کنند؟
حدادعادل: اولا آن حرفها و شبیه آن حرفها گفته نشود. بعد هم به وعدهها عمل شود و تلاش در این جهت باشد.
س: قبل از انتخابات جبههای به نام جمنا تشکیل شد. موافق تشکیل این جبهه بودید؟
حدادعادل: بله. من نائب رئیس جبهه مردمی هستم.
س: فکر میکنید اثر مثبت را گذاشت؟
حدادعادل: بله. بالاخره همین که ۱۶ میلیون رای در مقابل حدود ۲۴ میلیون رای تبلور یافت و این جدی شدن انتخابات، یک عاملش همین تشکیل جبهه مردمی بود.
س: برخی از دوستان همفکر شما انتقاداتی دارند که افرادی که از این جبهه برای نامزدی درآمدند، آن تنوع لازم را نداشتند یا اینکه میشد افرادی بیایند که رایآورتر باشند و جدیدتر باشند. این را قبول دارید؟
حدادعادل: به هر حال ما به یک شیوه کاملا مردمی عمل کردیم. اسم این جبهه، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی است، ما طی دو گردهمایی بزرگ ملی که نزدیک به ۳ هزار نفر را از سراسر ایران دعوت کردیم، به ۵ نامزد نهایی رسیدیم. هر چه اتفاق افتاد، با رای این جماعتی بود که از سراسر ایران جمع شده بودند. ما خودمان در یک اتاق دربسته فردی را تعیین نکردیم که به جامعه معرفی کنیم.
س: فکر می کنید آینده جمنا چه خواهد شد؟
حدادعادل: این مسئله این روزهای ما است. این روزها در دستور کار است. روز اولی که این جبهه مردمی را تشکیل دادیم آن را فقط برای انتخابات ریاست جمهوری تشکیل ندادیم. حال که انتخابات تمام شده است ما داریم برای یک تلاش درازمدتتری برنامهریزی میکنیم.
س: جدیدا جلسه گذاشتید؟
حدادعادل: جلسه مجمع عمومی نگذاشته ایم ولی مشورتهای شورای مرکزی و هیات رئیسه مکرر و مفصل صورت گرفته و آمادگی پیدا شده تا با نگاه تازهای فعالیت خود را ادامه دهیم.
س: ممکن است در ۱۴۰۰ هم دوباره با همین ترکیب وارد انتخابات شوید؟
حدادعادل: همین ترکیب یعنی چه؟
س: همین ترکیب که ۵ نفر انتخاب شدند و دو نفر به صحنه اصلی رفتند.
حدادعادل: نخیر. هر روزی حکم خودش را دارد. عالم سیاست، لحظهای است.
س: هر سه مناظره را دیدید؟
حدادعادل: بله. با دقت.
س: چه حسی داشتید؟
حدادعادل: فکر میکنم جدی بود، ولی می توانست بهتر باشد. دلیل دارم. به نظر من مناظرهها بیش از حد شخصی شد.
س: به مسائل شخصی پرداخته شد؟
حدادعادل: بله. این باعث شد وقت تلف شود و روشها نقد نشود.
س: چقدر مناظرات در نتیجه انتخابات موثر است؟
حدادعادل: حتما موثر بود، برای اینکه ما فردای بعد از هر مناظره تاثیر مناظره ها را در نظرسنجیها میدیدیم. ولی کلا من یک یک انتقاد دارم به شیوه مناظرهها واینجا می گویم که شاید در دورههای بعد اعمال شود. انتقاد این است که مسائل کشور اینطور نیست که کسی بتواند با ۴-۳ دقیقه راهحل خود را بیان کند و کسی هم با ۳ دقیقه نقد کند و جواب بدهد.
بالاخره عقلا فکر میکنند و راه حل میدهند. مثلا فرض کنید مسئله محیط زیست و خانواده و بانک ها و مسائل مهم کشور، آیا معقول است کسی بتواند در ۴-۳ دقیقه بگوید راهحل چیست و از همه بخواهند طی سه دقیقه نقد کند.
س: شدنی نیست؟
حدادعادل: خیر. یک همایشی از صبح تا عصر درباره یک مسئله مثلا بهره بانکی برگزار میکنند، آخرش در جمعبندی میمانند. حالا یک ملتی نشسته است و مجری میگوید سه دقیقه شما تمام شد و ۱۰ ثانیه اضافه صحبت کردید و در نهایت از شما کسر میشود. مگر میشود اینگونه روی مسائل کشور صحبت کرد؟
س: ولی قبول کنید که تعداد هم زیاد است.
حدادعادل: به نظر من روش مناظرات باید عوض شود. حداقل درباره هر موضوعی یک نفر ده دقیقه الی یک ربع حرف بزند. اینهایی که حرف میزدند، نیمی از روی نوشته بود که قبلاً تهیه شده بود و در نهایت اشارهای به موضوع میشد که من یاد انشای دبستان افتادم.
س: به نظر شما دولت یازدهم در طول این ۴ سال چه نقاط قوت و چه نقاط ضعفی داشت؟
حدادعادل: در مسئله اقتصاد، رکود، اشتغال و این مسائل مشکلات وجود دارد و این نقاط ضعف دولت بوده، اما خب همینکه دولت از تلاطمهای شدید در بازار ارز و تورم و قیمتها جلوگیری کرد، درست است که این به قیمت رکود هم به دست آمده، ولی آرامشی از این حیث وجود دارد که شیبهای تند و افتوخیزهای لجام گسیخته کمتر بوده.
س: آقای دولت روحانی را در این مدت ۲ سال دیده اید؟
حدادعادل: منظم در شورای عالی انقلاب فرهنگی میبینیم؛ دو هفته یک بار جلسه تشکیل میشود. گاهی هم مجمع تشخیص مصلحت نظام میآیند. اینجا هم ایشان را می بینیم.
س: آدم نقدپذیری هستند؟
حدادعادل: لبخند که زیاد میزنند. (میخندد). نمی دانم حالا، وقتی هم که چیزی به ایشان میگوییم با خوشرویی...
س: تا حالا به ایشان نقد کرده اید؟
حدادعادل: بله. بالاخره ما با هم سلام و علیک داریم، از اول انقلاب یا قبل از انقلاب... با هم صحبت هم میکنیم. گاهی هم نظرم را به ایشان گفته ام.
س: چقدر نقدها را پذیرفتید؟
حدادعادل: رد نمیکنند، گوش میکنند.
س: فکر میکردید آقای احمدینژاد برای ریاست جمهوری ثبت نام کنند؟
حدادعادل: من درباره آقای احمدینژاد تعبیری دارم که آن پاسخ همه سوالات شما است. من میگویم آقای احمدینژاد یک رایانهای است که ما نرمافزارش را نداریم و نمیتوان پیشبینی کرد چه اتفاقی رخ میدهد.
س: برخی ها بزرگترین اتهام اصولگرایان و طیف شما را در حمایت از دولت آقای احمدینژاد میبینند. چنین اتهامی را قبول دارید؟
حدادعادل: قبول دارم که این اتهام را به ما میزنند، اما نمیپذیرم. بنده خطاب به کسانی که این ایراد را میگیرند حرفم این است که شما باید این تصمیم را در ظرف زمانی خود ارزیابی کنید. یعنی ببینید که انتخاب دیگر ما چه بوده است. اگر الان هم شرایط به سال ۸۴ یا ۸۸ بازگردد، ما همانطور تصمیم میگیریم. آن تصمیم در ان لحظه درست بوده است.
یعنی اتفاقاتی که بعد از تصمیمی رخ میدهد نباید در ارزیابی تصمیم موثر گرفت. شما در سال ۸۴ یک اطلاعاتی از شخصی به نام آقای دکتر محمود احمدینژاد دارید و بر اساس اطلاعاتی که از جناح رقیب دارید و نامزدهای رقیب آن زمان تصمیمی میگیرید و اگر بعدا اتفاقی افتاده که این میتواند آن تصمیم را مخدوش کند، کسی که آن زمان این تصمیم را گرفته مقصر نیست. چون اینها بعد اتفاق افتاده است.
هر تصمیم سیاسی را باید در مختصات زمانی و مکانی خود ارزیابی کرد. عین این حرف در مورد سال ۸۸ هم درست است. درباره سال ۸۸ هم باید در شرایط سال ۸۸ بود و ارزیابی کرد.
س: وضعیت اقتصادی کشور چگونه است؟
حدادعادل: مشکلات زیاد است. به نظر من در مسائل اقتصادی چند عنوان مهم داریم که تیم اقتصادی دولت و همه دولت و دولت و مجلس و قوه قضائیه باید برای حل این مسائل دست به دست هم دهند. حرف خوبی آقای نهاوندیان اخیرا گفت در حاشیه همایش بانکداری اسلامی که هفته پیش برگزار شد.. ایشان حرفی زد که مضمونش این بود؛ وقتی شما میبینید یک صندوق و یک موسسه اعتباری به شما وعده یک سودی میدهد که بیش از سود متعارفی که در عالم اقتصاد قابل حصول است شما بدانید که حتما یک جای کار فاسد و لنگ است و یک جایی به بنبست میخورد.
حالا بانکها چکار میکنند؟ بانکها قول سودی را به سپرده گذار میدهند و بعد پول را از این میگیرند و با نرخ خیلی بالاتری وام میدهند. یعنی همین پول را به عده دیگر وام میدهند و طرف باید ۳۰ درصد به بانک بدهد تا بانک ۲۰ درصد به سپردهگذار بدهد. معنی این است که اگر وامگیرنده باید ۳۰ درصد به بانک بهره بدهد چند درصد باید سود کند تا ۳۰ درصد سود به بانک دهد. بعد همه در این میمانند و بانکها هم برای تاخیر، دیرکرد میگیرند. در نهایت طرف ۶۰۰ میلیون وام گرفته و حالا ۴ میلیارد بدهکار است.
س: فکر می کنید برجام چقدر در فضای اقتصادی اثر گذاشت؟
حدادعادل: از دوستان دولت بپرسید که میگویند خیلی اثر گذاشت. از فعالان اقتصادی بپرسید که ما هم می پرسیم، میگویند تاحدودی اثر گذاشت. مثلا درباره بیمهها، کشتیرانی، فروش نفت واقعیتهایی است که برجام داشت ولی بالاخره همه اینها در گرو مبادلات بانکی است. وقتی همه اعتراف میکنند مبادلات بانکی حل نشده است و آمریکا هم بدعهدی میکند و همانطور که ما نگران بودیم و میگفتیم دلواپس هستیم.
بنده از کسانی هستم که از روز اول گفتم من دلواپس هستم. اگر همه مخالفان سیاسی ما این دلواپسی را فحش کنند و به ما بدهند، باز بنده مُصر و معتقد هستم و استدلال دارم که آنهایی که میگفتند ما دلواپسیم حق داشتند. من به لحن کار ندارم. این که کسی توهین کرده و حرف تند زده است، اینها را دفاع نمیکنم ولی این که عدهای گفتند ما نگران هستیم و اسم نگرانیشان را هم دلواپسی گذاشتند، عدهای هم گفتند ما دل آرامیم. حالا دل آرامها چه کسی حق داشت؟ امروز ببینید حق با دلواپسان بود یا دل آرام ها؟
س: حالا برخی اعتقاد دارند هر دو طرف مقصر بودند که فضا را آنقدر سیاسی کردند که دقتی که باید، نشد. خیلی کار سیاسی شد.
حدادعادل: من نمیخواهم تسویه حساب با کسی کنم، حالا به فرض که حق هم با ما باشد مملکت چه خواهد شد؟ نه ما که دلواپس بودیم الان نباید مسئله را مبدل به این کنیم که دیدید ما درست میگفتیم و از آب گل آلود ماهی بگیریم. الان باید همه دست به دست هم دهند در مقابل زیادهخواهی امریکا بایستیم.
س: این درست است، ولی تجربهای از این برای اداره مجلس وجود دارد. خیلی ها به اداره مجلس در آن مقطع انتقاد دارند، مثلا برخی میگویند ۱۵ دقیقهای تصویب شد ولی برخی میگویند تصمیمی که در سطح کلان نظام گرفته شد برای چه مجلس در آن ورود کند. این چه تجربهای است که برای آینده ما باید نوشته شود؟
حدادعادل: من درباره رفتار دیگران الان قضاوت نمیکنم. مردم قضاوت کردند و میکنند، ولی اگر من میخواستم مجلس را اداره کنم اجازه میدادم مخالفان حرف خود را بگویند و موافقان هم حرف خود را بگویند و در مسئلهای به این درجه اهمیت، این سقوط آزاد و ظرف ۲۰ دقیقه سر و ته مطلب را هم آوردن، را درست نمیدانستم.
س: کتاب خاطرات فروغی را به اقای ظریف هدیه دادید؛
حدادعادل: بله. آن کتاب، کتاب مهمی است.
س: با چه هدفی بود؟
حدادعادل: نیتم این بود که ایشان ببیند ایران از کجا به کجا رسیده است. این ایرانی که آن قدر ضعیف بوده، حالا به برکت این انقلاب آمده و با انرژی هستهای به دست دانشمندان خودش بدون تکیه بر دولت بیگانه در داخل کشور تولید شده است، حالا رقیب شش کشور درجه اول دنیا شده است و آنها میخواهند مسئله را حل کنند. خواستم این تجربه پیش چشم آقای ظریف باشد.
س: به شما چه گفتند؟
حدادعادل: آن روز که فرصت نشد، بعدش نمیدانم فرصت کرد آن کتاب را بخواند یا خیر. من هم قصد رسانهای کرد این موضوع را نداشتم. من پاکت غیرشفاف را با خودم برده بودم و کتاب را داخل آن پاکت گذاشته بودم. من این را به آقای ظریف دادم و ایشان هم روی میز خود گذاشت. من روی صندلی خودم نشستم.
خبرنگاران حساس شدند. خبرنگار یکی از روزنامهها دوربین را روی پاکت متمرکز کرده بود تا ببیند چه زمانی آقای ظریف این کتاب را باز میکند. در یک لحظه که این اتفاق افتاده بود، عکس را گرفتند و این خبر شد. این کتاب درست به همین دلیل ظرف یک ماه، سه بار تجدید چاپ شد.
س: عجب! کمتر چنین اتفاقی میافتد!
حدادعادل: بله؛ آن هم در این فضای خراب نشر.
س: آقای دکتر حداد چقدر حقوق میگیرند؟
حدادعادل: من حقوق استادی از دانشگاه تهران میگیرم. پارسال که همین سر و صدای حقوقهای نجومی درآمد و از من پرسیدند، مثل اینکه ۸ میلیون ۱۰۰ هزار تومان گفتم.
س: این حقوقهای نجومی چه شد؟ از آن طرف املاک نجومی را گفتند و بعدش هم معلوم نشد که چه شد!
حدادعادل: دولت قرار بود یک لایحه به مجلس بیاورد.
س: برای نظام هماهنگ؟
حدادعادل: برای سروسامان دادن به وضع حقوقها. یک بار هم این موضوع به مجمع تشخیص مصلحت نظام آمد، معاون رئیس جمهور گفت که دولت قرار است لایحه بیاورد. تاکنون که نیاورده است و امیدواریم بعد از این بیاورد.
س: اگر شما جای رسانهها بودید چطور پیگیری میکردید؟
حدادعادل: کلا فضای رسانهای را خوب نمیبینم و بدتر از رسانههای مکتوب، فضای مجازی است.
س: البته کاری هم نمیتوان کرد.
حدادعادل: به هر حال میتوان ناله کرد و گفت. در این حد میتوان حرف زد. تصور خود من این است که بگومگو و مچگیری و حاشیهسازی و گیر دادن سر عکس و کلمه اصلا ما را از فکر کردن درباره مسائل اصلی کشور غافل کرده است.
من یک مثال سادهای بزنم؛ شورای شهر تهران. ما از نظر نوع نگاه فکری، سیاسی با شورای شهر تهران متفاوت هستیم. البته دوستان ما هستند و تعدادی در مجلس ششم بودند و سلام و علیک داریم. حالا اینها سوار مترو شدند. لابد واگنی گرفتهاند و اینها نشسته اند. این عکس را در فضای مجازی میگذارند و همه بحث میکنند که شما نشسته و مردم ایستادند. مردمی نیستید.
اگر عدهای در واگن کنار مردم ایستادند دلیل مردمی بودن نمیشود و کسانی هم که نشستند، دلیل غیرمردمی بودن آنها نیست. من میخواهم به جوانان و دوستان و کسانی که در فضای مجازی هستند و روی یک کلمه گیر میدهند و غوغا برپا می شود و اظهار نظر میشود، بگویم که دوستان عزیز شما سراغ مسائل اصلی و مهم کشور بروید. به جای اینکه به یک عکس یا کلمه گیر بدهید، بیایید روشها و بینش ها و مبانی را جدی بگیرید.
س: حضرت آقا گفتهاند فرهنگ همانند اکسیژنی است که ما در فضا تنفس میکنیم. الان وضعیت اکسیژن ما چگونه است؟
حدادعادل: یک چیزهایی هست که تا وقتی هست آدم حس نمیکند. ولی یک روزی که نباشد آدم میفهمد، هوا نیست. اگر خدای نکرده روزی از دست برود متوجه میشویم چه چیزی را از دست دادیم.
س: تا این اندازه که فضا را سیاه نمیبینید؟
حدادعادل: نه. ولی نگرانم حالا که دشمنان ما بیدار هستند ما نباید خوابمان ببرد.
س: چطور سند ۲۰۳۰ در شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب میشود در حالی که کسی به نام دکتر حداد داریم که برای ما بچه های زاده انقلاب، کتاب مینوشته است؟
حدادعادل: چه کسی گفته است این در شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب شده است؟
س: اعلام شده است تصویب شده است؟
حدادعادل: الان خبر نداشتیم. اصلا در شورای عالی انقلاب فرهنگی هیچگاه ....
س: یعنی اصلا گفته نشد؟
حدادعادل: بله. بنده که در جلسات شرکت میکنم تا وقتی که این در هیات دولت تصویب شد و تا اندکی قبل از اینکه آقا در ۱۷ اردیبهشت درباره این موضوع صحبت کنند، ما اصلا نمیدانستیم چنین موضوعی مطرح شده است. من از سال ۱۳۶۰ تا الان عضو شورای عالی آموزش و پرورش هستم. همین الان هم با حکم رئیس جمهور هستم.
من که عضو شورای عالی آموزش و پرورش هستم یک بار هم در این شورا مطرح نشد که یک چیزی به نام ۲۰۳۰ آمده است و بر اساس آن، سندی نوشتهاند و دولت هم تصویب کرده و حرفهایی زده است.
س: چطور میشود؟ مگر نباید از این کانال بگذرد؟
حدادعادل: بالاخره این در دبیرخانه کمیسیون ملی یونسکو در ایران مطرح شده بود که در وزارتخانه ای دیگر غیر از وزارت آموزش و پرورش تدبیر میشد. از وزارت آموزش و پرورش نیامده بود به شورای عالی.
س: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۲۴ به دنیا آمدید؟ ۷۲ ساله هستید.
حدادعادل: بله و قدری بیشتر.
س: چه سالی ازدواج کردید؟
حدادعادل: اردیبهشت ۱۳۵۰ ازدواج کردم.
س: ۲۶ ساله بودید.
حدادعادل: بله.
س: چطور با خانم دکتر آشنا شدید؟
حدادعادل: آشنا نبودیم. مادر ما خواستگاری رفت و به شیوه کاملا سنتی بود. هیچ دیداری در دانشگاه و دانشکده نبود. بعد صحبت کردیم و همان روال و روش سنتی و متعارف خودمان انجام شد.
س: برای خانم دکتر عاشقانه هم نوشتهاید؟ یه بار در یکی از برنامههای تلویزیونی دیدم شعر گفته بودید برای ایشان
حدادعادل: بله. بالاخره من سفر رفتم و ایشان با من نبود. ۱۳۵۲ سفر یک ماههای به لندن و پاریس و رم رفتم. تقریبا یک روز در میان برای ایشان نامه مینوشتم.
س: ادم پرمشغله ای هستید؛ یعنی در خانه کم حضور دارید.
حدادعادل: بله.
س: اعتراضی نمیشود؟ چون خانم دکتر هم اهل فعالیتهای اجتماعی هستند.
حدادعادل: بله. گاهی من به ایشان اعتراض میکنم چرا انقدر بیرون کار میکنید. گاهی ایشان اعتراض میکنند به من. با هم کنار آمدیم.
س: ۴ فرزند دارید. چند نوه دارید؟
حدادعادل: من ۹ نوه دارم.
س: با بچه ها بحث سیاسی میکنید؟
حدادعادل: بله. آنها از من سوال میکنند.
س: خط فکری نزدیک است؟
حدادعادل: الحمدالله یکی از نعمتهایی که خدا داده است این است که در خانواده چه از نظر اعتقادی و چه از نظر فکری، تعارضی بین ما وجود ندارد.
س: مدارس فرهنگ برای شما است؟ یعنی خانواده آقای دکتر حداد.
حدادعادل: اینکه میگویید "برای" ما، مالکیت را نشان نمیدهد. از من باید بپرسید این مدارس فرهنگ مال شماست؟ جواب من این است خیر. ما ۲۶ سال پیش یعنی مهرماه ۱۳۷۱ یک مدرسه پسرانه با ۳۵ دانشامور تاسیس کردیم که مخصوص رشته ادبیات و علوم انسانی بود.
سال بعد، یک مدرسه دخترانه با ۳۳ دانشآموز تاسیس کردیم. این دو مدرسه را در تهران داریم. دو دبیرستان دخترانه و پسرانه و دو دبستان در سالهای اخیر به نام "فرهنگ" تاسیس کردیم که اینها هم هیچکدام ۶ کلاس کامل ندارد. پسرانه فکر کنم امسال کلاس پنجم پیدا میکند و دخترانه سوم یا دوم پیدا میکند.
در کل تهران همین است. همه این مدارس هم اجارهای است و ما اجاره میدهیم. غیر از این مدارسی که در تهران داریم، یک مدرسه پسرانه و دخترانه دبستان و دبیرستان هم در یکی از محرومترین مناطق کشور داریم که ۶۰۰-۵۰۰ دانشآموز دارد که دیناری از کسی شهریه نمیگیریم. اصلا مردم ندارند که بدهند.
س: شبانه روزی است؟
حدادعادل: بله. هزینه سنگینی هم دارد و ما از خیرین و مردم انقلابی و کسانی که غیرت دینی و ملی دارند، برای آن مناطق کمک میگیریم. مدرسه به نام فرهنگ زیاد است. آموزش و پرورش، تعدادی مدرسه برای رشته علوم انسانی تاسیس کرده و نام آن را فرهنگ گذاشته، اما هیچ کدام آنها به من تعلق ندارد.
این را از این جهت میگویم گاهی در فضای مجازی همین رقبای سیاسی ما یا عده ای که با اصل انقلاب و نظام مشکل دارند میگویند که آهای اینها کارتل آموزشی در ایران دارند. فکر میکنند من ۳۰۰ مدرسه در ایران دارم. نه؛ همه مدارس همین است.
س: شما هم یک چهره فرهنگی و هم چهره سیاسی هستید. به نظر شما فرهنگ ما چه جایگاهی در میان سیاسیون ما دارد؟ همه میگویند فرهنگ غریب افتاده است. قبول دارید؟
حدادعادل: من کمتر دیدم اولیای امور را که فرهنگ در عمل، دغدغه اصلی آنها باشد؛ دلیلش هم این است که هر وقت مشکل کسری بودجه پیش میآید اول بودجه فرهنگ را میزنند.
س: خودتان در راس مجلس بودید این حق را میدادید که این کار را بکنند؟
حدادعادل: به این صورت که الان هست، خیر. من فکر میکنم واقعا در حق اهل فرهنگ و دستگاههای فرهنگی جفا میشود که این عسرت همیشه سراغ آنها میآید. این به نظر من روا نیست. یعنی ما ضرر میکنیم. کم هستند اشخاصی که واقعا با عمق فرهنگ ایران اسلامی آشنا باشند و با ارکان هویتساز فرهنگ ما انس داشته باشند و متوجه باشند زبان فارسی اگر زیان ببیند چه اتفاقی میافتد. مثلا همین فضای مجازی؛ این بی اخلاقی که در فضای مجازی وجود دارد برای ملت ما خطر است. از آقای رئیس جمهور در مناظرات پرسیدند برای تحکیم خانواده چه کردید؟ ایشان گفتند فضای مجازی را آزاد کردیم و نشاط دادیم و این باعث تحکیم خانواده میشود.
بنده معتقدم چیزی که باعث ویرانی بنیاد خانواده میشود، بیاخلاقیهای فضای مجازی است. یک واقعیت است. از همین جا از رئیسجمهور و وزیر جدید ارتباطات که قبلا هم همین مطالب را به آقای جهرمی گفتهام، به عنوان یک شهروند میخواهم فکری برای وضع اخلاقی در فضای مجازی کنند.
س: چقدر آقای جهرمی را می شناسید؟
حدادعادل: چند جلسه ای درباره همین موضوع با ایشان گفتگو کردم. دو سال پیش بود.
س: قبول دارند؟
حدادعادل: بله. ایشان هیچ منکر خطر نیست. امیدوارم موفق شوند.
س: شما نخستین رئیس مجلس غیرروحانی شدید. اگر برگردید به دوره مجلس هفتم دوباره رئیس مجلس میشوید؟
حدادعادل: برنمیگردیم. کسی برنمیگردد که ما برگردیم. در آن شرایط اگر قرار گرفتیم، تصمیمی که آن زمان گرفتم بر اساس مقتضیات و واقعیات آن لحظه تاریخ سیاسی کشور تصمیم درستی بود.
س: چرا این نگاه بین برخی ها وجود دارد که آقای حداد آن زمان میتوانست برخورد قاطعتری مقابل برخی بیقانونیهای دولت نهم داشته باشد؟
حدادعادل: بله. یک جمله کلی میگویم و کسانی که دستشان در کار سیاسی است میفهمند، کار سیاسی و تصمیم سیاسی انتخاب بین خوب و بد نیست. خیلی مواقع انتخاب بین بد و بدتر است. در عالم سیاست خیلی مواقع گزینه سوم ندارید و بین بد و بدتر باید انتخاب کنید. یعنی این کاری که میکنید خودتان راضی نیستید ولی باید تصمیم بگیرید و اگر چنین نکنید بدتر میشود و شما باید تصمیم بد را بگیرید و تاوان را بدهید.
س: در همان دوران انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ برگزار شد، شما نامهای به رهبری درباره تائید صلاحیت آقایان معین و مهرعلیزاده نوشتید. چرا چنین کردید؟ چون آن دو نفر اصلا از طیف فکری شما نبودند.
حدادعادل: بله، من میدانستم اگر این دو نفر تائید نشوند قطع نظر از نتیجه انتخابات، بعد از انتخابات آمریکاییها و نوکران رسانه ای و همخطهای اینها میگویند که به مخالفان اجازه داده نشد کاندیدا شوند. نامزد مخالفان را حذف کردند و گفتند ما پیروز شدیم. این را به سود نظام نمیدانستم. نامهای به آقا نوشتم و گفتم من درخواست میکنم به شورای نگهبان توصیه کنید که دایره صلاحیتها را وسعت دهند و ایشان هم محبت کردند و برای شورای نگهبان ارسال کردند و این اتفاق افتاد.
س: برخی معتقدند مجلس هفتم پایهای برای تشکیل دولت نهم شد. فکر میکردید رئیس مجلس هفتم که پایهگذار این حرکت بود در مجلس هشتم کنار گذاشته شود از ریاست مجلس؟
حدادعادل: خیر.
س: هیچ گلایهای نکردید؟
حدادعادل: از چه کسی گلایه کنیم؟
س: از دوستان خودتان. برخی از دوستان شما بودند که بعدا ابراز پشیمانی هم کردند.
حدادعادل: من الان هم گله نمی کنم، چرا که هر وقت درباره مسائلی که پای خودم در میان بوده صحبت کنم، قبل از اینکه حرفی بزنم محاسبه میکنم این حرف به سود یا زیان نظام است. اگر هر کسی با هر اسمی صادقانه به این کشور خدمت کند و سالم و پاک باشد و مشکلات مردم را حل کند ما دست شان را میبوسیم و کمک میکنیم.
س: در دوران مجلس روزی بود که ناراحت شده باشید و کاری هم نتوانسته باشید انجام دهید؟
حدادعادل: در دوره مجلس هفتم اتفاقی با این شدت که شما میگویید، رخ نداد. روزی که آقای احمدینژاد به مجلس آمد- آن یکشنبه سیاه - روز سختی بود. خاطره ای از ان روز دارم که خوب است مردم بدانند.
وقتی آن فضا ایجاد شد، آقای نوباوه – که من خیلی ایشان را دوست دارم - پیش من آمد و با چشم اشکبار گفت من این وضعیت که پیش آمد تفالی به قرآن زدم. مستاصل شده بود و قرآن را باز کرده بود.
صفحه قرآن باز بود، به من نشان داد. آیه بالای صفحه این بود که «ولا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم» یعنی به جان هم نیفتید که قدرتتان از دست برود و اقتدارتان نابود شود و آبرویتان برود. این نصیحت قرانی بود.
س: قصه آقای مرتضوی چه بود که به شما قول داده بود و زیر قولش زد؟
حدادعادل: بله، همین بود. حدودا همینطور که شما میگویید بود.
س: عجب عالم سیاستی است! و سال ۹۲ نامزد ریاست جمهوری شدید و ۴ روز مانده به انتخابات انصراف دادید.
حدادعادل: بله. من دوشنبه اعلام انصراف کردم.
س: بعد از انصراف و برگزاری انتخابات، فکر میکردید انصراف شما اثر مثبتی گذاشت ؟ پشیمان نشدید؟ آقای میرسلیم گفته بودند اگر شما میماندید بیش از ۲ میلیون رای میآوردید و امکان داشت انتخابات به مرحله دوم برود. قبول دارید؟
حدادعادل: این از همان تحلیلهای فوتبالی است. همه بعد از وقوع واقعه علت قبلی را پیدا میکنند. (میخندد). ببینید پیروزی در عالم سیاست به قیمت شکست در عالم اخلاق نمیارزد. من حاضرم در عالم اخلاق پیروز باشم، ولی در عالم سیاست شکست بخورم. ما سه نفر با هم قرار گذاشتیم در انتخابات با هم رقابت نکنیم. به همه هم گفته بودیم. من به عهد خودم وفا کردم.
س: نکتهای از آیتالله هاشمی رفسنجانی دارید؟
حدادعادل: خدا ایشان را رحمت کند.
س: این اواخر صحبت خصوصی با هم نداشتید؟
حدادعادل: چرا، گاهی. فاصله من با ایشان در مجمع حدود یک متر و نیم بود. گاهی در پایان جلسه از کنار ایشان رد میشدم یک دقیقه مینشستم و صحبتی میکردم. اینکه چه گفته میشد بماند.
س: هیچ چیزی را نمیتوان گفت؟
حدادعادل: من دوست داشتم ایشان جور دیگری رفتار کنند. شاید ایشان هم نسبت به من همین نظر را داشت.
س: نبود زمانی که به نقطه مشترک برسید؟
حدادعادل: بله، بود. مثلا ایشان چیزی می گفت و من میگفتم حرفی که به من میگویید را رسانهای نمیکنید؟ چرا خطاب به دیگران نمیگویید. میگفتند یک زمانی گفتم. من میگفتم باز هم به صراحت بیان کنید. من اولین کسی بودم که در صدا و سیما بعد از فوت ایشان اعلام تسلیت و تاسف کردم و برای ایشان طلب رحمت و مغفرت میکنم. هیچگاه هم با این که اختلافنظر جدی با ایشان داشتم –در یک سالهایی و این اواخر– بیاحترامی به ایشان نکردم، با اینکه روش من با روش ایشان فرق داشت.
س: سر قضیه فتنه ۸۸ کسانی که طرفدار آن دو فرد بودند، اتهامی را متوجه شما و جریان شما میکنند که الا تازه اینها فهمیدند ما آن موقع چه میگفتیم. آیا به عنوان کسی که در بطن ماجرا بودید و از اولین کسانی بودید که در صدا و سیما صحبت کردید و از پشت پردهها حتما خبر دارید، معتقدید واقعا سهم دو طرف یکی بود؟
حدادعادل: خیر. نوع انتقاد به این دو نفر فرق میکرد. یکی رفتارش رفتار خوبی از نظر شخصی نبود و دیگری، مبنای دیگری داشت و اینها بعدا معلوم شد. اینها بعدا معلوم شد. اتفاقاتی که بعد از انتخابات افتاد ثابت کرد، مشکل چه بود.
س: دوره مجمع تشخیص مصلحت شروع شد؟ هنوز تشکیل جلسه داده نشد؟
حدادعادل: خیر. هنوز جلسهای با اعضای جدید و رئیس جدید تشکیل نشده است.
س: ترکیب جدید را چطور می بینید؟
حدادعادل: خیلی فرقی نکرده است. البته سعی بر این است که مجمع تشخیص آن حالت جناحی و طیفی مجلس و جاهای دیگر را پیدا نکند. یعنی شان مجمع تشخیص مصلحت نظام هم این است که مصلحت نظام را اولویت بدهد، به نفع این جناح و آن جناح.
س: برنامه ما با دستخط شما به پایان میرسد.
حدادعادل:
«بسمالله الرحمن الرحیم. برای ملت عزیز و سرافراز ایران در نگاهبانی از استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی آرزوی موفقیت میکنم.»