به گزارش مشرق، روز سه شنبه جلال طالبانی رئیس جمهور سابق عراق درگذشت. جلال طالبانی در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۲ میلادی دچار سکته مغزی گردید و برای مداوا به آلمان منتقل شد، تا این که هفته قبل پس از ۵ سال فوت کرد. این خبر از آنجا بسیار مهم بود که وی به عنوان شخصیتی طرفدار اتحاد عراق شناخته می شد و فقدان وی در شرایطی که تنها یک هفته از همه پرسی غیر قانونی عراق گذشته است، می تواند معادلات عراق را دستخوش تغییراتی کند. در این مطلب ضمن بررسی فعالیت ها و مواضع جلال طالبانی به تاثیرات فقدان وی در عرصه سیاسی عراق می پردازیم.
مواضع جلال طالبانی
جلال طالبانی در سال ۱۹۷۵ حزب اتحادیه میهنی کردستان «یه کیه تی نیشتمانی» را در عراق تاسیس کرد که برای خودمختاری و جدایی مناطق کُردنشین شمال کشور عراق از دولت مرکزی مبارزه می کرد. وی به عنوان دبیر کل این حزب وارد درگیری های نظامی با دولت صدام حسین شد که در دوران جنگ ایران و عراق نیز ادامه داشت. در طول دوران جنگ ایران و عراق وی به امریکا سفر کرد و سعی داشت که حمایت این کشور در محاکمه سران رژیم صدام را به جرم نسل کشی کُردها و استفاده از سلاح های شیمیایی علیه آن ها جلب کند.
وقتی دولت های غربی پس از جنگ اول خلیج فارس، منطقه شمال عراق را پرواز ممنوع اعلام کردند، این منطقه توانست خودمختاری نسبی بدست آورده و از گزند حملات صدام در امان بماند. اما در اتفاقاتی ناگوار جلال طالبانی و مسعود بارزانی، که پس از مرگ پدرش ریاست حزب دموکراتیک را بر عهده گرفته بود، وارد درگیری های نظامی پراکنده با هم شدند که در نهایت با میانجیگری ایالات متحده در سال ۱۹۹۷ به پایان رسید.
پس از سقوط دولت صدام، جلال طالبانی، توسط مجلس ملی دولت انتقالی به عنوان رییس جمهور انتخاب شد و در سال های ۲۰۰۶ و ۲۰۱۰، طالبانی بار دیگر این مقام را در اختیار گرفت. در سال ۲۰۱۱ و با اعلام رسمی خروج کامل نیروهای آمریکایی از عراق، جلال طالبانی به دلیل مشارکت در دولت و تلاش برای اتحاد کشور مورد قدردانی قرار گرفت.
طالبانی و ایران
جلال طالبانی، اولین رئیسجمهور غیرعرب و کرد عراق بود؛ مردی اهل مدارا و مذاکره که بین اغلب سیاستمداران منطقه جایگاه خوبی داشت. طالبانی در ایران و بین مقامات جمهوری اسلامی ایران نیز از جایگاه خوبی برخوردار بود و جمهوری اسلامی ایران وی را به هنگام تبعید از عراق پذیرفت و او ۲۵ سال دوران تبعیدش را در ایران و در شهر کرج به سر برد و از همین رو روابط گرمی نیز با ایران داشت.
در مدتی که جلال طالبانی رئیسجمهور عراق بود، تلاشهای بسیاری کرد تا از تنش میان عراقیها بکاهد و در عینحال روابط بسیار نزدیکی را با ایران بنا نهد. همچنین وی کوشید میان تهران با برخی پایتختهای دیگر بهویژه واشنگتن میانجیگری کند که بارزترین آن نخستین مذاکره ایران و آمریکا در سطح سفیر با میانجیگری عراق در بغداد بر سر مسائل امنیتی عراق بود.
علاوه بر این با آغاز جنگ ایران و عراق، پس از اولین دعوت سپاه پاسداران از کردها برای پیوستن به ایران علیه رژیم صدام، حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق به رهبری طالبانی به این دعوت لبیک گفت و در کنار ایران بر ضد بعثیها وارد نبرد شد. نیروهای وفادار به طالبانی طی هشت سال جنگ تحمیلی، در بسیاری از عملیاتهای دفاع مقدس با نیروهای مسلح ایران همراهی و همکاری داشتند. طالبانی و نیروهای تحت امرش در طول دفاع مقدس برای ضربهزدن به نیروهای دولتی در شمال عراق کمکهایی جدّی کردند. طالبانی دستور هماهنگی نیروهای خود چه در مسائل اطلاعاتی و چه در فعالیتهای عملیاتی را با قرارگاه های رمضان و سیدالشهداء صادر کرد و از این رو توانست رابطه سطح بالایی را با شهید چمران و شهید صیادشیرازی برقرار کند.
پس از تشکیل اقلیم کردستان، تعامل طالبانی و جناحش با ایران ابعاد گستردهتر و عمیقتر به خود گرفت. طالبانی همواره به نیروهایش اعلام میداشت که ایران قدرت غیرقابل انکار منطقه است و کردها نیز در هر جای دنیا باشند، دارای رگههای نژاد ایرانی هستند. طالبانی همواره در صحبتهای خود چه به طنز و چه به جد، فارسها (ایرانیان) را پسرعموی کردها میدانست و خیانت به ایران را خیانت به خانواده مینامید.
نقش طالبانی در اتحاد عراق
جلال طالبانی موفق شده بود که خود را به عنوان شخصیتی متعادل و فارغ از جناح بندی های سیاسی مطرح کند. وی بخش بزرگی از عمرش را صرف رفع اختلاف بین کردها، عربها و شیعیان عراق کرد. جلال طالبانی را به عنوان سیاستمداری کارکشته می شناختند که سهم زیادی در اتحاد کشور عراق پس از فروپاشی حکومت صدام داشت. وی به گفتگوهای سیاسی و آشتی طلبانه ایمان داشت و به خاطر همین دیدگاه حتی با بدترین دشمنانش نیز گفت وگو می کرد. رایان کراکر، سفیر سابق ایالات متحده در عراق، برای اولین بار در سال ۲۰۰۱ از ترکیه وارد کردستان عراق شد و با جلال طالبانی دیدار کرد. وی در مورد او گفته است:
همیشه با او گفتگو می کردیم، همانطور که با دیگران داشتیم، اما گفتگو با مام جلال لذت بیشتری داشت.» وی شخصیتی سیاسی در عراق بود که حتی دشمنانش نیز او را دوست داشته و با احترام از او یاد می کردند. طالبانی موفق شد اقشار گوناگون عراق و جناحهای مختلف اعم از شیعیان، سنیها و کردها را تا حدی به طور نسبی به اجماع رساند و از سوی دیگر مانعی بر سر تندرویهای قومیتی در کردستان عراق باشد. او نقطه عطفی در ایجاد تفاهم و توافق میان عراقیها بود و توانسته بود در این کشور ثبات برقرار کرده و با گسترش روابط بینالمللی از طریق سفرهای متعدد و استقبال از سران و رهبران کشورهای مختلف، حمایت بینالمللی را برای عراق به دست آورد.
همچنین میانجیگریهای طالبانی از عوامل کلیدی کاهش اختلاف میان حکومت اقلیم کردستان و دولت مرکزی بر سر مالکیت کرکوک بود. پیش از این که همه پرسی اخیر کردستان عراق مطرح شود، طالبانی توانسته بود بحران مالکیت کرکوک، این شهر نفت خیز را، که مورد مناقشه بین عرب، کردها و ترکمنها بود، از طریق نفوذش در بین جامعه کُرد و چهره بیطرفش در بین بخش مهمی از جامعه عرب منطقه فرو بکاهد. از دیگر تأثیرات مثبت طالبانی بر عرصه سیاسی عراق در مسئله عزل نوری مالکی بود. او توانست با دور کردن کُردها از این تنش مانع تشکیل یک جبهه اکثریت گردد و از این رو طرح سلب اعتماد از نوری مالکی با شکست روبرو شد.
پیامدهای فقدان طالبانی
فوت جلال طالبانی تنها یک هفته بعد از همه پرسی جنجالی استقلال کردستان عراق اتفاق افتاده است، بنابراین فقدان طالبانی باعث خواهد شد تا امید ها برای حل مسالمت آمیز بحران عراق و اقلیم کردستان بسیار کمرنگ شود، چرا که وی همواره تندروی کردهای اقلیم کردستان علیه دولت مرکزی را خنثی می کرد. از سوی دیگر جلال طالبانی از شخصیت هایی بود که مورد قبول تمامی قومیت های عراق بود، به همین دلیل وجود وی به عنوان یک عامل اتحاد به شمار می رفت و به صورت طبیعی فقدان وی زمینه تقویت واگرایی ها در سپهر سیاسی عراق را فراهم خواهد کرد.
در شرایط فعلی فوت طالبانی را می توان به معنای تقویت مواضع مسعود بارزانی دانست. بارزانی که از فرصت بیماری جلال استفاده کرد و همه پرسی را برگزار نمود، اکنون سد محکمی به نام جلال طالبانی در مقابل خود ندارد. طالبانی سیاستمداری دوراندیش و واقع گرا بود که منافع مردم کُرد را فدای ایده های خام نمی کرد، در حالی که مسعود بارزانی را اغلب به عنوان سیاستمداری سطحی نگر می شناسند که فاقد دوراندیشی طالبانی است.
جلال طالبانی یکی از مخالفان جدّی جدایی کردستان از عراق بود. این چیزی بود که او در کتاب خاطرات خود بهوضوح بر آن تأکید کرد و در پاسخ کسانی که خواهان دولت مستقل کردی بودند، نوشت: «من حتی در گذشته نیز معتقد به داشتن حکومتی مستقل نبودم، بلکه برای عراقی آزاد، دموکراتیک، مترقی و با سیستمی خودمختار یا اتحادی فدرال که در آن زندگی کنیم تلاش میکردم؛ از ابتدای تأسیس اتحادیه میهنی کردستان نیز این خواست ما بود.» او همچنین به خوبی وضعیت امروز کردستان عراق در صورت اصرار بر استقلال را پیشبینی کرده و درباره کردستان مستقل گفته بود: «فرض کنیم که ما اعلام استقلال کردیم.
عراق، ایران، سوریه و ترکیه نیازی ندارند که با ما جنگ کنند. اگر این کشورها مرزهایشان را ببندند و جلوی عبور و مرور ما را بگیرند، ما چگونه به زندگی ادامه دهیم؟»
هرچند جلال طالبانی به دلیل وخامت شرایط جسمانی درباره همهپرسی اخیر در اقلیم اظهار نظری نکرد، اما حزب او با وجود موافقت ابتدایی با همهپرسی در یک هفته اخیر واکنشهای متفاوتی نشان داد و اعلام تأسیس «شورای رهبری کردستان عراق» از سوی حزب دموکرات به رهبری مسعود بارزانی، رئیس اقلیم، مخالفت سایر احزاب کردی عراق را برانگیخت. در همین جهت هیرو ابراهیم احمد، همسر جلال طالبانی و عضو دفتر سیاسی اتحادیه میهنی کردستان در این مورد اعلام کرد: این حزب هرگز موافق تشکیل شورای رهبری سیاسی کردستان نخواهد بود و از آن حمایت نخواهد کرد، چرا که آن را اشتباهی بزرگ میداند. هیرو احمد که نماینده ارشد حزب طالبانی در غیاب همسرش است، گفت: تشکیل این شورا بدون مشورت رهبری احزاب سیاسی بوده است. وی در بیانیهای خاطرنشان کرد: «این طور که پیداست هدف از همهپرسی استقلال کردستان عراق تعیین سرنوشت ملت کرد نبوده و همچنان ملت ما بهای سرکشی برخی را پرداخت میکنند.»
در شرایط کنونی و تشدید اختلافات در عراق در دو سطح محلی و ملی در مورد همه پرسی، عراق بیش از هر زمان دیگری به سیاستمداری دوراندیش و واقع نگر نیازدارد تا این بحران مدیریت شود./
منبع: پایگاه بصیرت