به گزارش مشرق، مهر نوشت: سال دهم هجرت بود و پیامبر(ص) از آخرین سفر حج خود باز می گشتند. در حدود دویست کیلومتری مکه، نزدیکی شهر "رابِغ"، در کنار روستای جحفه که میقات حجاج است پیک وحی بر پیامبر نازل شد.
نیم روز هجدهم ذیحجه بود جبرئیل از جانب خدا پیام آورد: یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ .(مائده:67)؛ اى پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرساندهاى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد آرى خدا گروه کافران را هدایت نمىکند .
پیامبر دستور توقف دادند و برفراز منبری از جهاز شتران رفته و رو به مردم فرمودند: ای مردم بزودی من از میان شما رخت برمیبندم، چه کسی بر مؤمنین در ارزیابی مصلحتها و شناخت و تصرف در امور سزاوارتر است؛ همه یک سخن میگویند خدا و پیامبر خدا داناترند.
منبع: سایت بعثه مقام معظم رهبری- www.beseh-rohani.ir
رسول گرامی میفرمایند: آیا من به شما از خودتان اولی و سزاوارتر نیستم؟ همگان یک صدا جواب میدهند که چرا چنین است.
پیامبر فرمودند: من دو چیز گرانبها در میان شما میگذارم یکی ثقل اکبر که کتاب خداست و دیگری ثقل اصغر که اهل بیت من هستند . مردم، بر آنان پیشی نگیرید و از آنان عقب نمانید.
منبع: www.beseh-rohani.ir
آنگاه دست علی (ع) را در دست گرفته و آن قدر بالا برد که همگان او را در کنار رسول خدا دیدند و شناختند. سپس فرمود: خداوند مولای من و من مولای مؤمنان هستم و بر آنها از خودشان سزاوارترم. ای مردم هر کس که من مولا و رهبر اویم علی هم مولا و رهبر اوست و این جمله را سهبار تکرار کرده و چنین ادامه دادند: پروردگارا، دوستان علی را دوست بدار و دشمنان او را خوار. پروردگارا علی را محور حق قرار ده....