عدم نظارت فدراسیون فوتبال بر امور تیم ملی و یکه تازی کی‌روش تا فروش پیراهن تیم‌های ملی در برخی فدراسیون‌ها، روایت مشرق از اخبار گوشه و کنار ورزش است.

سرویس ورزش مشرق، در روزهایی که زلزله استان‌های غربی کشور، تمام ایرانیان را در غم و اندوه فرو برده، شاهد اتفاقاتی در ورزش کشور هستیم که کمتر بدانها توجه می‌شود. در ادامه مروری بر برخی از این اتفاقات داریم.

* چند وقتی است اخبار تاسف برانگیزی درباره اعزام نفرات تیم های ملی به رقابت های برون مرزی شنیده می شود. براساس اخبار دریافتی برخی فدراسیون ها مانند تیروکمان، قایقرانی و ...، از نفرات اعزامی در قالب تیم ملی پول دریافت کرده اند که دلیل آن تامین هزینه‌های اعزام عنوان شده است. این خبر تاسف برانگیز در حالی است که باید پرسید مدیران این فدراسیون ها چه می‌کنند که حتی توانایی اعزام یک تیم را ندارند و دست در جیب ملی پوشان و خانواده های آنان کرده اند. این اتفاق که رسما به معنی فروش پیراهن تیم ملی و نادیده گرفتن استعدادهای ورزشی از طبقات پایین جامعه است، تا کنون با واکنشی از سوی دستگاه ورزش و نهادهای نظارتی مواجه نشده که به نظر می‌رسد بایستی برخوردی جدی صورت گیرد تا این بدعت در ورزش کشور نهادینه نشود.

* پرداخت بدهی استقلال و پرسپولیس از بیت المال که در روزهای اخیر نیز بسیار به آن پرداخته شد و در نقد و تائیدش بسیار گفته اند، حاکی از بی‌تدبیری و عوام زدگی در سطح کلان مدیریتی ورزش کشور است. وقتی دیدگاههای غیرکارشناسی و غیر اصولی در این سطح از ورزش کشور وجود داشته باشد، ثمره اش هرج و مرج کنونی فوتبال کشور می‌شود که تا سقوط فاصله ای ندارد. فوتبال ایران می توانست از این چالش به عنوان فرصتی بهره ببرد تا برای همیشه از ورطه بی نظمی و آشوب به سمت یک چهارچوب مشخص و علمی حرکت کند تا به معنای کلمه شکل یک صنعت را به خود بگیرد؛ اما این تصمیم نشان داد که فضای غالب، پوپولیسم و بی اعتنایی به اتلاف بیت المال است.

* ماجراهای ادامه دار مهدی طارمی و اینک نیز علیرضا بیرانوند نشان می دهد که در باشگاه های بزرگی مانند پرسپولیس، هیچ برنامه ای برای برخورد حرفه ای با بازیکنان وجود ندارد و همین نیز منجر به رفتارهای خارج از عرفی می شود که شگفت انگیز است. اگرچه این بازیکنان دریافتهای نجومی دارند که عمدتا زندگی آنها را متحول می کند؛ اما ابتدایی ترین رفتارهای حرفه ای را هم ندارند. این ماجراها نیز معمولا آسیبهای مادی و معنوی فراوانی داشته که با اغماض و سهل انگاری مدیران مواجه می شود.

* اکنون که تا شروع جام جهانی روسیه زمان چندانی باقی نمانده، برنامه مشخصی برای تیم ملی فوتبال اعلام نشده است. نداشتن مدیر رسانه ای و حضور یک بیگانه برای این سمت، سفرهای گاه و بیگاه کی روش، برگزاری بازی های بی کیفیت دوستانه با نظر سرمربی، ابهام درباره نحوه هماهنگی برای این رویدادها و ...، موضوعاتی است که نگرانی هایی را به وجود آورده است. به نظر می رسد، فدراسیون فوتبال نظارت چندانی بر امور این تیم نداشته و عملا کی روش تصمیم گیر اصلی است که منجر به این آشفتگی و هرج و مرج شده است.

* وقوع زلزله غرب کشور اگرچه همگان را متاثر کرد؛ اما رفتار جامعه ورزش در این ماجرا قابل توجه بود. بسیاری از اهالی ورزش با برگزاری گلریزان، جمع آوری کمک های نقدی و غیر نقدی، حضور همه جانبه در محل زلزله و ...، نشان دادند که منش پهلوانی در آنها زنده است و همچنان می توان روی آنها حساب کرد. امید است که این رفتارهای اخلاقی و پهلوانانه همیشه در جامعه ورزش تداوم داشته باشد.

* عدم راهیابی تیم ملی فوتبال ایتالیا به جام جهانی اتفاق بزرگی بود که شکست کم نظیری برای مدیرانش به شمار می رفت؛ اما واکنش بدان قابل توجه بود. رئیس فدراسیون این کشور از سمتش استعفا کرد و مسئولیت این نتیجه را برعهده گرفت. کاش مدیران ورزش کشور نیز یاد بگیرند و در شکست ها که متاسفانه کم هم نیست، نتیجه را برعهده گیرند و سایر عوامل را قربانی نکنند تا بر مسند قدرت همچنان تکیه بزنند. البته، این اتفاق به شرطی روی می دهد که دستگاه های نظارتی نیز بر کار مسلط بوده و واکنش های به موقع و قاطعی داشته باشند.

برچسب‌ها