به گزارش مشرق، معادله خیلی ساده است. نگاهی گذرا و سطحی به جدول رده بندی لیگ برتر نشان میدهد سه چهار تیم در انتهای جدول رقابت تنگاتنگی برای سقوط به دسته پایینتر دارند و این رقابت به حدی بین این سه چهار تیم فشرده است که خیال دیگر تیم ها را از این بابت راحت کرده است!
ردههای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ جدول به ترتیب در اختیار تیمهای نفت، سپیدرود و سیاه جامگان است. سه تیم از سه استان مختلف، از سه خطه متفاوت و فرسنگها فاصله از هم. اما این سه تیم وجوه مشترک هم با هم کم ندارند. بزرگترین وجه اشتراک نفت، سپیدرود و سیاه جامگان بعد از قعر جدولی و کاندیدای سقوط بودن، تعلق آنها به بخش خصوصی در فوتبال است.
بخش خصوصی که حدود دو دهه است به فوتبال حرفهای ایران ورود کرده و هر از گاهی هم سر و کله سرمایه گذارانی در لیگ برتر پیدا میشود، سهم شان در لیگ شانزده تیمی هفدهم، سه، چهار تیم است از جمله نفت، سپیدرود و سیاه جامگان. البته وجه تشابهات دیگری هم با یکدیگر دارند که به آنها هم میپردازیم. از جمله این که هر سه باشگاه دست به تغییر روی نیمکتهای خود زدهاند. آن هم تغییراتی متعدد و به نوعی سئوال برانگیز.
سیاه جامگان لیگ را با اکبر میثاقیان آغاز کرد، سپس علیرضا مرزبان را جایگزین سرمربی برکنار شدهاش کرد و بعد از درگیری فیزیکی یکی از مدیران باشگاه در رختکن با مرزبان، آنها رضا عنایتی را بعنوان سومین سرمربی این فصل انتخاب کردند.
سپیدرود از حیث تغییرات روی نیمکت شرایطش قدری عادی تر از سیاه جامگان بود. گرچه علی نظرمحمدی در نیم فصل اول چند بار استعفا داد و به کار بازگشت، اما در روزی که استعفای وی ابتدا مورد قبول مالک باشگاه قرار نگرفت، مالک در اقدامی عجیب دست به برکناری شبانه کادر فنی این تیم زد.
بغرنج ترین وضعیت در بین این سه تیم متعلق به بخش خصوصی به تیم نفت تهران بر میگردد. تیمی که مشکلات مالکیتی و مالیاش به حدی زیاد و لاینحل بود که AFC نیز حضور آنها در لیگ قهرمانان آسیا را نپذیرفت تا ذوب آهن از این فرصت کند.
نیمکت نفت از آغاز تمرینات این تیم تا به حال آنقدر بین علی کریمی و حمید درخشان دست به دست شد که حریفان این تیم تا قبل از مسابقه نمیدانستند تیم مقابلشان با درخشان به بازی میآید یا با کریمی. ویژگی مالک باشگاه نفت این بود که در آخرین تصمیمش سنت شکنی کرد و برای تنوع هم که شده بعد از برکناری درخشان یک گزینه جدید به اسم آتیلا حجازی رو کرد تا در این مورد خلاقیتی از خود نشان داده باشد!
به این ترتیب قابل اشاره ترین ویژگی مشترک سه تیم خصوصی لیگ، جابجاییهای متعدد روی نیمکت آنها بود. جابجاییهایی که ناشی از تصمیمات آنی، احساسی و عاری از منطق فوتبال است. تغییراتی که عمدتا به دلیل عدم شناخت کافی مالکانی که به صرف داشتن سرمایه و برای مقاصدی نامعلوم وارد عرصه فوتبال شدهاند.
نگاهی به آخرین تغییرات نیمکت این سه تیم نشان میدهد گذشته از آن که هر سه مالک در بخش خصوصی به سراغ مربیانی جوان و البته استقلالی رفتند، بلکه دست روی مردانی برای نشستن روی نیمکت شان گذاشتهاند که قرار است اولین سرمربیگری خود در لیگ برتر را با این تیم ها تجربه کنند. رضا عنایتی برای سیاه جامگان، امید رضا روانخواه برای سپیدرود و حالا آتیلا حجازی برای نفت تهران.
عنایتی، حجازی و روانخواه گذشته از سوابق درخشانشان در مستطیل سبز، هیچ تجربهای بعنوان سرمربی روی نیمکت ندارند. طبیعی است این قبیل مربیان مسائل مالی برایشان در اولویت نیست و جذب آنها در تیمهای بحران زده چه به لحاظ فنی و چه به لحاظ مالی بسیار راحت است.
شاید مالکان این سه تیم تا به حال یکدیگر را از نزدیک هم ندیده باشند و شاید هیچ شناختی نسبت به هم ندارند اما عجیب است که طرز فکر همه آنها یکی است و عملکردشان بسیار به هم شباهت دارد.
راهی که این سه تیم میروند راهی نیست که بتوان به حضور بلند مدت مالکان و سرمایه گذاران آنها در لیگ حرفهای امیدوار بود. این سه تیم در کورس سقوط به لیگ یک قرار دارند و تقریبا جایی برای حضور دیگر تیمها در کورس قعر جدول نگذاشتهاند. بعید نیست که چندی دیگر اثری از این سرمایه گذاران بخش خصوصی در لیگ برتر نباشد و شاید بعد از آنها افراد دیگری وارد این عرصه شوند و همین راه را ادامه بدهند. همانطور که عباسی، جهانیان و بیات راه گذشتگان خود مثل هدایتی، شفیعیزاده و دیگران را ادامه میدهند.
نفت، سپیدرود و سیاه جامگان اولین تیمهایی نبودند که از بخش خصوصی در لیگ برتر ارتزاق میکنند و آخرین آن هم نخواهند بود. اولین تیمهای خصوصی نیستند که با مشکلات عدیده مواجه هستند و یحتمل آخرین آن هم نخواهند بود. فوتبال ایران در گذشتهها هم تیمهای خصوصی را به خود دیده که به دلیل تصمیمات عجیب مالکانش راهی جز سقوط و سپس انحلال و سرنوشت نامعلوم در فوتبال نداشتهاند.
شاخص ترین تیمهای خصوصی که در فوتبال ایران رشد کردند و به ناکجا آباد رفتند استیل آذین و استقلال اهواز بودند. البته در گذشتههای دور نیز تیم هایی چون بهمن، عقاب و کشاورز را داشتیم که با همین شیوه چند صباحی در فوتبال بودند و سپس محو شدند.
تصمیمات عجیب و خلق الساعهای که مالکان چنین باشگاههایی که عمدتا هم شناختی از فضای فوتبال ندارند باعث میشود این قبیل تیمها دوامی در فوتبال نداشته باشند. همین تصمیمات است که باعث شده فعلا قعر جدول در قرق این تیم ها باشد.