کد خبر 81620
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۳۹۰ - ۰۲:۱۸

محسن الله داد فارغ التحصیلِ دانشگاه شهر «هیوستن» واقع در ایالت تگزاسِ آمریکا می باشد. شاید تاثیرگذارترین بخش از این میراث ماندگار بخش های مربوط به دو فرزندش سمیه و میثم باشد.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، چندی پیش همین پایگاه خبری توفیق یافت و یاد و تعریفی شد از شهید محسن الله داد .
معرفی ایشان بسیار سطحی و گذرا بود اما به واسطه همان مطب مختصر ؛با خبر شدیم که :
محسن الله داد ، فارغ التحصیلِ رشته «مدیریت بازرگانی» از دانشگاه شهر «هیوستن» ، واقع در ایالت تگزاس در آمریکا می باشد. او در سال 1357 برای حضور در کنار رزمندگان فلسطینی و لبنانی ، به لبنان سفر کرد و در آن جا با دکتر مصطفی چمران آشنا شد و از همان جا به جمع مریدان وی پیوست.
محسن الله داد در مهر 1357 به ایران بازگشت و شانه به شانه انقلابیون مسلمان کشورمان داد.
محسن الله داد با ورود دکتر چمران به میادین جهاد و مقاومت در ایران ، خود را به استادش رساند و تا زمان شهادتِ دکتر ، در جوار او جنگید.

پاسدار شهید محسن الله داد
محسن الله داد ، زمانی که خرقه ی شهادت بر تن کرد ، ملبس بود به جامه ی سبز پاسداران حضرت روح الله.
محسن الله داد ، دو فرزند به نام های سمیه و میثم به یادگار گذاشته است و امروز دو نوه هم او را پدربزرگ خود می دانند.
محسن الله داد ، یک وصیت نامه هم برای تاریخ این سرزمین به میراث گذاشته است.
از محسن الله داد ، بیش از این نمی دانیم. کسی اگر ما را یاری کند برای کسب اطلاعات بیشتر از این شهید ، قطعا در ثوابِ  نشر سیره ی ایشان سهیم خواهد بود.
متن وصیت نامه شهید الله داد ، بسیار مجمل اما در عین حال بلیغ ، تاثیر گذار و به یادماندنی است. شاید تاثیرگذارترین بخش  از این میراث ماندگار بخش های مربوط به دو فرزندش سمیه و میثم باشد که امروز دهه سوم از حیات خود را طی می کنند. نمی دانیم  روزگار چقدر اجازه داده است به وصیت پدرشان جامه ی عمل بپوشانند اما هر کجا که باشند ، برای وجود نازنینشان آرزوی سلامت و سربلندی می کنیم و امید که مایه فخر و مباهات روح پدرشان باشند . انشاءالله

آن چه خواهید خواند متن کامل تنها وصیتنامه به جا مانده از شهید محسن الله داد است:



به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
ساعت یک صبح سه‌شنبه ، دهم شهریور شصت . در راه نبرد علیه مستکبرین جهان‌خوار که ساعت چهار و نیم صبح شروع خواهد شد ، به فضل خدای بزرگ
وصیت‌نامه‌ی بنده خدا محسن الله‌داد (الهی)
با سلام و درود به روان پاک شهیدان از هابیل تا رجائی و باهنر و با یاد انسان‌های پاک طول تاریخ و با یاد خط سرخ شهادت و با احترام به امام امت، اسوه مقاومت و رحمت و خشم - خمینی کبیر - که بر فواره خون سرخ خود وضو خواهم ساخت به امید این‌که با اولین قطره خونم که بر زمین گرم خوزستان، این دیگر کربلای قرون می‌ریزد، گناهانم بر زمین ریزد و از عذاب خداوندی که حق است در امان باشم و به لطف و مرحمت او چشمان گریانم روشن شود.
فریاد توپ‌ها و غرش تانک‌ها و رگبار مسلسل‌ها و انفجار مین‌ها، چرخش ذوالفقار علی (ع) را تداعی خواهد کرد و امید فتح نزدیک ِمسلمین را ، که به حق امت ما شایسته‌تر از آن است که به گمان آید.
سلام بر پدر و مادر و همسر و فرزندانم و برادران و خواهران و همه بستگانم و همه دوستان و آشنایان و دعای خیر برای همه کسانی که خدا را شاهد دارند و در جهت او گام می‌زنند .
در تاریکی‌ای که حاکم است و روزنه‌ای از نور چراغ قوه روشنی گرفته، مجال وصیت‌نامه کامل و جامع نیست ولی گواهی می‌دهم که همسرم بهترین دوست و یاور من در زندگی بود و من نتوانستم ایثارگری‌های او را که یکی از آن‌ها بی‌خانمانی و لامکانی است را پاسخی در خور دهم و به‌یاد آن کلام افتادم که به‌راستی من حقیر از زندگی روزمره‌ام نیز لنگ بودم و نه فرزندی بودم که بتوانم باری از روی دوش پدر و مادرم که عمری برایم سوختند بردارم. در عین حال خدا را شاهد می‌گیرم همیشه در جهت و فکر قدمی مثبت بودم و هستم و امیدوارم از من راضی باشند.
 همسر و فرزندانم را از صمیم قلب دوست دارم و امیدوارم اگر ثوابی در این راه برایم باشد، قسمت همسرم گردد که همچون همیشه مشوق من در این راه بود و در بار آخری که به جبهه آمدم اصرار او سهم به سزایی داشت. رحمت به شیر پاکی که از چنان مادری نوشیدی. وعده ما پیش خدا.
یک دست لباس با آرم سپاه پاسدارن در کیسه برزنتی در یکی از اطاقهای ترابری ستاد جنگ‌های نامنظم استاد شهیدم، دکتر چمران است که با جواد صحبت کرده، اگر راضی بود (چون از او گرفتم) برای میثم نگهداری که اگر انشاءالله بزرگ شد در کنار تحصیل و کسب علم بر تنش برازنده باشد و راه پدرش را ادامه دهد. سمیه عزیزم را زینب‌وار زیستن و سمیه‌وار شهید شدن وصیت می‌کنم.
از دنیا اگر چیزی هست که به عهده همسرم با نظارت پدرم می‌گذارم که خمس را محاسبه و پرداخت نمایند و طبق قانون شرع عمل نمایند.
از آن‌ جائیکه همسر از قطعه زمینی که هست قلباً راضی نیست برای ایجاد مسکن از مسؤولان امر می‌خواهم ترتیب دهند که راهیی برای جابه‌جایی محل فرا راه خانواده‌ام قرار دهند و همسرم پس از من حتماً باید همسری برای خود انتخاب نماید و در این امر کوتاهی نکند. به همه بگوئید اگر کسی از من طلبی دارد بگوید که همسرم تا حدودی بدهی و طلب مرا می‌داند.
به هر کس از کاسب محل و دوست و غیره دیدید مصرّاً بخواهید که مرا ببخشد.
سلام بر شهیدان
درود بر خمینی
سرباز خاکی اسلام
محسن الله‌داد (اللهی)


از راست ، شهیدان محسن الله داد ، مصطفی چمران و کاظم اخوان

سلام بر او در روزی که زاده شد
و در روزی که به شهادت رسید
و در روزی که دیگربار زنده برانگیخته خواهد شد