آذربایجانی اگر چه در پیوند این خرده داستان ها موفق نیست اما هر کدامشان را تا حد امکان، به خوبی معرفی می کند و سعی او برای کشف مشکل اعتیاد به فضای مجازی تا حد زیادی باورپذیر درآمده است.

گروه فرهنگ و هنر مشرق - شکر خدا می شود گفت «پوریا آذربایجانی» نسبت به اثر قبلی اش «اروند»، پس رفت نکرده و در مواجهه با یک موضوع و معضل اجتماعی و فرهنگی تا حدودی موفق بوده. این البته به معنای بی نقص بودن «جشن دلتنگی» نیست.

درباره جشن دلتنگی بیشتر بخوانیم:

یک فیلم جنگی نه چندان موفق و توجیه خیانت

فیلم های فجر ۳۶ در نگاه منتقدان

مینا ساداتی و بابک حمیدیان به «جشن دلتنگی» پیوستند

آذربایجانی اگر چه در فیلمنامه از وجود «مونا سرتوه» بهره برده اما چند خرده داستان که همزمان پیش می روند (و دو داستان هم از لحاظ جغرافیایی با هم نزدیکی هایی دارند) مخاطبِ «جشن دلتنگی» را دچار پیچیدگی هایی می کند که با مذاق تماشاگرِ راحت پسند امروز، جور درنمی آید.

فیلم «جشن دلتنگی»

آذربایجانی اگر یکی از این داستان ها را به تنهایی پرداخت زده و بیان می کرد، احتمالا با فیلم بهتری روبرو بودیم.

«جشن دلتنگی» موقعیت ۴ نفر را زیر ذره بین می بود و به قول خودش قرار است این ۴ نفر، چهار ضلع از مربع نشانِ اینستاگرام را نمایندگی کنند. در یک سو مردی (با بازی بهنام تشکر) قرار دارد که همسر (افسانه با بازی پانته آ پناهی ها) و دخترش (شادی با بازی ندا عقیقی) درگیر صفحه های اینستاگرامی هستند و زندگی شان تحت تاثیر آن قرار گرفته. در سوی دیگر مردی قرار دارد (با بازی بابک حمیدیان) که به خاطر وضعیت کاری اش هر ۲۰ روز به خانه می آید و همسرش (لاله با بازی مینا ساداتی) برای رفع دلتنگی ها به این شبکه اجتماعی متوسل شده.

یادداشت بر برخی فیلم های دیگر جشنواره را هم در اینجا بخوانید:

فیلم «جشن دلتنگی»

ضلع سوم این فیلم، ماجرای «جهان» (با بازی محسن کیایی) است که دست به کارهای عجیب و غریب می زند تا فالورهایش را زیاد کرده و با گرفتن تبلیغات بازرگانی، زندگی اش را بگذراند و به خارج از ایران مهاجرت کند و ضلع چهارم هم مربوط به دختری والیبالیست (با بازی ساغر قناعت) است که حالا شرایط جدیدی پیدا کرده و زندگی اش متحول شده است.

آذربایجانی اگر چه در پیوند این خرده داستان ها موفق نیست اما هر کدامشان را تا حد امکان، به خوبی معرفی می کند و سعی او برای کشف مشکل اعتیاد به فضای مجازی تا حد زیادی باورپذیر درآمده است.

فیلم «جشن دلتنگی»

«جشن دلتنگی» به همین هم قناعت نمی کند و مثلا پدری را که ساکن روستایی در جاده چالوس است به میان می آورد که بود و نبودش هیچ تاثیری در فیلم ندارد. پدری که حتی دیالوگی هم ندارد و فقط قرار است بابک حمیدیان در برگشت از پیش او، داخل رودخانه بیفتد!

فیلم «جشن دلتنگی»

با این همه، پوریال آذربایجانی اولین و تنها کسی در جشنواره سی و ششم نیست که نسبت به ساخته قبلی شان، حرکت رو به رشد و فزاینده ای نداشته اند و باید برای بهبود وضعیت ساخته ی بعدی شان دست به دعا شد!

*میثم رشیدی مهرآبادی