به گزارش مشرق، ساعت‌۱۶ روز ۲۴‌بهمن‌ سال‌۸۵ اعضای خانواده‌ای در تهران به اداره پلیس خبر دادند دختر جوان‌شان به نام شیوا به طور ناگهانی ناپدید شده است. 

پس از طرح این شکایت تیمی از کارآگاهان پلیس‌آگاهی به دستور بازپرس جنایی برای پیدا کردن دختر جوان وارد عمل شدند. در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت مأموران جسد خونین شیوا را که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود، کشف کردند. 

با کشف جسد شیوا پرونده وارد مرحله تازه‌ای شد و تیمی از کارآگاهان ویژه قتل تحقیقات خود را برای شناسایی عامل یا عاملان قتل آغاز کردند. 

بررسی‌های مأموران حکایت از این داشت مقتول از مدتی قبل با مرد۳۴ ساله‌ای به نام فرنام رابطه داشته است. همچنین مشخص شد مدتی قبل فرنام به خواستگاری شیوا می‌رود، اما با مخالفت خانواده وی روبه‌رو می‌شود. بنابراین مأموران فرنام را به عنوان مظنون حادثه بازداشت کردند. 

فرنام در بازجویی‌ها به قتل شیوا اعتراف کرد و مدعی شد وقتی دختر مورد علاقه‌اش به پیشنهاد خواستگاری‌اش جواب منفی داده از او کینه به دل گرفته و نقشه قتل او را طراحی و اجرا کرده است. 

قاتل در توضیح ماجرا گفت: سال‌۷۹ در درگیری مادر و خواهرم را به قتل رساندم. 

پس از تحمل شش‌ماه زندان پزشکی قانونی اعلام کرد زمان حادثه جنون داشته‌ام و به بیماری اسکیزوفرنی دچار هستم. به همین سبب از زندان به بیمارستان روانی منتقل شدم‌. دخترخاله شیوا که روانشناسی خوانده بود در بیمارستان روانی مشغول به کار بود و شیوا هم گاهی به دیدن دختر خاله‌اش می‌آمد و همان جا با شیوا آشنا شدم. من دلباخته شیوا شده بودم و تصمیم گرفتم پس از بهبودی از او خواستگاری کنم.

یک‌سال در بیمارستان بستری بودم و بعد مرخص شدم. وی ادامه داد: از آنجایی که من لیسانس ریاضی دارم و قبلاً در این رشته تدریس می‌کردم پس از ترخیص از بیمارستان به شیوا ریاضی درس می‌دادم و همین موضوع باعث شد تا با خانواده شیوا رفت و آمد کنم. مدتی بعد به خواستگاری شیوا رفتم، اما خانواده‌اش مخالفت کردند. من عاشق و دلباخته شیوا بودم و فراموشی او برای من غیرممکن بود و از طرفی هم رابطه ما ادامه داشت تا اینکه با هم اختلاف پیدا کردیم. 

شیوا به من بی‌محلی می‌کرد و همین رفتارش مرا آزار می‌داد، اما او به حرف‌های من توجهی نمی‌کرد تا اینکه روز حادثه از رفتارش عصبانی شدم و با چاقو او را به قتل رساندم. 

متهم پس از تحقیقات تکمیلی برای مشخص شدن صحت روحی و روانی‌اش در اختیار پزشکی قانونی قرار گرفت. پزشکی قانونی صحت روانی متهم را تأیید کرد و بدین ترتیب متهم پس از صدور کیفرخواست به اتهام قتل عمد در شعبه‌۷۱ دادگاه کیفری استان محاکمه شد. 

پدر مقتول برای متهم درخواست قصاص داد. وی گفت: فرنام از دخترم خواستگاری کرد، اما من پس از تحقیقات به او جواب منفی دادم. من هر روز دخترم را به دانشگاه می‌بردم و دوباره عصر او را به خانه بر می‌گرداندم و اصلاً از رابطه دخترم با قاتل خبر نداشتم و نمی‌دانم قاتل به چه جرمی دخترم را به قتل رساند. 

هیئت قضایی پس از شنیدن دفاعیات متهم و بررسی پرونده فرنام را به قصاص محکوم کردند. 

در نهایت متهم چند روز قبل در زندان رجایی‌شهر با چوبه‌دار قصاص شد و بدین ترتیب پرونده قاتل برای همیشه بسته شد. 

منبع: روزنامه جوان