سرویس جنگ نرم مشرق- در جریان اغتشاشات دیماه سال جاری یک دختر در خیابان انقلاب تهران به بالای یک سکوی مخابرات رفت و با کشف حجاب قصد اعتراض به قانون حجاب در ایران را داشت! این در حالی بود که اساساً جو عمومی و حتی تبلیغات ضدانقلاب در مورد وقایع دی ماه سال ۸۸ مطرح کردن مسائل اقتصادی بود، اما گویا این دختر قصد داشت با استفاده از شلوغیهای دی ماه بیشتر دیده شود.
هر چند آمار دقیقی در دست نیست، اما بنا به خبررسانیهای صورت گرفته از سوی خود شبکههای ماهوارهای فارسیزبان خارجنشین و مشخصاً بیبیسی فارسی که با تمام توان سعی در بزرگ نشان دادن این حرکت و کمک به ادامه آن دارند، نشان میدهد که مشابه این اقدام حداکثر ۱۰ بار دیگر هم در طول دو ماه گذشته تکرار شده است. درواقع تصاویر و عکسهای موجود از این اتفاق تعداد بالایی نبوده و این در حالی است که مبادرت کنندگان به این اقدام پیش از هر کاری به دنبال بازتاب رسانهای آن هستند!
بیشتر بخوانید:
در این میان بیبیسی را میتوان به عنوان ابزار رسانهای این حرکت ناهنجار معرفی کرد که با همه توان سعی دارد حرکتی را که اطلاق واژه محدود و ناچیز نیز برای آن زیاد است، بزرگ جلوه دهد. خط بیبیسی در خبرسازی و داغ کردن اخبار مربوط به این حرکت به گونهای است که به نظر میرسد خبرنگاران و گزارشگران این شبکه هم از تلاش برای بزرگ کردن اقدامی که هیچ استقبالی از آن نشد، خسته شدهاند! مرور رفتار غیرحرفهای بیبیسی به خوبی نشان میدهد که همه زور این شبکه انگلیسی هم نتوانسته از دل حداکثر ۱۰ یا بر فرض محال ۲۰ مرتبه تکرار یک حرکت، موج سازی ایجاد کند، اما همچنان گویا مأموریتی برای آن ابلاغ شده است!
در اینجا واقعاً قصد نداریم به سوژه کشف حجاب چند دختر در خیابان انقلاب بپردازیم، اما چیزی که در این بین جلب توجه میکند، فشار زیاد بیبیسی است که قصد دارد هر طور شده، از اتفاقات خیابان انقلاب یک پدیده اجتماعی بسازد.
**عنوانسازی خیالی به سبک بیبیسی
بیبیسی فارسی برای بزرگنمایی حرکت مذکور ابتدا به عنوانسازی و هشتگسازی اقدام نمود. «دختران خیابان انقلاب» نام هشتگی است که بیبیسی با آن خبررسانی کرد و این در حالی است که اساساً دختران مبادرت کننده به این اقدام در خیابان انقلاب به ۱۰ نفر نیز نمیرسد.
استفاده از پیشوند «پدیده» نیز برای تسری ابعاد اجتماعی این حرکت و تبدیل آن به نافرمانی مدنی گسترده، از سوی بیبیسی صورت گرفت. اما باید پرسید که آیا واقعاً گزارشگران یا دبیران خبری بیبیسی تعریف پدیده اجتماعی را میدانند؟! یا مأموریت آنها برای موجسازی از این حرکت باعث شده خیال کنند صرفاً با نامگذاری بر روی یک حرکت میتوان آن را به پدیده اجتماعی تبدیل کرد!
**حاشیهپردازی برای موجسازی
یکی از روشهای موجسازی خبری، انتقال خبر به شکل بخش بخش و پرداختن به حواشی آن است تا بتوان موج مربوط به آن را برای مدتی سرپا نگه داشت. این تکنیک در چند مورد کشف حجاب خیابان انقلاب توسط بیبیسی اجرا شد و نقش پررنگ حواشی یا به عبارت دقیقتر حاشیهسازی برای این اتفاق به خوبی قابل مشاهده است.
بیشتر بخوانید:
با توجه به ظرفیت پایین این اتفاق در اخبار پیرامونی، گزارشگران بیبیسی تقریباً میانگین هفتهای دو خبر در مورد این حادثه را در دستور کار قرار دادهاند که به صورت منظم ادامه پیدا کند. خبر در مورد اظهار نظر نسرین ستوده که خود را وکیل این چند دختر دستگیر شده میداند! تا خبر در مورد پیچ خوردن پای یکی از این دختران و اخباری در مورد نشان دادن تصویر مربوط به این اتفاق در کنسرت یک خواننده لسآنجلسی؛ کشدار کردن داستان دختران خیابان انقلاب و تلاش برای بزرگنمایی آنچنان برای بیبیسی سخت شده بود که خبررسانی و تیترزنیهای این رسانه از مرحله غیر حرفهای به کارهای مضحک رسید. به عنوان مثال در فیلم کوتاهی که در همین رابطه منتشر شد، زنی سالمند در محیطی کاملاً خلوت اقدام به کشف حجاب کرد و تیتر غیرحرفهای بیبیسی برای پوشش این خبر که حکایت از تلاشهایش برای گسترده نشان دادن ابعاد ماجرا داشت، این بود که «زنان سالمند هم به دختران خیابان انقلاب پیوستند»! این در حالی بود که دیگر هیچ مورد مشابهی تکرار نشد و درواقع خبری از دیگر زنان سالمند نشد.
**مظلومنمایی به سبک انگلیسی
تلاشهای بیبیسی برای ادامه دادن خبرهای مربوط به اتفاقات خیابان انقلاب به مظلومنمایی و تحریک احساسی مخاطب نیز رسید که البته باز هم با فریب دادن مخاطب و پنهانسازی ابعادی از ماجرا همراه بود.
این شبکه انگلیسی در حالی با ژست حقوقی در برخی از تحلیلها از حقوق این افراد و روش مسالمتآمیز آنها برای خواستهشان صحبت میکند که گویا اساساً به این نکته توجه ندارد که مبادرت کنندگان به این اقدام، فارغ از درخواستشان، ابتدا قوانین رسمی کشور که همان حجاب است را زیر پا گذاشته، بعد خواستهای را مطرح میکنند. درواقع ابتدا جرم در ملاء عام صورت میگیرد و بعد برخورد طبیعی پلیس با مجرم را به عنوان اقدام خشونتآمیز تعبیر میکنند.
نگاهی حقوقی به ماجرا نیز کاملاً روشن میکند که اساساً قوانین مربوط به پوشش ملتها در همه کشورهای دنیا بر عهده و در اختیار دولتهاست. در عمل نیز قوانین ممنوعیت تردد با لباس زیر در خیابان در ایالات متحده آمریکا و یا قانون ممنوعیت تردد به اماکن عمومی با برقع یا حتی حجاب کامل در اماکن عمومی در فرانسه مصادیق آن هستند.
ویدئوهای بیبیسی در چند مورد دستگیری این افراد در خیابان انقلاب نیز کاملاً هدفمند برشخورده و از بخشهایی که پلیس از مجرم میخواهد از جعبه مخابرات پایین بیاید، حذف و صرفاً بخشی از فیلم که پلیس مجبور به پایین آوردن اجباری مجرم و دستگیری او میشود، به عنوان سند مظلومیت نمایش داده میشود.
در مجموع همانطور که گفته شد، تعداد کم اتفاقات خیابان انقلاب نیازمند یک برخورد رسانهای در این ابعاد نیست و عملکرد بیبیسی به خوبی رفتار جهتدار یک رسانه را نشان میدهد و این در حالی است که بیبیسی فارسی همیشه مدعی بیطرفی است.