کد خبر 847699
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۳۹۷ - ۱۶:۰۶

پیش ازورود به اصل نامه جای دارد بدین نکته اشاره کنم که به نظر بنده آنچه که امروز درعرصه‌ی سیاسی کشور باآن مواجه هستیم نه رقابت سالم جناح‌ها،بلکه دعوای زرگری افرادی است که بعضاً رویه‌ی آنان نشان می‌دهد

به گزارش مشرق، علیرضا زاکانی نماینده سابق مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت:

پیرو نامه ارسالی جمعی از دانشجویان و طلاب عزیز به رهبری معظم انقلاب اسلامی امام خامنه ای(مد ظله العالی) به عنوان کوچکترین عضو جنبش دانشجویی ادوار بر آن شدم تا پس از فروکش کردن جار و جنجال‌های رسانه‌ای، در فضایی به دور از مواجهه هیجانی و با محور قرار دادن عقل و استدلال وارد گفت و گو شده و به سهم خود نکاتی را در چند قسمت با ملت شریف ایران به ویژه دانشجویان و نگارندگان نامه که برادران دینی و ایمانی یکدیگر به شمار می‌رویم، بیان دارم.

پیش از ورود به اصل نامه جای دارد بدین نکته اشاره کنم که به نظر بنده آنچه که امروز در عرصه‌ی سیاسی کشور با آن مواجه هستیم نه رقابت سالم جناح‌ها، بلکه دعوای زرگری افرادی است که بعضاً رویه‌ی آنان نشان می‌دهد بیش از آنکه نگران آینده نهضت اسلامی و مکتب امام(ره) باشند نگران حیات و قدرت سیاسی خود می‌باشند.

بی‌شک و با قاطعیت می‌توان اثبات کرد رفتار و گفتار متناقض امثال آقایان حسن روحانی، علی لاریجانی، سید محمد خاتمی، سید حسن خمینی و محمود احمدی نژاد و اسلاف و اخلاف آنان بخواهند یا نخواهند آن‌ها را از منصب یاری نهضت امام(ره) به جایگاه رقابت با مکتب امام(ره) کشانده است و موجب گردیده به جای سیاست ورزی بر مبنا و محور دین، دین آنان سیاسی‌کاری شود.

یادداشت دیگری از علیرضا زاکانی را بخوانید:

دیگر سکوت جایز نیست

برای پیشرفت و عدالت در انقلاب سوم چه باید کرد؟

با این حساب دیگر نمی‌توان به دسته‌بندی‌های رایج جریانات کشور اعتماد کرد و صرفاً انقلابی بودن افراد در گذشته و یا قرار گرفتن اسمشان در یک جریان سیاسی را ملاک قرار داد. امروز باید با شاخصه‌های مکتب امام(ره) افراد و جریانات را سنجید و از سویی پیگیری کرد تا آنکه دایه‌ی اصولگرایی دارد در مقام حرف و عمل نشان دهد به چه اصولی پایبند است؛ آنکه دایه‌ی اصلاح طلبی دارد روشن سازد چه چیز را و چگونه می‌خواهد اصلاح کند؛ کسی که دغدغه خود را مهرورزی و عدالت می‌شمارد تعریف دقیق آن را بیان کرده و تجلی عملی آن را به نمایش گذارد تا مشخص شود مهرورزی و عدالت او پیوسته با معنویت و عقلانیت است یا دکان داریست و آنکه نام خود را اعتدال می‌گذارد تعریف خود را از افراط و تفریط مشخص ساخته و در عمل پایبندی خویش را به آن اثبات نماید. در یک جمله باید نیک نگریست که اصولگرایی، اصلاح طلبی، مهرورزی و اعتدال برخواسته از اسلام ناب محمدی(ص) است یا برخواسته از هواهای نفسانی!

نامه مد نظر نیز بیش از آنکه جلوه‌گر دغدغه‌مندی جمعی از دانشجویان و طلاب باشد تکمیل کننده این دعواهای زرگری است و در نگاه کلان نشان می‌دهد که دوستان امضاء کننده نامه هر چند ان شاءالله دغدغه اصلاح کشور را دارند اما دارای اشکالاتی جدی هستند که موجب گردیده این دغدغه مندی در مسیر اعتلای انقلاب اسلامی قرار نگیرد.

بر اساس آنچه که ذکر گردید، به خواست الهی در قسمت‌های بعد به ریشه ها و نتایج این نامه و توضیحات پیرامون آن خواهم پرداخت.