به گزارش مشرق، «سیدروح الله امین آبادی» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
موسوی تبریزی دادستان دهه ۶۰ در گفتوگویی با تفسیر و تحلیل برخوردهای صورت گرفته با کشف حجاب در مجامع عمومی ضمن انتقاد از گشت ارشاد گفته است: «نکته قابل تامل این است که کسانی که امروز از برخورد مامور گشت ارشاد با آن خانم جوان که بدحجاب بود حمایت کردند، ۲۲بهمن با همین خانمها که برخی بدحجاب هستند مصاحبه و نظرخواهی میکنند.»
موسوی تبریزی در ادامه ضمن بازی با الفاظ و طرح مباحثی چون حجاب اختیاری و اجباری مدعی شده است: «این مسئله بسیار مهمی است و به همین دلیل نیاز به بررسی و مباحثه جدی علما دارد که آیا حجاب یک مقوله اجباری است یا اختیاری.»
این سخنان از سوی فردی که خود سابقه روشن و قابل مراجعهای از برخوردها در طول دوره مسئولیت خود دارد عجیب به نظر میرسد. موسوی تبریزی طی مصاحبهای که متن کامل«آن در شماره ۸ فروردین ۱۳۶۲ روزنامه اطلاعات منتشر شد پیرامون بدحجابی در جامعه گفته بود: آن خانم بیحجاب که با وضع بدی بیرون میآید عملا مانند یک تابلویی است که یک کسی بردارد و روی آن بنویسد «مرگ بر انقلاب اسلامی» یعنی آن خانم بی حجاب و موهای سرش عین نوشته: مرگ بر انقلاب اسلامی است.»
وی ادامه داده بود: «امت حزبالله هم این را قبول نمیکند، مردم جوابش را میدهند و اگر یک روز یک ماه دو ماه تحمل کردند، دیگر تحمل نخواهند کرد. اینها نمیخواهند خیابانهایشان دوباره مثل زمان شاه بشود.»
موسوی تبریزی در این مصاحبه ضمن توصیه به مردم که با متخلفین رفتار ارشادی داشته باشند در عین حال گفته بود: «آنهایی که معلوم است دیگر کارشان مسئله ترویج فحشا و منکر است قهرا مجازات و محاکمه میشوند و حکام شرع محترم برای آنها حکم صادر میکنند بالاخره آن چه مسلم است مردم در این جهت بسیار مهم هستند.»
این تنها بخشهایی از سخنان موسوی تبریزی در فروردین ۱۳۶۲ بود، وی در مصاحبه اخیر به عملکرد خود در طول دهه شصت نیز پلی زده و مدعی شده است که وی و مرحوم هاشمی رفسنجانی که در آن برهه رئیس مجلس بوده است برخورد با مقوله بیحجابی را به مردم واگذار کرده بودند «تا مردم به هر شیوهای که تمایل دارند با این مسئله برخورد کنند... با این رویکرد فرهنگی و ایجابی که مردم در این زمینه در پیش گرفتند خیلی زود فرهنگ حجاب در جامعه حکمفرما شد.»
نگاهی به اظهارات موسوی تبریزی خلاف واقع بودن این ادعا را نشان میدهد، وی فروردین ۱۳۶۲ به صراحت از حکام شرع خواسته بود که نسبت به مروجین فحشا و منکر برخورد قاطع داشته باشند.
اینها به خشونت احتیاج دارند!
اظهارات مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی در خطبههای نماز جمعه دهه ۶۰ نیز موجود و قابل مراجعه است.
آقای هاشمی رفسنجانی در بخشی از خطبههای نماز جمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۵ تهران گفته بود: «ما الآن افرادی را میبینیم و هرقدر نصیحت میکنیم و از طریق تقوا میخواهیم به این محیط سالم برسانیم هنوز یک مقاومتهای منفی هست و خانمهایی متأسفانه پس از هفت سال از انقلاب هنوز به این راضیاند که مقداری از مویشان بیرون باشد؛ تابهحال با اینطور افراد خیلی با نصیحت و موعظه برخورد کردهایم...اینها خطرناک است و فکر میکنم که پس از هفت سال تحملمان هم تمام بشود.»
وی ادامه داده بود: «مردم حزبالله چند بار ... به خیابانها ریختند و از همین تریبون نماز جمعه، وزیر کشور و دیگران خواهش کردند و به آنها وعده دادیم که اینها خودشان آدم میشوند و بازمیبینیم که مثلاینکه اینها یک مقدار احتیاج به خشونت دارند.»
هاشمی رفسنجانی از تدارک دیدن اردوگاههای کار اجباری برای اعزام بدحجابان و شوهرانشان به این اردوگاهها نیز سخن گفته و تاکید کرده بود: «البته شورای عالی قضایی یک پیشنویس لایحهای را تهیهکرده و ما قبلاً به حزبالله وعده داده بودیم که عمل میکنیم و مقدماتش را فراهم کردهاند و همین روزها به مجلس میآید. این لایحه در نظر گرفته است که اردوگاههایی در مناطقی در نظر بگیرند برای بازسازی خانمها و آقایانی که دچار مرحلهای از فساد اخلاق هستند.»
هاشمی گفته بود: «فکر شده که اینها نوعاً آدمهای مرفهی هستند که درد مشقت کار و این حرفها را نچشیدهاند و با پولهای بادآوردهای که یا شوهرشان دزدیده یا خودشان میدزدند یا به ارث رسیده و یا از چیزهای دیگر، دیگر اینجوری بار آمدهاند و فکر شده که در هر منطقهای یک اردوگاه برای اینها درست کنند و در آن اردوگاه وسایل کار بگذارند، معلمین اخلاق نیز در آنجا بگذارند. احکام دادگاه! یعنی همینجوری نیست که از خیابان بگیرند و به آنجا ببرند؛ کسانی که اینجوری میکنند تحویل دادگاههای فوری میدهند و دادگاهها اینها را محاکمه میکنند و اگر دیدند که مداومت بوده، اینها را تحویل به اردوگاه میدهند. تعیین هم میکنند ۳ ماه، ۲ ماه، ۵ ماه، یک سال، دو هفته آنجا بماند درس بخوانند و کار هم بکنند. خرجشان را هم باید خودشان در آنجا بدهند.»
بلافاصله اعدامتان میکنیم!
البته مواضع تند و تیز موسوی تبریزی و برخی دیگر از شخصیتهایی که در دهه هفتاد به بعد رویکرد دیگری اتخاذ کردند تنها به مواردی که گفته شد محدود نمیشود، موسوی تبریزی مهرماه ۱۳۶۰ در قامت دادستان کل انقلاب طی مصاحبهای اظهار داشته بود: «موضع دادستانی یک موضع قاطع اسلامی است چون در این کشور جمهوری اسلامی حکمفرما است و اکثر مردم از این جمهوری اسلامی پشتیبانی میکنند و خواهان این جمهوری هستند و در نتیجه ما باید خواسته مردم و خواسته اسلام را در نظر بگیریم.»
وی همچنین گفته بود: «دادسرا و دادگاههای انقلاب اسلامی و دادگستری موظفند جرائم را پیگیری و کشف کنند و مجرم را پیدا کنند و مجرمین را به شدیدترین وجه ممکن مجازات نمایند در مجازات مجرمین و متخلفین هیچ گونه اغماضی نخواهد شد.»
در آن روزها منافقین با ایجاد رعب و وحشت فضای ترور و ارعاب را در کشور به وجود آورده بودند که موسوی تبریزی درباره آنها نیز گفته بود: «من از این فرصت استفاده میکنم و به کلیه قضات دادگاهها و دادسراهای انقلاب توصیه میکنم که با مجرمین و محاربین و آنهایی که در برابر نظام جمهوری اسلامی ایران مسلحانه ایستادهاند قاطعانه برخورد کنند و اگر در این کار سهلانگاری کنند خود قاضی مربوطه متخلف شناخته شده و محاکمه خواهد شد.»
طبیعی است که گفته شود برخورد با منافقین بایستی قاطعانه باشد و کسی را یارای انکار این نیست ولی کافی است بدانیم که مدعیان اصلاحات از اواسط دهه ۷۰ برخورد جمهوری اسلامی با گروهکهای تروریستی در طول دهه ۶۰ را به عنوان یک لکه سیاه قلمداد کرده و جای شهید و جلاد را عوض کردند. همانها که در طول سالهای دهه شصت مسئول برخورد با ناهنجاریهای اجتماعی و تروریستها بودند این روزها لباس دیگری پوشیده و چهره عوض کردهاند.
و دو نکته پایانی؛
۱- ملت مسلمان ایران حافظه تاریخی داشته و فراموشکار نیست، هستند کسانی که مردم را فراموشکار میدانند و از این رو مواضع جدیدی اتخاذ کرده و حرفهای دیگری میزنند ولی دیگر دوره چهرهسازیهای این چنینی گذشته است، برخی مدعیان اصلاحات خجالت میکشند ولی عده دیگری نیز هستند که تعارف را کنار گذاشته و حقیقت را درباره خود به زبان آوردهاند، عیسی سحرخیز مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد دولت خاتمی بر آن تاکید کرده و اظهار داشته بود: «بسیاری از اصلاحطلبان برخلاف اول انقلاب دیگر علاقهای به [امام] خمینی ندارند.» مصطفی تاجزاده از متهمین فتنه نیز گفته بود: «اکثر اصلاحطلبان اعتقادی به جمهوری اسلامی و ولایت فقیه ندارند، از گذشته پشیمانند و معتقد به برجام منطقهای هستند!» امثال موسوی تبریزی و دیگر مدعیان اصلاحات نیز چنین حکایتی دارند.
۲-جمهوری اسلامی نمیتواند نسبت به قوانین اسلام و نمود بیرونی احکام شرع مقدس بیتفاوت باشد، حجاب قانون اجتماعی اسلام است و نحوه تعامل مردان و زنان را در سطح جامعه اسلامی مشخص ساخته است، تمرد از این قانون، مخالفت عیان با احکام اسلامی است و نیروهای انتظامی و دستگاه قضا موظف به برخورد با این تظاهر به فعل حرام هستند.