ظاهرا نه قانون‌شکنند و نه غارتگر، اما با قدرت و نفوذی که در داخل نظام دارند شریک دزد و رفیق قافله‌اند.در واقع به‌طور غیر مستقیم و مرموزانه و به‌خاطر منافع خود، از قانون‌شکنان ریز و درشت حمایت می‌کنند.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - آزاده ممتاز سردار سید علیاکبر مصطفوی که 10 سال از جوانی اش را در زندان های مخوف بعثی سپری کرد، حالا سلاح قلم به دست گرفته و می نویسد. آنچه در ادامه می خوانیم، یادداشتی به قلم اوست:

شکی نیست که انقلاب دستاوردهای فراوانی در حوزه‌های مختلف برای ملت به ارمغان آورده است. نسل‌های آینده یقینا به این دستاوردها خواهند بالید. می‌توان به صورت فهرست‌وار به این دستاوردها پرداخت.

 دستاورد اول

 سقوط حکومت 2500 ساله سلطنتی. در کجای تاریخ2500 ساله، رای و نظر ملت در مورد حاکمان، چه عادل و چه ظالم اعتبار و ارزش داشته است؟ آن چیزی که برای حاکمان مهم بوده، بقای حکومتِ موروثی و تحمیلیِ سلطنت بوده و لاغیر. این انقلاب اسلامی بود که به خواست خدا، رهبری امام(ره) و با اراده و همت ملت، ارث نامشروع سلطنت را از حاکمان جور سلب و اعلام کرد میزان حکومت‌داری، رای ملت است. به‌خاطر همین است که مردم می‌توانند از مسئولان خود انتقاد سازنده کرده و احقاق حق کنند. آیا این اجازه را در کشورهایی که داعیه اسلام و قرآن دارند همانند عربستان، بحرین و امثال آن‌ها به مردم می‌دهند؟ در ایران، حتی رهبری نظام هم باید از طرف مجلس خبرگان و با رای مردم انتخاب ‌شود.

دستاورد دوم

مقاومت و مبارزه جانانه ملت ایران در هشت سال جنگ تحمیلی با رژیم تا دندان مسلح بعث عراق و پشتیبان آن یعنی دو ابرقدرت شرق و غرب و حامیان‌شان. ملت ایران با اقتدار ایستاد، صدها هزار شهید و جانباز تقدیم کرد، اما برخلاف حکومت‌های گذشته یک وجب از خاک میهن را به دشمن نداد.

دستاورد سوم

امنیت و آرامش. در شرایطی امنیت و آرامش در میهن اسلامی ما حاکم است که مردم اکثر کشورهای هم‌جوار، شب و روز در دلهره، وحشت و ناآرامی به سر می‌برند.

دستاورد چهارم

پیشرفت‌های شگفت‌انگیز در حوزه‌های مختلف علمی، سیاسی، عمرانی، سازندگی و... که دوست و دشمن را به حیرت واداشته است.

دستاورد پنجم

استقلال‌طلبی و آزادیخواهی توأم با استکبارستیزی ملت ایران. این دستاورد است که استکبار جهانی و حامیانش را سخت نگران و آشفته کرده است.

همه این افتخارات نشات گرفته از بصیرت، ایمان و فداکاری ملت، تحت امر ولایت فقیه است. ملت به دستاوردهای گران‌بهای خود افتخار می‌کند و با جان و دل و به یاری خدا از آن‌ها حراست خواهد کرد. اگر خدای نخواسته ما نتوانیم از این  دستاوردها به خوبی دفاع  کنیم، ذلت و خواری نصیب‌مان خواهد شد و نسل‌های آینده ما را نفرین خواهند کرد. از این بدتر، باید منتطر عذاب خدا نیز بود. «انّ اللّه لایغیّر مابقوم حتی یغیّروا مابانفسهم»(رعد/ 11)

با تمام این تفاصیل، عواملی که بعد از خاتمه هشت سال جنگ، نظام ما را آسیب‌پذیر کرد تغییر فضا و تفکر ناب دوران دفاع مقدس بود. طوری که آن فضای تقوا، خلوص و صداقت، یکباره تبدیل شد به فضای نابجا و ناهنجار و مسموم تظاهر، ریاکاری، مصلحت‌اندیشی، دنیاطلبی، نان را به نرخ روز خوردن و رابطه‌بازی. معضل بعدی این است که بعضی از فعالان آن دوران، تحت عنوان اصولگرایی و اصلاح‌طلبی شیفته دنیا شدند و دیگر نتوانستند برای جامعه الگوی مناسبی باشند. بسیاری از همین افراد مسئولیت‌های کلیدی کشور را در اختیار گرفتند و با عنوان دفاع از اسلام، نظام و ولایت فقیه، از حسن‌نیت، اعتماد و اعتقاد جامعه اسلامی سوءاستفاده کرده و از پشت به نظا م و ولایت فقیه خنجر زدند. کاری که از دست دشمنان ساخته نبود و نیست. بعضی افراد در صورتی که همه باید قدرشناس باشند و خود را مدیون خون شهدا و بدهکار انقلاب بدانند که عزت و سعادت را برای ما به ارمغان آوردند، به معنویات پشت کردند و طلبکار نظام شدند و بر مبنای طلبکاری، سرمایه‌های فراوانی اندوختند. غافل از این که با طلبکاری نمی‌شود به نظام خدمت کرد.

یکی دیگر از مشکلات کنونی جامعه به قول مقام معظم رهبری، میدان ندادن به جوانان آگاه، شایسته و مستعد در امور اداره کشور است. مگر امثال همین جوانان نبودند که با استفاده از تجربه بزرگان، مسئولیت‌های فرماندهی را در میدان‌های نبرد به عهده گرفتند و شایستگی‌های خود را به اثبات رساندند؟

لازم به یادآوری است که اساس تحکیم نظام مقدس جمهوری اسلامی در گرو اعتماد بین مسئولان نظام و جامعه است. ملت تاکنون در میدان‌های نبرد و صحنه‌های سیاسی، جواب اعتماد مسئولان را به بهترین شکل ممکن داده است. آیا مسئولان به همان نسبت توانسته‌اند به وظایف خود عمل کنند؟

چهار گروه در جامعه هستند که به‌خاطر ضعف در اجرای قانون و نادیده گرفتن آرمان‌های امام(ره) و پیام شهدا، آسیب‌های فراوانی در ابعاد مختلف به‌خصوص به اقتصاد کشور وارد می‌کنند:

گروه اول: قانون‌شکنان و غارتگرانی تا حدودی شناخته ‌شده‌اند، هم‌چون بابک زنجانی‌ها و شهرام جزایری‌ها. البته این‌ها به ظاهر در راس قضیه هستند.

گروه دوم: ظاهرا نه قانون‌شکنند و نه غارتگر، اما با قدرت و نفوذی که در داخل نظام دارند شریک دزد و رفیق قافله‌اند. در واقع به‌طور غیر مستقیم و مرموزانه و به‌خاطر منافع خود، از قانون‌شکنان ریز و درشت حمایت می‌کنند. از طرفی چون نبض و کنترل اقتصاد کشور را در دست دارند با ایجاد رکود و رونقِ به‌موقع و باندبازی در حوزه‌های مختلف به آن‌چه که می‌خواهند دست می‌یابند.

گروه سوم: نه دزدند و نه شریک دزد، اما رطب خورده‌اند. «رطب خورده منع رطب چون کند؟» این گروه به نحوی وابسته به قدرت هستند و مشکلی هم از نظر مالی ندارند.

گروه چهارم: قانون‌شکنان فرصت‌طلب هستند. این گروه برای این که از قافله عقب نیفتند دست به هر کاری می‌زنند و از فضای گل‌آلود و آشفتۀ بازار نهایت بهره را می‌برند.

البته چهار گروه دیگر هم در جامعه وجود دارند منتها قدری متفاوت از چهار گروه قبل. «الف» گروهی است که از همان ابتدای پیروزی انقلاب ساز مخالف زده و هنوز می‌زنند و جز براندازی نظام به چیز دیگری نمی‌اندیشد. نه عدالت برای این گروه معنا دارد و نه آزادی.

اماگروه «ب»، آزادی‌خواهان به شیوه غربی هستند. این گروه اهداف خود را در گفتار و رفتار آشکار می‌سازند. خصوصا در زمان انتخابات سراسری به کسی رای می‌دهند که وعده آزادی برخلاف ارزش‌های اسلامی بدهد.

گروه«ج» افراد بی‌مسئولیت و بی‌تفاوت‌های جامعه هستند که کار به کار کسی ندارند و نوع حکومت هم برای‌شان مهم نیست. آن‌چه که مهم است زندگی آرام و بدون دغدغه است.

 آخرین گروه، گروه عزتمندان جامعه هستند. افرادی آگاه، مومن، وفادار، متعهد، دلسوز، صبور، قانع، بی‌منت، پای‌کار که با سختی‌ها می‌سازند و با لقمه حلال زندگی می‌کنند و در دفاع از نظام مقدس و میهن عزیز در صحنه‌های سیاسی و میدان‌های نبرد حضور پرشور دارند. این گروه در واقع السابقون السابقونند. تنها خواسته‌ای که این انسان‌های وارسته و پای‌کار از مسئولان و مجریان قانون دارند رعایت عدالت و اجرای ضوابط است. اگر خدای نخواسته به این خواسته بحق و خداپسندانه عمل نشود پس فرق بین ما و کسانی که محکوم‌شان می‌کنیم چیست؟

شایان ذکر است در جامعه‌ای که در اغلب اداره‌ها و سازمان‌ها به جای اجرای ضوابط تظاهر، ریاکاری، تملق و روابط حاکم باشد، شایسته‌سالاری نمی‌تواند جایگاه مناسبی داشته باشد. در چنین فضایی نفوذ دشمن به داخل نظام به آسانی انجام می‌گیرد.

این که در نظام مقدس، قانون‌شکن مجازات می‌شود مهم است، اما مهم‌تر از آن خشکاندن ریشه فساد است. متاسفانه این کار از جانب مجریان قانون به‌خوبی اجرا نشده است. همان‌قدر که اقتدار رزمی و نظامی برای تحکیم نظام مهم است، اجرای ضوابط نیز مهم است. کارسازترین سلاح علیه بدخواهان نظام رعایت عدالت، اجرای ضوابط و مبارزه قاطعانه با مفاسد گوناگون است. این که عده‌ای به خود اجازه می‌دهند قانون را زیر پا بگذارند و سرمایه‌های ملت را به غارت ببرند، برای نظام و ملت ما یک فاجعه است. رفتار بعضی‌ها به‌گونه‌ای است که گویی ملت محجور و آنان وارث و قیّم ملتند. گو این که نظام با حمایت ملت امنیت برقرار کرده است تا این که عده‌ای بدون دغدغه و با آسودگی خاطر بتوانند در داخل کشور غارتگری و در خارج خوشگذرانی کنند. مگر جز این است؟

رهبر معظم انقلاب از سال 89 تا 96 در پیام‌های نوروزی صحبت از اقتصاد مقاومتی داشته‌اند، اما عملا آن‌چه که انتظار می‌رفت صورت نگرفته است. با توجه به این که عدالت در جامعه به‌خوبی اجرا نمی‌شود و اکثریت مردم و رهبری از این وضعیت نگران هستند باید وارد عمل شد و چاره‌اندیشی کرد. در واقع باید حرف‌ها و شعارها را تبدیل به عمل کرد. پیام رهبری «راهبرد» سال است، نه «شعار» سال.

همه شاهد هستیم که ملت ایران 98 درصد به قانون اساسی رای آری داده و بر همین مبنا صدها هزار شهید تقدیم کرده و 40 سال است در اوج اقتدار و افتخار در مقابل استکبار جهانی و حامیانش ایستاده و مبارزه می‌کنند. با این همه دستاورد و اقتدار، مشکل کجاست که در مقابل قانون‌شکنان غارتگر و مفسدان ریز و درشت، ضعیف و ناتوان عمل می‌شود؟ مشکل اساسی در عدم تعهد، زیاده‌خواهی و آلوده بودن تعدادی از مسئولان ذی‌ربط، خصوصا مجریان قانون است. لذا امر و نهی کردن به جامعه بدون تزکیه نفس و خودسازی، آب در هاون کوبیدن است. البته بسیاری از مسئولان دلسوز و متعهد هستند. این افراد در طول سال‌هایی که از انقلاب می‌گذرد دلسوزانه به نظام و جامعه خدمت کرده‌اند ولی در مقابل قانون‌شکنان ناتوانند. شکی در این نیست که اقتدار نظامی و امنیت ملی افتخار ملت ایران است. با وجود این، رعایت عدالت، تقویت کننده وحدت و اقتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی است.

بیش‌ترین ضربه‌ها از جانب مسلمان‌نماهای ریاکار و دنیاطلب بر نظام مقدس وارد شده و می‌شود. چاره و راهکار چیست؟

همه می‌دانیم پیروزی انقلاب اسلامی و توفیقات هشت سال دفاع مقدس و پیروزی‌های بعد از آن به خواست خداوند و با همت ملت ایران، تحت امر ولایت فقیه حاصل شده است. بی‌شک رهبری در شرایط حساس و سرنوشت‌ساز در خنثی کردن توطئه‌های دشمنان نقش برجسته و کارساز داشته است. در شرایط کنونی نیز بهترین راهکار برای اجرای قانون اساسی و رسیدگی به خواسته‌های بحق جامعه، نیاز مبرم به تشکیل یک سازمان نظارتی قوی، جامع، مستقل و قاطع متشکل از مومن‌ترین، شایسته‌ترین، دلسوزترین و باتجربه‌ترین‌ها، با سوابق درخشان، زیر نظر مستقیم رهبر معظم است. مطمئنا ملت با جان و دل از این سازمان حمایت خواهند کرد.

امیدواریم این راهکار عملی شود و از این بیش‌تر به نظام آسیب نرسد تا خدای نخواسته ملت نسبت به نظام دلسرد نشوند.

در خاتمه باید گفت که آگاهی‌بخشی، روشنگری و انتقاد بحق و سازنده وظیفه همه است. خصوصا ما ایثارگران، خانواده‌های شهدا و دلسوزان نظام. اگر امروز ما خیانت‌ها را ببینیم و سکوت کنیم فردا نزد خدا و شهدا سرافکنده و پشیمان خواهیم شد. ضمن این که با روشنگری، شعورمان نیز زیر سوال نرفته است. / جنات فکه