کد خبر 854035
تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۲۳:۵۷

این تمام آن چیزی است که دولت حسن روحانی و تیم به بار آورنده توافق هسته‌ای معتقدند از خروج آمریکا از برجام برای کشور به ارمغان آورده‌اند.

به گزارش مشرق، این تمام آن چیزی است که دولت حسن روحانی و تیم به بار آورنده توافق هسته‌ای معتقدند از خروج آمریکا از برجام برای کشور به ارمغان آورده‌اند. روحانی سه‌شنبه‌شب پس از اظهارات توهین‌آمیز دونالد ترامپ درباره ایران و بویژه توافق هسته‌ای و اعلام خروج از توافق و دستور اعمال تحریم‌ها، نشان داد هیچ مکانیسم اثرگذاری در برجام برای چنین اتفاقی و چنین روزی پیش‌بینی نکرده و بر همین اساس خروج آمریکا از توافق هسته‌ای را «یک تجربه مهم تاریخی» خواند و گفت «آمریکا کشوری است که هیچگاه به تعهداتش پایبند نبوده است.»


 این تجربه تاریخی که حسن روحانی و حامیان اصلاح‌طلب او با هزینه بزرگ و خسارت محض تعطیلی تاسیسات هسته‌ای کشور و پر کردن قلب رآکتور اراک با بتن پس از ۳ سال توانستند به دست آورند، در حالی است که از همان روزهای ابتدایی توافق هسته‌ای، بسیاری از کارشناسان و دلسوزان نظام نسبت به غیرقابل اعتماد بودن آمریکا به دولت هشدار داده بودند اما نه‌تنها این هشدارها اثرگذار نبود که دولت و رسانه‌های همسو، منتقدان را آماج انواع تهمت‌ها و اهانت‌های خود قرار دادند. حالا اما پس از پاره کردن برجام از سوی آمریکا و در شرایطی که حتی شرکای اروپایی و غربی آمریکا، این کشور را باعث برهم خوردن توافق هسته‌ای می‌دانند، جریان غربگرا و رسانه‌هایش در ایران تلاش می‌کنند با تطهیر چهره آمریکا،  اتفاقات داخلی کشور را به این موضوع مرتبط کنند.

این جریان غربگرا که در همان میانه‌های مذاکرات هسته‌ای، همنوا با غرب از برجام‌های ۲ و ۳ در حوزه‌های موشکی و منطقه‌ای نیز دفاع می‌کرد، اکنون ژست طلبکارانه به خود گرفته و فراموش کرده است که در ایام مذاکرات هسته‌ای چگونه با اظهارات و تیترهای معنادار در رسانه‌های‌شان به طرف غربی برای رسیدن به توافقی بدون پشتوانه یاری می‌رساندند. بررسی مواضع این جریان سیاسی و رسانه‌های همسو با آن، نشان از آن دارد که این جریان فهم و درک درستی از مسائل بین‌المللی و مناسبات فی ما بین کشورها همچنین واقعیات دنیا ندارد و همین موضوع نیز باعث شده تا پس از خروج آمریکا از برجام، ایران در مکانیسم برجام هیچ اهرم تاثیرگذاری برای انجام تعهدات برجامی از سوی آمریکا نداشته باشد.


براساس این گزارش، زیربنای توافق هسته‌ای ایران و ۱+۵ سوم آذرماه ۹۲ در ژنو پایه‌ریزی شد. به‌رغم مخالفت دولت و تیم مذاکره‌کننده با انتشار متن توافق زنو، طرف غربی این متن را منتشر کرد. انتشار مفاد این توافق انتقادات بسیاری را به دنبال داشت. توصیه‌های کارشناسان و دلسوزان به تیم مذاکره‌کننده برای همسانی تعهدات ایران و غرب و اخذ تضمین‌های لازم از طرف غربی و اینکه توافق نهایی به گونه‌ای منعقد شود که با تغییر دولت‌ها،  انجام تعهدات طرف غربی بدون نقص انجام شود، تا تیرماه ۹۴ و امضای متن نهایی توافق ادامه داشت. منتقدان با توجه به حضور طولانی‌مدت ظریف در آمریکا و آشنایی وی با سازوکار قانونی این کشور، از او می‌خواستند متن برجام به گونه‌ای نگاشته شود که هیچ وابستگی‌ای به دولت‌ها نداشته باشد و به عنوان قانون لازم‌الاجرا باشد.

این توصیه‌ها البته در دولت حسن روحانی کارگر نیفتاد و او و تیم مذاکره‌کننده‌اش نه‌تنها به این توصیه‌ها توجهی نکردند که منتقدان خود را آماج شدیدترین فحاشی‌ها نیز قرار دادند. حسن روحانی آن زمان متوهمانه تمام امور کشور از جمله آب خوردن مردم و مشکل ازدواج جوانان را به توافق هسته‌ای گره‌ زده و معتقد بود با توافق هسته‌ای تمام مشکلات قابل حل خواهد بود. او بر همین اساس در مذاکرات هسته‌ای به طرف مقابل به صورت کامل اعتماد کرد و این اعتماد در رسانه‌های همسو با این جریان نیز در آن ایام موج می‌زد.

حسن روحانی پس از توافق ژنو بارها به منتقدان توافق حمله کرد. او آنها را «بی‌سواد»، «بی‌شناسنامه»، «بی‌عقل»، «کاسب تحریم» و «افراطی» می‌خواند. او حتی کسانی را که نگران نتیجه مذاکره با آمریکا بودند نیز حواله به جهنم می‌داد. روحانی بیستم مرداد ۹۳ در همایش رؤسای نمایندگی‌های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور از «مذاکره‌هراس»ها انتقاد کرد و گفت: «یک عده به ظاهر شعار می‌دهند ولی بزدل سیاسی هستند و تا حرف مذاکره پیش می‌آید می‌گویند ما می‌لرزیم. به جهنم؛ بروید یک جای گرم برای خود پیدا کنید.

خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده است.» شخصیت‌های سیاسی این جریان هم ضمن دفاع از توافق هسته‌ای و حمله به منتقدان، خواستار اجرای برجام‌های دیگر بودند و صراحتا از آن حمایت می‌کردند. توئیت فروردین‌ماه سال ۹۵ مرحوم هاشمی رفسنجانی درباره توان موشکی، نقطه اوج این هماهنگی با طرف غربی بود. او در دورانی که آمریکا و اروپا به دنبال تحدید  توان موشکی ایران بودند در توئیتی نوشت: «دنیای فردا دنیای گفتمان‌هاست؛ نه موشک ها».


اوج هتاکی‌های روحانی به منتقدان توافق هسته‌ای در ایامی بود که آمریکا متن و روح این توافق را نقض کرده بود. او در آن ایام با ترساندن مردم از بازگشت تحریم‌ها با روی کار آمدن فردی دیگر، رای مردم را گرفت و تلاش کرد آمریکا را در نظر مردم سفید جلوه دهد و در مقابل به منتقدان بگوید چطور آب و صابون بیاوریم و روی‌تان را بشوییم؟ روحانی بیست و هفتم اردیبهشت‌ماه ۹۶ در سالن تختی اردبیل با اشاره به شعارهای برخی از نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری بیان کرد: کاسبان تحریم! از برداشته شدن تحریم ناراحت هستید؟ می‌خواهید تحریم را برگردانید؟ تحریم بازنمی‌گردد، می‌خواهید با دنیا مذاکره کنید؟ بلدید؟ شما زبان‌شان را می‌دانید که می‌خواهید مذاکره کنید؟ شما در فهم زبان ملت خودتان هم ناتوانید.

وی با بیان اینکه مردم ایران! روز جمعه قدرت خودتان را در برابر انحصارگران نشان دهید، گفت: امروز با تلفن‌ها و موبایل‌های‌تان فریاد بزنید، امروز آنچه در مدارس درباره اخلاق می‌گویند دروغ است. جمعه تمام می‌شود، شنبه‌ای هم می‌آید. دروغ نگوییم. چطور آب و صابون بیاوریم و روی‌تان را بشوییم؟


از مدال طلا به ظریف تا امضای تضمینی کری


در رسانه‌های اصلاح‌طلب و حامی دولت اما وضع به گونه‌ای دیگر بود. تیترهای این رسانه‌ها از توافق ژنو و سایر توافق‌های ایران و ۱+۵ جالب توجه است. این رسانه‌ها بدون توجه به سابقه بدعهدی‌های آمریکا و غیرقابل اعتماد بودن این کشور، به گونه‌ای به طرف غربی اعتماد داشتند که از توافق ژنو به عنوان «پیروزی بزرگ» و روز «آغاز فروپاشی ساختمان تحریم‌ها» یاد می‌کردند.

روزنامه اصلاح‌طلب آرمان امروز، در صفحه اول خود با تیتر «باید به ظریف مدال طلا داد» به استقبال توافق ژنو رفته بود. این رسانه‌ها که هر روز علیه منتقدان توافق هسته‌ای آتش تهیه می‌ریختند و آنان را همچون حسن روحانی با عناوین تند مورد خطاب قرار می‌دادند پس از توافق نهایی ایران و ۱+۵ در تیرماه ۹۴ تیترهای جالب‌تری زدند. ۲۴ تیرماه ۹۴ روزنامه اعتماد تیتر «فصل آشتی»، شرق تیتر «پیروزی بدون جنگ» و روزنامه آرمان امروز تیتر «دنیا به احترام ایران ایستاد» را برای توافق نهایی ایران و ۱+۵ زدند.

اما این توافق برای اجرا باید مورد تصویب مجلس شورای اسلامی نیز قرار می‌گرفت. بر همین اساس نیز در مجلس کمیسیونی برای بررسی برجام تشکیل شد و کارشناسان به بررسی حفره‌هایی که در آینده برای ایران آسیب‌زا خواهد بود پرداختند. رسانه‌های اصلاح‌طلب در این ایام اما با گزارش‌ها و مصاحبه‌های هدایت شده هزینه‌های هر روز تاخیر در اجرای برجام برای ایران را گوشزد می‌کردند. روزنامه شرق ۳۰ شهریورماه ۹۴ به نقل از اکبر ترکان هزینه عدم اجرای برجام را روزانه ۱۰۰ میلیون دلار عنوان کرد و برای این مطلب تیتر «هر روز تاخیر ۱۰۰ میلیون دلار ضرر» را برگزید.

همین روزنامه که یکی از پایگاه‌های جریان غربگرا به شمار می‌رود، دی‌ماه ۹۴ و در شرایطی که مشخص بود برجام با تغییر دولت در آمریکا امکان اجرایی شدن نخواهد داشت، به نقل از عباس عراقچی نوشت: «امضای کری تضمین است» تا از این طریق میزان درک خود از مسائل بین‌المللی را به نمایش بگذارد. این روزنامه‌ها پس از آغاز اجرای تعهدات طرف غربی در برجام نیز با تیترهایی همچون «صبح بدون تحریم»، «روز شکست حصر اقتصادی»، «تحریم‌ها به تاریخ پیوست» و «روز فروپاشی تحریم‌ها» به این موضوع واکنش نشان دادند. حالا با خروج آمریکا از برجام و زدن زیر میز برجام، همین رسانه‌ها که مظهر اعتماد به آمریکا بودند، به دنبال مقصر در داخل کشور برای بدعهدی آمریکایی‌ها می‌گردند. این روزنامه‌ها دیروز در  صفحه نخست خود، با بزک کردن خروج آمریکا از برجام این اتفاق را طبیعی جلوه داده‌ و به حرف‌های موگرینی دل خوش کردند(!) 


چرخش در دقیقه ۹۰

پرونده هسته‌ای ایران در دوران اصلاحات به دلیل شرایط بین‌المللی و تبدیل این موضوع به مساله امنیت ملی، به شورای عالی امنیت ملی واگذار شد. مسؤول مستقیم این پرونده در شورا، حسن روحانی دبیر شورای‌عالی امنیت ملی بود. او در بیش از ۶۸۰ روز مدیریت پرونده هسته‌ای ایران، چندین و چند بار با تروئیکای اروپایی (آلمان، فرانسه و انگلیس) مذاکره کرد. اما این مذاکرات به دلیل عدم پذیرش آن از سوی آمریکا و همراهی نکردن این کشور با اروپا نتیجه‌ای برای ایران در برنداشت و مذاکرات روحانی با اروپا منجر به پذیرش محدودیت‌های چندگانه هسته‌ای و اعمال تحریم‌های گوناگون علیه کشورمان شد.

روحانی بر همین اساس در آخرین روزهایی که مسؤولیت این پرونده را بر عهده داشت، مذاکره و توافق با اروپا بدون حضور آمریکا را ناممکن و بدون نتیجه خوانده بود. حالا ۱۵ سال از تجربه تلخ روحانی از آن روزها می‌گذرد. دولت او ۳ سال پیش توانست پس از مذاکره با آمریکا و سایر اعضای ۱+۵ به توافق برجام دست پیدا کند. آمریکا اما در این مدت بیش از ۲۰ بار متن و روح این توافق را نقض کرد و در نهایت شامگاه سه‌شنبه ۱۸ اردیبهشت‌ماه اعلام کرد از این توافق خارج می‌شود. حسن روحانی و تیم به بار آورنده برجام که در ماه‌ها، هفته‌ها و روزهای گذشته به صراحت می‌گفتند خروج آمریکا از برجام به معنای پایان این توافق است و بدون آمریکا برجام معنا ندارد، از ۳ روز گذشته در چرخشی قابل تامل، تلویحا خروج آمریکا از این توافق را پذیرفتند و برای توجیه ادامه برجام بدون آمریکا، خروج این کشور از توافق را کم شدن «شر» خطاب کردند.

روحانی البته برای این موضوع یک پیش‌شرط هم گذاشته و آنهم این است که اروپا باید تعهدات آمریکا را اجرا کند. او شامگاه سه‌شنبه دقایقی پس از اعلام رسمی خروج آمریکا از برجام، برای کشوری که او حالا آن را «موجود مزاحم» توافق هسته‌ای می‌خواند ابراز خوشحالی کرد. اما نکته اصلی اینجاست که آیا این‌بار نیز با خروج آمریکا از برجام بار دیگر شاهد تجربه تلخ تاریخی دیگری از همکاری و همراهی حسن روحانی با اروپا هستیم و در نهایت این ایران خواهد بود که هزینه این عقب‌نشینی و چرخش‌های ناشی از مذاکره غیرواقع‌بینانه دولت را می‌دهد یا احتمال دارد اروپا بدون کدخدای خود، آنچه را که روحانی نتوانسته تاکنون حتی با آمریکا به دست بیاورد به وی هبه کند؟

اصلاح‌طلبان از کجا می‌سوزند؟


پارسا رافع: از همان ابتدای مذاکرات هسته‌ای دولت حسن روحانی با ۱+۵ استفاده جناحی و جریانی به بهانه این مذاکرات ملی مشهود شد. جواد ظریف مهرماه ۹۳ در شورای روابط خارجی آمریکا به صورت رسمی دغدغه‌های حزبی خود در صورت شکست مذاکرات را با هاله اسفندیاری در میان گذاشت. البته این نخستین باری نبود که ظریف در جریان مذاکرات هسته‌ای که قاعدتا مذاکراتی بر سر منافع ملی بود، دغدغه‌های حزبی و جناحی خود را پیگیری می‌کرد. ماجرای خواهش‌های دیپلماتیک ظریف از محمدالبرادعی در جریان مذاکرات سعدآباد بر سر تفسیر آژانس از موضوع «تعلیق» و نگرانی او از شکست مذاکرات و به تبع آن بازنده شدن در انتخابات در ایران، نشان داده محمدجواد ظریف نقاط تلاقی منافع حزبی با سیاست‌های رسمی نظام را خوب می‌شناسد. البته آنها اگر چه در جریان مذاکرات هسته‌ای در دولت اصلاحات شکست خوردند و نتیجه آن را در انتخابات‌های آن زمان هم دیدند اما این بار آنها برخلاف مردمی که مطالبات‌شان هنوز هم روی زمین مانده، میوه برجام را چیدند.

با اتکا به برجام آنها هم توانستند در انتخابات مجلس مانور بدهند و هم انتخابات ریاست‌جمهوری دوره دوازدهم را با پیروزی پشت سر گذاشتند. حالا اگر برجام بر باد رفته، دست‌کم آنها چند سالی توانستند از نردبان این توافق بالا بروند بنابراین خروج آمریکا از برجام خیلی نباید مایه تاسف آنها باشد اما اصلاح‌طلبان و حامیان دولت ناراحتند. آنها از چیز دیگری ناراحتند. آنها از این ناراحتند که با خروج آمریکا از برجام و سیاست‌های علنی شده این کشور علیه ایران، حالا تمام رشته‌های غربگرایان در ایران پنبه شده و تا سال‌ها نمی‌توانند به بهانه‌های مختلف مطالبه مذاکره با آمریکا را مطرح کنند. آنهایی که در بحبوحه مذاکرات هسته‌ای، از رابطه با آمریکا می‌گفتند؛ حالا در ایران جایی پیدا نمی‌کنند از ضرورت بهبود مناسبات با آمریکا حرف بزنند.

حالا دیگر ترامپ پشیزی هم بابت این جریان نمی‌دهد. آنها که روزگاری تصور می‌کردند برجام پل ارتباطی آنها با آمریکا و عامل تقویت آنها در درون ایران خواهد شد؛ حالا می‌بینند دیگر کسی در آمریکا برای این جماعت غربگرای ایرانی ذره‌ای احترام قائل نیست. حامیان مذاکره با غرب حالا همه چیز را باخته‌اند. از ایران و ملت خود رانده و از آمریکا و نظام سلطه مانده‌اند! انسجام و همبستگی برای مقابله با آمریکا یک ضرورت ملی و دینی است و دقیقا در همین راستا باید تا مدت‌ها جماعت بی‌وطنی که به خاطر منافع حزبی خود، چند سالی منافع ملت ایران را بر باد دادند و سرمایه‌های انسانی و علمی کشور را معطل کردند، رسوا شوند.

جماعتی که با شعارهای برجامی و خوش‌رقصی برای آمریکا در انتخابات شرکت می‌کردند ولی حالا که متوهم بودن آنها آشکار شده، و هزینه‌هایی که بر کشور تحمیل کرده‌اند علنی شده، خواستار چشم‌پوشی منتقدان راستگو بر خطاها و خیانت‌های فاحش آنها علیه ایران و ایرانی می‌شوند! این بار اما قطعا روسیاهی غربزده‌های داخلی با هیچ آب و صابونی پاک نخواهد شد.

منبع: روزنامه وطن امروز