کد خبر 854722
تاریخ انتشار: ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۰۷:۰۰

اینک در ضمن حفظ اصول و سیاست‌های کلان، لازم است تاکتیک‌های مواجهه به صورت پویا بازطراحی شود. دیگر نمی‌توان از دیپلماسی لبخند و انعطاف انتظار موفقیت داشت.

به گزارش مشرق، «محمدجواد اخوان» طی یادداشت در روزنامه «جوان» نوشت:

با اعلام رسمی خروج دولت ایالات متحده امریکا از برجام، پرونده مواجهه نظام سلطه و نظام اسلامی وارد مرحله جدیدی شد که شرایطی متفاوت از گذشته را داشته و مستلزم اتخاذ رویکردهای متناسب با مقتضیات جدید است. از آنجایی که اتخاذ تصمیم صحیح در مقطع کنونی مستلزم فهم دقیق از شرایط جدید و بایسته‌های آن است، ضروری است مختصات حالت فعلی و لوازم آن بررسی گردد. به نظر می‌رسد اهم مختصات شرایط جدید پیش رو را در موارد ذیل به طور اجمال می‌توان بیان کرد:

بیشتر بخوانید:

اهداف پشت پرده خروج آمریکا از برجام به روایت جهانگیری


اکنون مردم ایران و افکار عمومی جهان تجربه‌ای از دو نوع رویکرد متفاوت از سوی جمهوری اسلامی ایران و نیز ایالات متحده امریکا به دست آورده‌اند که ماحصل رویدادهای چند سال اخیر است. در یک سو ایران اسلامی است که به رغم بی‌اعتمادی به طرف مقابل، با اجرای دقیق مفاد توافق صداقت خود را نمایان ساخت و در سوی دیگر طرف غربی بود که یا همچون امریکایی‌ها آشکارا نقض‌عهد کردند و یا همچون اروپایی‌ها با سیاست یک‌بام‌ودوهوا عملاً جانب انصاف را رعایت نکردند.


اکنون این تجربه -که البته پرهزینه به‌دست آمده- پیش روی ماست که عقل و تدبیر حکم می‌کند بدون مطالعه و عبرت‌آموزی از آن تصمیم جدیدی نگیریم. شاید مهم‌ترین نکته عبرت‌آموز این تجربه، بناگذاری توافق بر عدم‌اعتماد به طرف غربی و پرهیز از سهل‌اندیشی و خوش‌بینی است. اگر برخی نخبگان جامعه در سال ۱۳۹۷ هم مانند سال ۹۲ تا ۹۴ بر اساس ذوق‌زدگی و یا سهل‌اندیشی در تعامل با غرب عمل کنند، این به معنای عدم درس‌آموزی از تاریخ و یا به‌عبارتی بستن چشم روی واقعیت‌هاست.


۲- همان‌گونه که در طول مذاکرات هسته‌ای از سوی مسئولین نظام بارها تأکید شد، هدف از مذاکرات فوق و توافق رفع تحریم‌های ظالمانه علیه ایران بود. به عبارت‌دیگر مذاکرات و توافق گذشته اساساً کارکردی اقتصادی داشته است و انتظاراتی متناسب با همین کارکرد نیز بر آن مترتب بود.


اکنون در طی دوره پسابرجام بر همگان روشن شد که این انتظار از متن و نتایج برجام محقق نشده و برجام حتی پیش از خروج علنی امریکا نیز نتوانست هدف اصلی خود برای ملت ایران محقق سازد.


اکنون دیگر انتظار اقتصادی از برجام ناقص فعلی نیز بیهوده است؛ بنابراین ناگزیر از پذیرش واقعیتی هستیم و آن تغییر معادله اثرگذار بر مواجهه ایران و غرب است. اگر تا دیروز تحریم‌ها متغیر اثرگذار بر صحنه مواجهه بود، تجربه بی‌فایده بودن توافق و تعامل برای تغییر اصل و یا اثر این متغیر را ثابت نمود.


اینک موضوع تعیین‌کننده دیگر «منافع اقتصادی» نیست، بلکه «منافع حیاتی» همچون «عزت ملی» است.


به بیان دیگر انتخاب‌های ملت ایران بین دو گزینه گشایش و یا ضیق معیشت نیست، بلکه برگزیدن راه «عزت» و یا «تحقیر» ملی است‌. درک این نکته راهبردی برای همه مردم و نخبگان از آن رو ضروری است که دوگانه کاذب معیشت-توافق اگر روزی برای رسانه‌های غرب و غرب‌گرایان کارکرد داشت و مانع از مشاهده واقعیت‌های مذاکرات شد، اما اینک این فضاسازی‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی رنگ‌باخته و باید در فضایی عقلانی و مبتنی بر واقعیات تصمیم گرفت.


از این رو ضروری است تصمیم‌گیری در خصوص لاشه‌ برجامانده از برجام تصمیمی مبتنی بر عزت ملی اتخاذ شود.


۳- معمولاً بازیگر هوشمند کسی است که پویا بوده و در میانه بازی بتواند متناسب با تغییر بازی حریف، اقدام و آرایش متناسب اتخاذ کند.


از بزرگ‌ترین خطاهای یک بازیگر تصلب بر بازی گذشته و عدم درک شرایط جدید است. چه بخواهیم چه نخواهیم حریف ما بازی جدیدی شروع کرده و اگر نتوانیم متناسب با این بازی جدید بازآرایی و بازمهندسی لازم را دستور کار قرار دهیم، از او جا می‌مانیم و بازنده خواهیم شد.


اینک در ضمن حفظ اصول و سیاست‌های کلان، لازم است تاکتیک‌های مواجهه به صورت پویا بازطراحی شود. دیگر نمی‌توان از دیپلماسی لبخند و انعطاف انتظار موفقیت داشت. باید روی طیفی از اقدامات مقتضی از جمله تغییر رویکرد دیپلماسی، ارائه پاسخ‌های نامتقارن و غیرقابل پیش‌بینی برای حریف و حتی گزینه‌هایی همچون ترمیم و تغییر تیم فعال در میدان دیپلماتیک، اندیشه و طراحی کرد.