به گزارش مشرق، محمد ایمانی فعال رسانهای و تحلیلگر، طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت:
چگونه می توان درباره پاسخ حمید ابوطالبی مشاور رئیس جمهور به نقد دکتر سعید جلیلی راستی آزمایی کرد ؟ پاسخ، خود آقای ابوطالبی و عبرتی است که بر سر وی پدید آمد. بخوانید؛
جلیلی اخیرا گفته بود "برجام مانند این بود که ماشین یک میلیونی را به مبلغ یک میلیارد خریداری کنی اما طرف مقابل بعد از آنکه بخشی از پول را از ما گرفت، از دادن ماشین خودداری کند و با ماشین فرار کند و بعد شرکای او به شما بگویند باید بقیه اقساط ماشین را بدهید و بعد هم گفته شود یک مزاحم از معامله خارج شد".
حمید ابوطالبی مشاور روحانی در واکنش نوشت "شما شش سال پشت فرمان این ماشین بودید؛ آنقدر از چراغ قرمز گذشتید ،ورود ممنوع رفتید، توقف مطلقا ممنوع ایستادید،و...تا خسارت ها و جریمههای آن،هزاران برابر قیمت ماشین شد.سپس ماشین را به دره فصل هفت منشور انداختید و گفتید اینها کاغذپاره است! این ارثیه دوران شوم ماشینبازی و تمرین رانندگی جنابعالی است".
یادداشت دیگری از محمد ایمانی را بخوانید:
خود می کشند و خود تعزیه می دارند!
زندگی چند میلیون انسان قربانی 35 هزار شغل تلگرامی؟!
اشتباهات و تناقضات راهبردی دولت
آقای روحانی و مشاورانش هنوز که هنوز است، تقصیر ها را یا به گردن منتقدان و تیم و دولت قبلی می اندازند و یا دست تقدیر را نکوهش می کنند که به جای پیروزی دموکرات ها، پیروزی ترامپ را در انتخابات رقم زد. الان هم می گویند اگر دو سال صبر کنیم، امید است دموکرات های "مراحم" جای ترامپ "مزاحم" سر کار بیایند و گره بخت برجام گشوده شود.
متاسفانه گویا قرار نیست از خیانت ها و خباثت ها و تحقیر هایی که تیم اوباما روا داشتند، درس گرفته شود. به یاد بیاورید در حالی که تحریم های فلج کننده و ترور دانشمندان هستهای و تحمیل جنگ نیابتی داعش، نمایش دشمنی های پیاپی دولت اوباما بود، آقای روحانی به واسطه 15 دقیقه مکالمه تلفنی گفت "من اوباما را بسیار مودب یافتم"! روحانی حتی مشتاق ملاقات بود که فراهم نشد.
با این وجود، مغازله ها ادامه داشت. عراقی و شرمن حتی عکس نوه های خود را به هم نشان می دادند و ظریف و کری با هم پیاده روی می کردند. انگار یک ماه عسل رویایی در پیش بود و چی از این بهتر؟! آقای روحانی یک قدم مهم برداشت و حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر خود را به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل (نیویورک) معرفی کرد. این می توانست مراودات و مبادلات پیام را سرعت بخشد.
اما پاسخ دولت اوباما بسیار دردناک بود. در حالی که روحانی در انتخابات مدعی شده بود اعتبار پاسپورت ایرانی را باز خواهد گرداند، دولت اوباما سفیر ویژه و مخصوص روحانی را #تروریست نامید و با وجود همه تلاش ها حاضر نشد برای ابوطالبی ویزا صادر کند؛ هر چند که ابوطالبی می گفت در تسخیر لانه جاسوسی هیچ نقشی نداشته است.
این سرانجام عبرت آموز معاون دفتر و فرستاده ناکام آقای روحانی بود که امروز جلیلی را متهم به عبور از چراغ قرمز آمریکا و سایر اوامر و نواهی کدخدای کذایی می کند اما توضیح نمی دهد چرا هنگامی که گردن کج کردند و ارادت ورزیدند و به خط به خط دیکته های آمریکا گوش سپردند، با چنان تحقیر بی سابقه ابوی روبرو شدند؟ و بدتر اینکه از همان دوره تحقیر آمیز که با کلاهبرداری و شیادی و بدعهدی دولت اوباما همراه بود، به عنوان نوستالژی حسرت آمیز یاد می کنند؟ یعنی امثال ابوطالبی چه قدر دیگر تحقیر شوند، می فهمند مشکل از خباثت شیطان بزرگ است و نه عملکرد این یا آن تیم مذاکره کننده؟