*غلامعلی رشید

مشرق---  30سال قبل در همين روزها بود. در سنگر فرماندهي و قرارگاه هدايت عمليات طريق القدس بوديم، كه حسن وارد شد. آن روزها جواني 21 ساله بود و مسئول آتش تيپ كربلا. نامه اي كه در دست داشت را به دستم داد. احساس كردم پيشنهادي كه در نامه نوشته است از استحكام و پشتوانه علمي و عملياتي برخوردار است.
 پيشنهاد حسن از يك نگراني حكايت مي كرد و راه حلي براي غلبه بر اين نگراني ارائه كرده بود. بعدها وقتي يكديگر را مي ديديم ماجراي آن روز را به عنوان يك خاطره نقل مي كرد و خطاب به دوستان و برادران سپاهي مي گفت «آقارشيد نامه ام را كه تحويل گرفت و خواند، رو به من كرد و گفت؛ حسن آقا! برو دنبال توپخانه و من كه از اين موافقت سريع تعجب كرده بودم پرسيدم؛ آقا رشيد چي؟! و آقا رشيد با لبخند گفت؛ حسن آقا خمپاره ها را رها كن. برو دنبال توپخانه، ما نيازمند واحدهاي پرقدرت آتش هستيم». من هنوز دستنوشته آن روز شهيد حسن تهراني مقدم را در دفترچه خود حفظ كرده ام.
و حسن، جوان 21 ساله آن روز، مثل ژنرالي پخته و با اراده رفت دنبال سازماندهي توپخانه و فقط فقط 5 ماه بعد بود كه سپاه صاحب توپخانه شد و شهيد حسن مقدم با تيمش (شهيد حسن شفيع زاده و...) اولين آتشبارهاي توپخانه را در عمليات بيت المقدس سازماندهي كردند من كه درباره جنگ غالبا كتاب مطالعه مي كردم به او مي گفتم: حسن! خداوند در كنار سپاهي و ارتشي مي جنگد كه توپخانه قدرتمندي داشته باشد!
خيلي خنديد و خوشحال شد- اين جمله را من از متن تاريخ و از كلماتي كه يك فرمانده بزرگ در ميدان جنگ بكار برده بود، براي حسن آقا نقل كردم حقا كه حسن براي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي توپخانه و بعد هم واحدهاي موشكي قدرتمندي سازماندهي كرد و اكنون همه قدرت آتش توپخانه و موشك هاي سپاه، مديون تلاش شبانه روزي و اراده و فكر اوست و در يك كلمه مرهون مجاهدات خالصانه حسن تهراني مقدم است. همان توپخانه ها و واحدهاي موشكي كه بارها و بارها دشمنان را، بعثي ها را، منافقين را و صهيونيست ها را درهم كوبيد و انتقام خون مظلوميت شيعه را از دشمنان كافر و منافق و پليد و جنايتكار گرفت.
حسن مقدم نمونه بارزي بود از فرماندهان جوان كه به بركت انقلاب اسلامي و 8 سال دفاع مقدس، كشف و شناخته شد و در اداي دين به انقلاب و مردم و اسلام همه هستي اش را خالصانه و صادقانه فدا كرد و يك راه نوراني پيش پاي جوانان مومن قرار داد تا به اين شهيد عزيز اقتداء كنند و الگوي تلاش و علم و عمل و انجام كارهاي بزرگ- براي جوانان مومن و انقلابي باشد.
حسن هم مثل فرماندهان بزرگ سپاه، بنيانگذار بود. بنيانگذار توپخانه و موشك هاي سپاه. گفتني است كه در ارتش هاي دنيا، معمولا ستادهاي رده بالا و دستگاه هاي دفاعي و برنامه ريزي كلان كشور تصميم مي گيرد و اراده ملي شكل مي گيرد و سياست گذاري مي كند و هدايت و هماهنگي مي كند و تلاش هاي وسيعي را متمركز مي كند و واحدي (گردان-تيپ-لشكر-توپخانه و...) را ايجاد مي كنند و آنرا مي سپارند به يك فرمانده كه آن فرمانده نقشي در ايجاد و خلق آن واحد ندارد، اما حسن تهراني مقدم مثل حسن باقري، مهدي باكري، حسين خرازي، احمد كاظمي و... بنيانگذار يگان خويش بودند و از اول خشت خشت يگان و واحد را روي هم چيدند و قدم به قدم مثل مادري كه فرزند خويش را تربيت مي كند آن يگان را رشد دادند، زيرساخت لازم را فراهم آوردند و شب و روز تلاش كردند تا آن واحد را بسازند و سال ها هم خودشان فرمانده آن يگان بودند.
اين نوع مردان بزرگ مثل حسن، عزم و اراده بزرگ، فكر بلند و دل و روح بزرگي دارند كه همه ظرفيت ها را در آن عرصه بسيج مي كنند و با مديريت و فرماندهي خود، تك تك آدم هاي موثر را پيدا مي كنند و با قدرت جمع كنندگي خويش، محور و علمدار مي شوند و موانع را از پيش پا بر مي دارند و واحد مورد نظر را با هدف و ماموريتي كه از او، نظام و فرماندهي كل سپاه خواسته ايجاد مي كند و خودش هم مسئوليت آنرا بر عهده دارد بنابراين بنيانگذاراني مثل حسن تهراني مقدم، تمام آن بار اراده ملي را به دوش مي كشند.حسن پس از جنگ هم اين راه را ادامه داد و با فكر بلند و بر پايه علم و تجربه اي سنگين، كارهاي بزرگ ديگري را انجام داد.
حسن را خداوند تبارك و تعالي پس از جنگ نگه داشت تا 22 سال تلاش شبانه روزي با دستاوردهاي بزرگ علمي و فناوري و عمل نظامي نيز در كارنامه سراسر ايثار و فداكاري وي ثبت شود و آنگاه جامه سرخ شهادت بپوشد و به لقاءالله بپيوندد. حسن، خلق و رفتار و گفتار حسن داشت و برادر او (محمد) چه زيبا درباره اش گفت ولي حسيني رفت.خداوند لياقت اين نوع شهادت را به مجاهد عارف و عارف مجاهدي همچون حسن تهراني مقدم عنايت مي فرمايد.
در شهرك محل سكونت و در شهر، ميان خلق، زندگي عادي داشت بي آنكه نامحرمان بدانند او كيست؟ چه مي كند؟ اطرافيان، همسايه ها، همه مي دانند كه او مردي بزرگ بود، اما نمي دانند بزرگي روح او چقدر بود؟ و تا كجا امتداد داشت؟ رغبتي به پست و مقام نشان نمي داد وقتي كه چند سال قبل او را به جانشيني نيروي هوايي سپاه دعوت كردند و براي او حكم هم زدند ولي حسن آرام، از مقر فرماندهي به كارگاه و سوله هاي تحقيقاتي اش رفت و تيم دانشمندي از برادران قديمي را جمع كرد و كار بزرگي را شروع كرد- حسن اعجوبه اي كه هميشه بدنبال كارهاي بزرگ بود و در لحظه هاي خلق يكي ديگر از دستاوردهاي مهم روح او پرواز كرد و به شهادت رسيد- نام حسن در تاريخ 8 سال دفاع مقدس از شگفتي هاي جنگ در تاريخ ملت ايران باقي خواهد ماند و در آينده در نيروهاي مسلح و سپاه كارهاي حسن بعنوان يك سبك خواهد شد و فرماندهان با غرور بايد كارها را «حسن وار» انجام دهند.
حسن مظلوم خواهد ماند و بدليل طبقه بندي مسايل نظامي هرچه درباره او گفته شود، در شأن او نخواهد بود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
¤ جانشين رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح
و از فرماندهان ارشد سپاه در جنگ تحميلي