از نکات بسیار حائز اهمیتی که در همین آغاز گزارش میبایست به آن اشاره داشت این موارد هستند:
اولا، 1271 سازمان دولتي و 1931 شركت خصوصی آمريكايي در بخش مبارزه با تروريسم، امنيت ملي و عمليات اطلاعاتي در حال فعالیتند و قطعا در 10000 مكان مختلف در ايالات متحده حضور دارند
دوما، در حدود 854000 نفر كه چيزي معادل حدودا 1.5 برابر جمعيت شهر واشنگتن را تشکیل میدهد، مجوزهای ويژه امنيتي براي دسترسي به پروندههاي طبقهبندي شده دارند
سوما، از سال 2001 فقط در واشنگتن و حومه آن، 33 مجتمع ساخته شده و يا در حال ساخت میباشد كه برای عمليات اطلاعاتي درنظر گرفته شده و يا خواهد شد. این بناها در مجموع حدودا 17 ميليون فوت مربع فضا اشغال ميكنند كه سه برابر كل ساختمانی است كه در اختيار پنتاگون است.
چهارم، بسياري از آژانسهاي امنيتي و اطلاعاتي مشغول انجام یک عملیات واحد و یکسان با دیگر بخشها و سازمانها هستند كه اين امر باعث هدرروی منابع است. بهطور مثال کار 51 سازمان فدرال و ستاد فرماندهي در 15 شهر مختلف آمريكا فقط و فقط پيگيري چگونگي ورود پول به سازمانهاي تروريستي و خروج پول از اين سازمانها میباشد.
پنجم، سالانه حدود 50000 گزارش اطلاعاتي توسط تحليلگران مختلف تهيه ميشود. اين رقم به حدي بزرگ است پرواضح است که بسیاری از این مقالات حتی یک بار هم خوانده نمیشوند. در همین رابطه سال گذشته ژنرال بازنشسته، جان آر. واينز كه زماني 145000 سرباز را در عراق رهبری میکرد یک بررسی انجام داد يافتهها، خود را نيز متعجب ساخت. وي ميگويد: "من هيچ دستگاه مسوولي را نميبينم كه مسووليت هماهنگي اين همه فعاليت اطلاعاتي و بازرگاني را بر عهده داشته باشد. پيچيدگي اين سيستم به حدي است كه قابل توصيف نيست!"
لئون پانهتا رئيس پیشین سازمان سيا نيز اظهار داشته است "برنامهاي پنجساله را براي اين سازمان تدوين كند، چرا كه روش هزينهكرد پس از يازده سپتامبر نميتواند براي هميشه باقي بماند." همین گفتههای پانهتا حاکی از عمق فعالیتهای امنیتی و اطلاعاتیای را که در این کتاب به آن پرداخته شده است را میرساند.
کتابی که هماینک درحال آن بررسی آن هستیم مبتني است بر مستندات مربوط به قراردادهاي دولتي و شرح مشاغل، سيستم ثبت اموال، شبكههاي اجتماعي و صدها مصاحبه با مقامات اطلاعاتي و امنيتي. بيشتر اين افراد به دلیل ترس از اخراج از کار و یا دیگر عقوبتهای ممکنه تقاضا كردند در این کتاب نامي از آنها برده نشود.
برای روشن شدن فضای این مخفیکاری، پریست و همکارش در بخشی از کتاب خود چنین مينويسند: بيرون از يكي از بخشهاي فرعي عمارتهاي بزرگ "مك لين"، هر روز هفته صفي از اتومبيلها مدت زماني را در انتظار ميگذرانند تا صبحي جديد در دستگاه سري امنيتي آمريكا آغاز شود. رانندگان مدتي را صبورانه به انتظار مينشينند تا بتوانند گردش به چپ كرده و از تپهاي بالا بروند كه سرانجام به نقطهاي منتهي ميشود كه نام آن در هيچ نقشهاي آورده نشده و هيچ علامتي هم ندارد.
خيلي تلاش شده است تا ساختمان موسوم به "ليبرتي كراسينگ" از چشمها پنهان بماند اما آنگاه كه زمستان فراميرسد و برگي بر تن درختان باقي نميماند، پوشانيدن اين كوه سيماني پر از پنجره از چشمها كار سادهاي نيست! اگر كسي بخواهد بدون داشتن علائم ويژه به اين ساختمان نزديك شود، با مردان سياهپوش مسلحي مواجه ميشود كه چون اجل معلق سررسيده و سلاحهايشان را به سمت وي نشانه ميگيرند.
اگر بشود از حفاظهاي سنگين و موانع فولادي هيدروليك گذشت و وارد محوطه شد، با ساختمان ليبرتي كراسينگ مواجه ميشويم كه در آن حداقل 1700 كارمند دولت فدرال و 1200 كارمند پيمانكاران خصوصي مشغول بهكارند. در اين ساختمان دو مركز فرماندهي مهم قرار دارد، يكي مركز فرماندهي اطلاعات ملي آمريكا و ديگري مركز ملي مبارزه با تروريسم.
ساختمان عظيم ليبرتي كراسينگ اصليترين مجموعه در ميان مجموعههايي است كه پس از يازده سپتامبر در آمريكا ايجاد شدهاند. اما بزرگترين نيست. در "آرلينگتون كانتي" ساختماني وجود دارد كه حتي از ليبرتي كراسينگ هم عظيمتر است.
به نوشته پريست و آركين هر روز در سراسر ايالات متحده چيزي قريب به 854000 نفر با امتيازات ويژه امنيتي وارد اتاقهايي ميشوند كه همه مجهز به قفلهاي الكترومغناطيسي، شبكهاي از دوربينها و ديوارهاي مستحكمي است كه آلات استراق سمع در آنها قابليت نفوذ ندارند.
نموداری از شرکت های خصوصی امنیتی آمریکا
بنابرگزارش این دو، حداقل 20 درصد از سازمانهاي دولتي مامور به مبارزه با تروريسم پس از يازده سپتامبر ايجاد شده يا كلا تجديد ساختار شدهاند. بسياري از سازمانهاي موجود هم با توجه به افزايش بودجه آنها در دوران بوش به شدت حجيم شدند چرا كه مسوولین امر نميدانستند اين همه پول را چگونه خرج كنند؟!
بهطور مثال، سازمان اطلاعات دفاعي پنتاگون در سال 2002 در حدود7500 كارمند داشت اما اكنون 16500 كارمند دارد. بودجه آژانس امنيت ملي آمريكا كه مبارزه با استراق سمع الكترونيك را برعهده دارد نيز 2 برابر شد. 35 نيروي مشترك ضد تروريستي "اف بي آي" به 106 نيرو افزايش يافت. تمام اين افزايش حجم درست بلافاصله پس از يازده سپتامبر آغاز شد.
در اين کتاب تصريح شده است: 9 روز پس از حملات يازده سپتامبر كنگره آمريكا بودجهاي معادل 40 ميليارد دلار براي تقويت قواي دفاعي در خاك آمريكا و اجراي عمليات عليه القاعده در سراسر جهان بر بودجه نظامي آمريكا افزود. اين اضافه بودجه با 36.5 ميليارد دلار در سال 2002 و 44 ميليارد دلار در سال 2003 تكميل شد. اين تنها يك آغاز بود.
با تزريق بيمحاباي پول، آژانسهاي نظامي و اطلاعاتي چند برابر شدند. تنها تا پايان سال 2001 ميلادي 24 سازمان جديد بنياد نهاده شدند. دو سازمان از سازمانهاي ايجاد شده "اداره امنيت ميهني" و "نيروي پيگيري داراييهاي خارجي گروههاي تروريستي" بودند. در سال 2002 ميلادي 37 سازمان ديگر به مجموعه سازمانهاي موجود اضافه شدند كه اهداف اصلي آنها رديابي سلاحهاي كشتار جمعي، شناسايي اشكال جديد تهديد و تمركز جديد بر مبارزه با تروريسم بود.
سال بعد 36 سازمان ديگر به سازمانهاي موجود اضافه شدند، سال بعد 26 سازمان، سال بعدي 31 سازمان ديگر، سپس 32 سازمان ديگر و در سالهاي 2007، 2008 و 2009 هركدام 20 سازمان ديگر به مجموعه سازمانهاي موجود افزوده شدند.
در كل، حداقل 263 سازمان جديد پس از واقعه يازده سپتامبر به مجموعه سازمانهاي موجود افزوده شده است. بديهي است كه هر يك از اين سازمانها به كاركنان جديد نياز خواهند داشت و اين كاركنان نيز به نوبه خود به امكاناتي همچون اپراتور تلفن، منشي، كتابخانه، محل كار و ... نياز خواهند داشت.
با افزايش تعداد كاركنان، واحدهاي كاري و سازمانها، خطوط افتراق ميان مسووليتها شروع به كمرنگشدن كردند. براي جبران اين امر طبق پيشنهاد كميسيون دوحزبي يازده سپتامبر كنگره آمريكا و دولت بوش در سال 2004 تصميم گرفتند كه سازمان جديدي را ايجاد كنند تا مسووليت كنترل و هماهنگي مسووليتها را بر عهده داشته باشد. اين سازمان جديد "دفتر مديريت اطلاعات ملي" (ODNI) نام گفت. وقتی كه ODNI در سال 2005 آغاز به كار كرد دفتري كوچك داشت با 11 كارمند. يكسال بعد، به يك ساختمان دوطبقه منتقل شد تا كمبود فضاي ناشي از افزايش پرسنل جبران شود. در آوريل 2008، همين سازمان نسبتا كوچك براي تامين فضا به دفتري بسيار بزرگ در ليبرتي كراسينگ منتقل شد و ماینک شاهد نفوذ و قدرت فوقالعاده آن در جهان هستیم. گفتنی است مسوولیت بخش ایران در این سازمان برعهده دکتر جوئل برنر (Dr Joel Brenner) میباشد که عکسی نیز از او در دست نمیباشد.
حجم بالای اطلاعات، خود مشکلی مجزاست
البته با توجه به چنین سازمانهای عریض و طویلی باید گفت این سازمانها فقط سودآوری اطلاعاتی نداشته و این مقدار بالای اطلاعات گاها دردسرزا نیز میگردد. هر روز در سيستم اطلاعات و امنيت ملي آمريكا قريب به 1.7 ميليارد ايميل، تماس با تلفن همراه و ساير ارتباطات ذخيره ميشود. آژانس امنيت ملي آمريكا صاحب 70 پايگاه داده مختلف است. بقيه سازمانهاي اطلاعاتي آمريكا هم با همين مشكل مواجهاند. آنقدر حجم اطلاعات بالاست كه هيچكدام قادر به تحليل آن نيستند.
شرایط ساختمانهای سری اطلاعاتی
تقريبا نيمي از سازمانهايي كه پس از يازده سپتامبر تاسيس شدهاند در واشنگتن و اطراف آن قرار دارند. بسياري از ساختمانهاي اين سازمانها در محوطههاي دولتي و پايگاههاي نظامي قرار دارند. برخي نيز در مراكز تجاري، در همسايگي مدارس يا بازارها قرار داشته و مردم نيز توجهي به وجود آنها ندارند.
هر كدام از اين ساختمانها حداقل يك اتاق SCIF دارد. اتاق SCIF اتاقي است با تجهيزات و ترتيبات امنيتي بسيار ويژه. برخي از اين اتاقها كوچك است اما برخي از آنها چهار برابر يك زمين فوتبال وسعت دارد! SCIF به شاخص اهميت ساختمانها در اين دنياي مخفي تبديل شده است. هرچقدر بزرگتر باشد معلوم ميشود كه اين ساختمان، ساختمان مهمتري است. البته SCIF تنها چيزي نيست كه داشتن آن براي اين سازمانهاي امنيتي ضروري است. دفاتر فرماندهي، شبكه تلويزيون داخلي، محافظين شخصي و ... نيز به الزامات امنيت ملي آمريكا تبديل شدهاند. يك ژنرال سه ستاره آمريكايي ميگويد: هيچ ژنرال چهار ستارهاي در آمريكا پيدا نميشود كه براي خود تجهيزات ويژه امنيتي نداشته باشد. ترس باعث شده است تا همه به فكر امنيت خود باشند. البته وقتي ديگري دارد پس من هم بايد از چنين تجهيزاتي برخوردار باشم
بزرگترین نهادهای امنیتی آمریکا عاجز از کشف و خنثیسازی سادهترین تهدیدها
پاييز گذشته يك سرهنگ ارتش آمريكا بهنام "نضال ملك حسن" در فورتهود تگزاس به روي عدهاي آتش گشود و ضمن قتل 13 نفر، 30 نفر را مجروح كرد. چند روز پس از اين تيراندازي اخبار عجيبي از رفتارهاي تعجببرانگيز حسن در مركز درماني "والترريد" ارتش آمريكا منتشر شد كه توجه همگان را به خود جلب كرد. جالب است بدانيد كه اين سرهنگ ارتش آمريكا در مركز درماني مذكور به عنوان يك روانپزشك آموزش ديده بود! وي در اين مركز هشدار ميداد كه بايد به مسلمانان اجازه داده شود ارتش آمريكا را ترك كنند وگرنه حضور آنها براي آمريكاييها خطراتي به بار خواهد آورد! نكته مهم ديگر اينكه حسن ايميلهايي نيز با يك روحاني مشهور بنيادگرا در يمن مبادله ميكرده است. اين روحاني بنيادگرا مدتي است كه تحت تعقيب دستگاههاي امنيتي آمريكا است.
اما جالبتر از همه اين است كه حتي يكي از اين ايميلها نيز به دست سازمانهاي عريض و طويلي كه مسووليت عمليات ضداطلاعات در ارتش آمريكا را بر عهده داشتند نيفتاده بود! تنها 25 مايل آنطرفتر از والترريد، "ركن 902 اطلاعات نظامي آمريكا" قرار دارد كه ظاهرا كار مهمي در شناسايي تهديدها به عمل نميآورده است وگرنه بايد اين تهديد را شناسايي ميكرد. به جاي آن، فرماندهي ركن 902 تصميم گرفته بود كه تمركز اين ركن را متوجه تهديدات عمومي تروريستها در جامعه آمريكا كند، يعني مقولهاي كه "اداره امنيت ميهني" و "نيروي مشترك 106 اف بي آي" هم بدان اشتغال داشتند!
درست مقارن با همين دوران در ركن 902 يك برنامه اطلاعاتي در حال پياده شدن بود كه فرماندهي اين ركن آن را "ريتا" ميخواند. هدف از اجراي برنامه ريتا شناسايي تهديدات بنيادگرايي اسلامي عليه ارتش آمريكا بود و تمركز آن بر حزبالله لبنان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران و مراكز پرورش دانشجوي القاعده در خاك آمريكا بود.
نضال ملک حسن
برخي از مقامات اطلاعاتي بر اين باورند كه محرمانهبودن بيش از حد عمليات اطلاعاتي علاوه بر دوباره كاري آسيبهاي ديگري هم به بار آورده است. ريشه اين مشكل در وزارت دفاع آمريكا به برخي پروندههاي اطلاعاتي فوقسري بازميگردد كه دسترسي به آنها محدود بوده و تنها برخي مقامات آموزشديده اجازه دسترسي به آنها را دارند.
اين پروندهها به "برنامههاي دسترسي خاص" (SAP) معروفند. اسامي كد شده اين برنامهها در پنتاگون بيش از 300 صفحه است. جامعه اطلاعاتي آمريكا صدها مورد بيش از اين برنامهها را دارد و هريك از اين برنامهها نيز به نوبه خود شامل چند زيربرنامه كه هر يك از زيربرنامهها هم محدوديتهاي دسترسي ويژه خود را الزام ميكنند. اين بدان معناست كه عده بسيار كمي از افراد دقيقا ميدانند كه چه چيز در جريان است.
نویسندگان این کتاب در ادامه توصیف وضعیت این بناها و این سیت این چنین اظهار می دارد: به اين ترتيب قابل پيشبيني است كه توسعه ساختمانها و دفاتر اين سيستم اطلاعاتي در سراسر آمريكا ادامه خواهد يافت. از كاخ سفيد كه پنج مايل به سمت جنوب شرقي حركت كنيد ميبينيد كه اداره امنيت ميهني بار ديگر زمين را كنده است تا دفاتر فرماندهي مشترك خود با گارد ساحلي را بسازد. اين اداره كه تنها هفت سال از تاسيس آن ميگذرد براي خود سطوح دسترسي ويژه، بازوي تحقيقاتي ويژه، مركز فرماندهي ويژه و 230000 كارمند دارد. اين سازمان به سومين سازمان بزرگ آمريكا بدل شده است.
به زودي بر جاي يك بيمارستان رواني در خيابان "اليزابتس"، يك مجموعه ساختماني عظيم ديگر با هزينه 3.4 ميليارد دلار ساخته ميشود تا نشانه ديگري از سيستم اطلاعاتي سري آمريكا باشد. اين مجموعه جديد پس از پنتاگون بزرگترين مجموعه ساختماني دولتي خواهد بود و ابعاد آن چهار برابر ليبرتي كراسينگ پيشبيني ميشود.
طبق قوانين فدرال براي تضمين انجام شدن حساسترين وظايف در كشور توسط افرادي كه بيش از هر چيزي به منافع ملي وفادار هستند، "وظايف اساساً دولتي " نبايد به پيمانكاران سپرده شود. اما بر اساس يك بررسي دوساله اين روزنامه، اين وظايف همواره و در هر اداره اطلاعاتي و ضدتروريستي به اين گونه شركتها سپرده ميشود.
پیمانکاران امنیتی در همه جا؛
حتی در میان کمک رسانان و مامورین کشته شده 11 سپتامبر
در ماه ژوئن، يك سنگتراش از مانساس ستاره ديگري در ديوار مرمري مقر سيا حك كرد؛ يك ستاره از 22 ستارهاي كه به ياد ماموران كشته شده در جنگهاي پس از قضيه 11 سپتامبر حك شده بود.
هدف از اين يادبود، احترام همگاني به شجاعت آنهايي است كه هنگام اداي وظيفه جان سپردند اما در عين حال داستان عميقتري نيز در اين ميان وجود دارد: هشت نفر از 22 نفر كشته شده نه مامور سيا بلكه پيمانكاران خصوصي بودند.
طبق قوانين فدرال، براي تضمين انجام شدن حساسترين وظايف در كشور توسط افرادي كه بيش از هر چيزي به منافع ملي وفادار هستند، "وظايف اساساً دولتي " نبايد به پيمانكاران سپرده شود.
از 854 هزار نفري كه كارهاي فوق فوقمحرمانه انجام ميدهند، 256 هزار نفر پيمانكار هستند. براي نشان دادن وابستگي دولت به پيمانكاران هيچ نمونه بهتري از سيا وجود ندارد. يعني تنها نهادي در دولت كه ميتواند كارهايي در خارج از كشور انجام دهد كه هيچ اداره ديگر آمريكا نميتواند.
پيمانكاران خصوصي همكار با سيا، در عراق به جاسوسي پرداختهاند، براي كسب اطلاعات در افغانستان رشوه دادهاند و از روساي سيا در هنگام ديدار از پايتختهاي كشورهاي مختلف دنيا محافظت كردهاند.
اذعان به فزونی این پیمانکاران و تصمیم اوباما مبنی بر کاهش این میزان
9سال بعد در دولت "اوباما "، ايده ارزانتر بودن پيمانكاران رد شده و دولت تا حدودي به هدف خود براي كاهش افراد استخدام شده در اين رابطه نزديك شده و در طول دو سال 7 درصد از تعداد اين افراد كاسته شده است. اما همچنان حدود 30 درصد از نيروي كار در بخش اطلاعات آمريكا را پيمانكاران تشكيل ميدهند.
اين کتاب در ادامه به نقش اين نيروها در كارهاي امنيتي پرداخته مينويسد: پيمانكاران نيروهاي دشمن را ميكشند. جاسوسي كشورهاي ديگر را كرده و شبكههاي تروريستي را شنود ميكنند. آنها به طراحي نقشههاي جنگي كمك ميكنند. در مورد گروههاي محلي در مناطق جنگي اطلاعات جمع ميكنند. در بين آنها تاريخدان، معمار و تازهسربازان مخفيترين نهادها وجود دارد. مامورين اين شركتها مراكز خاص در واشنگتن را تحت نظارت دارند. آنها جزو مورد اعتمادترين مشاوران ژنرالهاي چهارستاره هستند كه جنگها را رهبري ميكنند.
اشتهاي دولت براي پيمانكاران خصوصي به قدري زياد است كه در حال حاضر 300 شركت وجود دارند كه تخصصشان يافتن نامزدهايي معمولا با قيمتهايي حول و حوش 50 هزار دلار براي هر فرد است.
گیتس ميگويد: "بايد اعتراف كنم كه نميدانم چند پيمانكار براي وزارت دفاع كار ميكنند. "
تخمين زده می شود كه 265 هزار پيمانكار براي انجام كارهاي فوق فوقمحرمانه توسط مسئولان بلندپايه بخشهاي اطلاعاتي استخدام شدهاند. ديتابيس "آمريكاي فوقمحرمانه " اين روزنامه شامل 1931 كمپاني است كه كارهاي فوقمحرمانه انجام ميدهند. بيش از يكچهارم آنها (533 شركت) پس از 2001 تاسيس شدند و شركتهاي ديگر كه قبل از اين تاريخ وجود داشتند نيز تا حد زيادي گسترش پيدا كردند.
شركتهاي خصوصي چنان با حساسترين فعاليتهاي دولت عجين شدهاند كه ماموريتهاي اطلاعاتي و نظامي مهم متوقف شده يا به خطر ميافتد. براي نمونه: در اداره امنيت ملي، تعداد پيمانكاران مساوي تعداد كارمندان فدرال است. اين اداره با 318 كمپاني خدمات حياتي و پرسنل آنها همكاري ميكند، از جمله 19 شركت كه به اين اداره براي استخدام پيمانكاران بيشتر كمك ميكنند.
آژانس امنيت ملي پيش از اين با شركتهاي كمي كار ميكرد اما اكنون اقلا با 484 شركت كار ميكند
تمامي 16 اداره اطلاعاتي براي راهاندازي شبكه كامپيوتري خود، برقراري ارتباط با شبكههاي ادارههاي ديگر و كاويدن قطعات نامتجانس اطلاعات كه ممكن است نشاندهنده يك برنامه تروريستي باشد، به شركتهاي خصوصي نياز دارند. بيش از 400 كمپاني به طور اختصاصي در اين زمينه كار ميكنند و سيستمهاي نرمافزاري و سختافزاري طبقهبندي شده ميسازند
پيمانكاران 29 درصد نيروي كار ادارههاي اطلاعاتي را تشكيل ميدهند اما حدود 49 درصد بودجه پرسنلي اين ادارات را به خود اختصاص ميدهند.
از بين 1931 كمپاني درگير در قراردادهاي فوق فوق محرمانه كه توسط واشنگتن پست شناسايي شدهاند، حدود 110 كمپاني 90 درصد كارهاي پيمانكاري دفاعي و اطلاعاتي دنيا را انجام ميدهند.
ضریب نفوذ این پیمانکاران تا حدی است که گفته می شود نقض حقوق زندانيان در ابوغريب نیز تا حدودي توسط پيمانكاران انجام شده بود.
کمپانی امنیتی جنرال دینامیکز، تنها یک نمونه از میان دهها نمونه دیگر
جنرال ديناميكز نيز مانند رقباي خود اقدام به بلعيدن كمپانيهاي كوچكي كرد كه مي توانستند به اين كمپاني براي تسلط در فضاي جديد اطلاعاتي كمك كنند. اين كمپاني در بين سالهاي 2001 و 2010 ميلادي، يازده شركت كوچك متخصص در ماهوارهها، اطلاعات سيگنالها، نظارت، شناسايي، يكپارچهسازي فناوريها و عكاسي را خريداري كرد. جنرال ديناميكز در يازده سپتامبر سال 2001 با نه سازمان اطلاعاتي كار ميكرد. حالا اين كمپاني با تمام 16 سازمان اطلاعاتي آمريكا همكاري ميكند. كاركنان اين كمپاني در تالارهاي آژانس امنيت ملي و اداره امنيت داخلي آمريكا حضور دارند. اين كمپاني صدها ميليون دلار براي برپايي و اداره كردن ادارههاي جديد اداره امنيت داخلي از جمله مركز ملي عمليات، اداره اطلاعات و تحليل و نيز اداره امنيت در سال 2003 دريافت كرد. كارمندان اين شركت همه كار انجام ميدهند، از تصميمگيري در مورد بررسي يك تهديد تا پاسخ دادن به تلفنها. نتايج مالي جنرال ديناميكز منعكسكننده چرخش موفقيتآميز اين كمپاني است. همچنين نشان ميدهد كه دولت آمريكا -بزرگترين مشتري اين كمپاني تا به حال - چقدر بيشتر از هزينه واقعي كارها به اين شركت پول داده است. اين كمپاني در سال 2009 به سود 31.9 ميليارد دلاري رسيده بود در حالي كه سود اين كمپاني در سال 2000 ميلادي تنها 10.4 ميليارد دلار بود. در اين مدت نيروي كار اين كمپاني بيش از دو برابر شده و از 43300 نفر به 91700 نفر افزايش پيدا كرده است. سود بخش اطلاعات و ارتباطات جنرال ديناميكز كه اغلب كارهاي فوق فوق محرمانه اين كمپاني در آنجا انجام ميشود، از 2.4 ميليارد دلار در سال 2000 به 19 ميليارد دلار در سهچهارم دوم ماه 2009 رسيده است كه اين ميزان 34 درصد سود كلي اين كمپاني در سال گذشته را تشكيل ميدهد.
اين كمپاني حتي عمليات اطلاعاتي خاصي مانند راضي كردن خارجيها براي يكي كردن ديدگاههايشان در راستاي منافع آمريكا را نيز انجام ميدهد
جنرال ديناميكز در سپتامبر 2009 برنده يك قرارداد 10 ميليون دلاري با واحدهاي عملياتي روانشناسي فرماندهي عملياتي ويژه آمريكا شد تا وبسايتهايي براي تاثير گذاشتن روي ديدگاه خارجيها در مورد سياستهاي آمريكا ايجاد كند. اين كمپاني براي انجام اين كار نويسندگان، ويرايشگران و طراحاني استخدام كرد تا سايتهاي خبري ويژه در پنج قاره دنيا ايجاد كنند. اين سايتها مانند سايتهاي خبري معمولي هستند و نامهايي مانند SETimes.com: سايت اخبار و ديدگاههاي اروپاي جنوب شرقي دارند. اولين نشانهاي كه در مورد منشا نظامي اين وبسايتها وجود دارد، كلمه "عدم مسئوليت در قبال محتواي سايت" در پايين صفحه است. با كليك كردن روي اين عبارت در مييابيد كه "تايمز اروپاي جنوب شرقي" وبسايتي متعلق به فرماندهي اروپاي ايالات متحده است.
حدومرز خفا و پنهان کاری در این کمپانی ها
نویسندگان کتاب در ادامه برای نشان دادن میزان سری بودن این کمپانی ها چنین می نویسند: ساختمان اداري خاكستري رنگ جديد در واقع يك نوع هتل است كه تاجرها و صاحبان حرفهها ميتوانند در آن اتاقهاي ضد شنود كرايه كنند.
حتي اتاقك بين دو ساختمان يك طبقه يك اتاقك معمولي نيست. اين اتاقك كه توسط سيلندرهاي بتني احاطه شده، محل دسترسي به يك كابل دولتي است. اين كابل با عنوان TS/SCI يا "اطلاعات فوق محرمانه و اطلاعات طبقهبندي شده حساس" شناخته ميشود؛ يعني افراد كمي اجازه دارند بدانند كه چه اطلاعاتي از طريق اين كابل رد و بدل ميشود.
همه اين مكانهاي ذكر شده در بيرون واشنگتن قرار دارند – در جايي كه پايتخت جغرافياي ديگري از آمريكا محسوب ميشود – و محل تمركز سازمانهاي دولتي محرمانه و كمپانيهايي است كه براي اين سازمانها كار ميكنند. مجموعه "فورت ميده" (Fort Meade) يكي از بزرگترين مجموعههاي مشابه در سراسر ايالات متحده است كه مراكز عصبي فعاليتهاي محرمانه آمريكا و 854 هزار نفر كارمند آن هستند.
در مجموعههاي "آمريكاي فوق محرمانه" يك پرچم كمپاني متصل به يك كارت ديجيتال هوشمند، تنها سرنخ براي شناسايي مكان كار است.
برخي از بخشهاي اين مجموعه، اين كمپانيها تمام يك محوطه را اشغال كردهاند. در برخي ديگر، اين كمپانيها پاركهاي تجاري به طول چندين مايل دارند كه از طريق جادهاي خصوصي به محوطه NSA متصل ميشوند و در اطراف آن علايم هشداردهنده ديده ميشود.
بزرگترين پارك، پارك "تجاري ملي" (National Business Park) است؛ متشكل از 285 هكتار از برجهاي شيشهاي بزرگ و مستطيل شكل. ساكنين اين ساختمانها پيمانكارها هستند و در مكانهاي عموميتر به عمد حضور خود را كمرنگتر نشان ميدهند. اما در پارك تجارت ملي، جايي كه تنها پيمانكارها به آن جا ميروند، علامتهاي تجاري بزرگ آنها به وضوح ديده ميشود. شركتهايي مانند: "بوز آلن هاميلتون"، "مخابرات ال-3"، "سياسسي"، "نورثروپ گرومن"، "جنرال ديناميكز" و "سيايآيسي."
بيش از 250 كمپاني - حدود 13 درصد كمپانيهاي آمريكاي محرمانه- در مجموعه فورت ميده حضور دارند. برخي از اين شركتها در اين مجموعه چندين اداره دارند، مانند "نورثروپ گرومن" كه 19 اداره و "اسايآيسي" كه 11 اداره دارند. در كل 681 مكان در مجموعه فورت ميده براي انجام كارهاي تجاري محرمانه وجود دارد.
در اين مجموعه كارمنداني حضور دارند كه بايد از قوانين سخت پيروي كنند. آنها دائما تست دروغسنجي ميدهند، فرمهاي تعهد به عدم انتشار اطلاعات امضا ميكنند و گزارشهاي حجيم در مورد سفرهاي خارجي خود ارايه ميدهند.
بهترین امکانات در اختیار نوابغ و کارمندان این کمپانی ها
پريست و آركين در بخش ديگري از کتاب خود به نقش پيمانكارهاي خصوصي اشاره كردهاند و مينويسند: با گسترش آمريكاي فوق محرمانه، دولت به پيمانكارهايي با صلاحيت امنيتي وابسته شده است، اين كارمندها در رياضي خبره هستند. NSA براي انجام وظايفش از بيشترين تعداد رياضيدانان در بين سازمانهاي دنيا استفاده ميكند. اين سازمان همچنين از زبانشناسان و كارشناسان تكنولوژي و نيز رمزنگاران بهره ميبرد. بسياري از آنها ISTJ خطاب ميشوند (درونگراي حساس، متفكر و منتقد)، ويژگيهاي شخصيتي كه در تست شخصيتي مايرز - بريگز وجود دارد و ويژگي غالب در فورت ميده به شمار ميرود. "كن اولمان"، مدير بخش "هوارد"، يكي از شش بخش در محدوده جغرافيايي تحت نفوذ NSA ميگويد: "برخي از كارمندان اين آژانس از باهوشترين افراد روي زمين هستند. آنها به دنبال آموزش خوب و كيفيت زندگي بالا هستند." مدرسهها البته جز بهترين مدرسهها هستند و برخي نيز وارد دورههاي آموزشي ميشوند كه در آنها به افراد جوان حتي ده ساله آموزش داده ميشود كه چه سبك زندگي براي كسب صلاحيت امنيتي لازم است و چه نوع رفتاري براي چنين مشاغلي مناسب نيست. بيرون از يكي از مدرسهها اتوبوس زرد مدرسه در كنار ساختماني پارك شده است كه متعلق به اتحاد "پنج چشم" است - بخش اطلاعاتي مشترك پنج كشور آمريكا، انگليس، كانادا، استراليا و نيوزلند در مورد دنيا.
اسامی 18 سازمان دولتي و 37 شرکت خصوصي و پیمانکاری که نویسندگان نام شان را برده اند به شرح زیر می باشند:
• سازمانهاي دولتي:
1) فرماندهي نيروهاي آمريکايي در آفريقا، که مرکزيت آن در اشتوتگارت- مورينگن قرار داشته و با 2 مرکز عملياتي (دفتر) داراي 19 پيمانکار خصوصي است؛
2) نيروي هوايي ايالات متحده آمريکا با مرکزيت آرلينگتون، 99 دفتر و 392 پيمانکار؛
3) اطلاعات نيروي هوايي آمريکا، با مرکزيت آرلينگتون، 113 دفتر و 153 پيمانکار،
4) اطلاعات ارتش آمريکا با مرکزيت فورت بلوير، 93 دفتر و 120 پيمانکار،
5) فرماندهي مرکزي نيروهاي نظامي آمريکا با مرکزيت تامپا، 6 دفتر و 64 پيمانکار،
6) آژانس اطلاعات مرکزي آمريکا با مرکزيت مکلين، 36 دفتر و 114 پيمانکار،
7) آژانسهاي دفاعي ايالات متحده با مرکزيت آرلينگتون، 78 دفتر و 332 پيمانکار،
8) آژانس اطلاعات دفاعي آمريکا با مرکزيت آرلينگتون، 22 دفتر و 317 پيمانکار،
9) فرماندهي نيروهاي نظامي آمريکا در اروپا با مرکزيت اشتوتگارت – وايهينگن با 2 دفتر و 11 پيمانکار،
10) ستاد مشترک نيروهاي مسلح با مرکزيت آرلينگتون، 6 دفتر و 45 پيمانکار،
11) نيروهاي خنثيسازي مواد منفجره با مرکزيت آرلينگتون، 4 دفتر و 68 پيمانکار،
12) فرماندهي شمال نيروهاي مسلح آمريکا با مرکزيت کلورادو اسپرينگز، 13 دفتر و 56 پيمانکار،
13) آژانس امنيت ملي با مرکزيت اف.تي.ميد، 19 دفتر و 484 پيمانکار،
14) فرماندهي نيروهاي آمريکايي در اقيانوس اطلس، با مرکزيت کمپ اچ. ام. اسميت، 6 دفتر و 27 پيمانکار،
15) فرماندهي عمليات ويژه با مرکزيت تامپا، 12 دفتر و 125 پيمانکار،
16) فرماندهي جنوب نيروهاي مسلح آمريکا، با مرکزيت ميامي، 9 دفتر و 29 پيمانکار،
17) وزارت خارجه ايالات متحده با مرکزيت واشنگتن دي سي، 9 دفتر و 146 پيمانکار،
18) فرماندهي راهبردي نيروهاي مسلح آمريکا با مرکزيت اوهاما، 14 دفتر و 99 پيمانکار.
• شرکتهاي پيمانکار خصوصي:
1) شرکت سيستمهاي قرن بيست و يکم، واقع در اوماها در ايالت نبراسکا، تاسيس شده به سال 1996، داراي 101 تا 500 نفر پرسنل و درآمد سالانه کمتر از 100 ميليون دلار، صاحب سه دفتر و پيمانکار 5 سازمان دولتي؛
2) شرکت راهکارهاي پيشرفته سي4، واقع در تامپا در ايالت فلوريدا، تاسيس شده به سال 2002، داراي 101 تا 500 پرسنل و درآمد سالانه کمتر از 100 ميليون دلار، 12 دفتر و پيمانکار 5 سازمان دولتي؛
3) شرکت مديريت جهاني "آل سورس"، واقع در سيراويستا در ايالت آريزونا، تاسيس شده در سال 2005 که تعداد پرسنل و درآمد آن همچون دو مورد فوق بوده، داراي 5 دفتر و پيمانکار 5 سازمان دولتي است؛
4) شرکت "آرشيمدز گلوبال"، واقع در تامپا در ايالت فلوريدا که در سال 2005 تاسيس شده و تعداد پرسنل و درآمد سالانه آن در اين گزارش نيامده است. اين شرکت تنها يک دفتر داشته و پيمانکار 5 سازمان دولتي است؛
5) شرکت سيستمهاي "بي اي اي"، واقع در راکويل در ايالت مريلند، تاسيس شده به سال 1948، داراي بيش از 10000 پرسنل و بين 10 تا 50 ميليارد دلار درآمد سالانه، 64 دفتر کاري و پيمانکار 22 سازمان دولتي؛
6) شرکت فنآوريهاي بلکبرد، واقع در هرندن در ايالت ويرجينيا، تاسيس شده به سال 1997، داراي بين 101 تا 500 پرسنل، درآمد نامشخص، 11 دفتر و 10 کارفرماي دولتي؛
7) شرکت بينالمللي کالهون، واقع در تامپا در ايالت فلوريدا، تاسيس شده به سال 2005، داراي کمتر از 25 پرسنل، کمتر از 100 ميليون دلار درآمد سالانه، 6 دفتر کاري و 6 کارفرماي دولتي؛
8) شرکت سلستار، واقع در تامپا در ايالت فلوريدا، تاسيس شده به سال 2001، داراي بين 26 تا 100 پرسنل، کمتر از 100 ميليون دلار درآمد سالانه، 4 دفتر کاري و 4 کارفرماي دولتي؛
9) شرکت فنآوريهاي همگرا، واقع در بالتيمور در ايالت مريلند، تاسيس شده به سال 1997، داراي کمتر از 25 پرسنل، کمتر از 100 ميليون دلار درآمد سالانه، 4 دفتر و 4 کارفرماي دولتي؛
10) شرکت کيوبيک، واقع در سانديگو در ايالت کاليفرنيا، تاسيس شده به سال 1949، داراي بين 5000 تا 10000 پرسنل، 70 ميليون تا يک ميليارد درآمد سالانه، 6 دفتر کاري و 12 کارفرماي دولتي؛
11) گروه سيبريکس، واقع در تامپا در ايالت فلوريدا، تاسيس شده به سال 2002، داراي کمتر از 25 پرسنل، کمتر از 100 ميليون دلار درآمد ماهانه، يک دفتر کاري و 2 کارفرماي دولتي؛
12) شرکت مشاوره ديليجنت، واقع در سنآنتونيو در ايالت تگزاس، تاسيس شده به سال 2001، داراي بين 26 تا 100 پرسنل و کمتر از 100 ميليون دلار درآمد، يک دفتر و 3 کارفرماي دولتي؛
13) شرکت داينتيکس، واقع در هانتسويل در ايالت آلاباما، تاسيس شده به سال 1974، داراي 501 تا 2000 پرسنل و بين 100 تا 750 ميليون دلار درآمد سالانه، 7 دفتر و 10 کارفرماي دولتي؛
14) شرکت خدمات اسپيال، واقع در پنلاسپارک در ايالت فلوريدا، تاسيس شده به سال 2003، داراي بين 26 تا 100 پرسنل، کمتر از 100 ميليون دلار درآمد سالانه، 4 دفتر و 7 کارفرماي دولتي؛
15) شرکت فولکرا ورلدوايد، واقع در آرلينگتون در ايالت ويرجينيا، تاسيس شده به سال 2004، داراي پرسنل و درآمد همچون ريف 14، يک دفتر کاري و 7 کارفرماي دولتي؛
16) شرکت گيتس، واقع در آلکساندريا در ايالت ويرجينيا، تاسيس شده به سال 1997، داراي 101 تا 500 پرسنل، داراي کمتر از 100 ميليون دلار درآمد، يک دفتر و يک کارفرماي دولتي؛
17) شرکت جنرال ديناميکس، واقع در فالز چرچ در ايالت ويرجينيا، تاسيس شده به سال 1952، داراي بيش از 10000 پرسنل، بين 10 تا 50 ميليارد دلار درآمد، 100 دفتر کاري و 32 کارفرماي دولتي؛
18) شرکت آيبيست، واقع در فوتهيل رنچ در ايالت کاليفرنيا، تاسيس شده به سال 1986، داراي بين 100 تا 500 پرسنل، کمتر از 100 ميليون دلار، 7 دفتر کاري و 6 کارفرماي دولتي؛
19) شرکت اينو، واقع در سنآنتونيو در ايالت تگزاس، تاسيس شده به سال 2003، داراي 26 تا 100 پرسنل، کمتر از 100 ميليون دلار درآمد، 2 دفتر کاري و 4 کارفرماي دولتي؛
20) شرکت راهکارهاي مرکزي آي او، واقع در سنآنتونيو در ايالت تگزاس، تاسيس شده به سال 2002، داراي کمتر از 25 پرسنل، کمتر از 100 ميليون دلار درآمد، يک دفتر کاري و 3 کارفرماي دولتي؛
21) شرکت آيتيتي، واقع در مکلين در ايالت ويرجينيا، تاسيس شده در سال 1995، داراي بين 501 تا 2000 پرسنل و بين يکميليارد تا 10 ميليارد دلار درآمد، 52 دفتر کاري و 17 کارفرماي دولتي؛
22) شرکت مديريت جيبي، واقع در الکساندريا در ايالت ويرجينيا، تاسيس شده به سال 1990، داراي 101 تا 500 پرسنل، کمتر از 100 ميليون دلار درآمد، 6 دفتر کاري و 9 کارفرماي دولتي؛
23) شرکت ارتباطات ال3، واقع در شهر نيويورک، تاسيس شده به سال 1997، داراي بيش از 10000 پرسنل، درآمد سالانه بين 10 تا 50 ميليارد دلار، 96 دفتر کاري و 29 کارفرماي دولتي؛
24) شرکت صنايع لئوني، واقع در پسيفيک پاليسيدز در ايالت کاليفرنيا، تاسيس شده به سال 2001، داراي بين 26 تا 100 پرسنل، کمتر از 100 ميليون دلار درآمد سالانه، 4 دفتر کاري و 8 کارفرماي دولتي؛
25) شرکت بينالمللي منتک، واقع در فيرفاکس در ايالت ويرجينيا، تاسيس شده به سال 1968، بين 5000 تا 10000 پرسنل، يک تا 10 ميليارد دلار درآمد سالانه، 81 دفتر و 28 کارفرماي دولتي؛
26) شرکت مک نيل، واقع در اسپرينگفيلد در ايالت ويرجينيا، تاسيس شده به سال 1985، بين 501 تا 2000 پرسنل، 100 تا 750 ميليون دلار درآمد ساليانه، 13 دفتر کاري و 11 کارفرماي دولتي؛
27) شرکت خدمات مريتک، واقع در سنآنتونيو در ايالت تگزاس، تاسيس شده به سال 2002، داراي بين 26 تا 100 کارمند، کمتر از 100 ميليون دلار دلار درآمد سالانه، 2 دفتر کاري و 3 کارفرماي دولتي؛
28) شرکت نورتروپ گرامن، واقع در لس آنجلس در ايالت کاليفرنيا، تاسيس شده در سال 1939، داراي بيش از 10000 پرسنل و بين 10 تا 50 ميليارد دلار درآمد ساليانه، 98 دفتر کاري و 27 کارفرماي دولتي؛
29) شرکت سيستمهاي امگا، واقع در فونيکس در ايالت آريزونا، تاسيس شده در سال 1998، داراي کمتر از 25 پرسنل، کمتر از 100 ميليرون دلار درآمد، 3 دفتر و 4 کارفرماي دولتي؛
30) شرکت اس4، واقع در بورلينگتون در ايالت ماساچوست، تاسيس شده به سال 1996، داراي بين 101 تا 500 پرسنل، درآمد نامشخص، 10 دفتر و 12 کارفرماي دولتي؛
31) شرکت سيلوربک7، واقع در وودبريج در ايالت ويرجينيا، تاسيس شده در سال 2005، داراي کمتر از 25 پرسنل، کمتر از 100 ميليون دلار درآمد، 7 دفتر کاري و 7 کارفرماي دولتي؛
32) شرکت خدمات مهندسي نرمافزار، واقع در بلويو در ايالت نبراسکا، تاسيس شده در سال 1991، داراي 26 تا 100 پرسنل، کمتر از 100 ميليون دلار درآمد، 3 دفتر کاري و 4 کارفرماي دولتي؛
33) شرکت بينالمللي اساواس، واقع در رستون در ايالت ويرجينيا، تاسيس شده در سال 1989، داراي بين 501 تا 2000 پرسنل، کمتر از 100 ميليون دلار درآمد سالانه، 4 دفتر و 6 کارفرماي دولتي؛
34) شرکت اس آر سي، واقع در سراکاز شمالي در ايالت نيويورک، تاسيس شده در سال 1957، داراي بين 501 تا 2000 پرسنل، بين 100 تا 750 ميليون دلار درآمد، 21 دفتر کاري و 10 کارفرماي دولتي؛
35) شرکت سينتراس، واقع در هرندن در ايالت ويرجينيا، تاسيس شده در سال 1999، داراي 501 تا 2000 پرسنل و کمتر از 100 ميليون دلار درآمد سالانه، 2 دفتر کاري و 15 کارفرماي دولتي؛
36) گروه تحليل، واقع در فالزچرچ در ايالت ويرجينيا، تاسيس شده در سال 2001، داراي 101 تا 500 پرسنل، کمتر از 100 ميليون دلار درآمد سالانه، 6 دفتر کاري و 7 کارفرماي دولتي؛
37) شرکت وايکين، واقع در تامپا در ايالت فلوريدا، تاسيس شده در سال 2006، داراي 26 تا 100 پرسنل، کمتر از 100 ميليون دلار درآمد سالانه، 7 دفتر کاري و 8 کارفرماي دولتي
آیا واقعا سیستم اطلاعاتی آمریکا کند، ناکارآمد است؟
در پایان جا دارد این احتمال را نیز مطرح نمود که این کتاب بخشی از همان درز عامدانه اطلاعات از سیستم آمریکا برای در دسترس قرار دادن اطلاعات گمراه کننده برای تغذیه افکار عمومی جهانین است. شاید این طور بتوان تحلیل نمود که وسعت فعالیت این کمپانی ها به قدری است که روزی فراخواهد رسید که آمریکا دیگر قادر به پوشش دادن و مخفی نگاه دادن آن نگردد. بنابراین مصلحت آن است که خود، در مورد آنچه که روزی گریبانمان را خواهد گرفت "آنطور که دوست داریم" اطلاع رسانی نماییم تا ابتکار عمل این موضوع همیشه در دست خودمان باقی بماند. موید این تحلیل طرز نگارش این کتاب است.
در این کتاب، نگارندگان تلاش کرده اند سیستم آمریکا را سیستمی حجیم، کند و ناتوان نشان دهند اما به یک نکته - حداقل در مورد این کمپانی ها و حجم بالای اطلاعات تولیدی شان - نمی پردازند؛ آن نکته اینکه: سیستمی که سازوکار جمع آوری اطلاعاتی با این درجه وسعت از سراسر جهان را فراهم می کند، یقینا پیش از هر کاری فکری برای "تحلیل داده های" به دست آمده می نماید. بسیار غیر منطقی است اگر فکر کنیم یک سیستم و یا یک حکومت تنها به فکر تسهیل جمع آوری اطلاعات باشد و همزمان، به تسهیل تحلیل آن داده ها نیاندیشد. به همین دلیل باید قدری به گفتمان این کتاب با دیده تردید نگریست و آنچه را که هرگز نباید از نظر دور داشت اطلاعات خامی است که در لابلای سطور آن خبر از عمق فاجعه می دهند.
تصویر زیر خود تاحدی می تواند گویای میزان ساده انگاشتن مخاطبان از سوی درزدهندگان این اطلاعات باشد. همانطور که در تصویر نیز می توان مشاهده نمود ساده ترین و ابتدایی ترین سیستم ها نیز به جمع آوری صرف اطلاعات بسنده نکرده و از همان ابتدای جمع آوری داده های خام برنامه ای برای پردازششان در سر می پرورند. حال حکومت عریض و طویلی چون آمریکا با آن ذهنیت بیگانه هراس زمامدارانش بسیار بسیار بعید به نظر می رسد که پیشاپیش فکری برای "تحلیل" و "آنتولوژی" آن اطلاعات خام بدست آمده از طرق مختلف نکرده باشند ....