عزیز یزدان پناه که دلال خرید و فروش مسکن و زمین بوده است در سال ۱۹۸۷ با زنی با نام فاطمه رحمتی ازدواج میکند. آنها چندین سال همراه با دو فرزند خود علی و نرگس در خانهای در قسمت متمول شهر کلی ویل در تگزاس زندگی میکردهاند تا اینکه سال گذشته عزیز دچار مشکلات مالی میشود و بانک خانه آنها را مصادره میکند و آنها مجبور به تخلیه خانه میشوند. چند ماه پس از آن فاطمه از عزیز جدا میشود و به همراه دو فرزند خود به آپارتمانی که در آن قتل صورت گرفته نقل مکان میکنند.
اجساد ۷ نفر شامل عزیز، فاطمه، علی ۱۵ و نرگس ۱۹ ساله به همراه ۳ نفر دیگر که در روز حادثه مهمان خانوده بودهاند، پیدا شده است. به گفته پلیس فردی از داخل آپارتمان به ۹۱۱ (مرکز فوریت های پلیسی) تماس گرفته، بدون آنکه حرفی بزند. آنها میخواهند بدانند چه کسی تماس گرفته چون موقع ورود پلیس به محل درب ساختمان قفل بوده و همه ۷ نفر مرده بودهاند. پلیس گزارش داده است که افراد در اتاق نشیمن و در کنار درخت کریسمس در حالیکه سطلی پر از کاغذ کادو در محل وجود داشته، یافت شدهاند؛ گویی افراد در حال بازکردن هدایای سال نو بوده اند.