به گزارش مشرق، تجمع هفته گذشته در حوزه علیمه فیضیه قم حاشیههای متفاوتی بههمراه داشت. یکی از حواشی این مراسم بالارفتن پلاکاردی بود که موجب شد تا تمام اهمیت این مراسم در یک دستنوشته خلاصه شود.
بیشتر بخوانید
حمایت آیتالله شبستری از رحیمپور ازغدی
بخش دوم این مراسم که انتقاد برخی اساتید حوزه را نیز بههمراه داشت، صحبتهای استاد رحیمپور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی است. وی در بخشی از سخنانش در فیضیه میگوید" علیرغم اینکه برخی از افراد ریشه سکولاریسم را در دانشگاه دنبال میکنند، باید گفت که ریشه سکولاریسم در حوزه علمیه بوده و در حوزه علمیه به مسائل روز کشور و مسائل حل نشده توجه نمیشود و در زمینه فقه بانکی و اقتصادی بیسوادی حوزه و دانشگاه موج میزند. پیام این تجمع در وهله نخست این است که حوزه و روحانیت خود را از طبقات محروم و مستضعف جدا ندانسته و بخشی از خود روحانیون از طبقات محروم هستند."
اظهارات رحیمپور درباره «سکولاریسم حوزوی» هرچند واکنشها علیه وی برانگیخت اما نگاهی به شخصیت فکری و منش سیاسی این استاد دانشگاه و تئوریسین انقلاب اسلامی نشان میدهد وی هیچگاه از چارچوب اسلام خارج نشده و دغدغههایش نیاز جامعه است.
**فرزندِ حوزه، روشنفکر مسلمان و منتقد دولتها
حسن رحیمپور ازغدی فرزند حیدر رحیمپور ازغدی متولد سال 43 در مشهد است. پدرش از مبارزان پیشگام در انقلاب اسلامی بود و دوشادوش شخصیتهایی همچون محمدتقی شریعتی، علی شریعتی و آیتالله خامنهای در مشهد به مبارزه میپرداخت. حیدر رحیمپور از قبل سال 42 و از زمان ملی شدن صنعت نفت سابقه فعالیت مبارزاتی داشت.
برخلاف آنچه شاید عدهای تصور کنند حسن رحیمپور دانشآموخته دانشگاه باشد، خاستگاه وی حوزه علیه مشهد و قم است و از محضر آیات میرزا جواد تبریزی و وحید خراسانی کسب فیض کرده است و صاحب درجه اجتهاد است. وی برادر شهید است و در دوران دفاع مقدس برای دفاع از کشور به میدان رفت و سال 62 در جبهه مجروح میشود.
اولین کتابش را در سن 16 سالگی با نام "عروج خمینیون؛ نمایی از مقطع شورش علماء وارث" نوشت که تعجب بسیاری را از قلم وی در آن سنین برانگیخت. با اینکه فرزند حوزه به شمار میرود، از علاقهمندان به شریعتی است. شباهت نگاه وی و شریعتی مبارزه هر دو آنها با تحجر، اثبات پاسخگو بودن دین به معضلات عصر جدید، استبداد و استعمارستیزی و دعوت قشر جوان دانشگاهی به دین و انگیزش نیروهای مسلمان برای کنش مذهبی و انقلابی است.
در واقع میتوان رحیمپور ازغدی را یک روشنفکر مسلمان دانست که به چارچوبهای اسلامی پایبند است. بیشتر فعالیتهای او در محیط دانشگاهی است و عضو مهمترین نهاد سیاستگذاری فرهنگی یعنی شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
شهرت رحیمپور ازغدی از دوران اصلاحات شروع شد. عمده فعالیتهای وی در مقابله با جریانات ضد دینی در دو محور انجام میشد: یکی نشریه نقد و نظر که آرشیو آن هماکنون هم مورد استفاده بسیاری از پژوهشگران قرار میگیرد و دوم سخنرانی در دانشگاه و شهرهای مختلف و دعوت از چهرههایی مانند عبدالکریم سروش، محسن کدیور، محمد مجتهد شبستری و مصطفی ملکیان برای مناظره که هیچکدام حاشر نشدند پای میز مناظره بنشینند.
سالها سخنرانیهای وی از شبکههای تلویزیونی در قالب برنامه "طرحی برای فردا" پخش میشد و انتشرات طرحفردا آثار صوتی و مکتوی وی را منتشر میکند. حسین (ع) عقل سرخ، علی (ع) و شهر بی آرمان، مهدی (عج) ده انقلاب در یک انقلاب، محمد (ص) پیامبری برای همیشه از جمله آثار پرطرفدار وی در این سالها است.
این استاد دانشگاه هرچند در مقطعی از رویکرد عدالتخواهانه احمدینژاد حمایت میکرد اما با شروع انحرافات دولت دهم از حمایت وی خودداری کرد و از شورای عالی انقلاب فرهنگی استعفا داد. وی دلیل استعفایش از شورای عالی انقلاب فرهنگی را چنین میگوید "من زمان احمدینژاد استعفا دادم. بحث بنده، سیاسی و جناحی نبوده، من با آقای احمدینژاد چند بار در شورا درگیر شدم. بعد هم آمدم بیرون استعفا دادم. بعد هم رهبری تشخیص دادند دوباره باید باشیم، ما به وظیفهمان عمل میکنیم و الّا بنده به مکانیزم تصمیمگیری در شورا، موافقتها و مخالفتها و به بعضی از اعضای شورا انتقاد دارم."
نقد وی در دولتها بیشتر از اینکه سیاسی باشد تاحد بسیاری مرتبط با مسائل فکری و انقلابی است. برای مثال وقتی روحانی در سال 92 گفته بود "هنرمند ارزشی و غیرارزشی نداریم" حسن رحیم پور در یک سخنرانی با موضوع "مفهومیابی در سینمای دینی" در نقد اظهارات روحانی میگوید "من معنی این جمله را نمیفهمم که هنر ارزشی و ضدارزشی وجود ندارد! یعنی سینمایی که مروج شرک و خرافه است با سینمایی که مروج توحید و عبادت مساوی است؟ بعضی ها اصلا به این چیزها فکر نمی کنند، به دنبال چیزی هستند که برایش کف بزنند، اینها دغدغه حقیقت ندارند".
** انتقاد از بدعتها؛ از عزاداری تا حوزههای علمیه
یکی از سخنان جنجالی حسن رحیمپور ازغدی مخالفت وی با بدعت در عزاداریها و تشیع انگلیسی بود که موجب شد حامیان این جریان موج تخریبی گستردهای را علیه وی آغاز کنند. رحیم پور در یک سخنرانی خود گفته بود "مراقب تشیع انگلیسی که از لندن تغذیه میشود و هدفش احمق نشان دادن شیعه است باشید... پشت سر اینها لندن و واشنگتن و صهیونیستها هستند... مداح بهجای اینکه روایت از اباعبدالله بخواهد لخت میشود و میگوید "رقاصه عباسم"! خدا لعنتتان کند و ریشه شما را بزند که آبروی اباعبدالله را بردید. اینها اگر روز عاشورا هم بودند به میدان نمیآمدند..." وی از جمله اولین افرادی بود که نسبت به خطر تشیع لندنی واکنش نشان داد.
در کنار فعالیتهای فکری و دانشگاهی رحیمپور یکی از دغدغههای اصلی وی نسبت به خطر اشرافیگری در انقلاب اسلامی و مشکلات اقتصادی مردم است. وی کسی است که در مراسم ترحیم دانشجویان جنیش عدالتخواه برای کارتنخواب های تهرانی که در سال 83 بر اثر سرما جان خود را از دست داده بودند، سخنرانی کرد.
وی شاید از معدود مسئولان جمهوری اسلامی است که در اردوهای جهادی حضور یافت و در سال 94 برای خانه سازی جهت ایتام در شادگان خوزستان شرکت کرد.
حضور وی نیز در مراسم تجمع فیضیه نیز از همین منظر قابل بررسی است. این همایش با موضوع "مطالبه عدالت اقتصادی" برگزار شده بود اما متاسفانه بالابردن پلاکاردی توهینآمیز همه این مراسم را تحتالشعاع قرار داد. نقد اصلی رحیمپور و سخن گفتن از سکولاریسم حوزوی به این مسئله است که "در زمینه فقه بانکی و اقتصادی بیسوادی حوزه و دانشگاه موج میزند."
متاسفانه بازنمایی بد این مراسم که هدفش بیان دغدغههای مردم بود، موجب شد تا هجمه سنگینی علیه یک شخصتی معتبر راه بیفتد که شاید در دانشگاه و حوزه امثال وی به عدد انگشتان یک دست نرسند.
شخصیتی دانشگاهی از خاستگاه حوزه برخاسته و سال 91 یک تم تروریستی قصد ترور وی را داشت، هرچند به باور عدهای هم به اظهاراتش نقدی وارد باشد.