به گزارش مشرق، «نوید مومن» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت:
حضرت آیتالله العظمی خامنهای در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت به نکات کلیدی و مهمی درباره «برجام اروپایی» اشاره فرمودند: «ارتباط و ادامه مذاکره با اروپا ایراد ندارد اما باید ضمن ادامه این کار از آنها درباره مسائلی نظیر برجام یا اقتصاد قطع امید کنید. باید با نگاه شکآلود به وعدههای آنها، از روند مسائل مراقبت جدی کرد. برجام هدف نیست، بلکه وسیله است و طبعاً اگر به نتیجه برسیم که با این وسیله، حفظ منافع ملی امکانپذیر نیست، آن را کنار میگذاریم».
فرمایشات رهبر حکیم انقلاب درست در زمانی است که در قاره سبز بر سر مواردی مانند ایجاد ساختار «شبه سوئیفت» برای حفظ مناسبات مالی با ایران و دیگر پیششرطهای اولیه حفظ برجام نیز توافق و همدلی وجود ندارد. تاخیر هدفمند مقامات اروپایی در ارائه بسته نهایی پیشنهادی برای حفظ برجام نیز در همین راستا قابل تحلیل و ارزیابی است.
۱- اخیرا «هایکو ماس» وزیر خارجه دولت ائتلافی آلمان اعلام کرد: «تنها راه حفظ برجام از سوی تروئیکای اروپایی، ایجاد یک ساختار مالی مستقل از ایالات متحده و تاسیس مجرا و کانالی مشابه سوئیفت است تا در قالب آن، بتوان مناسبات اعتباری اروپا و ایران را حفظ کرد». در حالی که تنها ساعاتی اندک از ارائه پیشنهاد ماس سپری شده بود، صدراعظم وابسته و بیاراده ژرمنها صراحتا با پیشنهاد وزیر خارجه خود مخالفت کرد! «آنگلا مرکل» در این باره اظهار داشت: «ما در موضوع نظامهای مستقل پرداخت مشکلاتی در همکاری با ایران داریم اما از سوی دیگر تردید نداریم به طور مثال در موضوع تامین مالی تروریسم(!) سوئیفت از اهمیت بالایی برخوردار است. در ضمن، حفظ همکاری با آمریکا در زمینه امنیت بسیار مهم است».
همانگونه که مشاهده میشود، مرکل عملا به ماس هشدار داده هر گونه اقدامی عملی در راستای استقلال مالی اروپا از آمریکا- از جمله اقدام واقعی اروپا در حمایت از برجام- مترادف با خدشهدار شدن مناسبات امنیتی پشت پرده و آشکار ایالات متحده و قاره سبز خواهد بود. نکته جالب توجه اینکه مرکل میان مقامات تروئیکا، بیشترین زاویه را با کاخ سفید دارد! با این حال اظهارات وی نشان میدهد تروئیکای اروپایی در مناسبات امنیتی خود با آمریکا هضم شده و به بخشی از بازی ترامپ تبدیل شده است. در چنین شرایطی فرمایشات رهبر بزرگوار انقلاب مبنی بر قطع امید از اروپا بیشتر معنا پیدا میکند.
۲- چندی پیش «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه اعلام کرد ارائه بسته پیشنهادی اروپا به ایران برای حفظ برجام بزودی نخواهد بود و ممکن است تا نوامبر/ آبان امسال[زمان اعمال دور تازه تحریمهای ثانویه آمریکا در حوزه انرژی و نفت] به طول انجامد! این در حالی است که با توجه به مشخص بودن مطالبات جمهوری اسلامی ایران برای حفظ برجام، کمترین توجیهی در خصوص این تاخیر وجود ندارد. همانگونه که مشاهده میشود، اروپای واحد «حفظ برجام» را به مؤلفهها و فاکتورهایی از جمله «امتیازگیری بیشتر از تهران»، «حفظ یکجانبه تعهدات ایران در برجام» و «مناسبات پشت پرده با دولت ترامپ» گره زده است. در چنین شرایطی دلیلی برای امید و اتکا به «برجام اروپایی» وجود ندارد. مذاکرات موازی و همزمان مقامات اروپا با کاخ سفید نشان میدهد نگاه ابزاری اتحادیه اروپایی نسبت به توافق هستهای همچنان به قوت خود باقی است.
۳- «برجام» هماکنون نه به عنوان یک سند حقوقی، بلکه به عنوان یک «ابزار معامله» روی میز مذاکره مشترک سران آمریکایی و اروپایی قرار دارد. این مذاکره- به عبارت بهتر معامله- از ابتدای سال ۲۰۱۷ میلادی آغاز شد. «ترزا می» نخستوزیر انگلیس نخستین سیاستمدار اروپایی بود که ژانویه ۲۰۱۷ [روزهای نخست حضور ترامپ در کاخ سفید] در خصوص «تغییر برجام» به ایالات متحده چراغ سبز نشان داد. در ادامه، «امانوئل مکرون» رئیس جمهور فرانسه و آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان نیز به این بازی وقیح پیوسته و مذاکره با کاخ سفید بر سر تغییر برجام را آغاز کردند. اعمال فشار خاص مقامات برلین و پاریس بر ایران حول توان موشکی و دفاعی کشورمان حاکی از بازی مستقیم اروپا در زمین ایالات متحده بود. در هر حال، اروپایی که امروز داعیهدار حفظ توافق هستهای با ایران است، خود یکی از اصلیترین متهمان پرونده «خروج آمریکا از برجام» محسوب میشود. برخی دولتمردان ما تصور میکردند با خروج ایالات متحده از توافق هستهای، رویکرد و رفتار اروپا اصلاح شده و تلاشهایی واقعی و غیرساختگی از سوی ۳ کشور آلمان، انگلیس و فرانسه برای حفظ برجام انجام خواهد شد اما شواهد و مستندات موجود نشان میدهد چنین تصوری از ابتدا باطل و غیرواقعی بوده است.
در نهایت اینکه امروز نهتنها اروپای واحد «فرشته نجات برجام» نیست، بلکه به مثابه یک متهم خطرناک، باید پاسخگوی ایجاد وضعیت فعلی در خصوص توافق هستهای باشد. بدیهی است در چنین شرایطی باید واژه «برجام اروپایی» را از قاموس ادبیات حوزه سیاست خارجی خود حذف کنیم. فرمایشات رهبر حکیم انقلاب، حکم یک نقشه راه را در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان دارد. به نظر میرسد تجربه ۱۵ ساله مذاکرات هستهای با اروپا و مشاهده عینی رفتار دولتهای اروپایی (اعم از راستگرا و چپگرا) در قبال حقوق حقه هستهای ایران، جای هیچگونه شک و شبههای را درباره متقلب بودن اروپا و لزوم عدم اعتماد به آن در حوزه سیاست خارجی کشورمان باقی نمیگذارد. هم اکنون زمان آن رسیده است که اروپای واحد نه به عنوان یک «تکیهگاه»، بلکه به عنوان یک «بازیگر غیرقابل اعتماد» در معادلات سیاست خارجی کشورمان مورد شناسایی قرار گیرد. هر اندازه در این باره از سوی دستگاه دیپلماسی کشورمان تعلل شود، شاهد افزایش هزینههای ناشی از عهدشکنی و بازیهای چندگانه سران اروپا علیه کشورمان خواهیم بود.