ورزش کشور به دلیل ضعف در نظارت و ارزیابی، دچار برخی فدراسیون‌ها شده که فقط نقش همراه و توریست را در بازیهای آسیایی و المپیک دارند و نبودشان برای کشور مقرون به صرفه‌تر است.

سرویس ورزش مشرق- حالا که بازیهای آسیایی اندونزی به پایان رسیده، وقت مناسبی فراهم شده تا ارزیابی دقیقی درباره عملکرد فدراسیون ها داشت؛ موضوعی که می تواند راهگشای آینده وزارت ورزش و کمیته المپیک به عنوان دستگاه های بالادستی این حوزه باشد. اما واقعیت این است که باید اذعان داشت، وزن کارشناسی در این دو دستگاه، تنزلی جدی داشته و نمی تواند رسالت خود را به درستی انجام دهد که اگر چنین نبود، شاید کاروان ما با این نتایج ناامیدکننده به کشور باز نمی گشت.

فقط یک مرور ساده نشان می دهد در کاروان اعزامی به جاکارتا و پالمبانگ، برخی رشته ها فقط نقش همراه و به عبارتی دقیق تر، توریست را داشتند. کارنامه تنیس ایران حتی یک ست پیروزی را نیز به ثبت نرساند! بدمینتون ایران اگر بدون فدراسیون اداره می شد، نتیجه ای بدتر از آنچه اکنون رقم زده را بایگانی نمی کرد. اسکواش، ژیمناستیک، دوچرخه سواری، سوارکاری، سامبو، جوجیتسو، هندبال، شنا و شیرجه و سه گانه، بدون داشتن فدراسیون یا تشکیلاتی خاص نیز نتیجه کنونی را رقم می زدند.

در این زمینه بیشتر بخوانید:

فدراسیون‌های نیمه تعطیل و نگرانی از آینده ورزش/ ساختار بودجه‌نویسی ورزش کشور نیازمند اصلاح اساسی

سقوط و شکست؛ دستپخت مدیران تاریخ مصرف گذشته و مدعی!

چرا مسئولان به ورزش ایران پیام دادند/تقدیر از سقوط و طلای کمتر!

مقایسه عملکرد کاروان ایران در بازی‌های آسیایی ۲۰۱۸ با اینچئون و گوانگژو + جدول

وقتی سایت رسمی شورای المپیک آسیا ادعای سرپرست کاروان ایران را رد می‌کند +سند

چرا باید در سال میلیاردها تومان بودجه ورزش، صرف این فدراسیون ها شود که عملا در میادین آزمون و رقابت، نقش گردشگرانی را دارند که به جز آبروی یک کاروان، ارز کشور را هدر می دهند. مخاطب این مطلب، ورزشکاران یا اهالی این ورزش‌ها نیست که قطعا قابل احترام بوده و هستند و نباید انتقادی بدان‌ها داشت. روی سخن با مدیرانی است که به دلیل ناتوانی و ضعف خود، این مجموعه ها و ظرفیت ها را در کشور از بین برده و اکنون نیز در مقام مدعی و مطالبه گر، بر مسند تکیه زده و ایام را به خوشی می گذرانند.

در چنین مواقعی، مدیران این فدراسیون ها از کاستی ها سخن می گویند و البته، وعده روزهای خوش آینده را می دهند که تا کنون هیچ یک از این قول ها عملی نشده و همچنان در انتظار فرداهای موعود هستیم! اما تشکیلات وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک که حسابی فربه و عظیم است، نباید تحلیل دقیق از این سال ها ارائه دهد و مانع از اتلاف سرمایه های ریالی و ارزی در این زمینه ها شود؟ چگونه کارشناسان این دو دستگاه، عملکردهای اینگونه ضعیف و حتی موجب شرمساری را مورد ارزیابی قرار می دهند که مدیران ارشد ورزش کشور در تصمیمات خود، چنین بدیهی و آشکار، واقعیت ها را نمی بینند؟ آیا وقت آن نرسیده که چنین مدیرانی به مردم معرفی شوند و جای خود را به اشخاص لایق و کاردان بسپارند؟ این بخش های عریض و طویل نظارت و ارزیابی در وزارت ورزش و کمیته المپیک، دقیقا چه وظیفه ای بر عهده دارند؟

هجدهمین دوره بازیهای آسیایی بار دیگر نشان داد که مسئولان ارشد ورزش کشور بایستی در سازوکار ارزیابی دستگاه های خود تجدیدنظر جدی داشته باشند که وضعیت نامطلوب کنونی، محصول سال ها تحلیل و بررسی نادرست و غلط آنهایی است که القابی مانند "دکتر" را یدک می کشند؛ اما ساده ترین پیش بینی هایشان هم غلط از آب درمی آید. اگر در چنته این کارشناسان و مسئولان کهنسال و همیشه در پشت میز مدیریت چیزی بود، امروز در جایگاهی نبودیم که برخی فدراسیون ها را در قامت توریست و میهمان در جاکارتا و پالمبانگ ببینیم.