کد خبر 896524
تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۳۹۷ - ۱۲:۱۶

در روزها و ماه هایی که مردم پیوسته درگیر دغدغه‌های معیشتی هستند، مروری گذرا بر دغدغه‌های نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس، سوالات فراوانی را پیش روی همگان قرار می‌دهد.

به گزارش مشرق، از نیمه دوم سال ۹۴ و درست زمانی که فضای عمومی کشور، از هیاهو و تب و تاب «برجام» متاثر شده بود، رفته رفته همه نگاهها به سمت اسفندماه آن سال چرخید تا چه مجلسی و با چه حال و هوایی بر سر کار می‌آید و چه گره‌ای از کار مردم باز می‌کند.

انفعال تدریجی مجلس نهم در مواجهه با دولت حسن روحانی به ویژه در ماجرای توافق هسته‌ای دولت با ۱+۵ از یک طرف و شعارهای پر رنگ و لعاب جریان‌های مختلف سیاسی از طرف دیگر، باعث شده بود تا رقابت‌ انتخاباتی اسفندماه ۹۴ با حساسیت بیشتری دنبال شود. این حساسیت وقتی بیشتر شد که جمعی در درون مجلس نهم، با خیزش بی‌سابقه و علنی به سمت دولت یازدهم، عملاً با تکرار شعارها و با سر دست گرفتن بلیط‌هایی مانند «برجام» - که آن روزها همه آمال و آرزوهای مردم را به زور در آن جا داده بودند – تلاش می‌کردند تا خود را به مردم اثبات کرده و رای آنها را به دست آورند. این تلاش تا جایی علنی شد که عده‌ای از نمایندگان اصلاح‌طلب یا حامی پر و پا قرص دولت، رقابت آن سال را رقابتی میان «برجامیان و نابرجامیان» می‌خواندند.

بیشتر بخوانید:

برای همین به صداقت اصلاح طلبان در انتقاد از دولت شک داریم! +عکس

فاصله‌گذاری اصلاح‌طلبان با روحانی به خاطر انتخابات ۱۴۰۰

به هر روی، جمعه ۷ اسفند آن سال فرارسید و مردم بخشی از نمایندگان خود را انتخاب کردند و بخش دیگری را هم در مرحله دوم انتخابات و در دهم اردیبهشت ۹۵ برگزیدند؛ برآیند انتخاب مردم در دو مرحله نشان می‌داد که ظاهرا هیچ گروهی اعم از اصلاح‌طلبان و اصولگرایان، اکثریت مطلق را در مجلس به دست نیاورده‌اند، هرچند که در حوزه‌هایی مانند «شهر تهران» فهرست اصلاح‌طلبان به مدد شعارهایی مانند «امید، آرامش و رونق اقتصادی» با جبران شکست سه دوره گذشته خود، توانست اقبال مردم را به دست بیاورد. از این گذشته، پس از تشکیل رسمی مجلس دهم نیز، جماعتی که قبلا با ادعای اصولگرایی وارد مجالس قبلی شده بودند و این بار با بلیط اصلاح‌طلبی و فهرست «امید» خود را در مجلس نگه داشتند، ترجیح دادند علَم استقلال بلند کنند و فراکسیون «مستقلین» را راه بیندازند. به این ترتیب، همه عوامل مهیا شد تا مجلس دهم هم بیش از قبل غیرقابل پیش‌بینی باشد و هم در بزنگاه های حساس، به میدان تاخت و تاز اصلاح‌طلبان و حامیان افراطی دولت تبدیل شود.

حالا با گذشت دو سال و چهار ماه از عمر مجلس دهم، این سوال پیش روی همه کسانی که به شعارها و وعده‌های «فهرست‌های تَکراری» دل خوش کرده بودند، قرار دارد که جهت حرکت مجلسی که ادعای «امید» داشت، به کدام سمت و سو بوده و چه نسبتی میان دغدغه‌های ملت و طیفی از مستاجران خانه ملت وجود دارد؟

دغدغه‌های مردم یا بازی‌های جناحی؟!

گذشت اندک زمانی از عمر مجلس دهم این حقیقت را عیان کرد که جریان اصلاح‌طلب و حامی دولت بنای آن را ندارد که در گذرگاه های حساس، بیش از آن که تمایلات سیاسی و خطی خود را دنبال کند، به خواست و دغدغه مردم توجه داشته باشد. شاید گام نخست علنی شدن این واقعیت، در رای اعتماد به سه وزیر دولت روحانی در پاییز ۱۳۹۵ بود. زمانی که رئیس جمهور بی‌توجه به دغدغه‌های اصلی مردم و منتقدان برای اصلاح نقاط اصلی کابینه، دست به تغییر وزرای آموزش و پرورش، ارشاد و ورزش زد و مجلس دهمی‌ها هم بی‌آنکه به روی خودشان بیاورند، هر سه گزینه معرفی شده را با آغوش باز پذیرفتند، بدون آنکه کمترین توجهی به سوابق برخی از آنها در فتنه ۸۸ یا کارآمدی آنان در وزارتخانه‌های هدف داشته باشند. موضوع قابل توجه ماجرا آنجا بود که چند ماه بعد و همزمان با معرفی وزرای دولت دوازدهم، فقط یک نفر (سلطانی‌فر) از آن سه وزیر پیشنهادی مورد اقبال مجلسی‌ها، مجددا به مجلس معرفی شد!

اما این همه ماجرا نبود؛ با فرارسیدن بهار ۱۳۹۶ و گرم شدن تنور انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم، باز هم این نمایندگان اصلاح‌طلب و حامی بی‌چون و چرای دولت بودند که ترجیح دادند، علنی‌تر از قبل و بی‌آنکه ملاحظه شأن نمایندگی مردم را بکنند، به حمایت از دولت مستقر برخیزند و وکیل دولت حال و آینده شوند! اوج این تحرک عجیب، در تشکیل «ستاد نمایندگان حامی روحانی» و صدور حکم انتصاب برای آنها توسط «محمود واعظی» وزیر وقت ارتباطات بود! برخی خبرها در آن مقطع حکایت از آن داشت که ۱۷۱ نفر از نمایندگان مجلس – متشکل از اصلاح‌طلبان و مستقلین – با انتشار بیانیه‌ای ۷ بندی، با جمع‌بندی اوضاع و احوال کشور، رسما حمایت خود را از تداوم دولت حسن روحانی اعلام کرده‌اند.

مدتی بعد از انتخابات و روی کار آمدن مجدد حسن روحانی نیز، در روز اول خردادماه ۹۶ در نشستی با حضور اعضای ارشد دولت روحانی از برخی نمایندگان حامی حسن روحانی یا همان اهالی «ساختمان شماره ۲۲۳ خیابان فاطمی» تجلیل به عمل آمد!

اما اوج این همراهی دست و دلبازانه مجلسی‌ها، در رای اعتماد به وزرای پیشنهادی حسن روحانی برای دولت دوازدهم بود که با آراء بی‌سابقه و بالای ۲۰۰ رای – به استثنای وزرای راه، رفاه و ارتباطات که کمتر از ۲۰۰ رای آوردند و حبیب‌الله بیطرف که موفق به کسب رای اعتماد نشد – وزرای پیشنهادی رئیس دولت را راهی وزارتخانه‌هایشان کردند، اما حالا این روزها و با گذشت یک سال، صبح تا شب فریاد ناهماهنگی تیم اقتصادی کابینه و ضرورت ترمیم آن را سر می‌دهند، بدون آنکه یادشان باشد، درست یک سال قبل، به گزینه‌های اقتصادی دولت اعتماد کرده‌اند و البته حالا دیگر شاید این استیضاح‌ها هم تاثیر چندانی بر حرکت دولت روحانی نداشته باشد، مخصوصا اینکه اتفاقا رئیس دولت بدش نمی‌آید برخی وزرایش به دست مجلس برکنار شوند، تا به دست رئیس جمهور!

کدام سیلی؟ کدام صورت سرخ؟!

این روزها دو سال و چهار ماه از عمر مجلس دهم می‌گذرد و سلوک خاص امیدی‌ها و مستقلین کار را به جایی رسانده که محمدرضا عارف مرد اول انتخابات تهران و «ساکت اول» صحن مجلس، می‌گوید: «دولتی را روی کار آوردیم که نمی‌خواهد یا نمی‌تواند منویات اصلاحات را پیاده کند؛ البته منطقی هم نیست رو در روی آن بایستیم! مجبوریم صورتمان را با سیلی سرخ کنیم!».

رئیس فراکسیون امید مجلس می‌گوید بخاطر روی کار آوردن یک دولت خاص مجبورند صورتشان را با سیلی سرخ نگه دارند، اتفاقا مردم هم بخاطر عملکرد همین دولت و مجلس مجبورند صورتشان را با سیلی سرخ نگه دارند، اما گویا جنس این دو سیلی و این دو صورت سرخ، با یکدیگر فرق می‌کند! چراکه حال و هوای طیف تاثیرگذار مجلس نشان می‌دهد، با وجود عیان شدن خیلی از مسائل و اشتباهات، هنوز هم سودای چیزهایی را دارند که نه تنها با دغدغه‌های اصلی مردم فرسنگ‌ها فاصله دارد، بلکه در مواردی حال و هوای دیگری هم دارد؛ تا جایی که به گفته حاجی‌بابایی رئیس فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس، «گاهی اوقات که مردم مذاکرات مجلس را گوش می‌کنند به اشتباه می‌افتند که رادیوی مجلس است یا رادیوی رسانه‌های خارجی!»

زیاد نیاز به شرح ماجرا نیست؛ هرکسی که اندک گذری به فضای مجلس و دغدغه‌های امیدی‌های هرم بهارستان داشته باشد، خوب می‌فهمد که در دوران «دلار ۱۴ تا ۱۵ هزار تومانی» و «سکه ۴.۵ تا ۵ میلیون تومانی»، در مجلس چه خبر است. یک روز نایب رئیس دوم مجلس درباره علت تداوم حصر سران فتنه ۸۸ از وزیر دولت سوال می‌کند و وقتی مجلس با رایی هرچند شکننده و ناپلئونی سوال را وارد نمی‌داند، نایب رئیس اول مجلس کم نمی‌گذارد و رای مجلس را «تفسیر به رای» می‌کند که « مجلس به حصر رای نداد، بلکه به این نکته رای داده است که این موضوع جزو وظایف وزیر دادگستری نیست» تا شاید ذره‌ای از دغدغه‌های سیاسی اصلاح‌طلبان در مجلس کم‌رنگ نشود!

روز دیگر، دو نماینده اصلاح‌طلب تهران در یک روز نطق می‌کنند تا خاطره مجلس ششم گم نشود؛ یکی از آنان داد رفع حصر سران فتنه و آزادی زندانیان به اصطلاح سیاسی را سر می‌دهد و آن در شأن نظام نمی‌داند و دیگری از «نظارت استصوابی» شورای نگهبان می‌نالد که اگر این نظارت نبود، باید بهتر از ماها در اینجا می‌بودند! از نهادهای نظامی و شبه نظامی یاد می‌کند که سه‌گانه قدرت، ثروت و نیروی نظامی را با هم دارند و در ادامه به خدا پناه می‌برد، بی‌آنکه کوچکترین اشاره‌ای به کارنامه عملکردی مجلس و دولت مورد حمایت این مجلس و سهم آنها در مشکلات اصلی مردم بکند!

زمانی دیگر، نماینده دیگری از تهران به بهانه موافقت با استیضاح وزیر اقتصاد، چنان در میدان تاختن به دستاوردهای انقلاب یکه‌تازی می‌کند که رئیس مجلس ترجیح می‌دهد برای یک بار هم که شده، تذکر دهد و یادآور شود که انقلاب دستاوردهایی هم داشته است!

در صفحه ای دیگر از کتاب دغدغه‌های اصلاح‌طلبان، سؤال ملی دو نماینده امیدی از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره علت «عدم اقدام برای نامگذاری روزی در تقویم به نام "روز کوروش"»! در صحن مجلس اعلام وصول می‌شود تا گره‌ای از مشکلات مردم باز شود.

نماینده دیگری از «اصحاب تَکرار» توئیت می‌کند و «خبر خوب» می‌دهد که «اولین اجرای عمومی در تهران مجوز دریافت کرد» و البته قبل و بعد از آن هم برای رفتن بانوان به ورزشگاهها کم نمی‌گذارد، تا شاید دغدغه‌ای از دغدغه‌های مردم کم شود! و البته همه این اظهارنظرها و داد و فریادها در صحبت‌های بسیاری دیگر از اصلاح‌طلبان مجلس هم شنیده می‌شود.

توصیه‌هایی که همچنان شنیده نمی‌شود

۳۰ خردادماه امسال بود که مجلسی‌ها به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتند؛ دیداری که پس از یک سال وقفه و البته این بار با همراهی کارمندان و خدمه مجلس همراه بود. رهبر انقلاب در میان مجلس دهها توصیه راهبردی خود به رئیس و نمایندگان مجلس، این نکته را گوشزد کردند که «مجلس نباید نماد تردید و خودکم‌بینی، یأس و ناامیدی، و بی‌اعتنایی و بی‌مبالاتی به مسائل کشور باشد» و تاکید کردند که «شما برای خدمت به ملت، فقط چهار سال مهلت دارید، بنابراین لحظه‌لحظه آن را صرف قانونگذاری در مسائل مهم و دارای اولویت کنید».

اشاره رهبر معظم انقلاب به عمر ۴ ساله مجلس بود، مجلسی که در این دوره، دو سال و چهار ماه از عمر آن گذشته و حالا وقت آن است که همه نمایندگان آن، به ویژه طیفی که برای «امید» دادن آمدند و مستقلانی که همواره ترجیح می‌دهند به سمت امیدی‌ها بغلطتند، به این سوال پاسخ دهند که خودشان چه نمره‌ای به عملکرد و دغدغه‌هایشان می‌دهند و مردم چه نگاهی به آنها دارند؟!

منبع: مهر