کد خبر 913332
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۶

مجله تصویری علوم انسانی «زاویه» با موضوع «بررسی سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» و نقد این سند پخش گردید.

به گزارش مشرق، مجله تصویری علوم انسانی «زاویه» با موضوع «بررسی سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» با حضور دکتر علی‌اصغر پورعزت، استاد مدیریت دولتی دانشگاه تهران و دکتر محمدمهدی ذوالفقارزاده استاد مدیریت دولتی دانشگاه تهران، چهارشنبه ۳۰ آبان ماه از شبکه ۴ سیما پخش گردید.

دکتر علی‌اصغر پورعزت در ابتدای برنامه گفت: یک سوال این است که آیا باید سند داشته باشیم یا خیر؟ در این باره رویکردهای مختلفی وجود دارد. نگاه من این است که اگر سند نوشتیم باید نسبت به اجرای آن مسئولیت پذیر باشیم. این سند باید ویژگی هایی داشته باشد: از کلی گویی پرهیز کند. باید با توجه به آمایش سرزمین و آمایش استعداد نوشته شده باشد. منافع نسل های آینده را باید در نظر داشته باشد و تغییرات آینده را در نظر بگیرد. عدالت بین نسلی در ملاحظات زیست محیطی مهم است. همچنین دانش آیندگان از ما بیشتر است؛ در نتیجه باید این امکان وجود داشته باشد که این سند در زمان مقتضی به درستی اصلاح شود.

استاد مدیریت دولتی دانشگاه تهران نکته مهم دیگر را داشتن مجری برای این سند برشمرد و افزود: تخصص تدوین کنندگان سند هم مهم است. کسانی که تخصص مدیریتی ندارند نباید وارد حیطه مدیریت شوند. بنده خودم در اندیشکده عدالت سازمان تدوین کننده سند عضو هستم. اما در سند کلی گویی شده است. واژه تمدن نوین خیلی کلی است آیا تمدن را به درستی تعریف کرده ایم؟ دیکته کردن غلط است. خداوند هیچ چیز را دیکته نکرده و مخیر گذاشته است. واژه فرامکانی و فرازمانی بودن در سند آمده که واژه خوبی است اما به خوبی فهم شده است؟ ملاحظه این نکات داشتن سند آمایش سرزمینی است. آیا ما سند آمایش سرزمینی داریم؟

وی ادامه داد: برای این نوع بحث های تخصصی باید از متخصص استفاده می شد. ما در دانشگاه هایمان متخصصین متعددی داریم که خیلی می توانستند کمک کنند. مسئولیت را باید به خود این افراد واگذار کرد. در سند ۱۴۰۴ شعارهایی داده شد که همه ما به وجد آمدیم اما این شعارها امروز محقق نشده اند. چه کسی الان باید پاسخگو باشد؟ اگر در ۱۴۴۴ هم به اهداف این سند نرسیدیم چه کسی پاسخگو خواهد بود؟ امضای کدام متخصصین پای این سند خواهد بود؟

علی‌اصغر پورعزت سپس گفت: مدیریت دولتی یک تخصص است. حتی با مدیریت بازرگانی که همسایه آن است تفاوت دارد و من که ۳۰ سال در حوزه مدیریت دولتی هستم نمی توانم در مدیریت بازرگانی اظهار نظر کنم. اگر این علوم را به رسمیت نشناسیم چگونه می توانیم سند علمی بنویسیم؟ خداوند زمان را خلق کرده و در اختیار اوست اما من انسان که در ظرف زمان هستم و درگیر آینده هستم آینده را چگونه می بینم که می خواهم آن را بنویسم؟ اگر نویسندگان این سند محدود به زمان خود هستند نمی توانند نقشه علمی آینده را بنویسند. همین واژه نقشه نشان می دهد که کار مهندسی است و از فضای برنامه ریزی علمی و مدیریت تحولاتی که اتفاق می افتد و ... عاجز است.

دکتر محمدمهدی ذوالفقارزاده در ادامه برنامه گفت: نفس این که عده ای بنشینند و تلاش کنند و این عزم به وجود بیاید که به آینده بلند بیاندیشند ستودنی است. به خصوص که در کشور خیلی گرفتار روزمرگی ها، دعواهای سیاسی و گذشته خودمان هستیم. این که چگونه در این مسیر حرکت کنیم و الزامات حرکت چیست همان طور که آقای دکتر اشاره فرمودند محل بحث است. حوزه آینده پژوهی و خط مشی گذاری دانش های اقدام ما در این عرصه هستند. در محتوای این سند نکات متمایزی نسبت به سندهای قبلی جمهوری اسلامی دیده می شود. به این معنی که در این سند حداقل به این صراحت و شفافیت بخشی به نام مبانی داریم و بخشی به نام آرمان ها داریم که ارزش های مان را گفته ایم.

استاد مدیریت دولتی دانشگاه تهران افزود: مثلاً در بخش مبانی ۶ مبنای خداشناختی، جهان شناختی، انسان شناختی، جامعه شناختی، ارزش شناختی و دین شناختی آمده است. توحید و عوالم ماورایی و غیبی و حرکت به سمت خداوند، فطرت، جامعه سازی مبتنی بر فرهنگ، دین داری جمعی و ... از گزاره های مهمی است که در این قسمت آمده است. اما چند نکته را باید توجه کنیم. آیا این گزاره هایی که در این سند آمده چه در بخش مبانی و چه در سایر بخش ها کامل و درست است؟ معیار کمال و صحت در پارادایم اسلامی چیست؟ چیدمان گزاره ها کنار هم منطبق با معیارهای اسلامی است؟

وی خاطرنشان کرد: نکته دیگر این است که آیا این پیش فرض ها، ارزش ها و آرمان ها به بخش های بعدی سند متصل است؟ آیا صرفاً حرف های کلی زدیم، حرف هایی که باید زده باشیم و بعد به نظام تدابیر رفته ایم و همان الگوهای سابق را تکرار کرده ایم؟ در مبانی جهان شناختی صحبت از تکامل جهان به سمت خدا کرده ایم. سوال این است که ما الان در کدام مقطع این مسیر تکامل قرار داریم؟ ما یعنی انقلاب اسلامی. این را باید در سند بیاوریم و این را مبنا قرار دهیم. یا این که می گوییم همه چیز به عوامل مادی بستگی ندارد و علل ماورایی هم است؛ آیا آن را می شناسیم و تأثیرش در عالم مادی را بررسی کرده ایم؟ این ها نکات مغفولی است که ما معمولاً به این گونه اتصال ها کمتر عادت کرده ایم. این بحث ها باید انضمامی شوند و از فضای انتزاعی به انضمام کشیده شوند.

علی‌اصغر پورعزت در ادامه گفت: واژگان مغشوشی در این سند به کار رفته اند که می تواند تفسیر متفاوت را موجب شود و موجب فرار از پاسخ گویی می شود. مثلاً رسالت را میثاق مشترک نامیده اند. این ها واژگان تخصصی هستند و اگر آن ها را تغییر دهیم آشفتگی زبانی ایجاد می کند. بحث من سیاسی نیست بلکه فنی است و کاملاً تکنیکال صحبت می کنم. نگرانی من از نسل های آینده است. یا واژه مبانی ارزش شناختی و دین شناختی و جامعه شناختی اصلاً نیازی نبوده بیایند. نوشته اند این الگو با عزم راسخ اجرا خواهد شد با چه تضمینی؟

وی اضافه کرد: واژه پیش فرض های اسلامی به کار برده شده است. مگر اسلام پیش فرض دارد؟ پیش فرص های من فرق دارد با آن چه خدا گفته است. اسلام پیش فرص ندارد بلکه حکم دارد. اگر ما اگزیوم‌  (Axiom) مدنظرمان است نامش اصول موضوعه است و جایگاهش انتساب به اسلام نیست. شأن اسلام شأن ارائه فرضیه نیست. خداوند حکم و قوانین را انشا کرده اند. اما فضا را باز می گذارد تا ما مباحثه کنیم. این جاست که پیش فرض های ما مطرح می شود. به نظرم ۷ سال زمان نیاز نبوده برای نوشتن این سند و چند روز برای برخی بخش های آن کافی بوده است.

علی‌اصغر پورعزت سپس با بیان این که اگر می خواهیم به گذشته نگاه کنیم گذشته را به مثابه عبرت بنگریم، عنوان کرد: ما نسبت به مردم امروز و آینده مسئول هستیم. اگر دوستان به دین و فرمایشات معصومین اعتقاد دارند بپذیرند که این کار را خیلی با دقت باید انجام دهند. درباره عدالت هم باید بگویم که بارها نظریه عدالت نوشته شده اما آیا به آن توجه کرده اند؟ استعمال واژه پیشرفت خوب است که ما قرارداد کنیم پیشرفت توسعه ای است همراه با عدالت. اما وقتی می گوییم ما الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت داریم باید نظریه عدالت داشته باشیم. بنده نظریه عدالت حق مدار را ارائه کرده ام. یک نظرسنجی بگذارید که نظریه های عدالت ارائه شده را چند نفر از مسئولین خوانده اند؟ رهبری فرمودند ما به نظریه عدالت نیاز داریم. اما دوستان بر اساس کدام نظریه عدالت این الگو را نوشته اند؟ پیش فرض های آن نظریه چیست؟

سپس محمدمهدی ذوالفقارزاده با بیان این که در آینده پژوهی بحث تعیین قلمرو را داریم گفت: قدم اول این است که آینده چه قلمرویی را در ۵۰ سال آینده می خواهیم رقم بزنیم؟ می گوییم آینده انقلاب اسلامی پس حریمش قرآن و عترت است. خیلی مهم است که به این حریم توجه کنیم. خداوند در در جه اول انقلاب اسلامی را رقم زده و امام (ره) و ملت در درجه بعد. اگر این انقلاب الهی است پس خداوند برای آن افق و ماموریت دارد. آیا به آن در این سند توجه کرده ایم؟ سوال این است که برنامه خدا برای آینده این انقلاب چیست؟ پاسخ این سوال آیا در این سند آمده؟ خداوند نظام تدبیری دارد که امور را پشت سر هم می چیند. در سند هم اشاره شده به این نظام علی و معلولی. خدای جهان حی است و نه خدای ساعت ساز.

وی در ادامه عنوان کرد: آیا توجه داریم که در چه مقطعی انقلاب اسلامی رقم خورد؟ آیا می دانیم در این نظام تدبیر الهی چه مسیری پیش روی ماست؟ نظام تدبیر الهی از آسمان به سمت زمین است. نگاه مان را باید نسبت به قرآن اصلاح کنیم که فکر می کنیم فقط مربوط به گذشته های دور و آینده های دور است. اگر می گوییم انقلاب توسط فعل الهی رقم خورده کجای قرآن در این باره صحبت کرده؛ آیا می دانیم؟ قرآن و روایات مسیر شناخت این سوالات است و به نظرم مهم ترین دستور کار تدوین کنندگان سند باید این باشد. ۳ رکن برای آینده پژوهی قرآنی باید در نظر داشته باشیم: نظام وعده های الهی، نظام سنت های الهی و نظام آیاتی که مبنای آینده پژوهی قرآنی اند چون قابلیت تکرار دارند. بر این اساس باید آینده انقلاب اسلامی را تعریف کنیم.

در انتها نیز علی‌اصغر پورعزت اظهار داشت: جا دارد یادی کنم از دکتر افضلی که در حوزه آیات الهی کار کرده اند. دوستان ما در دانشگاه تهران بر این موضوعات کار کرده اند و فرسنگ ها جلوتر هستند. آقای دکتر ذاکری و آقای دکتر طاهری و دیگر دوستان. اگر این واژه ها پالایش نشوند هدایت کننده ما به یک مسیر قابل اطمینان نیستند.