سرويس فرهنگي مشرق - «جعفر ابراهيمي» نويسنده و شاعر نام آشناي کشورمان است که حدود 100 کتاب براي گروههاي سني مختلف تاليف کرده است. آنهايي که در دهه 60 مدرسه رفتهاند جعفر ابراهيمي شاهد را به خوبي مي شناسند.
سينماي کودک و نوجوان که در اين روزها بحث جشنوارهاي آن در همدان داغ است اگر بخواهد ريشهدار و عميق باشد نيازمند اين است که از توشه ادبيات کودک و نوجان تا آنجا که ممکن است بهرمند شود. فعالان ادبيات کودک و نوجوان بهتر از هرکسي مي توانند شرايط روز مخاطبان خود را تحليل کنند. آنچه پس از آنها به استقبال فعالان سينماي کودک و نوجوان خواهد رفت.
ابراهيمي در گفتوگو با مشرق درباره جشنواره فيلم کودک و نوجوان و مسائل مربوط به ادبيات و سينماي کودک و نوجوان به مسائل قابل توجهي اشاره کرده که در ادامه ميآيد.
سينماي کودک در 15 سال گذشته از بين رفت
ابراهيمي اظهار داشت: در سالهاي اخير به خصوص در 15 سال گذشته سينماي کودک و به طور کلي برنامهسازي براي کودکان و نوجوانان در تلويزيون و سينما کمرنگ شده است.
ازجمله دلايل اين رکود ميتوان به گرايش به الگوهاي غربي و تأثيرپذيري از غربيها اشاره کرد. اوايل انقلاب و در زمان جنگ برنامههايي که در تلويزيون ساخته شد و يا چند فيلمي که توليد شد، کارهاي ارزندهاي بود. چرا که جواناني که به اين عرصه پا گذاشته بودند الگوي خاصي را مد نظر خود قرار نداده و از افکار خود مايه گذاشته و سعي داشتند کارهاي تازهاي را خلق کنند. چه اينکه در شعر، داستان و رمان کودکان اين اتفاق افتاد. توليد اين گونه آثار به حرکت بسيجيگونهاي که در جبههها و در پشت جبههها جاري بود مربوط ميشد. ضمن اينکه نگاه مادي به کار فرهنگي و هنري کمتر از اکنون بود.
هنرمند بدون سادهزيستي هنر ندارد
وي افزود: در آن دوره سادهزيستي به هنرمند کمک ميکرد تا کارهايي را توليد کند که با سرمايه کلان هم در حال حاضر قادر به انجامش نيست ولي در آن زمان با سرمايه اندک و توقع کم نويسندهها، سناريستها، فيلمسازها و ديگر هنرمندان عملي ميشد.
متأسفانه در سالهاي اخير، سينماي کودک اگر به کلي فراموش نشده باشد، کمکم در حال فراموشي است و کار ارزندهاي که قدرت جذب کودکان و نوجوانان را داشته باشد بسيار کم مشاهده ميشود.
دولت فقط منتظر حرکتهاي خودجوش است
اين شاعر ادامه داد: برخي معتقدند فيلمنامه کم داريم. شايد اين يکي از علل رکود سينماي کودک باشد ولي اهميتي که بايد به اين موضوع قائل شد، در سياستهاي کلي کشور و دولت پيشبيني شده و دولت بيشتر به اميد اين است که افرادي به شکل خودجوش حرکتي را انجام دهند.
در زمان دفاع مقدس هم همينگونه بود ولي جوانها داراي انگيزه بودند و به عنوان اداي تمکين فعاليت ميکردند. اما در حال حاضر کمتر کسي پيدا ميشود که به عنوان تکليف شرعي، اجتماعي و ملي قصد ورود به کار و مايه گذاشتن از جان و دل داشته باشد.
مقايسه اشتباه هنرمندان با فوتباليستها
نويسنده کودک و نوجوان کشور گفت: معمولاً تفکر بدي که در ذهن نويسندگان، هنرمندان و شاعران ما شکل گرفته اين است که خودشان را با فوتباليستها مقايسه ميکنند و به درآمدي که فوتباليستها يا وزنه بردارها و... دارند فکر ميکنند. اين مقايسه صحيحي نيست.
نبايد يک نويسنده، يک موسيقيدان، فيلمساز و يک هنرمند خودش را با يک فوتباليست مقايسه کند. اين تفکر غلط از صدا و سيما و مطبوعات نشأت گرفته است. چرا که شاهديم که دولت در رسانهها به قضاياي فوتبال و هزينههاي سرسامآور برخي ورزشها دامن ميزند و در رسانهها به نفع آنها تبليغ ميشود. که اين تبليغ در سينما و ادبيات کودک و نوجوان صورت نگرفته و بهايي داده نشده است. به همين دليل گاهي هنرمندان دلشکسته ميشوند و اظهار ميدارند که مگر کار ما به اندازه يک فوتباليست اهميت و ارزش ندارد. به همين دليل برخي انگيزهها از بين ميرود و اصطلاحاً کارهاي دلي صورت نگيرد.
برخي قديميها، اجازه ورود به جوانها را نميدهند
ابراهيمي درباره مشکلات سينماي کودک اذعان کرد: يکي از مشکلات ادبيات و سينماي کودک و نوجوان اين است که افراد دلسوز که صادقانه وارد عرصه شوند بسيار اندکند و تعداد اندک نيز مورد حمايت قرار نميگيرند و حتي در برخي موارد جايي را نمييابند که کارهاي خود را عرضه کنند. کمتر سراغ فيلمنامهنويسها و نويسندهها براي همکاري گرفته ميشود.
معمولاً در عرصههاي هنري به خصوص نويسندگي و فيلمسازي افراد خاصي هستند که اجازه ورود به تازهکارها را نميدهند واگرنه در ادبيات ما، رمانهاي بسياري وجود دارد که قابليت تبديل به فيلمنامه را دارند و تعداد افراد اهل فن که توانايي خوبي در زمينه فيلمنامهنويسي دارند کم نيست.
ولي کماهميتي به عرصههاي هنري به خصوص براي کودک و نوجوان در 15 سال اخير رکود کنوني را به دنبال داشته است.
هويت بومي و ملي هنرمند کجاست؟
وي در پاسخ به اين سؤال که آيا ادبيات و سينماي فعلي کودکان و نوجوانان داراي هويت بومي و ملي است، گفت: کساني که به شکل حرفهاي در اين زمينهها فعالند و دنياي کودکان و نوجوانان را ميشناسند کارهايي توليد ميکنند که هويت ايراني را داراست. ولي متأسفانه از اينگونه آثار استقبال نميشود. چون اين آثار بايد در معرض ديد کودکان و نوجوانان قرار بگيرد تا مورد پسند و استقبالشان قرار بگيرد ولي تنها در جشنوارهها ممکن ميشود.
کلاً سينما نداريم، چه رسد به کودک و نوجوان
اين نويسنده افزود: متأسفانه در حال حاضر سينماي کودک يا نوجوان در کشور نداريم. به طور کلي سينما، شکل واقعي خود را از دست داده و استقبال از آن بسيار اندک است. اين نشان ميدهد که اتفاقي در سينماي کشور رخ داده که دليل آن به وجود آمدن سينماي خانگي، ويدئو و CDهايي که در سراسر کشور پخش ميشود است. چون آئين سينما رفتن فراموش شده است.
سينماي بومي، عامل موفقيت
جعفر ابراهيمي در پاسخ به چرايي از دست دادن هويت ملي و بومي ادبيات و سينماي کودک و نوجوان گفت: ادبيات و سينماي ما زماني در دنيا موفق خواهد بود که بومي باشد. يعني آثار بومي در سطح جهاني مورد استقبال ميگيرد. اگر قرار باشد ما يک اثر غربي بسازيم قطعاً شکست خواهد خورد. مثل اينکه اگر گردشگران اروپايي را به مناطق شمالي کشور ببريم اشتباه کردهايم و آنها تمايل به بازديد از يزد و شيراز و اصفهان دارند.
در مورد آثار ادبي غرب نيز، خود ما محصولاتي را ميپسنديم که بومي غرب باشد.
اينترنت و ماهواره، ذائقه کودکان را تغيير داده
وي تصريح کرد: در سالهاي اخير متأسفانه فضاي اينترنت و ماهوارهها به شکلي تربيت فرزندان ما را تغيير داده که ذائقه آنها به حدي تنوعطلب شده که سينماگر ما قادر به پاسخگويي به آن نيست و هنرمند نسبت به موضوعات روز که در عرض چند روز رخ داده، قابليت هماهنگي ندارد. چون هنرمندان و نويسندگان ما مبهوت اين دوران شدهاند و شايد اين دوران گذار باشد و بتوان از آن عبور کرد.
انقلاب فرهنگي، در حد شعار ماند
اين شاعر گفت: در اوايل جنگ، سريالهايي مثل محله برو و بيا يا محله بهداشت ضمن اينکه کارهاي طنز و فاخري بودند، شکل و بوي بومي نيز داشتند و مورد استقبال بچهها در آن زمان بوده و حتي در زمان فعلي نيز مورد پسند قرار ميگيرند. چه اينکه بازيگران بسياري در همان سريالها به جامعه هنري معرفي شدند. اين نشان ميدهد که اگر از افراد خوشفکر و کساني که طرح تازه و رسانهاي دارند، حمايت شود توانايي توليد کارهاي مؤثر وجود خواهد داشت.
به نظر ميرسد انقلاب فرهنگي که هميشه انتظار وقوعش را داشتيم، هنوز اتفاق نيفتاده و در حد شعار باقي مانده است. شايد انقلاب صنعتي يا انقلاب اقتصادي داشتيم ولي انقلاب فرهنگي از سطح شعار فراتر نرفت. اين مسأله به بيعلاقگي مسئولين به سينماي کودک و ادبيات و کارهاي فرهنگي و عدم اعتقاد قلبي آنها بازميگردد. چرا که هنوز اين باور به وجود نيامده که آثار هنري، توانايي ساخت فکر کودکان و نوجوانان و آينده آنها را داراست.
نگاه اقتصادي به فرهنگ/ مديران بيشناخت
وي ادامه داد: بيشتر نگاه اقتصادي به فرهنگ وجود دارد. يعني اگر کاري، سودآوري نداشته باشد در اولويت قرار نميگيرد. کما اينکه بسياري از مديران حتي يک رمان و داستان يا شعر کودکان را مطالعه نکردهاند و افراد نامآشناي اين عرصه را نميشناسند و حتي نامشان را نشنيدهاند. گاهي نيز دولت سرمايهگذاريهايي در بخشهايي از جامعه انجام ميدهد که چندان ثمره مثبتي ندارد و فقط در کوتاهمدت جنبه تبليغي دارد. ازجمله قضيه نخبهها.
کار جهادي نداريم/ مديران فقط مدرکي هستند
وي تصريح کرد: متأسفانه در عرصه فرهنگ، کار جدي جهادي انجام نشده و ما به يک انقلاب فرهنگي نياز داريم و به مديراني که در زمينه فرهنگ داراي بينش و شناخت باشند. صرف داشتن يک مدرک دکتراي مديريت يا اقتصاد يا... نبايد باعث شود تا از اين افراد براي مسئوليتهاي فرهنگي استفاده شود. چرا که معمولاً نه خودشان داراي شناخ تفرهنگي هستند و نه افرادي که به عنوان تيم اصلي به کار ميگيرند داراي آگاهي لازم هستند. معمولاً اين افراد داراي مشاورين مناسبي نيز نيستند. مگر در برخي مراکز فرهنگي خاص.
طليعه درخشان
ابراهيمي اظهار داشت: در يکي دو سال گذشته، طليعهاي مشاهده ميشود که مديران جوانتر و علاقمندان به فرهنگ که داراي شناخت باشند به جاي مديران قبلي به کارگيري ميشوند. چرا که سالها امور فرهنگي ما را کساني ميگرداندند که اعتقاد قلبي به کار فرهنگي و هنري نداشته و فقط شعار ميدادند.
روحيه بسيجي و جهادي در بين هنرمندان نيست
اين شاعر افزود: اين مسأله که چرا روحيه بسيجي و جهادي در بين هنرمندان وجود ندارد بايد مورد واکاوي قرار بگيرد. چرا در زمان جنگ وجود داشت ولي حالا وجود ندارد؟ شايد در آن زمان فاصله ملت و دولت خيلي کم بود و اصلاً بين ملت و دولت فرقي نبود. در آن زمان جوانان در راه دفاع از اعتقادات و ميهن خود جانشان را تقديم ميکردند و هنرمندان که تحت تأثير اين فداکاريها قرار ميگرفتند سعي داشتند تا کاري انجام دهند که کمتر از شهدا نباشند.
تجملگرايي، آفت هنر و فرهنگ
ابراهيمي ادامه داد: ولي متأسفانه اين روحيه به دليل تجملگرايي شايع در جامعه از بين رفته عرض به بزرگي به فرهنگ و هنر وارد کرده؛ حتي براي کساني که تمايلي به زندگي تجملاتي ندارند نيز مشکلاتي ايجاد کرده؛ اين خصيصه همچون يک اختاپوس به خانوادهها چسبيده و اگر کسي در بين خانوادهها علاقهاي به اين سبک زندگي نداشته باشد، ديگران او را وادار به اينگونه زندگي ميکنند.
فقط جشنواره کافي نيست
وي با اشاره به جشنواره فيلم همدان گفت: يکي از انتقادات وارد به جشنواره فيلم کودک و نوجوان اين است که ما به جاي سرمايهگذاري درازمدت روي سينما و ادبيات کودک و نوجوان و فعاليتهاي فرهنگي خود را به فعاليتهاي جشنوارهاي مشغول کردهايم و تصور ميکنيم که اين کار داراي تأثيرگذاري است. در صورتي که شايد تنها در سطح بينالمللي تبليغ محسوب شود.
ولي متأسفانه اين فعاليتها تأثيري بر مخاطب ندارد. هماکنون اگر بخواهيم براي دفاع مقدس فعاليت کنيم تنها در هفته دفاع مقدس به آن ميپردازيم يا در مورد انقلاب تنها در دهه فجر. متأسفانه تصور ميشود که ميتوان به جشنوارهها بسنده کرد، بدون اينکه کار مداومي در اين زمينه صورت پذيرد.
محروميت کودک و نوجوان ما از دسترسي به اثر مناسب
وي در انتها افزود: اگر مراجعه و مشاوره به افرادي که صاحب نظرند به طور مداوم انجام شود مسلماً ميتوان به راهکاري در زمينه ادبيات و سينماي کودکان و نوجوانان رسيد. در حالي که هماکنون کودک و نوجوان ما از دسترسي به کتاب يا فيلم مناسب محروم است.
کد خبر 9335
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۸۹ - ۰۰:۲۷
متأسفانه در حال حاضر سينماي کودک يا نوجوان در کشور نداريم. به طور کلي سينما، شکل واقعي خود را از دست داده و استقبال از آن بسيار اندک است.