هر جایی که پیدا می‌کند، چادر می‌زند و اگر کسی او را به خانه‌اش دعوت کند، به آن‌جا می‌رود. رمان شرح اتفاقات و مشاهدات و عواطف آربی در این سفر است تا در نهایت او به مقصد نهایی‌اش برسد.

به گزارش مشرق، سومین رمان آراز بارسقیان قصهٔ مردی است که نمی‌تواند جدایی از همسرش را باور کند اما واقعیت خشن‌تر از این حرف‌هاست.

آراز بارسقیان در سومین رمانش خواننده را دعوت به یک مفت‌سواری کرده است و نکته جالب اینکه نویسنده آن را بر اساس تجارب شخصی و واقعی خودش خلق کرده. البته در نسبتی دور با خود واقعی‌اش چون همه چیز از زاویه یک شخصیت داستانی روایت می‌شود. «آربی» شخصیت اصلی رمان سه‌شنبه، کارگردان تئاتر است اما پس از جدایی همسرش کمتر توانسته کار درخورِ تحسینی روی صحنه ببرد یا اینکه عمداً نخواسته چیزی را که جامعه می‌خواهد دو دستی تقدیمش کند. در این رمان ما با شخصیتی طرف هستیم که می‌خواهد دست از بازی کردن نقشش بکشد و نقابش را از صورت بردارد.

بیشتر بخوانیم:

«سه‌شنبه» ۵ سال بعد از «دوشنبه» آمد! + عکس

«پلِ» آراز و غلامحسین بازگشایی شد

در میانه‌ی این کشمکش‌هاست که نیرویی نامرئی او را مدام به سمت بوشهر می‌کشاند؛ ولی آربی برای رسیدن به آنجا حتی عجله‌ای هم ندارد پس به یک مفت‌سواری مفصل و طولانی می‌رود. نه بلیت هواپیما می‌خرد نه قطار یا اتوبوس. کوله‌اش را جمع می‌کند، تمام وسایلی که یک هیچ‌هایکر لازم دارد تا بدون اینکه پولی برای جاده بدهد، در جاده باشد.

هر جایی که پیدا می‌کند، چادر می‌زند و اگر کسی او را به خانه‌اش دعوت کند، به آن‌جا می‌رود. رمان شرح اتفاقات و مشاهدات و عواطف آربی در این سفر است تا در نهایت او به مقصد نهایی‌اش برسد. جایی که می‌فهمد به قول آن آهنگ معروف گروه لنرد اسکنرد که از مشاهیر کلاسیک‌راک جهان هستند، «سه‌شنبه گذاشته و رفته، مثل عزیزم که او هم از من گذشته.»

حال و هوای رمان و حتی تا اندازه‌ای شیوه‌ی روایت داستان، بسیاری را به یاد تمرین‌های ادبی سترگ تاریخ ادبیات می‌اندازد و در کارنامه‌ی آراز بارسقیان بی‌شک یک قدم بلند رو به جلو محسوب می‌شود.