به گزارش گروه خواندنی های مشرق به نقل از باشگاه خبرنگاران، کشمکش های سرزمینی ، مذهبی و اقتصادی و بسیاری از دلایل دیگر باعث آغاز جنگ ها شده است. اما ما قصد نداریم تا شما را با جنگهای خونین و معروف آشنا کنیم ، بلکه قصد داریم تا شما را با عجیبترین جنگها که به دلایل عجیبی یا به نوعی خنده دار آغاز شده است آشنا کنیم.

جنگ لیجار و فرانسه

در سال 1883 ، مردم یک دهکده کوچک در جنوب کشور اسپانیا به نام " لیجار" پس از این که شنیدند به پادشاه اسپانیا در آن زمان "آلفونسوی دوازدهم" در سفر به فرانسه و در شهر پاریس توسط عده ای توهین و حتی حمله شده شدیدا خشمگین شده و به صورت یک جانبه به کشور فرانسه اعلان جنگ دادند. با این حال حتی یک گلوله نیز شلیک نشده و کسی نیز کشته نشد اما "دون میگوئل گارسیا" کدخدای این روستا به عنوان مظهر وحشت شناخته شد. 93 سال بعد در 1976 میلادی ، "خوان کارلوس" پادشاه اسپانیا به فرانسه سفر کرده و با استقبال گرمی از سوی پاریسی ها مواجه شد. پس از این اتفاق شورای شهر لیجار که از روستا به شهر تبدیل شده بود اعلام کرد که به علت رفتار مناسب شهروندان پاریسی پس از 98 سال حالت جنگی با کشور فرانسه اعلام آتش بس کردند.

جنگ برای یک سطل چوبی

در سال 1325 میلادی بین دو شهر خودمختار "مودنا" و " بلوگنا" در ایتالیا امروزی جنگ در گرفت. اما دلیل آغاز این جنگ واقعا عجیب و به نوعی مضحک بود. یک سطل چوبی، این دلیل آغاز جنگ بود. گروهی از سربازان مودنا با حمله به منطقه ای در بلوگنا سطل چوبی بزرگی را به دست آورده و به شهر خود بازگشتند. شهر بلوگنا نیز در مقابل برای بدست آوردن مجدد سطل و افتخار از دست رفته خود به طرف مقابل اعلان جنگ داد. این جنگ که 12 سال به طول انجامید نهایتا برای مودنا ثمری نداشتند و آنها نتوانست سطل خود را بازپس بگیرند.

جنگ پاراگوئه با سه کشور

ریس جمهور پاراگوئه در سال 1864 شخصی به نام "فرانسیسکو سولانو لوپز" بود که علاقه خاصی به "ناپلئون بناپارت" داشت. او همچنین خود را یک استراتژیست برتر نظامی نیز می دانست اما برای اثبات این توانایی تنها یک چیز کم داشت: جنگ.

به همین دلیل در سال 1864 به سه همسایه خود ، آرژانتین ، برزیل و اروگوئه اعلان جنگ داد. در نتیجه این جنگ پاراگوئه شدیدا آسیب دیده و چیزی نزدیک به 90 درصد جمعیت مذکر خود را به دلیل گرسنگی ، بیماری یا جنگ از دست داد. بر اساس آمار موجود چیزی در حدود 400 هزار نفر در این جنگ کشته شده اند.

جنگ به خاطر یک سگ

در سال 1925 دو کشور یونان و بلغارستان روابط حسنه ای نداشتند. این دو کشور در زمان جنگ اول جهانی با یکدیگر جنگیده بودند و اوضاع در طول مرزهای دو کشور همچنان نا آرام بود. در 22 اکتبر سال 1925 شرایط بسیاری بحرانی شد. در این روز یک سرباز یونانی سگ خود را در نزدیکی مرز در منطقه ای به نام " پتریچ" دنبال می کرد مورد اصابت گلوله سربازان بلغاری قرار گرفت و کشته شد. دولت یونان به منظور تلافی در روز بعد به این منطقه حمله کرده و نیروهای بلغاری را از آن ناحیه بیرون راند. در عین حال جامعه ملل در آن زمان یونان را تحریم کرده و مجبور به پایان دادن به جنگ کرد. نتیجه این جنگ ده روزه برای دو طرف 52 کشته و غرامت 45 هزار پوندی برای یونان بود که بلغارها پرداخت کرد.

جنگ 335 ساله

این جنگ بین هلند و جزیره ای به نام "سکیلی" در نزدیک انگلستان بود که در سال 1651 آغاز شد اما به مانند بسیاری از جنگهای آن زمان بدون درگیری خاصی به فراموشی سپرده شد. بیش از 300 سال بعد و در سال 1986 این دو کشور توافق کردند که با هم قرارداد صلح امضاء کرده و به طولانی ترین جنگ تاریخ بشر پایان دهند. جنگی که هیچ تلفاتی نداشت.

جنگ فوتبالی

بسیاری بازی فوتبال را به یک جنگ واقعی تشبیه می کنند. اما در سال 1969 همه چیز با یک مسابقه فوتبال آغاز شد. دو تیم ملی فوتبال "السالوادور" و "هندوراس" با هم مسابقه ای را برگزار کردند که با شکست السالوادور پایان یافت. این باخت باعث ایجاد اختلافاتی بین دو کشور شد تا این که نهایتا در 14 ژوئن 1969 ارتش السالوادور به هندوراس حمله کرد. در این بین کشورهای عضو اتحادیه آمریکای لاتین وارد عمل شده و تواستند 10 ساعت پس از شلیک اولین گلوله آتش بس را به اجرا بگذارند. متاسفانه در این جنگ 10 ساعته 3000 نفر کشته شدند.

جنگ داخلی مولداوی

پس از فروپاشی اتحاد شوروی ، در این کشور تازه استقلال یافته اختلافات شدید بروز کرد. دو سوم مردم خواستار روابط نزدیک تر با کشور رومانی و یک سوم نیز خواهان روابط نزدیک با روسیه بودند. در نتیجه این اختلافات جنگی داخلی از ماه مارس تا جولای به وقوع پیوست. اما نکته عجیب جنگ این بود که سربازانی که در طول روز به سمت هم شلیک میکردند شب هنگام در یک جا جمع شده و تا پاسی از شب را به جشن و پایکوبی می پرداختند و حتی به هم قول می دادند که اگر فردا همدیگر را دیدند به سمت هم شلیک نکنند. این ماجرا بارها در طول این جنگ رخ داد اما با این وجود 1300 نفر در این جنگ کشته شده اند.

جنگ انسان و شترمرغ

در سال 1932 جمعیت شترمرغ های استرالیا بسیار زیاد شده و به نوعی از کنترل خارج شد. در آن زمان چیزی در حدود 20 هزار شتر مرغ در بیابان های استرالیا به صورت گروهی حرکت کرده و در سر راه خود بسیاری از مزارع را تخریب می کردند. به همین دلیل دولت استرالیا به ارتش این کشور ماموریت داد تا با تشکیل گروهی به مبارزه با این تهدید بپردازد. نظامیان استرالیایی به شوخی این ماموریت را اعلان جنگ به شترمرغ ها اعلام کردند. به مدت یک هفته در ماه نوامبر یک تیم رزمی از ارتش استرالیا در بیابانهای این کشور به دنبال این شترمرغ ها بود و نهایتا با وجود استفاده از مسلسل های سنگین نهایتا موفق شد تا تنها 2500 شترمرغ را بکشد. به دلیل همین نتایج ضعیف این گروه ماموریت خود را خاتمه داد.