کد خبر 951508
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۳۹۸ - ۱۵:۴۲

هر از چند گاهی اطلاعات خام و کلی درباره نحوه هزینه کرد درآمدهای نفتی در کشورهای جهان در فضای مجازی و البته برخی رسانه‌های رسمی منتشر می‌شود که بر اساس آن، تحلیل‌های خامی صورت می‌گیرد.

به گزارش مشرق، هر از چند گاهی اطلاعات خام و کلی درباره نحوه هزینه کرد درآمدهای نفتی در کشورهای جهان در فضای مجازی و البته برخی رسانه‌های رسمی منتشر می‌شود که بر اساس آن، تحلیل‌های خامی صورت می‌گیرد که از اساس اشتباه و باطل است. به عنوان نمونه صندوق درآمدهای نفتی نروژ و عدم بهره‌گیری از سهم این صندوق در اقتصاد این کشور مورد اشاره قرار گرفته و اینگونه استنباط می‌شود که نروژی‌ها به قدری دقیق روی درآمدهای نفتی خود برنامه‌ریزی می‌کنند که امروز یک کشور توسعه‌یافته هستند.

با این نگاه کلی، نتیجه‌گیری می‌شود که اگر چنین پدیده‌ای در ایران وجود داشت، امروز کشورمان یک کشور توسعه یافته و پیشرفته بود. گرچه نقدهای جدی به هزینه کرد درآمدهای نفتی در اقتصاد کشور وارد است، اما اینگونه نگاه‌های سطحی باعث می‌شود تا اصل ماجرا محو شود.

بیشتر بخوانید:

پایه تحلیل‌های عجیبی که در باب مقایسه دو کشور انجام می‌شود هم بدون توجه به عوامل مهمی همچون میزان تولید نفت و جمعیت دو کشور راهی رسانه‌ها می‌شود و هم درباره جزئیات برنامه‌های صندوق ملی نروژ از عدم اطلاعات کافی رنج می‌برد.

در ابتدا به وضعیت صنعت نفت در دو کشور می‌پردازیم؛ جمهوری اسلامی ایران طی چهار دهه اخیر و با وجود ۸ سال جنگ تحمیلی و تحریم‌های شدید در حوزه سرمایه گذاری و تجارت نفت، ظرفیت تولیدش ۸/ ۳ میلیون بشکه در روز است که از این میزان، ۸/ ۱ میلیون بشکه آن متعلق به مصرف داخلی و تأمین سوخت است؛ خوشبینانه‌ترین رقم صادرات نفت و میعانات گازی در اوج خود ۵/ ۲ میلیون بشکه است. در واقع بین ۴۰ تا ۴۵ درصد تولید نفت و میعانات گازی ایران در داخل و به قیمت یارانه‌ای مصرف می‌شود. با توجه به نقش نفت در بودجه سالانه کشور و کسر ۳۰ درصد از درآمدهای نفتی جهت واریز به صندوق توسعه ملی و سهم ۵/ ۱۴ درصد شرکت ملی نفت از فروش، تنها حدود نیمی از درآمدهای نفتی کشور در اقتصاد ایران هزینه می‌شود.

به بیان ساده‌تر، اگر میزان صادرات نفت در حالت عادی ۵/ ۲ میلیون بشکه باشد، چیزی حدود ۳/ ۱ میلیون بشکه آن به بودجه دولت و تأمین نیازهای آن اختصاص می‌یابد. این رقم قطعاً کفاف کشور پهناوری مانند ایران با وسعت یک میلیون و ۶۵۰ کیلومتر مربع و جمعیت ۸۰ میلیون نفری را نمی‌دهد هرچند که بخشی از درآمدهای صنایع پتروشیمی و خوراک هم به آن اضافه می‌شود.

اما نروژی‌ها به‌طور متوسط ۲ میلیون بشکه نفت در روز تولید می‌کنند که روزگاری بیش از ۳ میلیون بشکه بوده‌است. مصرف نفت نروژ کمتر از ۲۵۰ هزار بشکه در روز است و این بدان معناست که بیش از ۷/ ۱ میلیون بشکه از نفت تولید شده صادر شده و درآمدهای نفتی این کشور را تأمین می‌کند. این میزان تولید برای کشوری که ۳۸۵ کیلومتر مربع یعنی یک چهارم وسعت ایران و جمعیت ۵ میلیون نفری دارد، قطعاً درآمد سرشاری است که اقتصاد نروژ ظرفیت جذب همه آن را ندارد. این یکی از مهم‌ترین مسائلی است که کمتر کسی به آن واقف است، درست بر عکس ایران که به دلیل پراکندگی جمعیت در سراسر کشور و عدم تکمیل زیرساخت‌های عمرانی و رفاهی نیازمند درآمدهای بیشتری است.

فرض کنیم میزان صادرات نفت و میعانات گازی همین امروز ۵/ ۲ میلیون بشکه در روز باشد. در این صورت سهم هر یک از ۸۰ میلیون ایرانی از صادرات نفت و با فرض نفت ۵۰ دلاری، ۵۶/ ۱ دلار در روز می‌شود که در سال حدود ۵۷۰ دلار خواهد شد. سهم ۵۷۰ دلاری هر ایرانی را در کنار سهم هر نروژی – با صادرات ۷/ ۱ میلیون بشکه‌ای نفت – قرار بدهیم متوجه خواهیم شد سهم هر نروژی از درآمد سالانه نفت ۶۲۰۰ دلار خواهد بود؛ یعنی بیش از ۱۱ برابر هر ایرانی!

این اعداد و ارقام به خوبی نشان می‌دهد مقایسه سطحی و نتیجه‌گیری خام از یک تصویر کلی، چه خطایی را در نتیجه‌گیری در پی خواهد داشت. از سوی دیگر، نباید فراموش کرد با وجود همه داستان‌پردازی‌ها درباره عدم تزریق پول صندوق ملی نروژ به اقتصاد این کشور جهت کسری تأمین بودجه، طی چند سال اخیر به دلیل کاهش قیمت نفت و به تبع آن ایجاد کسری بودجه در نروژ، میلیاردها دلار از این صندوق جهت تأمین این کسری به کار گرفته شد. این در حالی است که نروژی‌ها به دلیل کسری بودجه، سه سال از پرداخت سهم صندوق ملی خود صرف نظر کردند که نشان می‌دهد وقتی قیمت نفت سقوط کند، به صندوق ملی هم دست درازی می‌شود. افرادی که معتقدند دارایی این صندوق در اقتصاد نروژ هزینه نمی‌شود بهتر است به اتفاقات سال ۲۰۱۶ نگاهی داشته باشند که دولت این کشور، پس از کاهش شدید قیمت نفت در مرحله نخست ۱۷ میلیارد از منابع صندوق برداشت کرد. با توجه به موارد مطرح شده، باید توجه داشت اساساً برای هر مقایسه‌ای، ابتدا باید عوامل مختلف را در نظر گرفت و با یک دید وسیع و چندجانبه، اطلاعات جدید را به روز کرده و با پرهیز از سطحی نگری، مطالب درست را به افکار عمومی ارائه داد که متأسفانه چنین قاعده‌ای در فضای اطلاع‌رسانی دیده نمی‌شود.

منبع: روزنامه جوان