کد خبر 952296
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۳۹۸ - ۰۸:۳۰

به گزارش مشرق، جواد موگویی که چند روزی است در مناطق سیل زده خوزستان و لرستان مشغول گزارش نویسی می‌باشد در اینستاگرام خود نوشت:

روزنوشت‌های سفر به لرستان-خوزستان/۳۶

روز چهاردهم ۹۸/۱/۲۶ قسمت اول

باخبر شدم کمیته وضعیت آب با سردار باقرزاده رییس کمیته جستجوی مفقودین جلسه دارد.

کمیته آب را سپاه تشکیل داده؛ رییس قرارگاه محرومیت زدایی هم رییس آن. رییس‌ناحیه بسیج دانشجویی تهران هم کمکش.

حال به آنها چه ربطی دارد خدا داند! بحران است دیگر لابد!

گفتند ۲۰ روزیست دارند روی منطقه مطالعه و شناسایی می‌کنند. گفتند آبفا نکرده و آنها دست به کار شدند!

هرکاری کردم نشد بروم در جلسه! لکن از پشت درب نیمه باز، جلسه را ضبط کردم!

سردار رییس تفحص بوده. از ۷۳ تا الان وجب به وجب خوزستان را بیل‌انداخته برای جستجوی شهدای گمنام. به منطقه عجیب مسلط بود. ادبیاتش در تشریح سیل، ادبیات جنگی بود!؛ اینکه دشمن از ما ده‌ها روستا اسیر گرفته و چند شهر ما را محاصره کرده.

چند راه‌کار اصلی داد؛ ۱- شناسایی رودخانه و آبراه‌های قدیمی هور در ایران و عراق ۲-پ یدا کردن زمین‌هایی که آب را ذخیره می‌کنند .۳- بررسی دجله در عراق .۴- انتقال اب به بیابانهای ناصریه!

گفت ما باید بخشی از دشمن را راهی عراق کنیم! گفت نیاز به دیپلماسی آب با عراق داریم. باید آنها را مجاب به استفاده از زمین‌های خالی آنها کنیم. و این کار وزارت خارجه است. از ورود ابومهدی مهندس خوشحال بود. می‌گفت سالها با او در تفحص کار کرده و هم به مناطق عراق مسلط است.

سردار عجیب مسلط بود به منطقه. در زلزله بم و کرمانشاه هم بوده. مانده‌ام چرا سپاه او را فرمانده میدان نمی‌کند!؟ هیچکس به اندازه او مسلط نیست اما در کانکسی نشسته بود و بی‌کار.
وسط جلسه پسرش سیدکمیل آمد. با عجله گفت آب کانال سلمان بالا آمده و مردم لنگ بیل مکانیکی‌اند.

با موتور کمیل رفتیم سرکانال. خدا خدا کردم اطلاعاتش مثل موتورسواریش نباشد! تا رسیدیم مردم از خوشحالی شعار دادند! نفسشان در نمی‌آمد از خستگی! از بس گونی پرکرده بودند. بیل که آمد، کارشان راه‌افتاد و سیل‌بند کانال تقویت شد.

کمیل گفت نمی‌دانی این بیل چقدر شهید درآورده و حالا اینجا در سیل!

چند طلبه پاکستانی را هم دیدم. بیل بدست!

مردی راهم دیدم میانسال. دقت کردم، کانال‌ساز سرکوچه مادرحضرت‌عیال در شهرری بود! اینجا! بغلش کردم و روبوسی. با یک کفش‌فروشی از قم آمده بود.

سوال مهم؛

در این چند روزه ده‌ها جلسه دولتی و نظامی رفتم. مسلط از باقرزاده کسی را ندیدم. چرا بی‌کارش گذاشتند؟!

پی‌نوشت:

ببخشید که دیر به دیر گزارش می‌دهم. کل روز در سرکشی به مناطق می‌گذرد. وسیله ندارم و این کار را کند کرده.