کد خبر 981909
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۱:۳۳

مذاکرات هسته‌ای یک هدف را دنبال می کرد اما راهی که برای رسیدن به آن برگزیده شده بود راهی اشتباه و بدون بهره بردن از بلده راه بود.

به گزارش مشرق، محمد صفری، روزنامه‌نگار و تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی نوشت:

ببینید:

فیلم/ روحانی: پیروزی‌های برجام دائمی است

برنامه ریزی میکنید برای یک کاری، لوازم آن را مهیا می کنید، روز و ساعت آن را تعیین می‌کنید، هر آنچه که نیاز باشد بر می دارید تا بتوانید آن کار را انجام دهید.
کوهنوردی یا کوهپیمایی یکی از ورزش هایی است که بدون برنامه ریزی، حوصله، مقاومت و مداومت بی‌فایده است.
برای کوهنورد یک چیز مهم است و آن رسیدن به هدف در این راه طولانی است، این راه هر بار طی می‌شود و هیچگاه هم برای کوهنورد تکراری و کسل کننده نیست چرا که لذت آن موفقیت و پیروزی در هر بار کوهنوردی بیشتر و جذاب تر است.
تصویری که مقابل کوهنورد دیده می‌شد مسیری سخت و دشوار است، اما هنگامی که به قله می نگرد، یک نیرویی او را باز هم به ادامه راه ترغیب و تشویق می کند.
او باید ملزوماتی را با خود داشته باشد، درون کوله پشتی کوهنوردی، هر آنچه که نیاز است باید باشد. آب، غذا، دارو، لباس گرم و دیگر وسایلی که نیاز است.
یک کوهنورد باید از راه اصلی برود، بیراهه، او را به خطر می‌اندازد، خطری که حتی ممکن است به قیمت جانش تمام شود.
اگر کوهنوردی به منطقه نا آشنا رفته است باید از بلده کوه‌های آن منطقه یاری بگیرد، راهنمایی آن بلده کوه‌ها است که کوهنورد را می‌تواند به قله برساند.
پس برای کوهنوردی نیازهایی لازم است که بدون آنها فتح قله یا رسیدن به مقصد غیر ممکن خواهد بود و حتی احتمال آن که در این راه مرگ نیز به سراغ آن کوهنورد یا کوهنوردان بیاید زیاد است.
اکنون با توصیف شرایط یک کوهنوردی، به موضوع اصلی این نوشتار می‌رسیم که مذاکرات هسته‌ای و توافقی است که از آن به دست آمد.
مذاکرات هسته‌ای یک هدف را دنبال می کرد اما راهی که برای رسیدن به آن برگزیده شده بود راهی اشتباه و بدون بهره بردن از بلده راه بود.
هدف مذاکرات هسته‌ای برچیدن همه تحریم‌های اقتصادی بود، در قبال آن نیز تعهدات ایران در برجام، همه قید شده و مشخص است. هر چند تناسبی هم میان این دو دیده نمیشود و تعهدات ایران بیشتر از تعهدات طرف مقابل است.
چرایی آن هم روشن است برای این که گردانندگان تیم هسته ای و دولت تدبیر و امید، خود را همه فن حریف می‌دانستند و هنوز هم می‌دانند.
شاید ابتدا راه را برای رفتن و رسیدن به قله درست انتخاب کرده بودند اما پس از طی مسافت کوتاهی بیراهه رفتند.
بیراهه رفتن آنها نیز به خاطر نابلدی و ناآشنایی راهی بود که می‌رفتند. برای همین نتوانستند پس از دو سال مذاکره به قله برسند. 
مانند آن کوهنوردی می‌ماند که برای فتح قله از جبهه چپ حمله را آغاز کرده اما هیچگاه به قله نرسیده و پس از پایین آمدن می گوید صعود سختی بود اما توانستیم قله را فتح کنیم!
اگر از جبهه راست حمله را به قله آغاز کرده بود، فتح آن بسیار آسانتر می بود.
دلیل این ناکامی هم بهره نبردن از تجربیات و راهنمایی‌ها و حتی انتقاداتی است که در جریان مذاکرات هسته‌ای و حتی پیش از آن از سوی منتقدین، کارشناسان، رسانه‌ها و دلسوزان انقلاب مطرح می‌شد.

آنها نقش همان بلده کوه را داشته و دارند که با توصیه‌ها و راهنمایی‌های خود سعی کردند تا تیم مذاکره کننده هسته‌ای ارتفاع زده نشود و بیراهه نرود تا به قله و مقصد برسد.
منتقدین برجام، دشمنان اعضای تیم هسته‌ای یا دولت نیستند، آیا این گروه به خاطر آن که پیش بینی می‌کردند سرانجام مذاکرات هسته‌ای، برجامی خواهد شد که هیچ نفعی برای جمهوری اسلامی ایران نخواهد داشت گناهکارند؟!
آیا منتقدین مذاکرات هسته‌ای مقصر هستند که پیش بینی آنها با خروج آمریکا از برجام درست از آب در آمد؟
یا این که تیم مذاکره کننده هسته‌ای که اکنون هم از برجام دفاع می‌کند، به خاطر بی توجهی به هشدارهای داده شده به آنها، کشور دچار هزینه‌های سنگین شد؟
اعضای تیم هسته ای، کوهنوردان خوبی نبودند، نه راه را بلد بودند و نه از بلده کوه استفاده کردند تا به بیراه نروند.
اصرار آنها بر اشتباه است که باعث تأثیر منفی توافقی می‌شود که به دست آمده است. آیا می توان پذیرفت که مذاکرات هسته ای و برجام هزینه‌ای برای کشور نداشته است؟

منبع: سیاست روز