کد خبر 99414
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۰:۴۴

مقام معظم رهبری: «شعارهاى انقلاب، امروز همان شعارهاى روز اول است؛ که این نشان‌دهنده سلامت انقلاب است... دست‌اندرکاران و مردم از صراط مستقیم و هدف‌هاى اصلى منحرف نشده‌اند. امروز شعارهاى ملت ایران، همان شعارهاى اول انقلاب است.»

به گزارش مشرق، به دنبال طرح این فراز از بیانات رهبر انقلاب، برخی از گروه‌های سیاسی و رسانه‌های خاص این گونه نتیجه گرفتند که اساساً چیزی به نام جریان انحرافی در فضای سیاسی کشور وجود ندارد و این عنوان صرفاً ساخته و پرداخته ذهن عده‌ای از سیاسیون عمدتاً مخالف دولت است. در این راستا سایت برهان در جهت تبیین این فراز از منویات رهبر انقلاب، با «محمدحسین صفار هرندی»، وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی و کارشناس و تحلیلگر مسایل سیاسی، به گفت‌وگو پرداخته است.

• رهبر انقلاب در یکی از فرازهای خطبه‌‌های نماز جمعه‌ تأکید داشتند که شعارهای امروز انقلاب همان شعارهای روز اول است.این در حالی است که طی سه دهه گذشته در برخی مقاطع دولت‌ها و مجالس و در کل مسؤولینی بر سر کار آمدند که شعارهای آن ها بعضا‍‍‍ً در تضاد صددرصدی با شعار های اساسی انقلاب بود که نمود بارز آن ها را می توان در دوره کارگزاران و اصلاحات دید. به نظر شما با مقدمه‌ای که بیان شد چگونه ایشان مصرند که شعارهای انقلاب تفاوتی نکرده‌است و امروز همان شعارها حاکم است؟

اگر به آن اصولی که در انقلاب بالاترین تأثیر را داشته‌اند و در حقیقت منابع اصلی شکل‌گیری انقلاب بوده‌اند توجه کنیم، می‌بینیم که آن اصول عبارت بودند از: مردم، رهبری و ایدئولوژی یا مکتب. این سه اصل در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر انقلاب را رقم زده‌اند، برای نگه‌داشتن آن در صحنه نقش‌آفرینی کرده‌اند و هر جا که یکی از این‌ها دچار مشکل شده است، دو عنصر دیگر به کمک آن آمده‌اند و اجازه نداده‌اند که هیچ کدام از این اصول سه‌گانه آسیب ببیند.

بنده معتقدم رهبر انقلاب به واسطه همین سه جایگاه آسیب‌ناپذیر است که می‌گویند شعارهای انقلاب همچنان شعارهای روز اول است؛ یعنی، آن کسانی که چند صباحی به عنوان میهمان وارد صحنه می‌شوند و و پس از چند سال هم می‌روند، عنصر تعیین‌کننده نیستند. دولت‌ها، مجلس‌ها و سایر نهادها و گروه‌های خدمتگزار دوره‌هایی دارند که این دوره‌ها در حال گذر است. اما ارتباط مستقیم مردم، مکتب و رهبری پیوندی جاودانه است و تابع زمانی خاص نیست. بنابراین توصیف رهبر انقلاب مبنی بر ثبات شعار ها به دلیل آن است که این شعارها تابع امور متغیر نیستند، بلکه تابع اصول ثابت انقلاب یعنی؛ همان مردم، رهبری و مکتب یا ایدئولوژی هستند.

اگر هم احیاناً در برخی موارد به واسطه فریب جریانات بیرونی یا مشغول شدن جامعه به بعضی از عناصر تحریک‌کننده یا وسوسه‌های برخی خواص فریب‌خورده، بخواهد چیزی روی مردم تأثیر بگذارد، عنصر رهبری به عنوان وجدان بیدار و روح انقلاب، با هشدارهای خود جامعه را به هوش آورده و از غفلت‌های احتمالی می‌رهاند.

گاه هم ممکن است مردم در مسیر انقلاب دچار نوعی عادت‌زدگی، افسردگی و روزمرگی شوند یا تحت تأثیر شرایط محافظه‌کارانه بخواهند به وضع موجود دل خوش بکنند. در این‌صورت، عنصر مکتب جامعه را احیا می‌کند. وقتی پیام‌های قرآنی و روح عاشورایی در جامعه دمیده می‌شود، دومرتبه جامعه احیا می‌گردد. بنابراین آن غفلت‌های موسمی با وجود این عناصر از بین می‌روند و حتی باعث به‌روز شدن و پیشروی انقلاب می‌شوند.

بر این اساس به‌سادگی می‌توان اثبات کرد که شعارهای امروز ما، همان شعارهای روزهای اول انقلاب است. در این راستا با مراجعه به افکار عمومی و سنجش حساسیت آن نسبت به این شعارها، مشاهده می‌شود که برآیند نگاه اجتماعی، رویکردی مثبت نسبت به شعارهاست.

این مسأله به‌خصوص در سال‌های اخیر نمود یافته؛ به گونه‌ای که بازگشت به ارزش‌های صدر انقلاب خیلی برجسته و مشهود شده‌است. انتخابات مجلس هفتم، دولت نهم و موارد دیگر همه حکایت از یک نوع بازگشت سرافرازانه به ارزش‌های انقلاب دارند.

 هرچند که در این میان مجلسی مثل دوره ششم وارد صحنه شد و تمام تلاش خود را برای برقراری رابطه و مذاکره و سازش با نظام سلطه، و نیز تغییر در ساختار قانون اساسی کشور به کار بست تا ارزش‌های بنیادین نظام به سخره گرفته شود یا مثلاً در دوره‌ای دولت برای تغییر و جابه‌جایی در ارکان قدرت لوایح دوقلو ارایه کرد، اما همان زمان نیز جامعه با بصیرت خود در کنار رهبری مانع چنین اقداماتی شد به‌گونه‌ای که همین مدیران روزی مجبور شدند از قطار انقلاب پیاده شوند و از میدان سیاست‌ورزی خارج شوند.

• در مورد بخش دوم این فراز از صحبت‌های آقا که فرمودند دست اندرکاران و مردم از صراط مستقیم و هدف‌های اصلی منحرف نشده‌اند، برخی از رسانه ها و گروه‌های سیاسی خاص، این نتیجه را گرفتند؛ پس چیزی به نام جریان انحرافی وجود ندارد و این عنوان ساخته و پرداخته ذهن یک عده از سیاسیون است که غرض‌ورزی‌هایی با دولت دارند! ارزیابی شما در این خصوص چیست؟

یکی از بهترین راه‌های تفسیر کلام امام و رهبری ارجاع فرمایش‌های این بزرگواران به گفته‌های خودشان است؛ به بیان بهتر، در پاره‌ای موارد سخنی مطرح می‌شود که اگر این سخن در کنار موارد مشابه قرار گیرد، روح کلام روشن و برجسته می‌شود.

منظور رهبر انقلاب که فرموده‌اند مسؤولان و مردم از آن مسیر اصلی منحرف نشده‌اند، این نیست که هیچ انحرافی وجود نداشته‌است، بلکه ایشان می‌فرمایند که انقلاب همچنان همان مسیر واقعی خودش را می‌پیماید. حرکت در مسیر واقعی یعنی اینکه مجلس مراقب دولت، دولت مراقب قوه قضاییه و قوه قضاییه مراقب هر دو این‌هاست. مردم هم عمل‌کرد هر سه قوه را رصد می‌کنند و رهبری هم بالای سر همه این‌ها یک اشراف و نظارت کلی دارد.

 وقتی شما پیوستگی دستگاه‌ها، نظارت و کنترلی که نسبت به یکدیگر دارند و ایفای نقش آنها را در کنار هم می‌بینید، این اطمینان خاطر را پیدا می‌کنید که امکان ندارد انقلاب از مسیر اصلی‌اش خارج شده و شعارهایش تغییر کند، بدون آن‌که هیچ واکنشی در پی داشته باشد؛ به بیان دقیق‌تر، چنانچه انقلاب از مسیر اصلی‌ خود منحرف شود، انعکاس این اتفاق در گفته‌های مردم، رهبری و دستگاه‌های مختلف به نوعی ظهور و بروز پیدا می‌کند.

در تبیین این فراز، بنده از کلام شخص رهبر انقلاب مدد می‌گیرم. ایشان یک بار –نقل به مضمون- فرمودند که اگر انحراف بزرگی بخواهد در مسیر انقلاب اتفاق بیفتد، مردم جلوی آن را می‌گیرند، در جایی دیگر تأکید نمودند که لزوماً رهبری با همه آنچه در کشور توسط دستگاه‌های مختلف صورت می‌گیرد موافق نیست. بنابراین، در مواردی رهبری احساس می‌کند ممکن است خلافی آشکار اتفاق بیفتد، اما دلیلی نمی‌بیند که دخالت کند، چون دستگاه‌های مختلف خودشان نسبت به هم‌دیگر حالت تصحیح‌کنندگی، نظارت و کنترل دارند. البته اگر زمانی انحراف بزرگی بخواهد در مسیر انقلاب واقع شود، رهبری سکوت نمی‌کند و اقدام خواهد کرد.

معظم‌له خودشان می‌فرمایند که انحرافاتی وجود دارد و در برخی موارد اشکالاتی نیز وارد است. همچنین در یکی دیگر از سخنرانی‌های خود هشدار دادند که در عملکرد دولت و دستگاه‌های حکومتی یک سری نقاط قوت و یک سری نقاط ضعف وجود دارد. در ادامه نیز خودشان به نمونه‌هایی از اشکالات اشاره کردند.

بنابراین کسی نمی‌تواند بگوید اقدامات دولت‌ها، در گذشته و حال، بدون اشکال بوده‌است. اما مقصود رهبر انقلاب آن است که تا به امروز انحراف بزرگی اتفاق نیفتاده است و اگر چنین چیزی محقق می‌شد، رهبری جلوی آن را می‌گرفتند؛ کما اینکه در مواردی که احساس کردند این اتفاق ممکن است بیفتد، به مسأله ورود پیدا کردند.

به‌عنوان نمونه در ماجرای برکناری وزیر اطلاعات، که کاملاً مشهود بود که متأثر از وسوسه‌های جریان‌های شیطانی اتفاق افتاد، ایشان احساس خطر کردند و جلوی آن را گرفتند. کما این‌که اگر اجازه می‌دادند آن اقدام انحرافی به نتیجه برسد، در آن صورت تا حدی مسیر انقلاب منحرف می‌شد.

در نمونه‌ای دیگر وقتی که فردی نامناسب برای تصدی مقام معاونت اولی رییس‌جمهور انتخاب شده بود، اگر رهبری جلوی این مسأله را نمی‌گرفتند و این اتفاق می‌افتاد، انحرافی بزرگ صورت گرفته بود و امروز نمی‌توانستیم به راحتی ادعا کنیم که انقلاب از مسیرش منحرف نشده است. اما رهبری در مقابل این انحراف ایستادند و مردم نیز در واکنش‌های خود به این موضوع، به خوبی نشان دادند که در کنار رهبری هستند.

همین طور اگر مثلاً جریان فتنه که چند ماه شهر تهران را به آشوب کشید موفق می‌شد خواسته‌های نامشروع خود را به نظام تحمیل کند و در جهت منافع دشمن، برخی از مناصب نظام را به چنگ آورد، قطعاً انحراف اتفاق افتاده بود. ولی مدیریت رهبری و حضور مردمی در روز 9دی بار دیگر مانع از ایجاد انحراف در مسیر انقلاب شد.

• با این وصف، گفته می‌شود کسانی که هنوز بر ادعاهای سابقشان در خصوص جریان انحرافی پافشاری می‌کنند، مصداق عینی «جلوتر از رهبری حرکت کردن» هستند، در این خصوص توضیح دهید.

ما نباید مشغول این حرف‌ها شویم و جواب کسانی را بدهیم که بهانه‌جویی می‌کنند. نباید اجازه داد تا این جریان ما را به خود معطل کند چرا که حجت‌های آشکاری در این ارتباط در اختیار ما هستند. من اگر به اخبار پنهان قضیه هم اشاره نکنم، همان موارد آشکاری که رهبری و دستگاه‌های مختلف نظام بیان کردند کفایت می‌کند. آن زمان که دانشجویان خدمت رهبر انقلاب رفتند و گفتند دلشان از بعضی اشخاص در دستگاه‌های اجرایی کشور خون است، معظم‌له آن‌ها را تخطئه نکردند و فرمودند شما تحمل کنید و تأکید کردند که شما حق دارید مطالبات‌ خودتان را بگویید و حتی انتقادات و مخالفت‌هایتان را ابراز کنید. این دقیقاً بر خلاف چیزی است که بعضی از آقایان ادعا می‌کنند.

رهبری به هیچ عنوان به جوانان، بسیجی‌ها، حزب‌اللهی‌ها و نیروهای وفادار انقلاب نمی‌گویند که انتقاداتشان راجع به عمل‌کرد بعضی از دستگاه‌ها را اعلام نکنند. بلکه حتی ازآنها می‌خواهند که این مسایل را مطالبه کنند و صرفاً آن‌ها را از اهانت به چهره‌های خدمت‌گزار منع کرده‌اند. بنابراین افراد می‌توانند اقدامات دولت، مجلس و دستگاه قضایی را نقد کنند تا ابهامات رفع شوند.

رهبر انقلاب در مقابل، به دستگاه‌ها هم توصیه می‌کنند که نباید گناه بی‌عملی و خطاکاری‌های خودشان را به گردن این و آن بیندازند. در همین صحبت‌های اخیر فرمودند که این گناه بزرگی است که مسؤولین خطاها و مسؤولیت‌های خودشان را به گردن دیگری بیندازند.

باید دید در مقطع و شرایط کنونی چه کسانی هستند که به جای پذیرفتن مسؤولیت‌ها و احیاناً اشتباهات خودشان، سعی می‌کنند فرافکنی کنند و مشکل را به گردن دیگران بیندازند؟ جامعه زنده آن جامعه‌ای است که فارغ از حب‌وبغض‌ها و کینه‌ورزی‌های غیرمؤمنانه، در صورت مشاهده خطا، بدون هیچ‌گونه بیمی از تخریب این قبیل جریان‌ها و رسانه هایشان آن را با صدایی رسا و با شجاعت و جسارت هرچه تمام‌تر بیان کند.
 
در آن سو نیز دستگاه‌هایی که مرتکب اشتباه می‌شوند باید ایرادی را که به آن‌ها وارد می‌شود متواضعانه بپذیرند. رهبری حتی راجع به خودشان مثال زدند و گفتند اگر اشکالی را درباره رهبری مطرح کنند و وارد باشد، رهبری باید متواضعانه آن را بپذیرد. وقتی رهبری که نایب امام عصر (عج) هستند قرار است چنین رفتار کنند، چگونه دستگاه‌های دیگر می‌توانند خود را فارغ از هر نوع ایراد و اشکال و در هاله‌ای از تقدس بدانند و هیچ ایرادی را به گردن نگیرند؟ مسلماً این کار انحراف است.

• رهبر انقلاب از مجموع فرازهایی که ذکر شد مبنی بر این‌که شعارها همان شعارهای روز اول است و مردم و دست‌اندرکاران از مسیر انقلاب منحرف نشده اند، سلامت انقلاب را نتیجه گرفتند. شبهه این‌جاست که با توجه به تمام معضلات موجود اعم از فقر، معضلات فرهنگی اجتماعی، مفاسد اقتصادی، نابسامانی‌های مدیریتی و... آیا مجموعه این معضلات دال بر بیماری انقلاب در دهه سوم نیست؟ بیماری‌ای که با توجه به گسترش روز افزون این معضلات با گذشت زمان روزبه روز نیز در حال  تشدید شدن است؟

آفت سراغ میوه‌ای می‌رود که شیرین است و میوه‌ای که کال، ترش یا گندیده باشد، مسلما دچار آفت نمی‌شود. در واقع انقلاب زیبایی و دست‌آوردهای بسیاری دارد که باید در کنار آن به آفت‌های کوچک هم توجه کنیم. اگر کارنامه انقلاب اسلامی را بررسی کنیم، می‌بینیم آن‌قدر کارهای بزرگ در سایه این نظام برآمده از انقلاب اسلامی صورت گرفته‌است که اگر این انقلاب نبود، امکان نداشت آن‌ها حاصل شوند. علی‌رغم همه انحرافاتی که امروز ممکن است آزادی مردم را تهدید کند، اگر آن را با اختناق پیش از انقلاب مقایسه کنیم، می‌بینیم از زمین تا آسمان با هم متفاوتند.

اگر استقلال امروز کشور با آن وابستگی منحط شاهنشاه و طاغوتی مقایسه شود، باید هزاران بار خدا را شکر کنیم که در جایگاه یک کشور مستقل، تبدیل به مدل و الگویی برای ملت‌های دیگر هم شده‌ایم. همین طور اگر حاکمیت احکام خدا را که در سایه نظام جمهوری اسلامی و شرایط پس از انقلاب به وجود آمده است با پیش از انقلاب مقایسه کنیم که حتی با شعائر عادی دین هم درگیر بودند، می‌بینیم که وضعیت امروز ما جای سپاس به درگاه خدا دارد.

منتها وقتی از موضع آسیب‌شناسی نگاه می‌کنیم، می‌گوییم وقتی هزار حکم خدا را در جامعه پیاده کرده‌ایم و صد حکم دیگر را اجرا نکرده‌ایم، یعنی خسارت زده‌ایم. مسلماً وضعیت موجود را نمی‌توان با پیش از انقلاب مقایسه کرد، بلکه باید آن را با موقعیت آرمانی قیاس نمود و در چنین شرایطی است که می‌توانیم بگوییم ضرر کرده‌ایم.

در مقام مقایسه با آرمان‌هایمان ما همیشه خسارت‌زده هستیم. در مقایسه با جامعه آرمانی امام زمان (عج) ما همیشه عقب هستیم. اما اگر کسی بگوید فساد و فحشا به حدی زیاد شده که در گذشته این طور نبوده است، یا جاهل است و یا مغرض.

ممکن است بگوییم فلان برنامه صدا و سیما مشکل دارد، اما آیا رواست که بگوییم بدتر از برنامه‌های تلویزیون رژیم شاهنشاه است؟ بنابراین، همان طور که گفتم، کسی که مسایل را این گونه مطرح می‌کند یا بی‌خبر است یا اینکه چون دلش بیمار است و می‌خواهد نسبت به نظام و انقلاب کینه‌ورزی کند، عامدانه روی حق را می‌پوشاند. واقعیت مطلب این است که اگر قرار بود آن وضعیت وقیح برنامه‌های تلویزیونی پیش از انقلاب با همان آهنگ جلو برود، امروز با این نگاه مؤمنانه مردم ما چاره‌ای جز پناه بردن به غار اصحاب کهف نداشتند.

بنابراین شرایط موجود ابداً با پیش از انقلاب قابل مقایسه نیست. شما اگر امروز به جوانان دانشگاه ما نگاه کنید، می‌بینید جوانی که در سن 20 سالگی باید اسیر وسوسه‌های نفسانی شود یک مؤمن به تمام معناست و با انگیزه‌های اله دست رد به سینه هر دعوت‌کننده به فساد و فحشا می‌زند. مثلاً وقتی مراسم اعتکاف بر پا می‌شود، صدها هزار جوان دانشجو و دانشگاه مشتاقانه برای این‌که سه روز پناهنده خدا شوند و خودشان را غرق در لذت معنوی کنند در این مراسم حضور می‌یابند. آیا قبل از انقلاب حتی یک دانشجو وجود داشت که اعتکاف کند؟ اصلاً چنین بساطی بر پا بود؟

از این رو بی‌انصافی است که بگوییم وضع امروز جامعه به مراتب بدتر از گذشته است. یقیناً جامعه امروز ما به سمت جامعه آرمانی حرکت کرده است و ما در مسیر اعتلا قرار گرفته‌ایم، هرچند ممکن است که سرعت پیشرفتمان آن طور که شایسته ماست نبوده باشد. البته به اعتقاد بنده این هم دلایلی دارد. یکی از این دلایل مربوط به خود ماست و دلیل دیگر هم این است که دنیای امروز به مراتب پیچیده‌تر از دنیای 40 سال پیش است.

محرک‌ فساد و فحشا در دنیای 40 سال پیش نهایتاً تلویزیون بود، اما امروز می‌بینیم که هزاران شبکه ماهواره‌ای، اینترنت و رسانه‌های دیجیتال روی افکار عمومی کار می‌کنند. در هر خانه‌ای وقتی یک کامپیوتر به اینترنت متصل می‌شود، افراد را به دنیایی وصل می‌کند که هیچ حدومرزی در آن نیست. وقتی جامعه این گونه تحت بمباران محرک‌های گناه‌آلود و دعوت به فساد و فحشاست، ما باید خیلی خدا را شکر کنیم که هنوز چنین جامعه مهذبی داریم و اکثریت جامعه ما دلبستگی‌های دینی، مذهبی و اخلاقی دارند.

البته در کنار اینها باید بگویم که برازنده نیست در جامعه‌ای که به نام خدا بر پا شده است این چنین فسق و فجور اتفاق بیفتد. به همین دلیل است که رهبری هم تذکر می‌دهند مراقب باشید اخلاق زیر پا لگدکوب نشود.

شایسته نیست به واسطه طمع‌ورزی‌های عده‌ای که می‌خواهند ثروت‌های بادآورده به دست آورند عدالت اجتماعی از بین برود. همان طور که شایسته نیست فسادی که ما مأمور مبارزه با آن هستیم گریبان بعضی از دست‌اندرکاران حکومتی را بگیرد. این‌ها هشدارهایی است که باید مطرح شوند. چه کسی بهتر از رهبری که این‌ها را متذکر شوند و چه کسی بهتر از خود مردم که دائم مراقب مسؤولین و زمامداران کشور باشند و آن‌ها را به راه راست هدایت کنند.